نمایش نسخه قابل چاپ
اگه نظر منو بخواید اینکه برین خواهش کنین برگرده کاملا کار بیهوده و اشتباهیه.
اون پنج سال با شما دوست بود اما هیچوقت حرف ازدواج رو پیش نکشید....و حالا هم با کس دیگه ایی دوسته
این نشون دهنده اینه که شاید اون هیچوقت شما رو بخاطر ازدواج نخواسته...به نظر من بهتره بهش بگید موضوع رو میدونید و ازش جدا بشید و به دنبال نیمه گمشده تون بگردید کسی که عاشق شماست و شما رو با هیچ کس دیگه ای در هیچ شرایطی عوض نمیکنه.
نه به خدا خودش اومد,به نظرتون رابطه كو تو اين يك ماه قطع كنم بهتر نيست
به نظرتون اينكه اي دارم من سايتو بهش معرفي منم اونم بياد حرفشو بزنه بهتر نيست اخه منم واقعا ايراداي زيادي دارم شايد منم مقصرم ,اون دوست دختر نداره مطمعنم اخه من شكاكم
این که یک ماه باهاش رابطه تون رو قطع کنید هیچ نتیجه ای نداره.
به نظر من اونچه که تو دلتونه اونچه که شما رو ناراحت میکنه رو بهش بگید...
مثلا چرا باکسی دوست شدی؟
چرا بهم دروغ گفتی؟
بعد از معذرت خواهی اون ازش قول بگیرید که بهتون پایبند باشه و اطمینانتون رو جلب کنه.
صحبت كردم ببينيد احساس ميكنم من زيادي بد جلوش دادم وقتي با بسراي اين زمونه مقايسش ميكنم واقعا وفاداره بهم حالا يه بار رفته جت كرده تو تمام اين مدت جيزي اوش مديدم
دوست عزیزم
یکمی دست نگه دار.
دلیل این رفتارهای ضد و نقیضت چیه؟
چرا یکروز میای ازش یه دیو میسازی و یکروز میای و میگی من مقصرم؟
یکروز میگی میخوام رابطه رو تموم کنم و ازش متنفرم....یکروز دیگه میگی بهش فرصت بدم؟
چرا شکاکی؟شکاکی یک بیماریه و باید مداوا بشه.خیلی از زندگیها سر همین سوظنهای اشتباه و غلط از هم پاشیده
خواهش میکنم ازت با این شرایطی که داری اصلا ازدواج نکن.
فکرت دقیقا مثل بازار شام شده...هزار تا مورد توشه و همه باهمدیگه قاطی شدن.
یکمی صبر کن...یکمی به ارامش برس.
مطمئن باش با این دیدگاه در ازدواج موفق نخواهی بود.چرا انقدر هولی و چرا انقدر داری برای رسیدن به این اقا دست و پا میزنی؟
چرا با خودت رو راست نیستی؟
یه مرد 5 سال بدون هیچ تعهدی با یک نفر دوسته و همه جور استفاده هاش رو هم کرده.از اون طرف به شما کم محلی میکنه و شما رو کوچیک میکنه...واقعا نمیدونم چی شما رو تحت فشار گذاشته که با این شرایط شما هنوزم میخواهی ادامه بدی...
بعد از 5 سال حالا شما بازهم باید هولش بدی که باید خواستگاری.
میدونی حرفش پس فردا به شما چی خواهد بود؟
"من که نمیخواستم با تو ازدواج کنم.یادته چقدر اصرار میکردی بیام خواستگاریت؟"
اصلا این سایت رو بهش معرفی نکن.چون شما حرفهایی زدی که شاید صلاح نباشه اون بدونه.اگر هنوز هم مایل به این رابطه هستی بهتره باهمدیگه پیش یک مشاور حضوری برید.
دوست عزیز
بازهم به شما میگیم.این رابطه رو قطع کن.نه یک ماه...نه دو ماه.برای همیشه.مگر اینکه ایشون واقعا خواهان شما باشن و برای بدست آوردن شما تلاش و همت کنن.وگرنه هیچ خیری در این رابطه زورکی نیست.
