-
اول تکلیفتو مشخص کن ببینم می خوای با این مرد زندگی کنی یا نه؟ فکر می کنی راه اصلاح مردی که داره سناریو دوران مجردی اش رو دوباره پیاده می کنه چیه؟
دعوا و قهر و داد و بیداد که تا الان نتیجه نداده داده؟مطرح کردن با بزرگترا چی؟ نتیجه میده؟
من فکر می کنم همسر شما سر لج با خودش و شما و زندگیش افتاده. نمی دونم چی بهش گفتید که میگه از دلم نمیره من همه تاپیکهای شمارو نخوندم اما بهتون نوصیه می کنم که نسبت به ارتباطاتش با دخترهای دیگه بی خیال بشید. البته در ظاهر چونکه در باطن مطمئنا این قضیه باعث آزار شماست. یکجوری رفتار کنید انگار انقدر قدر و قیمتتون بالاست که وجود اون دخترها ذره ای اعتماد بنفستون رو تکون نمیده.
بیشتر سرگرم خودتون باشید و روتین های زندگیتون رو عوض کنید. مثلا اگر قبلا هر وقت میومد خونه شما بودید اینبار بعضی روزها اون موقع خونه نباشید و بهش اطلاع هم ندید. بعضی کارهای خونه رو که از سر لطف انجام می دادید دیگه انجام ندید و حسابی حس کنجکاوی شو تحریک کنید. اینجوری اگر هی خواست به بهانه های مختلف صداتونو دربیاره و توجهتونو جلب کنه بدون اینکه عکس العمل پیجیده ای داشته باشید مطمئن باشید ایشون داره لجبازی می کنه و با ادامه این روش، با مطرح کردن توقعاتتون از موضع قدرت، ایشون رو به زندگی برگردونید.البته توجه کنید که این امر زمانبره و باید صبر و تحمل زیادی داشته باشید. در دوره بی خیالیتون بند رو آب ندهید و ایشون رو متوجه حساسیت خودتون نکنید.
-
سرافراز عزیز با تشکر از نظرت اگه همه پستهای منو می خوندی متوجه می شدی من بارها گفتم می خوام زندگیمو نجات بدم و به روزهای خوبمون برگردیم
و مطمئنم که به بزرگترها گفتن نتیجه ای نداره نتیجه خوب نداره
- - - Updated - - -
من فقط یه بار تو دعوا سرش منت گذاشتم که شرکتی که به اینجا رسیده من به اینجا رسوندمش بعد هم هزار بار عذرخواهی کردم و گفتم که فقط از روی عصبانیت این حرفو زدم اما خودش بارها تو دعوا حرفای بدتر زده بود بعد که آشتی می کردیم می گفتم دل آدمو نشکن هر حرفی که به دهنت می رسه نگو تحملش سخته و اون می گفت که تو دعوا که حلوا پخش نمی کنن من فقط یک بار خواستم به شیوه خودش دعوا کنم جواب زحمات 5 ساله و عشق من این نبود
- - - Updated - - -
من نمی تونم ساعتی که شوهرم میاد نباشم چون 12 شب فکر می کنم اصلا درست نیست یه خانم تو خونش نباشه
-
خانم! خیلی ناامیدید. با ناامیدی به همه پستها نگاه می کنید. در درون خودتون باور به لاینحل بودن مشکل دارید. ماجرای اون سریال رو که براتون نوشتم نخوندید؟
عشق شما نمرده. بلکه از شکلی به شکل دیگه تغییر پیدا کرده. من میخوام کمکتون کنم مشکلتون رو حل کنید.
گفتم روتین زندگیتون رو عوض کنید. من به شما توصیه خاصی نمی کنم اما میخوام شوهرتون رو متوجه شما بکنم.
زمانی توی یک مدرسه راهنمایی مربی یک کلاس آموزشی بودم. بچه ها بسیار شلوغ و پرسر و صدا بودند. می دونید؟ مادامی که شما حرف بزنید اوناهم هی حرف می زنند و شیطونی می کنند. اما به محض اینکه ساکت میشدم و چند دقیقه ساکت می موندم صداها یکی یکی می خوابید و همه می خواستند بفهمند چی شده که من ساکتم!
حالا حکایت شماست. من میخوام با تغییر رویه زندگیتون عشق رو دوباره به یاد همسرتون بیارید همین! من بودم همون دوازده شب می رفتم خونه مادرم تا دنبالم بگرده. اگر برای شما ممکن نیست کار دیگه ای بکنید. نسبت به کارهایی که برای برانگیختن حساسیت شما می کنه بی خیال بشید. البته این نظر منه. اما امتحانش برای مدتی ضرری نداره. لااقل متوجه عکس العملهاش می شید و ازین بلاتکلیفی در می آیید.
