RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
عزیزم نمی خواهم تاپیکت رو به انحراف بکشم. فقط می خوام بتونی ارامشتو کسب کنی و فکر نکنی همسر تو همه چیز رو می دونه و حتی فکر نکنی ادمی توی این دنیا وجود داره که همه چیز رو بدونه. ممکنه انسان خیلی چیزها رو ندونه اما این دلیل بر این نمیشه که از ندانستن بترسه و یا حتی به خاطر اینکه نمی دونه اون مساله رو نپذیره.
مثلا دارویی هست که به طور تجربی می گن در دوران بارداری نباید خورده بشه. چرا ؟ هیچ محققی نتونسته ثابت کنه که اثری بر جنین داره اما یک مادر هیچ وقت حاضر نمیشه به عقل بشر(یا همون علم) که نتونسته خودش رو با تجربه تطبیق بده اعتماد کنه و اون دارو رو بخوره. چون می دونه که این اعتماد ممکنه به قیمت از دست دادن بچه اش تموم بشه. چون دلش گواهی میده که این کار ممکنه خطر داشته باشه.
حالا می خواهم سوالی ازت بپرسم. آیا اگر با خوندن کتابهای مختلف باز نتونی جواب بعضی سوالهات رو بگیری باز می گی دین وجود نداره؟ یعنی اگر به این نتیجه برسی که مثلا اسلا م گفته مرد می تونه زنش رو بزنه دیگه می گی دینی وجود نداره؟
آخه مطرح کردن سوالهایی که ذهن انسانها نمی تونند تا مدت زمان زیادی حتی بعد از ما هم حوابی براش پیدا کنند خیلی راحته. اما این دلیل می شه که هیچ وقت براش جوابی پیدا نمی شه؟
مثلا در مورد همین مثالی که زدی. اگر به موقعیت ایه و معنی عربی اون اگاه بشی متوجه میشی که منظور زدن زن نیست. بلکه آگاه کردن زن هست . البته تنها با یک عرب زبان که ادبیات عرب رو خوب بلد باشه و از تعصبات سوئ استفاده نکنه می تونی به این نتیجه برسی.چون کلمات عربی معناهای خیلی متفاوتی دارند و با توجه به ترکیب جمله ها و تاخر و تقدم کلمات و حروف معناشون متفاوت میشه. مثل زبان فارسی نیست.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
دلجوی عزیز اخه این باعث میشه که ادم اون ایمان قوی که قبلا داشت رو همینطوری کم کم از دست بده نه اینکه حالا به بی دینی برسه و این من رو میترسونه.چیکار کنم ...گفتم شاید اشکال از من باشه.
دلجو عزیز به خدا خیلی در مورد این ایه کتاب و مطلب خوندم .تمام تفسیر ها مثل المیزان و نمونه میگن یعنی زدن و تنبیه بدنی ولی ملایم .یعنی به نظرت عربی اوونها هم ضعیف بوده؟بعضی وقتها ادم نمیتونه توجیه کنه.میدونی چیزی که گفتی علم هست اما این مسایل جدا از علم هست تازه علم روانشناسی الان میگه تنبیه بدنی درست نیست مگه نه اینکه قدیما معلما بچه ها رو تو مدرسه میزدن الان اجازه نمیدن
اصلا از اینها بگذریم به نظرت چیکار کنم انگار تو یه تنور افتادم خیلی استرس دارم .فکر میکنی برای خودم راحت هست.نمیخوام کم کم به شک بیفتم ولی ...تو بودی این کتابها رو میخوندی؟
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
عزیزم وقتی برات می نوشتم چون درکت کردم. چون خودم در موقعیت مشابهی بودم . اما من تا الان که دارم می نویسم هر روز بیشتر به این نتیجه می رسم که دستورات دینمون درست و اصولی هست هر چند گاهی به مذاق ما خوش نیاد و یا هر چند گاهی تفسیری علمی براش پیدا نکنیم. بنابراین احکامش را بدون چون و چرا قبول می کنم چون اصلش را با دلیل و با دل پذیرفته ام.