عزیزم به نظر من خیلی هم خوشحال باش ، الان ضرر شما فقط مالیه ، میدونم که روحی هم خیلی داغون میشی
اما یه چرخی تو همین سایت بزن! ببین ، همین امروز حتی ، چقدر تاپیکهایی بالا هستند که دخترای همسن شما اومدن و مشکل شما رو در مورد شوهرشون مطرح کردن نه دوست پسرشون
چقدر زیادند زنهایی که با یه بچه!!! باید طلاق !! بگیرند ، نه اینکه مثل شما فقط به هم بزنند
همین لحظه که شما داری فقط به بهم زدن یه رابطه دوستی فکر میکنی ببین چقدر زنهایی هستند که دارن به طی کردن راهروهای دادگاه ، حضانت بچه .. قانونهای مختلف ضد زن و خیانت شــوهـــرشون فکر میکنند ، فکر اینکه بعد طلاق کجا برن ، چطوری دوری جگرگوششون رو تحمل کنند؟ جامعه واسه یه زن مطلقه چه جائی داره و هزار چیز دیگه ............
مسلما وضعیتی که امروز تو داری آرزوی اونهاست ، که ایکاش به چنین روزی برمیگشتن و با همین وضعیت جدا میشدند تا امروز یه خانواده از هم نپاشه و اینقدر خورد نشن ، تو آرزوی امروز اونهایی پس خوشحال باش!
و مراقب باش مبادا امروز اونها ، فردای تو باشه
خودمم ميدونم زياد اصرار ميكنم خانوادم همش ازم سوال ميكنن جي شد بس خانوادش كي ميخوان بيان دارم ديونه ميشم ميدونم دوستم داره واي خودمم دوست ندارم اينجوري با ايمهمه اصرار من ازدواج كنيم اخه جرا مردم همه ازدواج ميكنن حالا من اينجوري شدم الان خيلي خوب شده ولي حق با شماست مطمعنم در اينده اين حرفو بهم ميزنه,خواهشي ازتون دارم اينه كه بكيم جطوري جدا شم يعني اينكه جي بكم بهش دليل جدايي رو جي بكم واقعا نميدونم جي بكم,؟؟؟
مريم جان ميشه بهم بكين جي بهش بكم بكم جرا ميخوام جدا بشم خواهش ميكنم دوستان يه راه خوب بهم بيشنهاد بدين وقت ندارم فردا ميره سفر كاري اكه بخوام تموم كنم بايد فردا تموم كنم وكرنه تلفني زياد جالب نيست به نظرخودم:325:
واي تةرةخدا كمكم كنين بكيم من بهش جي بكم دليل تموم كردن رابطه رو جي عنوان كنم اخه نميشه مسل ديونه ها يكدفعه بكم تموم اكه هم بكم جون تو خودت نيومدي خواستكاريم و تلاش نكردي بازم مسل اين ميمونه كه يه جورايي بهش كفتم بيا خواستكاري بس جيكار كنم ,حالا كه قرار يك ماه ديكه خانوادش بيان واسه عقد اخه راهشون دوره البته بكم فقط اصراراي خودم دليل اين قرار يك ماه ديكه شده ها نميدونم يك ماه ديكه بيان يا نه اون به خانوادش جيزي نكفته فكركنم اخرشم خودم بايد بكم به خانوادي اون,بجه ها من زاقعا نميخوام اينجوري ازدواج منم دوست دارم عين دختراي ديكه نازمو بكشه بهم اصرار كنه.فقط موندم جطوري باهاش تكوك كنم يعني دليلشو جي بكم اكه راههنماييم كنيد ممنون ميشم:323:
جرا كسي جوابمو نداد اخه اصلا حالم خوب نيست الان دارم ميرم بيشش ميخوام باها صحبت كنم هرجي تو دلمه رو ميخوام بهش بكم ديمه بقيشو به خدا ميسبارم هرجي قسمته همون بشه :323:
niaz64 عزیز سلام
یکم به خودت مسلط باش و هیجانی برخورد نکن
دوستان راهکارهای خوبی برات گذاشتن
وقتشه به پست هاشون توجه کنی تا بتونی به یک نتیجه درست برسی
یه مدت کوتاه در خلوت و تنهایی فکر کن تحلیل کن تا راه درست رو تشخیص بدی
موفق باشی:72: