سلام و ممنون
نقل قول:
محیط مجازی رو ترجیح میدی یا حقیقی رو . (بطور کلی)
اولویت با دنیای غیر مجازی هست ، بعدش بهره گیری از فضای مجازی در خدمت آن
نقل قول:
اگر کسی از شما کمک بخواد ، درعین حال فردی هم تو تالار ازتون کمک خواسته ، یه کار هم برا خودتون پیش اومده ، اولویت انجام کدومه؟
بستگی به میزان اهمیت هرکدام از اینها دارد ، به طور کلی نمیشه الآن اولویت تعیین کرد ، چون مصداق و ضرورت هرکدام در زمان خودش تعیین کننده هست
نقل قول:
- درفضای حقیقی بیشتر شوخ هستی یا جدی ؟
هرکدام در جای خود ، شوخ طبعی را دوست دارم و فضاش که باشه پایه ام ، چون در خانواده شوخ طبع زیاد داریم ، معمولاً دور هم دنیایی داریم .
نقل قول:
- مسائل مذهبی شاگرداتون چقدر براتون مهمه؟
برایم اهمیت دارد اما اعتقاد به جذب به رفتار دارم نه کلام ، و در کلام هم سخن حکیمانه نه حاکمانه .
نقل قول:
- مشکلتون در زمینه ازدواج ، منتظر کسی هستید؟ (تا اینجا منشاش فضولی بود :311:) اگر به احتمال 90درصد به بالا ایشون تا سه سال دیگه نیاد و خواستگار دیگه ای هم داشته باشید ایا جواب رد میدید؟
حالا اگه سن تون از سن معمول ازدواج بالاتر بره؟
منتظر شخص خاصی نیستم
نقل قول:
- ارتباطتون با اعضای فامیل؟ در زندگیتون شده احساس تنهائی کنید؟
متفاوته ، با بعضی خیلی گرم و نزدیک ، با بعضی دیگر حدود خاصی دارد ، متناسب با روش و برنامه ها و اهداف زندگی و سنخیتهاو میزان تأثیر گذاری تعاملات ، حدود مشخص شده . تنهایی به معنای مصطلح آن که به نظرم میرسه افراد را اذیت می کند ، را تا حالا احساس نکرده ام ، حتی در اوج تنهایی روحی و فکری ، اما همیشه در عین اینکه با جمع هستم یک تنهایی لذت بخش درونی با خودم دارم که بسیار سازنده هست ، شاید بشه گفت همون عدم وابستگیه .
نقل قول:
- ازدواج چگونه در سلامت روانی افراد تاثیر میذاره؟
وقتی مکمل شدن را تحقق بدهد و زن و مرد در جایگاه واقعی خود قرار گرفته باشند و هدف مشترک را در پیش گرفته باشند و تفاهمی نسبی و محبتی مقبول در بین باشد سلامت روانی را پشتیبانی می کند .
نقل قول:
- اگه در یه جمعی هیچ تعریف و تمجیدی ازتون نشه ، (شما هم به درستی فعالیتتون ایمان داشته باشید )، تازه انتقاد هم ازتون بکنن ، نیش و کنایه هم بزنن ایا ادامه میدید؟
بنا به تجارب و روحیه ای که تا کنون داشته ام ، چون کاری که به عهده گرفته ام را برای دلم انجام می دهم و رضایت درونی خودم مهم هست و انتظاری برای تأیید ندارم مشکلی نداشته ام با قاطعیت ادامه می دهم ، نقدها را هم نا حق باشد مهم نمی بینم و به کارم دامه می دهم اما به حق باشد باید بپذیرم چون اصلاح کار به خودم لذت می دهد ، اگر چه گاه خیلی کم پیش اومده وقتی کار درک نشده در مقابل نقد بیجا واکنش دفاعی داشته ام اما کار را ادامه داده ام و به مرور تجربه کرده ام که این مقدار واکنش دفاعی هم نباشد بجاش همان قاطعیت لازمه ادامه یابد .
نقل قول:
حالا اگه به درستی کارتون شک داشته باشیدچی؟
بررسی می کنم و مشورت هم خواهم داشت و اگر مطمئن بشم درست نیست قطعاً ادامه نمی دهم .
نقل قول:
- مهمترین دغدغه این ماههای فرشته ؟؟
دغدغه نه ، بلکه مشغله، پاره ای امور شخصی و خانوادگی .
نقل قول:
سوالهای پائین رو از بعضیها پرسیدم ، اما معمولا قسمت اولش رو جواب دادن ، شما بهترین واکنش رو هم بیان کن.
خودت رو تو موقعیتهای زیر قرار بده :
واکنشت چیه ؟
بهترین واکنش از نظر شما چیه؟
1-سالهای اوائل ازدواجتونه ،همسرتون از کاری که کردید ، ناراحته چون با اصول زندگیش در تضاده ، این موضوع رو عنوان میکنه شما...