من نمی تونم به شما بگم بخون یا نه. چون ادمها با هم فرق می کنند. من هم یک ادم معمولی هستم که شاید زیاد نتونم به اعمال مذهبیم برسم اما من واقعا از خوندن این کتابها برام شکی بوجود نمیاد. چون در ازاش نشانه های زیادی از وجود دین و لزومش در دلم دارم. من در فرومهایی که این مباحث غیز دینی کرده میشه (البته فرومهای خارجی) مطالب زیادی خوندم. اما هیچ کدوم به نظرم هیچ استدلال قوی ای ارائه ندادند.
نمی خواهم چیزی بگویم که دلت بلرزد اما الان به این نتیجه رسیدم که اگر پول و یا وقتم را صرف خواندن این مسائل کنم گناه کردم. در عوضش اگر وقتم را صرف این کنم که بفهمم دینم چه بوده. از کجا امده و چرا امده و یا اینکه چرا لازم است انوقت احساس خوشایندی دارم. یعنی تحقیق برای ایمان به اصل نه جستجو برای تشکیک ها در فرع.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
دلجو جان از شما خیلی ممنونم کاش منم بتونم مثه شما باشم...خودمم همین حس رو دارم که خوندن این کتابها گناه هست
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام دوست عزیز. اجازه می خوام من هم نظر خودم رو در مورد این موضوع بیان کنم. اولین مسئله و مشکل ترس شماست. ترس برای چی؟ ترس از دانستن؟ اگر شما اعتقاد دارید که دین و در اینجا دین اسلام کامل و بدون نقصه پس اگر هر مطلبی هم که در مقابل و ضد اون باشه نباید شما رو بترسونه و در اصل اعتقاد شما رو جلا می ده. اما اگر مطالب جدیدی رو که می خوانید و می شنوید با عقل و منطق می توانید بپذیرید نباید از این هراس داشته باشید. شما اول باید از خود بپرسید اگر دین درست است و بدون نقص برای چه آمده؟ دین برای انسان آمده یا انسان برای دین؟ متاسفانه خیلی از مردم به خصوص دین داران گمان می کنند دین مقدم بر انسان است حال آنکه برعکس آن است و اگر این اعتقاد باطل نبود به خاطر دین در طول تاریخ جنگ ها نمی شد و خون ها ریخته نمی شد چون حرمت انسان و جان او بالاتر از هر چیزیست. اصلاً اول انسان بوده که به تبع آن دین آمده نه برعکس. شما در محیطی به دنیا آمده اید که یکسری اصول و قوانین به صورت چارچوب و اصول مطلق و غیر قابل تشکیک به شما تدریس یا القاء شده. اما آیا انسان که گوهر عقل و خرد را دارد باید از دانستن بهراسد؟ آیا نه این است که هراس ما به دلیل شک به خود و آنچه که درست می پنداریم ناشی می شود؟ اولین کاری که باید بکنید این است که احساس گناه را از خود دور کنید. دانستن حق انسان است. آیا دین داری طوطی وار ارزشی دارد؟ اگر دین درست است و هیچ نقصانی ندارد پیرو آن نباید از کشیده شده به بوته ی نقد و انتقاد فراری باشد. خود دین اسلام می گه: «بشارت بده به بندگان من، کسانی که اقوال مختلف را می شنوند و بهترین آنها را بر می گزینند» (زمر/۱۷-۱۸)
