خوب حالا که بعد این همه صحبت رفتی خواستگاریش ایشالله خوش برگرتی و خوش بمونی اصلا همه چیز به کنار باید بعد امتحانات میرفتین چون همه چیز بهتر از بعد خواستگاری واسه درس خوندن بود
نمایش نسخه قابل چاپ
خوب حالا که بعد این همه صحبت رفتی خواستگاریش ایشالله خوش برگرتی و خوش بمونی اصلا همه چیز به کنار باید بعد امتحانات میرفتین چون همه چیز بهتر از بعد خواستگاری واسه درس خوندن بود
درست میفرمایین ... ولی دختر خانممون دیگه نخاست بمونه بعد امتحانا !
- - - Updated - - -
[QUOTE=asemani;265191]همه دوستان آگاهی ها و هشدارهای لازم رو بهتون دادن. متاسفانه شما شدیدا در دام احساساتتون افتادید و کاملا چشم و گوش بسته عمل می کنید ، تا حدی که حتی جوابی در پاسخ به این همه نگرانی دوستان که به شما گفتن به دنبال علت اصرار این خانم باشید ، ندادید !!!
امیدوارم خانواده کاملا منطقی عمل کنند و تمام جوانب این ازدواج رو به خوبی بسنجند.
موفق باشی.
علت اصرار خانم فقط این بود که به صورت رسمی به خانوادش بگه من فلانیو میخام ... شاید الان بگین از خودم تعریف و خودخواهی میکنم اما به چند تا از دوستاشم گفته که منو میخاد که اونام به من گفتن !!!
فقط فعلا میخواد یه حالت رسمی با اطلاع همه خانواده باشه
طبق حرفای خودش که از خانوادشون بهم رسیده تصمیم هردو خانواده یکیه و از این بابت نگرانی نیست
فقط توی جزئیات شاید کمی اختلاف باشه اما متن قضیه بین 2 طرف یکیه ...
ازتون میخوام دعام کنین تا همه چی خوب پیش بره .......... :o
http://arayesh900.mihanblog.com/
سربازی رفتی اصلا
خوب خوبه! خدا رو شکر:203:
فقط من نفهمیدم نقش ما این وسط چی بود؟ سیاهی لشگر بودیم؟
نه اینطو نگید !!!!
فقط مشکلی که الان دارم اینه که طبق عرف و عادت جامعه عروس نمیاد کنار مادرزن زندگی کنه بخاطر همینم یکمی کارم مشکله البته کمی پس انداز دارم و خود دختر خانوم ((با اینکه میدونم همه اولش اینو میگن!!)) گفته که من میتونم با وضع مالی متوسط هم شروع کنم .....
الان مشکلی که ساخته شده همینه !!!!!!!!!!!!!!!
البته فعلا بحث اینا نیس ! باباهه میگه باید دانشگاشو تموم کنه وگرنه اگه میخاد ازدواج کنه دانشگاشو بذاره کنار (( که من معتقدم غیر مستقیم میفهمونه که هزینه دانشگاهو من باید بدم))
میشه کمکم کنین؟
بابا مامانش بهش گفتن میدونیم همو دوست دارین اما دانشگاتو بذار کنار !!!
من چه کنمممممممممممممممممم؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خودش چی میگه ؟ بالاخره آشتی فرمودن ؟
واضح تر بگو.بابای کی؟کی دانشگاشو بذار کنار؟نقل قول:
باباهه میگه باید دانشگاشو تموم کنه وگرنه اگه میخاد ازدواج کنه دانشگاشو بذاره کنار (( که من معتقدم غیر مستقیم میفهمونه که هزینه دانشگاهو من باید بدم))
میشه کمکم کنین؟
بابا مامانش بهش گفتن میدونیم همو دوست دارین اما دانشگاتو بذار کنار !!!
برادر فرهنگ 27 عزیز ، پدر دختر خانم فرمودن . که یا باید خانم دانشگاه رو رها کنن یا اینکه ازدواج بمونه برای بعد از اتمام دانشگاه و حالا آقا ماهان فکر می کنند که به خاطر خرج و مخارج دانشگاه پدرخانم این حرف رو زدن.
اما ماهان عزیز
هنوز صریحا بهت میگم که روی اخلاق دختر خانم تمرکز کن. به شکر خدا اون تشویش قهر بودنش هم دیگه الان برطرف شده و با فکر بازتری می تونی فکر کنی
اما در مورد اصل ازدواج .... اولا اینکه تبریک میگم که به امید خدا تصمیم گرفتی از دنیای مجردی خارج بشی و سنت زیبای اسلام رو در زندگیت پیاده سازی کنی که بنای خانواده مستحکمترین بنا در اسلامه . اما مشکلات تو زندگی زیاده و باید با در نظر گرفتن تمام جوانب اقدام به گرفتن تصمیمات مختلف کنی.
