-
RE: ترس از طلاق
سلام
خودت اعتراف میکنی که ازدواجت از اول اشتباه بوده و میگی که وقت زیادی هم برا حل مشکلت نداری چون ممکنه نازا بشی بنابراین یا باید مشکلت فوری حل بشه یا طلاق بگیری تا تو ازدواج بعدیت بچه دار بشی وگرنه ....
به نظر من بهتره یه تاپیک واضح باز کنی و بگی اگه مشکلم با همسرم فوری حل نشه و طلاق نگیرم نازا خواهم شد کمک کنید
میدونی به نظرم مشکلت خیلی حاده
یا تا اخر عمرت بچه دار نمیشی
یا از فردی بچه دار میشی که یه عمر شاید بگی کاش ازش بچه نداشتم
اینجا زیاد با طلاق موافق نیستن منم نمیتونم زیاد کمکت کنم چون نمیدونم باعث خوشبختیت بشه یا نه چون کارشناس نیستم
حتمااااااااااااااا حتماااااااااااااااااااااا ااااا به مشاور برووووووووووووووووووووووو ووووووووووووووووووو
-
RE: ترس از طلاق
سلام بالهای صداقت
به خدا بالای 10 بار خوندم اون حرف ها رو
حالا جوابم رو بده . نوشته بودید در گام نخست باید مشکل خود را ارزیابی کنید و امکان سنجی کنید تا چه اندازه می توانید در حل آنها کمک کنید و همسرتان چه باید بکند. من فعلا تو همین اول قضیه موندم . نمی دونم چه جوری فعلا این مشکل قهر رو حل کنم . اون با برخورد من فعلا همهی فیلم ها و شبکه های س ک س روپاک کرده اما فقط یک بار اون هم واسه مسئله جنسیش کنارم موند اما بعدش سر همه چی گیر می ده دعوا داره . فعلا مشکلم اینه که چه جوری ایندعوا تموم شه . البته نمی خوام ای دفعه باز من مثل همیشه برم جلو چون همیشه وقتی اون کار اشتباه می کرد من می رفتم جلو آشتی و این باعث شد که اون همیشه از من طلبکار باشه و بعد هر قهر کلی سرم منت کنه . یه راه حل واسه این موضوع بهم بدید تا بعد واسه بقیه مسائل بتونم برم باهاش حرف بزنم یا فاعلیتش رو افزایش بدم .
-
RE: ترس از طلاق
ساره جون اگه الان هستی و پستم را می خونی برایت بنویسم ، چون الان فرشته هم در تالار هست می تونم بهش بگم پستم را ویرایش کنه ، چون در مورد موارد جنسی هست که نباید علنی بشه
-
RE: ترس از طلاق
شما می خواهی عادت نادرست خودارضایی رو ازش بگیری ، با سعه صدر و با گذشت حداقل شش ماه این اتفاق می افتد
و شما باید در مدت این شش ماه بسیار تحمل و صبرت رو بالا ببری
عزیزم توجه کن : با امر ونهی کردن با دعوا کردن ، با قهر و داد و فریاد مشکل حل نمیشه بلکه بیشتر جنبه لج و لج بازی بالا می گیره
ولی با محبت کردن، شک نکن که به هدفت می رسی
وقتی خود ارضایی می کنه و شما متوجه می شوی..... برای شام یا صبحانه ، تخم مرغ با پیاز و خرما و روغن زیتون سرخ کن و بهش بگو ، عزیزم ضعیف نشی ، برای تو درست کردم تقویت بشی ، سلامتی ات برای من مهم هست
براش کره ، عسل و گردو لقمه کن همراهش کن بهش بگو ضعیف شدی باید به خودت برسی
باز هم تکرار می کنم ، اگر ایشون هر برخوردی کرد شما با سعه صدر و چهره ای باز و خندان ،جواب مثبت می دهی
حرف هایی را که برایت نوشتم را یادداشت کن ، جایی که فقط خودت بهش دسترسی داشته باشی ، چندبار بخونش و بکار ببند ...
این پست در خصوص مشکل خودارضایی همسرت بود ، برای پست مدیر هم تا آخر هفته حتما وقت می گذارم و برایت موشکافی می کنم تا بتونی درست از اون پست بهره برداری کنی
===============================
وظیفه فعلی شما
شما نه نیاز هست که از ابتدا به طلاق فکر کنید.
نه نیاز هست اینقدر بترسید.