من لازم نمی بینم به شما بگم دین غلطه یا دین داری درسته. شما خودتون باید با عقل و منطق به این نتیجه برسید. بزرگترین پیغمبر و راهرو عقل انسان است. اگر دین کامل است و بدون نقص و از جانب خداوند مطلق و بدون عیب است حتی یک مشکل و اشتباه نباید داشته باشد. چون داشتن یک غلط به معنای این است که در دستورات دیگر آن امکان غلط وجود دارد. توجیهات را با منطق خود بسنجید. دید خود رو فرا تر از ایران و اسلام قرار دهید. در این دنیا دین های متفاوت وجود دارد و پیروان آن دین ها دین خود را برتر و درست تر می پندارند ولی آیا این منطقی است؟ روی این مسائل تفکر کنید. آیا شما اگر به دین معتقد نبودید آدم بدی می شدید؟ نقش دین در نوع رفتار و کردار کنونی شما در چه حد است؟ اگر شیعه هستید چرا هستید و آیا به سنی ها و استدلال های آن ها گوش داده اید؟ اگر سنی هستید چرا هستید و آیا استدلال های شیعیان را شنیده اید؟ چرا دین کنونی خود را برگزیده اید؟ آیا دین برای شما آرامش به همراه می آورد؟ آیا آرامشی که دارید ناشی از تلقین است یا نیست؟
من فکر می کنم برای شما شخصی خیرخواه تر و دلسوز تر از شوهرتان وجود ندارد. شما باید اطمینان داشته
باشید که او از تمامی ما که سعی می کنیم از نقطه نظر خود به شما کمک کنیم خیرخواه تر است.
آیا به سیر تاریخ و امکان تحریفات در دین و تغییر دین توجه داشته اید؟ اگر دین یکی است پس چرا اکنون شاخه های مختلف دارد از قبیل شیعه،سنی،حنفی،اسماعیلی،عل وی،حنبلی،دروزی،جعفری،شافع ی و ...
به هر کدام از این شاخه ها معتقدید از کجا مطمئنید که مذهب شما صحیح تر است و نه سایر شاخه ها و مذاهب؟
شما باید برای همه ی این مسائل جواب پیدا کنید وگرنه دینداری شما ارزشی ندارد. مثل بت پرستی می ماند. بت پرست هم از وقتی به دنیا آمده خانواده و جامعه و اطرافیانش و آموزش هایی که گرفته بت پرستی را راه صحیح به او نشان داده. همینطور است مسیحی و یهودی و بودایی و گاو پرست و آتش پرست و ...
شک قدم اول در رسیدن به یقین است. و گاهی اوقات یقین حاصل کردن در بعضی از مسائل محال است چون این مسائل از حوزه ی درک و دانش و شناخت بشر خارج است و ابزار و امکانی برای سنجش آن نیست. شما نباید به اطراف خود و مردم و سنت های آنان دقت کنید. باید عقل خود را ملاک قرار دهید. چون که در هر کشوری به دنیا می آمدید دین آن کشور را می پذیرفتید و از اطرافیان همواره برای ادامه ی راه تائید می گرفتید. چه خوب می شد به سایر نقاط دنیا سفر کنید تا ببینید که هر قومی برای خود دینی دارد ( البته جمع کثیری هم بی دین) و راه خود را درست می پندارد. نگذارید شناخت شما را متغیرهایی مثل زمان و مکان زندگیتان شکل دهد.
ترس شما سم است. دشمن شماست. شما با مطالعه و حتی با شک آدم بدی نمی شوید. خوب بودن خیلی ساده است. انسان بودن و خوبی کردن و احسان و رفتار با دیگران به نحوی که دوست داریم آنها با ما رفتار کنند بدون شک یعنی خوب بودن. شما به این اصول پایبند باشید و بعد مطالعه را شروع کنید. یا در دین و ایمانی که دارید ثابت قدم تر می شوید و یا به حقایق جدیدی دست میابید که تا کنون از درک و دانستن آن محروم بوده اید. در هر صورت ضرر نمی کنید.