گفتید که دختر خانمهای امروزی تمایلی به زندگی در خونه مادر همسر خودشون رو ندارند. این قضیه تا حدی درسته . اما بسته به شهر و آداب و رسوم و اخلاقیات دختر خانم می تونه متغیر باشه . زندگی در خونه مادرشوهر هم محاسن داره ، هم معایب . اولین حسنش هم از نظر اقصادیه . اگه دختری بتونه با خانواده مادرشوهر کنار بیاد و اخلاق مناسبی داشته باشه و لجباز نباشه !!! ;)و البته خانواده همسر هم اونو پذیرفته باشن ، زندگی در کنار اون ها می تونه بنای اقتصادی خانواده شما رو مستحکم کنه .
اما اگه اخلاقیاتشون تا حدی در تضاد باشه با هم دوری اون ها از هم بهتره . چون مضراتش بیشتر از محاسنش خواهد بود.
در هر حال تعیین این موضوع به دوره نامزدی شما و نحوه رفتار خانواده و همسر شما برمی گرده .
اما در مورد دانشگاه !
شما با دختر خانم صحبت نکردید در مورد این موضوع ؟
ایشون که این همه اصرار به خواستگاری رفتن شما داشتن ، حالا شما می تونید این سوال رو ازش بپرسید / که نتیجه اون همه اصرار برای خواستگاری چی شد و چرا پدرشون همچین شرطی گذاشتن؟
در هر حال بعد از عقد هزینه های این دختر خانم تا حد زیادی به گردن شما می افته و اگه پدرشون حاضر به پرداخت هزینه نباشن ، وظیفه شرعی و قانونی شما به عنوان همسر حکم می کنه که هزینه های ایشون رو بپردازید .
شما با دختر خانم در مورد این موضوع صحبت کنید و نظر خودش رو در این خصوص جویا بشید.
موفق باشید.
زندگی در کنار اون ها می تونه بنای اقتصادی خانواده شما رو مستحکم کنه .
اما اگه اخلاقیاتشون تا حدی در تضاد باشه با هم دوری اون ها از هم بهتره . چون مضراتش بیشتر از محاسنش خواهد بود.
در هر حال تعیین این موضوع به دوره نامزدی شما و نحوه رفتار خانواده و همسر شما برمی گرده .
اما در مورد دانشگاه !
شما با دختر خانم صحبت نکردید در مورد این موضوع ؟
ایشون که این همه اصرار به خواستگاری رفتن شما داشتن ، حالا شما می تونید این سوال رو ازش بپرسید / که نتیجه اون همه اصرار برای خواستگاری چی شد و چرا پدرشون همچین شرطی گذاشتن؟
در هر حال بعد از عقد هزینه های این دختر خانم تا حد زیادی به گردن شما می افته و اگه پدرشون حاضر به پرداخت هزینه نباشن ، وظیفه شرعی و قانونی شما به عنوان همسر حکم می کنه که هزینه های ایشون رو بپردازید .
شما با دختر خانم در مورد این موضوع صحبت کنید و نظر خودش رو در این خصوص جویا بشید.
موفق باشید.[/quote]
شما انقد خوب حرف میزنید که حرفاتون بقولی آدمو جادو میکنه !!! قبل اومدن اینجا پیش خودم میگفتم الان دوستام چه جوابی دارن .. حرفاتون کاملا منطقیه . چون بحث خونه برمیگرده به بعد از عقد و شناخت بیشتر خونواده ها از هم - و علت حرف مادرم که گفته با من زندگی میکنن فقط بخاطر قضیه مالی هستش.
قبلا راجب دانشگاه حرف زدیم با هم و بین خودمون بمونه قبلا 2 بار بخاطر وقتی که واسه انتخاب واحد تعیین میکنن باباش نتونسته بود من شهریشو دارم - که بعد ها خاسته پس بده اما من قبول نکردم - منظورم از گفتن این حرف اینه که در توانمهست که شهریشو بدم - حالام فقط 2 ترم داریم که اونم هر 4 ماه یه بار شهریه میدیم از اون لحاظ مشکلی نیستالان فقط سوالم از شما اینه ما اگه 1 سال نامزد بمونیم بنظرتون موفقیم ؟ - بعد این 1 سال که دانشگا هم تموم شد 2 تامونم میتونیم یه کار خوبتر داشته باشیم.به نظر شما تحلیلم منطقیه ؟ (1سال نامزدی؟؟؟)