همکلاسیم به من نه گفت و من هم پذیرفتم

دوست عزیز!

موضوع من تعصب دخترانه یا هرچی که شما اسمش رو میکذارید نیست! بحث من شمایید! شما نه جامعه!

اولا که این تاپیک شماست و نحوه هدایت اون به عهده شماست که مشخصا به موضوع شما بپردازد نه حواشی و بحث های جامعه شناختی!

اصلا حرف شما رو قبول میکنم فعلا! 90% خانوم ها همون هایی هستند که شما می فرمایید، خب؟ حالا چکار کنیم؟
شما می خواهید همین طور در باب خوی حیوانی این جماعت از خدا بی خبر :163: مرثیه سرایی کنید؟ به چه درد شما می خوره؟

به غیر از اینکه نگاه تون رو به زندگی تلخ و خالی از امید میکنه، چه کار کرد دیگری داره؟
پرونده این خانوم بسته شده (حد اقل فعلا) اما شما اصرار دارید که این مورد رو تعمیم بدهید به کل جامعه و از این موضوع بهانه ای بسازید برای ناراحتی خودتون.

بحث من اینه شما به زندگی تون بپردازید فارغ از اینکه جامعه شما چقدر کثیفه یا پاکه، آدم های اطراف شما چقدر ساده زیست هستند یا مادی....
شما به خودتون و زندگی تون بپردازید و از همه مهمتر به رسالتتون به عنوان یک عضو مفید و سالم جامعه.
باقی مسائل رو حتی خودت هم نمی فهمی چطور حل میشه
و این رو فراموش نکن:
گر بگیرد خون جهان را مال مال
کی خورد مرد خدا الا حلال

نادیای عزیز اینکه شما مسیح وار رفتار نمودید بحثش چیز دیگریه! ولی این قبیل جانوران، مدت زیادی را به همین منوال در حال دریدن احساسات و عواطف دیگران سپری نموده اند وباید یک جا یک نفر بهشون استپ(ایست) بده!!! من جلوی قربونی شدن نفر بعد روگرفتم!

ممنونم دانوب عزیز.موضوع ازدواج از جامعه جدا نیست.علت = معلول.کل جامعه نه اکثریت جامعه.
و تمام حرفاتونو که با اینکه خیلی تلخه می پذیرم.تجربه خیلی تلخی بود.آخه جای من نیستی نمی دونی چی می کشم.من از اون پسرایی نیستم که به هرکی از راه برسه رو بدم!یکمی حرفای اطرافیانم اذیتم می کنه!

و از شما خانم سبای مهربون از شما هم ممنونم.واقعا حرفاتون بهم آرامش داد.چون فکر می کردم که نمی تونم دیگه عاشق بشم.شاید الان هم همچین طرز فکری دارم.
وعلی الله فلیتوکل المومنون. بر خدا توکل می کنم.
از زیبایی هم بدم میاد دیگه.من کلا تو این تهران خراب شده کمتر (خیلی کم) دختر زیبایی دیدم که یک حداقل اعتقاداتی داشته باشه.و روحیه فداکاری داشته باشند.و اولویتهای زندگی سازی داشته باشه.
خوب مگه چی میشه؟ساده بگیریم.همون پولهایی که صرف تشریفات می کنیم برا اولویتهای اساسی زندگی صرف کنیم.آخه تقصیر من چیه که گرونیه!
خدایا تو رو به حق فاطمه زهرا دستمو بگیر تا تو این طوفان زندگی، نبازم.هیچی هم نداشته باشم حداقل این اعتقادات نسبیو که دارم.دلم خوشه
بنا به دلایلی با ازدواج سنتی هم موافق نیستم.طول می کشه این موضوع تو ذهنم کم رنگ بشه.

ازدواج سنتی خوبیش اینه که اول خانواده ات به دور از هیچگونه احساسات با عقل و منطق و برطبق معیارهای شما دختری رو براتون درنظر میگیرن بعد راجع بهش بیشتر تحقیق میکنن شما هم با دختر خانم صحبت میکنین اگر از نظر عقلی اونو پسندیدین و بعدش به دلتون نشست عقد میکنید و با خیال راحت عاشقش میشین و یه عالمه شور و عشق و آرامش وارد زندگیتون میشه. نه اینکه شما اول عاشق بشین بعد بفهمین انتخابتون اشتباهه!
ازدواج اینترنتی به نظر شخصی من صد در صد غلطند مشکلش هم همون شناخت اول ازدواجه که متاسفانه در این ازدواجها گاهی کلی دروغ رد و بدل میشه و بسیاری افراد که خواهان این نوع ازدواج هستند متاسفانه تعهد اخلاقی ندارند ( یه چرخی در همین تالار بزنید و مشکلات این نوع ازدواج را بخوانید متوجه منظورم میشین)
این که گفتید دیگه نمی تونید عاشق بشین فقط یه حس گذراست. نگرانش نباشین.
در مورد دخترهای زیبا هم به نظر من همه ی دختران با آرایش و مو و آب و رنگ و لباس زیبا خوشگل میشن فقط یه سری این خوشگلی رو به خارج از خونه میارن یه سری هم خیلی ساده بیرون میان و زیباییشونو برای همسرشون حفظ میکنن.
خیلی خوبه که به خدا توکل میکنین. حق یارتون

یادآوری کنم که ظرفیت تاپیک مشاوره ای 50 پسته،پس با بحث های جامعه شناسی ظرفیت تاپیکتو اشغال نکن.

اگر می خوای نتیحه بگیری یکبار دیگه مشخص کن مشکلت چیه ولی اگر می خوای راجعه به مشکلات جامعه شناختی

ازدوج بحث کنی،باید از جیب عزیز خرج کنی بری انجمن آزاد.

درضمن شرایط ازدواج باید بلفعل باشه،نه بلقوه.یعنی چیزی که در آینده ممکنه به دست بیاری ملاک نیست چیزی که

الآن داری برات امتیاز محسوب می شه.

سلام
H.Mگرامی
تا آنجا که لازم بوده اعضاء شما را راهنمائی کرده اند.
جواب کاملا" روشن است ،بیش از این به احساسات خود دامن نزنید.با خودتان رو راست باشید، آنچه که لازم بوده است را انجام داده اید. این داستان تمام شده است، شما هم تمامش کنید.

با واقعیات جامعه زندگی کنید، نه با حدیث و روایت،تشکیل زندگی در جامعه امروزی نیازمند، قدرت مالی است، این یک اصل است، چرا که اگر یک دختر با حداقل ها هم ازدواج کند، خواسته یا ناخواسته زندگی باید به سبک امروزی باشد،شما باید بتوانید از عهده مخارج زندگی بربیاید،شاید یک خانم بتواند با حداقل ها شما را درک کرده و در کنارتان باشد،اما این شما هستید که باید مدام ماراتن زندگی را بدون وقفه ادامه دهید.

پاورقی:

همانطور که گفته شد راهنمائی لازم انجام شده است، ارسال های اخیر موجب منحرف شدن تاپیک از مسیر اصلی خود میشود، چنانچه در خصوص مسائل دیگری سوال دارید، در انجمن مربوطه سوال خود را مطرح کند

مرسی از شما آقای کیوان و فرهنگ وهمه دوستان.
دوستان خوبی پیدا کردم.ممنون.دلم پر شده بود.نمی خواستم بحث به آنجا بکشه.
دودل بودم.تردید داشتم.تصمیم قطعی هم گرفتم.
از همه دوستان که راهنماییم کردین بی نهایت ممنونم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط H.M

از زیبایی هم بدم میاد دیگه.من کلا تو این تهران خراب شده کمتر (خیلی کم) دختر زیبایی دیدم که یک حداقل اعتقاداتی داشته باشه.و روحیه فداکاری داشته باشند.و اولویتهای زندگی سازی داشته باشه.

