خاطرات گذشته وعواقب آن

سلام عسل،
به هيچ وجه انتظار نداشتم كه احساس بسيار خوبي را در مدتي كم تجربه كنيد... بلكه احساس خوب رو به صورت تدريجي تجربه خواهيد كرد اگر بخواهيد! بله اگر بخواهيد و واقعا بخواهيد كه احساس بهتري داشته باشيد! چيزي كه الان مي بينم نخواستنه! يعني متوجه هستم كه شما خودتون رو مكلف به اجراي تمرينها مي كنيد!
اما
به نظر من حالتون خيلي بهتره! خيلي احساس بهتري داريد و اين بسيار خوبه!
متاسفانه هنوز ذهن سطحي بسيار فعالي داريد و براي همين آرامش عميقي رو تجربه نمي كنيد و اون هم بخاطر عدم انجام بموقع و صحيح تمرينهايي است كه به شما مي دهم
تمرينهاي قبلي رو ادامه دهيد
كارهايي براي شما ممنوع شده بود! متاسفانه همه اون كارها رو مو به مو انجام مي دهيد
دقت كنيد تا نتيجه بگيريد
مي خواهم ده جمله آخرتون رو برام بنويسيد جملاتي كه در دفتر يادداشتتون با عنوان زير نوشته ايد:
- من دختر........ هستم و خودم را اينگونه كه هستم دوست دارم
لطفا هيچ چيزي رو ويرايش نكنيد و همانطور كه نوشته بوديد قبلا،‌ اينجا بنويسيد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sci

سلام عسل،
به هيچ وجه انتظار نداشتم كه احساس بسيار خوبي را در مدتي كم تجربه كنيد... بلكه احساس خوب رو به صورت تدريجي تجربه خواهيد كرد اگر بخواهيد! بله اگر بخواهيد و واقعا بخواهيد كه احساس بهتري داشته باشيد! چيزي كه الان مي بينم نخواستنه! يعني متوجه هستم كه شما خودتون رو مكلف به اجراي تمرينها مي كنيد!

نه فکر میکنم میخوام!!!
اما
به نظر من حالتون خيلي بهتره! خيلي احساس بهتري داريد و اين بسيار خوبه!

همینطوره:)

متاسفانه هنوز ذهن سطحي بسيار فعالي داريد و براي همين آرامش عميقي رو تجربه نمي كنيد و اون هم بخاطر عدم انجام بموقع و صحيح تمرينهايي است كه به شما مي دهم
تمرينهاي قبلي رو ادامه دهيد.

وااای!! دوباره همونا؟ از تکرار خسته شدم!
ولی چشم!

كارهايي براي شما ممنوع شده بود! متاسفانه همه اون كارها رو مو به مو انجام مي دهيد

مگه من کار خاصی کردم؟چرا این نتیجه رو گرفتید؟!!:rolleyes:

دقت كنيد تا نتيجه بگيريد

سعی میکنم!!!!!

مي خواهم ده جمله آخرتون رو برام بنويسيد جملاتي كه در دفتر يادداشتتون با عنوان زير نوشته ايد:
- من دختر........ هستم و خودم را اينگونه كه هستم دوست دارم
لطفا هيچ چيزي رو ويرايش نكنيد و همانطور كه نوشته بوديد قبلا،‌ اينجا بنويسيد

---

جناب sci نخندیدا !! ولی بعضی ویژگی هایی هم که در خودم کمرنگ میدیدمشون مینوشتم تا اعتماد به نفسم بالا بره!! امیدوارم کار اشتباهی نکرده باشم.ولی خداییش چقد سخته از آدم بخوان 4تا از ویژگی های خودشو بگه!!یکیشم به زور به ذهنت میرسه! ولی درباره یکی دیگه ازم بپرسید، براتون ردیف میکنم....!!!!!!!:rolleyes:

اما 10 جمله آخرم( لطفا ازم نخندید!:))

من دختر شادی هستم وخودم را اینگونه که هستم دوست دارم
من دختر عاقلی هستم وخودم را اینگونه که هستم دوست دارم:cool:
من دختر علم دوستی هستم وخودم را اینگونه که هستم دوست دارم:rolleyes:
من دختر باحیایی هستم وخودم را اینگونه که هستم دوست دارم
من دختر زیبایی هستم وخودم را اینگونه که هستم دوست دارم
من دختر عاقلی هستم وخودم را اینگونه که هستم دوست دارم (اینو 2بار نوشته بودم!!):163:
من دختر منطقی هستم وخودم را اینگونه که هستم دوست دارم:hopelessness:
من دختر فداکاری هستم وخودم را اینگونه که هستم دوست دارم
من دختر صبوری هستم وخودم را اینگونه که هستم دوست دارم
من دختر مهربانی هستم وخودم را اینگونه که هستم دوست دارم

سلام جناب sci

من شرمنده ام .چون بازم تمرینا رو این هفته انجام ندادم.یعنی خیلی خیلی کم انجام دادم(دو روز همه تمرینا رو انجام دادم، بقیه روزا میشه گفت یکی از تمرینا رو....)

میدونید، دیگه از حرف زدن با خودم و با اون آدما خسته شدم....دیگه حرفی ندارم باهاشون بزنم!! همش دارم حرفای تکراری میزنم هر روز ( تو مراقبه بخشش ...)

تو تمرین روبرویی هم فقط چند صحنه خاص یادمه که هرروز مرورش میکنم.کافی نیست یعنی؟؟؟

حالم هم راستش نمیدونم!!! نمیدونم تغییر کرده یانه! یعنی اتفاق خاصی نیفتاده که بدونم تغییر کردم نسبت به هفته پیش یا نه! چیکار کنم؟؟

جناب sci بازم منو ببخشید که نتونستم دقیق تمرینا رو انجام بدم.

سلام عسل جان، خوبی؟

کجایی آبجی؟ در چه حالی؟ چیکارا می کنی؟

اوضاع چقدر تغییر کرده؟ چقدر تغییر نکرده؟