نوشته اصلی توسط
بی دل
اگر پستهایی که صریحا تشویق به قطع رابطه میکردند نبود، اگر ایشان اینهمه نظر را که مصرانه به آسیب زا بودن این نوع ارتباط و قطع اون تاکید داشتند، نبود، نه ایشان تکانی میخوردند، نه شما به صرافت می افتادید که قاطعیت به خرج بدهید و ضرب العجل تعیین کنید. و اگر هیچکدام از اینها نبود، و میخواستید با همان خوشبینی و ساده انگاری به ادامه رابطه بی هدف ادامه بدهید، قطعا ایشان هم بدش نمی آید بدون هیچ تعهدی و حتی با تکرار مکرر و گوشزد نمودن اینکه حاضر به ازدواج نیست به رابطه ادامه دهد!
در حال حاضر هم همین رابطه دوستی شما و وابستگی شما باعث شده که فکر کنی همین که ایشان حاضر به قبول ازدواج شده خیــــــــــلی لطف کرده و دیگه همه کار انجام شده. در حالیکه این ابتدای ماجراست. اگر یک ازدواج متعارف و بدون وابستگی قبلی قرار بود سر بگیره، شما قطعا یک سری بررسی ها انجام میدادی و یک سری سختگیریها داشتی. اما الان اینکه میگی: *من سعی میکنم ساده بگیریم* و اینکه: *ما هرچقدر هم کوتاه آمده باشیم اگه خانواده ها بخوان...*
این یعنی اینکه شما فقط هدفت این است که این ازدواج به ثمر بنشیند.
اون ساده گرفتنها و از روی خیلی مسائل گذشتنها و چشم پوشیها برای بعد از ازدواجه. نه الان! که زمان چشم باز کردن و سخت گیری و کوتاه نیامدن است!