شناخت مرحله به مرحله شکل می گیرد. هدف اصلی ما در این دنیا تکامل یا بهتر شدن است. با بودن در یکجا و تقلید کورکورانه رشد نمی کنید. همیشه اگر کسی به شما حرفی می زند از خود بپرسید این شخص خود از کجا این مسئله را می داند. همه ی ما انسانها دارای ابزار مشابهی برای درک دنیای پیرامون هستیم. هر کس از مسائل ماورای شناخت متعارف انسان حرف می زند خود او نیز از دیگری شنیده است نه این که خود تجربه کرده باشد.
هدف را خوب بودن و خوبی کردن قرار دهید. شناخت و حتی تشکیک شما را آدم بدی نمی کند. مطمئن باشید. یا به راه خود معتقد تر می شوید یا راه جدیدی میابید. در هر دو صورت تحول مبارکی رخ می دهد. موفق باشید.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام،
خانم سارا،
توجه کنید که ظرفیت تاپیک های مشاوره ای 50 پست بوده و تاپیک بعد از گذشتن از این تعداد پست قفل می شود. بنابراین روی صحبت های دوستان در این تاپیک فکر کنید، در صورت امکان یک جمع بندی از راهکارهای ارائه شده رو بنویسید و اگر سوال پایانی دارید مطرح کنید.
در صورت اینکه مشکل شما در قالب این تاپیک حل نشد، می توانید در آینده تاپیکی جدید باز کنید.
دوست نداشتم راجع به این مسائل صحبت کنم چون بحث های اعتقادی در تالار مشاوره همدردی نمی گنجد. ولی با توجه به اینکه شوهرتون شما رو در مورد آیه 34 سوره نساء به شک انداخته، من فقط یک نکته ای رو از دیدگاه خودم به شما می گویم.
خیلی زیاد مواجه شدم با آدم هایی که می خواهند قرآن رو تکذیب کنند و آیه می آورند که قرآن گفته زن رو کتک بزنید! و این رو بهانه ای می دانند برای گمراه کردن افراد از قرآن. به خصوص مشکل اینجاست که خیلی از مردم در طول عمرشون حتی یکبار هم معنی قرآن رو از اول تا آخر نخواندند.
شما معنی این آیه رو نمی فهمید؟ اشکال ندارد. شما قرآن رو بخوانید. پیام قرآن رو درک کنید. و ببینید قرآن چه کتابی هست و ببینید اصول اخلاقی در قرآن چطور تعریف شده اند. وقتی با قران آشنا بشوید، خودتان آیات و معنی آیات رو بهتر درک می کنید. فایده ای ندارد با کسی به بحث بنشینید و اعتقادات خود رو زیر سوال ببرید، بدون اینکه قرآن رو خوانده و درک کرده باشید.
من کارشناس مذهبی نیستم. دینم کامل نیست و من هم دنبال راه صحیحم. ولی اینطور که قرآن رو شناختم، به نظرم کتابی نیامد که به همین راحتی به مردان اجازه کتک زدن زنان رو بدهد.
مثلاً در این 2 آیه ببینید که خدا در قرآن حتی می گوید به کسانی که به شما بدی کردند هم ظلم نکنید و مردم رو به عدالت دعوت می کند:
و عداوت گروهی که از مسجد الحرام منعتان کردند شما را بر ظلم و بیعدالتی وادار نکند، و باید با یکدیگر در نیکوکاری و تقوا کمک کنید نه بر گناه و ستمکاری. و از خدا بترسید که عقاب خدا سخت است. (مائده 2)
ای اهل ایمان، برای خدا پایدار و استوار بوده و به عدالت و راستی و درستی گواه باشید، و البته شما را نباید عداوت گروهی بر آن دارد که از راه عدل بیرون روید، عدالت کنید که به تقوا نزدیکتر (از هر عمل) است، و از خدا بترسید، که البته خدا به هر چه میکنید آگاه است. (مائده ۸)
من هم که قرآن رو نخوانده بودم، یک آقایی به سراغم اومد و گفت ببین توی قرآن چی نوشته! همین آیه 34 سوره نساء رو نشانم داد و می خواست من رو از قرآن زده کند. ولی این فرصت رو به خودم دادم که همه قرآن رو بخوانم و بعد راجع بهش قضاوت کنم. شما هم این فرصت رو به خودتون بدهید.
