با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟

مهربانو جان سلام ..
عزیزم واقعا درکت میکنم که چقدر این مسئله برای یه زن سخته ..
پست اخرتو درست نفهمیدم .. میشه بیشتر توضیح بدی ؟ رابطه شو با اون خانوم قطع کرده و ازت خواسته که ببخشیش ؟ یعنی همه چی ختم به خیر شد ؟
راستش من یه پیشنهاد دارم که نمیدونم به دردت بخوره یا نه .. از اونجایی که با توجه به تاپیکت فهمیدم همسرت تنوع طلبه و دوست داره با جنس مخالف ارتباط ساده داشته باشه .. اگه دوستی دارین که متاهله رفت و امدتونو بیشتر کنید باهاش .. بذار تو یه رابطه ی سالم این حس نیازش ارضا بشه ..
بازم نمیدونم درسته یا نه .. اما امیدوارم با خبر خوش بیای و همه مونو خوشحال کنی :46:

سلام
از همتون ممنونم بخاطر همدردی که با من داشتین .
nimagh عزیز ... همسر منم همینا رو بهم میگفت و حتی بیشتر .
کاش برین پیش یه مشاور .... یعنی ما هنوز میریم و خیلی بهم کمک کرده . حتی با خودم فکر میکنم کاش میشد تا اخر عمر میرفتیم ... حداقل ماهی یکبار !
همسرم از طریق اینترنت آشنا شده بود . با اون دختری که خیلی مسئلش حاد شده بود دیگه در تماس نیست . یعنی با اسم اس و تماس تلفنی در ارتباط نیست .
اما حس میکنم هنوز به وبلاگش میره ... یا حتی یه دختر دیگه هم بود که اون اواخر باش آشنا شده بود که هنوزم میره رو وبلاگش و واسش نظر میذاره و یا حتی کامنت خصوصی !
گرچه تحمل اینا هم برام سخت بود ... ولی الان برام مهم نیست . همین که میدونم همه چیز مجازیه و قول داده که اونا وارد دنیای حقیقی نمیشن ... میتونم تحمل کنم .
به امید اون روزم که کلا یه زن یا یه دختر دیگه به هیچ شکل تو زندگیم نباشه ....

hamdardi2 عزیز
من تو زندگی اتفاقا جدی نیستم و حتی تو موارد سخت هم الکی خندم میگیره .
اما همسر من متاسفانه تو زندگیش خیلی کم سختی کشیده و دیر هم وارد محیط کار شده . و هنوز خیلی رفتارای بچه گونه داره . حتی تو اون مدت که بهش گفتم فکر کن مادرتم و درد دل کن ... جوری بچه شده بود که اصلا باورم نمیشد این همسرمه !
الان با کمک مشاور دلم میخواد این مسائل رو هم حل کنم ... گرچه مشاور میگه اینا حل شدنی نیست و فقط میشه کنترلش کرد .
ناگفته نمونه که خودم هم بعضی اشتباها رو داشتم ... مثل راهنمایی زیاد ... سوال زیاد ! درست مثل یه مادر !
که الان دیگه کلا خیلی کمتر سوال می پرسم و خیلی کمتر راهنمایی میکنم ! چون من مادرش نیستم !

الف-ح عزیز
مشاوری که پیشش میرم زنه . اون اوایل همسرم بهم میگفت من به یه شخص دوم نیاز دارم ! (یعنی غیر من) و وقتی میرفتیم مشاوره میگفت من اون شخص دوم رو پیدا کردم ( یعنی همین خانوم مشاور)
و مشاور هم موافق بود ... و حتی خودم . گرچه میدونم تو دل همسرم چیز دیگس و هرگز نمیتونه مشاور اون شخص دوم باشه براش !


خیلی وقتا یاد حرفاش ... توهیناش ... ایراداش میفتم و فقط اشک میریزم . گرچه ازم خواست ببخشمش ... اما نمیتونم ببخشمش . فقط همه سعیمو میکنم که کمتر یاد کاراش و حرفاش بیفتم . بخاطر دخترم ... باید ادامه بدم و باید قوی باشم .
...
خیلی مسائل رو واقعا نمیشه حل کرد و فقط باید کنترل کرد .

مهربانوی عزیزم:43:

واقعا بهت تبریک میگم به خاطر صبر و استقامتی که داری و برات از ته قلب دعا میکنم عزیزم:323:

امیدوارم مشکلت هر چه زودتر حل بشه و شوهرت قدر چنین فرشته ای رو بدونه.قوی باش عزیزم و سعی کن شادی رو به زندگیت برگردونی.:72::72:

دوست عزیزم
برای اینکه خودت راحتتر باشی باید ببخشیش حتی اگه هیچوقت فراموش نکنی

خیلی خوشحالم که دارید از مشاور جواب میگیرید
زندگی رو باید ساخت ، همیشه و هرلحظه:43:

سلام مجدد
نمیدونم بین همسرم و اون خانوما چی گذشته ... اما همسرم وبلاگش رو که خیلی دوس داشت حذف کرد . یعنی کامل پاکش کرد . همین طور آیدی فیس بوکش رو .
الان من باید چیکار کنم ؟
جای من بودید چیکار می کردید ؟
من نتونستم ببخشمش ... حتی الان خیلی راحت تر میتونم به جدایی فکر کنم و فقط بخاطر حفظ زندگیم و بچم و امید به روزای قشنگ و اینکه ثابت کنم جا نمیزنم، موندم ... اما تو نگاه همسرم و کاراش نه شرمندگی هست و نه پشیمونی . انگار هنوزم همه حق رو به خودش میده .
ولی من میخوام از این فرصت استفاده کنم .
باید چیکار کنم ؟ میخوام کاری کنم که دیگه حواسش جایی نره ... میشه ؟

این تاپیک ظرفیت تکمیل است

mehrbanoo64 گرامی

لطفاً راهنماییهای دوستان را جمع بندی نموده و راهکارهای عملیاتی را از آن استخراج کرده و مدتی به کار بگیرد . پس از آن در صورت نیاز می توانید تاپیک جدیدی باز کرده و در پست اول خلاصه ای از مسئله و موقعیت کنونی را گفته و لینک این تاپیک را قرار داده و بیان کنید که تا کنون از راهنماییها چه استفاده ای کرده ای سپس راهنمایی مورد نیاز خود را درخواست کنید .


موفق باشید


.