---

خداييش دستتون درد نكنه!يعني همه دخترايي كه اعتقاد دارند زشتن؟؟؟:311::311:

نگيد اينجوري،آدم نا اميد ميشه


ولي كلا به خدا همه دخترا اينجور نيستند،دوست خود من بعد از عقدش همسرش بيكارشد(اول هم شغل آنچناني نداشت،درصورتي كه خانوادهش خانواده خيلي خوب و از نظر مالي هم بد نيستند)،تو اين مدت كه همسرش بيكاربود اصلا تنهاش نذاشت و خودش هم كه سركار ميره.
همه جوره هم هواي پسره رو داره كه خرجاي اضافي نداشته باشند،كه پسره بتونه خونه بگيره،البته دوستم از نظر ظاهر خوب به خيلي بالاست:311: ،اعتقادشم عاليه)

شما يه تجربه تلخ داشتيد،اما واسه آرامش خودتون هم كه شده اين بينش رو تعميم نديد.هرچند به نظرم پسرايي مثل شما هم خيلي كمند ،اما خدا از جايي كه فكرشم نميكنيد هواتون رو خواهد داشت انشالله.

خلاصه اينكه،دختر خوب هم هست و منتظر پسر خوبه(يكي از استادامون ميگفت نبايد منتظر باشه،چه اشكال داره از راه درستش خود دختره اقدام كنه:303::311::303:)

ممنونم همدردیه عزیز.
ظرفیت تاپیک من 50 تا است.
نمی دونم بعد این ادامه مشکلمو چه جوری مطرح کنم؟
آیا تاپیک جدیدی باز کنم؟
نه اصلا منظورم همه یا هیچ یا سیاه و سفید بودن نیست.
اگر به پاسخ هایی که دوستان تو این تاپیک به بنده دادن توجه کنید واقعیت ها ملاکه!و منم تمام راهنماییاشونه می پذیرم حتی اگر برخلاف میلم باشه.حتی اگر تنهایی بهم فشار وارد کنه!

بنابر واقعیت های جامعه دخترانی که از لحاظ ظاهر خدادادی زیبا هستند(اکثریت) معمولا دچار ضعف اعتقادی هستند.
این موضوع در مورد پسرها هم مصداق داره.یعنی مردانی که دارای کمالاتی هستند از نظر پول و زیبایی و... دچار ضعف اعتقادی هستند البته انسان ناخواسته کشیده میشه.چون دختری که زیبایی خدادادی داره دیگه لزومی نمی بینه از طریق درس خواندن یا استاد دانشگاه شدن یا اخلاق خوب و ... خودشو در جامعه مطرح کنه.با همین لیسانس در کوچه و خیابان و دانشگاه و ... خودنمایی می کنه و براساس ظواهر ناپایدار جلب نظر می کنه و ما مردان(خودم می گم)که متاسفانه یکی از اولویت هامون زیباییه وارد دام اینگونه اشخاص می شویم و خودمونو دچار مشکل می کنیم.
این روزا خیلی درچار خود درگیری شدم.
واقعا احساس تنهایی می کنم.
مخصوصا الان که دارم برا ارشد می خونم افکار این خانمی که قبلا با ایشون در ارتباط بودم خیلی اذیتم می کنه.
بخدا قسم تو این چند باری که با نظارت خونواده ها بیرون رفتیم دست همو نگرفتیم.ولی نشد.من دیگه ادامه نمی دم.
یعنی نمی تونم.با مشکلات دوران مجردی و تنهایی و .... باید بسازم و امید داشته باشم که :
«وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى‏ يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» .
«و آنان كه توانايى ازدواج ندارند بايد عفّت ورزند تا آن كه خدا از كرم خويش توانگرشان گرداند».قرآن کریم سوره نور

حسین عزیز!
سایتی رو بهت معرفی می کنم که خیلی برام تاثیر گذار بوده .
آقای کریمی ، از مشاورانی هستند که واقع بینانه مسائل امروز ازدواج جوونا رو بررسی کردند .
تاکید می کنم ، شما که دغدغه هایی شبیه به من دارین . حتماً حتماً برین و تمام سخنرانی های ایشون رو دانلود کنین و گوش بدین .
http://moshaver-41.mihanblog.com/.
چندین سلسه سخنرانی داره .