راستی در قرآن آیات زیادی در رابطه با رفتار زنان و مردان هست. این آیه رو هم خواندید؟
ای اهل ایمان، برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه و جبر به میراث گیرید (مانند جاهلیّت)، و بر آنان سختگیری و بهانهجویی مکنید که قسمتی از آنچه مهر آنها کردهاید به جور بگیرید، مگر آنکه عمل زشتی (به عربی: بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ) از آنها آشکار شود. و در زندگانی به آنها به انصاف رفتار نمایید، و چنانچه دلپسند شما نباشند (اظهار کراهت مکنید) چه بسا چیزها ناپسند شماست و حال آنکه خدا در آن خیر بسیار مقدّر فرماید. (نساء ۱۹)
با تشکر.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سارا جان به نظر من شما اول اطلاعاتت رو در مورد دین بالا ببر بعد برو سراغ مطالب مخالف..
در مورد اون ایه من یه سرچ کوچولو کردم.
نقل قول:
بحث در آيه شريفه مربوط به آن دسته از زناني است كه شوهرانشان نسبت به سركشي و مخالفت شان بيم دارند. بنابراين دستور العمل آيه مرحله قبل از ابراز و عملي نمودن سركشي را نيز شامل مي شود. يعني اگر مردي احساس كرد، همسرش در صدد سركشي است، بايد اقدام نمايد و با صحبت و موعظه در صدد دفع مشكل برآيد. طبيعي است كه اگر مرد قبل از هر اقدام نامطلوب از جانب زن پيش قدم شود و با مهرباني و خير خواهي در صدد چاره انديشي برآيد، مشكل احتمالي بسيار راحتتر قابل حل خواهد بود، زيرا هنوز روابط زوجين طبيعي و از كدورت و ناراحتي به دور مي باشد.
شايد زن به دليل ناراحت شدن از يك عمل و رفتار شوهرش و يا گاهي به خاطر يك سوء تفاهم قصد نشوز داشته باشد، كه در اين صورت با صحبت و همدلي و رفع ابهام مسئله قابل حل مي باشد. البته با توجه به معني «وعظ» كه تذكر و يادآورى همراه با خير و خوبى است[1]، معلوم مي شود كه در اين مورد مرد مقصر نيست، زيرا در صورت تقصير مرد تذكر و خير خواهي او معني ندارد.
اگر صحبت و نصيحت مفيد نبود در مرحله بعد نسبت به همسر خود بي اعتنايي كند. يعني در رختخواب خود به او پشت و بي محلي كند. با توجه به احساسي و عاطفي بودن زن، اگر او نسبت به همسرش علاقه داشته باشد، از سركشي دست بر مي دارد.
اما اگر اين دو مرحله كار ساز و مفيد واقع نشد، بايد با شيوه و ابزار جديتري زن را از سركشي باز داشت. در اين مرحله مرد مي توان همسرش را تنبيه كند. يعني اگر لازم شد با تنبيه بدني او را به انجام وظايف همسرداري مجبور نمايد. آن هم با چوب مسواك به گونهاي كه بدنش زخم نشود و خون نيايد[2].
اگر در هر يك از اين سه مرحله زن از نشوز و سركشي دست برداشت، ديگر مرد حق ندارد به وارد مرحله بعد شود و يا كار خود را ادامه دهد. خداوند به مردان در مورد ارتكاب ظلم و ستم نسبت به زناني كه وظايف همسري خود را انجام مي دهند، هشدار مي دهد.