یعنی هر موقع فکر طلاق اومد توی سرت ، سریع به یک چیز دیگه فکر می کنی ... و با خودت می گی
باشه طلاق می گیرم ولی الان می خواهم برم از پنجره خیابون رو نگاه کنم ، پس بعدا بهش فکر می کنم
باشه طلاق می گیرم ولی الان می خوام برم بیرون قدم بزنم ،پس بعدا بهش فکر می کنم
باشه طلاق می گیرم ولی الان می خوام برم نقاشی بکشم،پس بعدا بهش فکر می کنم
باشه طلاق می گیرم ولی الان می خوام برم به مامانم کمک کنم ،پس بعدا بهش فکر می کنم
باشه طلاق می گیرم ولی الان می خوام برم یک صفحه از این کتاب رو بخونم ،پس بعدا بهش فکر می کنم
و همین طور اصلا اجازه نمی دهی فکر طلاق و اتفاق های قبل و بعد از آن در ذهنت مجال رشد کردن داشته باشه
و همین طور در خصوص ترس هایی که در ذهنت شکل می گیره راهکار بالا را در پیش می گیری به این روش می گویند تکنیک توقف فکر
در خصوص سیگار و مشروب و بیکاری اش بعدا صحبت می کنیم
تا درنهایت شما بتوانی تصمیم درست برای خودت و زندگی ات بگیری:72:
یه خبری هم بده به فرشته بگم پست رو ویرایش کنه
-
RE: ترس از طلاق
بال های صداقت
ممنون که به فکرمی
عزیزم نمی دونممن درستنمیگم مشکلمفعلا چیه یا شما درست متوجه نمیشی
من اتفاقا اصلا سر این قضیه داد و بیداد نکردم اصلا زبونن ختی بهش نگفتم در حد یک اسمس بهش فهموندم که می دونم و از فرداش یکم سنگین باهاش برخورد کردم . انتظار داشتم اون باید سمتم . اما بعد چند رز با اون که من رفتم بهش توجه کردم پسم زد .
هر چی من رفتم بهش نزدیک شدم اون با داد و بیداد دورم کرد. الان هیچ راهی واسه نزدیکی بهش نمی بینم البته میشه اما لازمش اینه که من برم بگم معذرت می خوام که سنگین برخورد کردم کاری که همیشه می کردم اما نمیخوام این کار رو بکنم . الان راهی که پیش گرفتم اینه که اصلا به رو خودم نمیارم قهریم باهاش حرف نمی زنم اما خودم رو ناراحت هم نشون نمی دم .انگار نه انگار وجود داره . نمی خوام ایندفعه من برم جلو .اسه آشتی . اما نمیدونم اگه نرم جلوتا کی این قهر ادامه پیدا می کنه . عزیز فعلا در این مرد راهنماییمکن . تا بعده آشتی برم اون چیز هایی که گفتید رو عملی کنم . تا قهریم که نمیشه . یکی بهم گفت این دفعه اگه یک ماه هم طول کشید تو آشتینکن . نمیدونم این کار رو بکنم یا نه . بالهای صداقت لطفا این حرف هام رو خوب بخون
عزیزم راستی فکر طلاقرو از سرم بیرون می کنم چشم
به خدا من عاشق شوهرم هستم
-
RE: ترس از طلاق
مطمینا اگر عاشق نبودین تا الان ....
تلاشتون واقعا قابل تحسینه ...:104:
-
RE: ترس از طلاق
فرشته مهربون میشه وقتت رواگه هستی به من بدی
لطفا
بابا تورو خدا اول مشکل قهرمون رو جل کنید بعد بگید من چه جوری بهش نزدیک بشم
تو رو خدااااااااا راهنماییم کنید
-
RE: ترس از طلاق
عزیزم نه قهر باش نه آشتی. وظایفت رو در خانه انجام بده. خودش کم کم از جوش در میاد.
یک راهکار اورژانسی هم اینه که یک کار مشترک که می دونی همسرت خیلی دوست داره ترتیب بدی و البته ازش دعوت نکنی اما طوری ترتیب بدی که اون بفهمه داری چه کار می کنی. مثلا یک بازی یا هر کاری که فکر می کنی همسرت نمی تونه در مقابلش مقاومت کنه.
-
RE: ترس از طلاق
بالهای صداقت باز که رفتی
بیشتر به من سربزن
من اگه مشکلمرو حل نکنم داغه بچه میمونه رو دلم ها
-
RE: ترس از طلاق