-
من از وقتی که تو تالار حرفهامو می زنم آرومتر شدم امیدورم آرامشم ادامه داشته باشه سعی می کنم خودمو با وسیله های مختلف سرگرم کنم و با دخترم و خانوادم رفت و امد می کنم خیلی به همسرم و کارهاش دقت نمی کنم اما بعضی وقتها یهو فکر کارهاش به سرم می یاد و .... داغون می شم
امیدوارم با دیدن بی توجهی من به خودش بیاد برام دعا کنید
از کارشناسای محترم تقضا دارم نظر بدند
-
عزیزم تو واقعا صبر داری ولی این راهش نیس اگه تو واقعا دیدی و مطمئنی که دختر دوست میشه باید یه کاری کنی چون حتی اگه کاراشو تموم کنه و دوباره برگرده به زندگی با شما خاطراتش عذابت میده . فکر میکنی اگه یه مدت ازش جدا باشی یا اینکه بری خونه بابات درست میشه همسر شماست اخلاقاشو حتما میشناسید دخترتون چی با اون خوبه(همسرتونو میگم)
-
دخترمون رو خیلی دوست داره خیلی زیاد اما احساس می کنم رفتنم کار درستی نیست چون رفتارهاش موقع عصبانیت قابل پیش بینی نیست و فوق العاده مغرور هست می دونم اگه برگرده بخشیدنش کار سختیه اما الان به دنبال منطقی ترین و درست ترین راه حلم که کترین ریسک رو داشته باشه
- - - Updated - - -
کاش بشه دورباره آقای sci یا خانم ani بیان نظر بدن
-
خانم،
من نظرم رو قبلا به شما گفتم
به هیچ وجه منزل رو ترک نکنید
مشکل شما انفعال است و چون بسیار منفعل هستید این مشکلات را دارید.
من نگفتم مشکل شما گفتگو است... اون که مشکلاتتون رو به چه صورتی تا کنون حل می کردید یعنی با گفتگو که فرمودید متاسفانه قابل قبول نیست چون اگر مشکلات حل شده بودند و شما یا همسرتون جرات مند بودید الان مشکلی نبود
حالا اگر سوالی دارید بپرسید من در خدمتم
-
با تشکر از آقای sci به نظرتون چه طور رفتار کنم که جراتمند باشم درک نمی کنم میشه بفرمایید مثلا تو عمل تو این شرایط باید چه طوری باشم من مطالب رو خوندم اما فکر می کنم اینقدر فکرم مشغوله که تو زندگیه خودم نمی تونم به کار بگیرم نمی دونم الان تو خونه چه طوری باشم که این رفتار رو داشته باشم کاش یکی برام بگه تا این جا که خوندم نفهمیدم
-
فقط صبر کن شلوغ بازی در نیار اول خوب تحقیق کن از راهی که فکر می کنی لطمه نمی زنه مطمئن باش همه آدمها یه روزی از گناهاشون پشیمون می شن داره گناه می کنه در حق تو ظلم می کنه ولی خودش متوجه نیست درضمن یه مدت وقت بگذار دو یا سه ماه اصلا به رفتارهاش حساس نشو دیر می آد خونه چدر نمی آد تو زندگی کن به خاطر دخترت غرور خودت رو نشکن بگذار به اونجا برسه که برات مهم نیست اونوقت وقت توبه است البته شاید از سه ماه هم بیشتر بشه فقط توصیه من به عنوان یه خواهر صبره به عنوان کسی که تجربه داره
- - - Updated - - -
فقط صبر کن شلوغ بازی در نیار اول خوب تحقیق کن از راهی که فکر می کنی لطمه نمی زنه مطمئن باش همه آدمها یه روزی از گناهاشون پشیمون می شن داره گناه می کنه در حق تو ظلم می کنه ولی خودش متوجه نیست درضمن یه مدت وقت بگذار دو یا سه ماه اصلا به رفتارهاش حساس نشو دیر می آد خونه چدر نمی آد تو زندگی کن به خاطر دخترت غرور خودت رو نشکن بگذار به اونجا برسه که برات مهم نیست اونوقت وقت توبه است البته شاید از سه ماه هم بیشتر بشه فقط توصیه من به عنوان یه خواهر صبره به عنوان کسی که تجربه داره
-
من مطالب مفیدی رو از لینک چگونه منفعل نباشیم یاد گرفتم اما هنوز متوجه نشدم برای مشکل خودم چه گونه رفتار کنم ؟
- - - Updated - - -
آخه 6 ماه می گذره از شروع این مشکل البته الان نسبت به اون موقع بهتر شده قبلا می یومد می رفت تو اتاق درو می بست اما الان می یاد خونه دیگه تو همون جایی که من و دخترم نشستیم می شینه یا یه سری تغییرات دیگه اما الان چی کار کنم آیا با صبر کردن و مشغول کردن خودم به لذتها و سرگرمی های خانوادگی و ... که برای روحیه ام خوبه اوضاع بهتر می شه من می خوام رفتارم طوری باشه که اون متوجه اشتباهش بشه