اكنون اين سوال مطرح مي شود كه در مقابل زناني كه با پند و نصيحت و قهر و كناره گيري، به شرايط عادي زند گي زناشويي باز نميگردند، غير از اين سه مرحله چه رفتاري بايد داشت؟
مردي كه زنش سركشي مي كند، نياز جنسي خود را از چه طريقي بايد برآورده كند؟ آيا بلافاصله اين زن را رها كند و به دنبال همسر ديگري باشد؟ اين سوال در مورد زن نيز مطرح است.
آيا اگر بتوان با متنبه كردن زن، كانون زندگي خانوادگي را حفظ نمود، باز هم بايد به دنبال طلاق رفت و كانون خانواده را متلاشي نمود؟ يا اين كه شما پشنهاد بهتري داريد؟!
نقل قول:
نشوز اصطلاحی در فقه و حقوق اسلامی به معنی تمکین نکردن، نافرمانی و عدم ایفاء وظایف زناشویی از سوی یکی از زوجین است. اگرچه معمولاً نشوز فقط به نافرمانی زن از طریق عدم تمکین به شوهر اشاره دارد اما نافرمانی شوهر نیز در نوشته های فقهی نشوز نامیده میشود هرچند اصطلاح تمکین در مورد شوهر استفاده نمیشود. هنگامی هم که این وظیفهناشناسی دوجانبه باشد آن را شقاق مینامند.[۱]
تمکین یکی از تکالیف زن در برابر شوهر به شمار میرود که به دو نوع «تمکین خاص» و «تمکین عام» تقسیم میشود. تمکین خاص به برآوردن درخواستهای جنسی شوهر و تمکین عام به انجام وظایف خانوادگی، اطاعت از شوهر و پذیرفتن ریاست شوهر بر خانواده است. وظیفهٔ تمکین عام ایجاب میکند که زن نظرات مرد در مورد تربیت فرزندان، امور خانوادگی، و کارها و روابط اجتماعی خود را بپذیرد و از آن اطاعت کند.[۲]
نقل قول:
اما قرآن مي فرمايد قبل از طلاق و .... زنان را تنبيه كنيد
كلمه زدن در فارسي بار منفي دارد چون سابقه ذهني بدي از اين كلمه در اذهان است
اما در عربي اصابت كردن يك شيء به يك شيء را ضرب مي گويند مثلا شما آهسته دو دست را به همديگر بزنيد عرب آن را ضرب مي گويد
پس اسلام زدني را تجويز مي كند كه نه قرمز شود ونه سياه و نه كبود چون اين گونه زدنها ديه دارد
بله اگر آن هم اثر نكرد مراحل بعدي را بايد پياده كرد
نقل قول:
این زدن طبق فرموده شما همین خصوصیات را دارد :
نه درد داشته باشد
نه کبود شود
نه زخم شود
نه خون بیاید
نه حتی قرمز شود
تازه همه اینها را داشته باشید = عصبانبت مرد را هم داشته باشید !!!
حالا اگه مرد زنش رو با این خصوصیات بزنه واقعا می شه گفت زدن ؟ بیشتر یه جور حالتی مثل قهر کردن داره اما شدید تر
من تعجب می کنم از مردهایی که زنشون رو می زنند آنهم با اون دست سنگین مردانه ببینید خدای مهربان چقدر هوای زن ها رو داشته که به مرد اجازه نمی ده دست روشون بلند کنه چون این زدن که اصلا اسمش زدن نیست فقط یک برخورد هست !!!!
نقل قول:
البته این چیزی که در قرآن کریم آمده است تنها جنبه عاطفی دارد و الا با حدودی که در فقه دارد نمیتواند عنوان اکراه داشته باشد مثلا باید بدن زن سیاه، سرخ یا کبود نشود و جرح و شکستی ایجاد نشود و اسلام این حد را برای کسانی نهاده است که کلا وظیفه شناس نیستند، برای وادار کردن آنان به وظیفه، بهترین راهها را پیش روی نهاده است
یه سری حدیث هم تو تالار بود درباره اهمیت محبت کردن مرد به زن..مثل اینکه لقمه غذا رو دهان زنش بذاره و ..که پیداشون نکردم.
و توجه هم داشته باش سرپیچی از فرمان مرد در مورد مثلا انجام دادن کارای خونه نیست.چون اصلا انجام کار خونه وظیفه زن نیست.
موفق باشی
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سارای عزیز
من مثال برادرم رو برای این برات نگفتم که قیاس کنی .شرایط افراد و خانواده ها متفاوت هست .اینو از اون نظر گفتم که یاد آوری کنم وضع شما از ما یه جورایی بهتر بود .اقلا همسر شما برای عقیده شما ارزش قایل هست اما این اونم نداشت ..سر و کله زدن و تحملش واقعا دشوار بود ...جالب هست که برادر من جزو پاک ترین و معصوم ترین و حلال خور ترین انسان هایی هست که من تا بحال دیدم ولی معتقد هست که انسان باید بر مبنای منطق خودش زندگی کنه نه دین ....
این تاپیک بسته شده و گفتنی ها رو دوستان به خوبی گفتن .تنها نکته ای که زیاد روش تاکید نشد این بود که درک من اینه که شما خودت در اعتقاداتت دچار تزلزل شدی و توانایی پاسخگویی و دفاع از عقاید خودت و باورهات رو نداری ...با خودت کمی درگیر شدی و حتی نگرانی که اگر تحقیق بیشتر کنی و بیشتر بدانی شاید تو هم به همان نتیجه برسی.دلیل اضطرابتم همینه .این نشون میده که باور هات قلبی نیست و شوهرت هم متاسفانه از همین روزنه داره سو استفاده می کنه ..چه اشکالی داره فکر کنه داری باهاش برای حفظ و دفاع از ارزش هات لج می کنی ؟؟؟؟؟ اگر به چیزی واقعا پایبندی هیچ چیزی نباید تو رو بترسونه .....
و آخرین نکته ای که دوست دارم بگم ایناست ..من شخصا زیاد قرآن می خونم با ترجمه و تفسیر .نمی خوام بگم خبره ام چون نیستم ولی یه چیزایی می دونم ....خود خدا هم در قرآن از افرادی یاد کرده که هر چی هم براشون سند و مدرک و معجزه بیاری باز هم بهانه ای برای نپذیرفتن دارن ...ازش بارها به نام (غشاوه) یاد کرده به معنی پرده ...خود خدا میگه ما بر دلهای اینها قفل زدیم و بر چشمهایشان پرده تا نبینند ....حتی جایی پیش میاد که زمان پیامبر بعضی از همین افراد به پیامر میگن چرا تو مثل پیامبران گذشته معجزه خاصی نداری و خدا در جوابشان میگه که بهشون بگو شما ایمان نخواهید آورد حتی اگر من هزاران معجزه هم به شما نشان دهم ...برات نمونه هاشونو می ذارم ..ضمن اینکه در همون یه نمونه سوره نسا هم تفاسیر کاملا متفاوت هست ..حتی من توی یه نفسیر دیدم که واژه (اضربوا) در آن زمان برای زدن اطلاق نمی شده و به معنای بی تفاوتی و دوری کردن بوده هست ..برای همین زیاد به این صحبت ها تکیه نکن ....اینطور موارد اختلاف خیلی زیادن که یکیش هم همین مساله بارداری مریم مقدس بوده که از آیه های قرآن هر کسی یه تفسیر متفاوت داره ..نمونه های آیه هاش اینا هست ...:
سوره انعام:
وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا حَتَّى إِذَا جَآؤُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَآ إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ ﴿۲۵﴾
برخى از آنان به تو گوش فرا مىدهند و[لى] ما بر دلهايشان پردهها افكندهايم تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگينى [قرار دادهايم] و اگر هر معجزهاى را ببينند به آن ايمان نمىآورند تا آنجا كه وقتى نزد تو مىآيند و با تو جدال مىكنند كسانى كه كفر ورزيدند مىگويند اين [كتاب] چيزى جز افسانههاى پيشينيان نيست (۲۵)
سوره یاسین:
وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ ﴿۹﴾
وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿۱۰﴾
و [ما] فراروى آنها سدى و پشتسرشان سدى نهاده و پردهاى بر [چشمان] آنان فرو گستردهايم در نتيجه نمىتوانند ببينند (۹)
و آنان را چه بيم دهى [و] چه بيم ندهى به حالشان تفاوت نمىكند نخواهند گرويد (۱۰)
نمونه های از این دست خیلی زیادن ......موفق باشی.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
با سلام و تشکر از همه
شب شکن عزیز از صحبتهاتون سپاسگذارم
اقا حامد من واقعا به نتیجه گیری در این تاپیکم نرسیدم یعنی دیدگاههای افرادی که نظر دادن خیلی متفاوت بود .عده ای به من گفتن که تحقیق کنم و از خوندن و دانستن نهراسم و اگه دین درست باشه باید جوابی برای همه داشته باشه ولی عده ای به من گفتن که خواندن هر کتابی هم درست نیست که بعضی کتابها حتی ادم رو به گناه میکشونه و گمراه میکنه و بهتره خونده نشه که خودم هم همین احساس رو داشتم .برای همین نتونستم هنوز تصمیمی بگیرم مبنی بر خواندن و یا نخواندن و ندانستن اون کتابها.
بهار زندگی عزیزم از زحمتی که کشیدی سپاسگذارم اما واقعا نیازی نبود چون من توی پستهای قبلیم نوشته بودم که برای این مورد و چند تا مورد دیگه که شوهرم باهام بحث کرده بود به درخواست او و کنجکاوی خودم تفاسیر بسیاری را در کتابها خوندم و تو سایت ها وفروم های مختلف تقریبا تمام مطالبی که در این مورد بود توسط کارشناسا و... رو مطالعه کردم و خواندم حتی بهت بگم که بحث به روانشناسی و انواع تنبیه و درست یا غلط بودن تنبیه و دسته بندی کردن زنها وتعریف نشوز و ...رسید اما در نهایت هنوز خیلی سوالها بی جواب میموند که بهتر میدونم دیگه این بحث ادامه پیدا نکنه چون از حوصله اینجا خارج هست
f-z عزیز بی نهایت ممنونم که راهنماییم کردین.اخه خدا چرا باید به دل بعضی ها مثه شوهر من قفل بزنه و چشمهاشون رو ببنده که نبین؟ به خدا اون مرد خوبی بود نمیدونی چقدر با ایمان بود نماز شب با هم میخوندیم .روزه مستحبی میگرفت همش سجاده اش پهن بود و خیلی قران میخوند ولی ...باور کن اون اصلا یه درصد هم اینطوری نبود اینها رو مینویسم گریم گرفته اخه این چه بلایی بود که گرفتارش شدیم باور کن قبلا ها اصلا به این مسایل فکر هم نمیکرد اما حالا...دلم برای خودم و زندگیم میسوزه ازطرفی نمیخوام ناراحتش کنم از طرفی دیگه نمیخوام سراغ خوندن اون کتابها برم و احساس گناه میکنم...از دستش ناراحتم اخه اون منو وارد این جریانا کرد اگه نه منم مثه همه مردم عادی داشتم زندیگیمو میکردم و اصلا دلم نمیخواست وارد این چیزها بشم.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
فکر می کنم از همه سخت تر همون خوندن معنیای قران باشه.
گریه نکن. نترس. اگه مجبوری بیشتر بدونی بیشتر بدون.
هیچ کس نمی تونه واقعا بهت بگه چه کار کنی. این انتخاب خودته که ببینی چه کار کنی.
هیچوقت فکر نکن که صرف خوندن هر کتابی باعث می شه که تو اونو قبول کنی. تو یه حامی دیگه هم داری و اون عقلته.