به دقت حرفهاش رو می شنوم و اگر منطقی بود به او حق می دهم و می پذیرم و عذر خواهی می کنم ، اگر منطقی نبود ، ابتدا سکوت می کنم و حس او را درک کرده و هم حسی به خرج می دهم و ناراحتی او را تخفیف می دهم ، بعدها در پی آن خواهم بود در فرصت مقتضی و به روش مناسب اشکال نظر و منشاء ناراحتیش را بیان کنم تا نظراتش را شنیده و با هم بررسی کنیم که نگاه درست چی هست اگر لازم شد حتی مشورت می گیرم .
نقل قول:
2-تو یه مهمونی متوجه میشی که یکی از خانمای فامیل شما خارج از حد انتظار شما با همسرتون گرم گرفته و خودمونی شده شما ...
سعی می کنم از اصل تجاهل استفاده کنم و حساسیت به خرج ندهم . حتی اگر ناراحت شده باشم . اگر رفتار آن خانم زمینه آسیب فراهم کند یا حیثیت همسرم در جمع را بخواهد به خطر بیاندازد و ذهنیتی ایجاد کند چون سلامت و اعتبار و حیثیتش برام مهم هست تمهیدی که به بهانه ای او را از موقعیت خارج کند را اتخاذ می کنم .
نقل قول:
4-بطور اتفاقی یه اس.ام .اس تو گوشی همسرتون میبینی که یه دختری براش فرستاده و مثلا آخرش هم گفته "دوستت دارم " شما...
چون چنین عادتی ندارم که سر وسائل شخصی حتی نزدیک ترین کسانم برم فکر نمیکنم برام پیش بیاد ، اما چون فرض محال محال نیست و برای اینکه شما را بی پاسخ نذارم باید بگم به سختی میتونم باور کنم که همسرم زمینه ای داده باشد و معنای منفی داشته باشه و حکایت از رابطه ای داشته باشه . باز هم تجاهل را در پیش میگیرم و از تجسس پرهیز می کنم
نقل قول:
5-ساعت 11 شبه که هردوتون خسته و کوفته رسیدین خونه ، همسرتون انتظار داره که سفره شام رو شما پهن کنید شما...
جوری برنامه ریزی می کنیم که کار به این وقت شام خوردن نکشه ، یا بیرون میخوریم میایم :311: اما اگر چنین نشد و پیش آمد ، بعد از پوشیدن لباس راحت منزل و زدن آبی به دست و صورت ، بساط شام را آماده می کنم و او را با گرمی دعوت می کنم که با هم شام بخوریم .
نقل قول:
6-روزتولدتونه ، بعدازظهرشما زودتر اومدی خونه و تزئینات رو هم انجام دادی و کیک و شمع و... همسرتون شب میاد و اصلا یادش نبوده که هدیه ای براتون بخره ...
فکر نمی کنم خودم برای خودم اینکارها را بکنم ، زیاد اهل برنامه تولد و ... به این شکل نیستم ، اگر کسی یادش باشه همون تبریک معمولی و ... را سپاسگزار میشم ، نباشه هم خیالی نیست ، چون انتظاری از این بابت از اول نداشته ام ، اتفاقی نمی افته ، و مهم نیست . وجود و سلامتی خودش که منظر اومدنش بوده ام هدیه ای گرانبهاست :310:
نقل قول:
7-یه ساعت به سال تحویل مونده ، او دوس داره برید خونه پدر ومادرش شما هم دوس دارید برید خونه پدر ومادرتون ، او به خواسته شما توجه نمی کنه شما...
با او همراهی می کنم ، و البته از پیش اوضاع را می سنجم که کار به تعارض نکشه ، یعنی اگر وضعیت را طوری دیدم که او چنین تمایلی دارد من تمایل خودم را اصلاً مطرح نمی کنم و با او همراه می شوم ، اول و آخرش رفتن نزد پدر و مادر مهمه از نظر من کدوم اول باشند توفیری نداره پس زمینه به وجود آمدن تعارض را نمی دهم .
نقل قول:
8-همسرتون از خطوط قرمز زندگیتون برا بار اول و دانسته رد میشه شما... بار دوم ...
بار اول به روی خودم نمیارم که گویی متوجه نشدم ، بار دوم هم همینطور به امید اینکه خودش متوجه شود و اصلاح کند ، اما بار سوم با دقت و حساب شده و اگر لازم شد با مشورت ، با او وارد گفتگو می شوم و ضمن حفظ اعتبارش و در کمال احترام و برجسته کردن محبتی که بین ما هست ، ناراحتیم را ابراز می کنم ، و یادآور می شوم که بار اول و دوم را هم متوجه شدم اما امید داشتم خودش متوجه شود ، م گویم اما دیدم شاید حواست نیست که فلان نباید توی زندگی ما باشه لذا گفتم یادآوری کنم .
نقل قول:
9-فرزندتون خرید یه CD رو از شما تقاضا میکنه ، شما با دلیل منطقی و بالحنی مهربانانه از خرید صرفنظر میکنید ، او اصرار میکنه شما...
توجه نمی کنم
نقل قول:
10-قسمت عقب یه تاکسی مینشینید ، کناردستتون یه مرد نشسته و حریمش رو رعایت نمی کنه شما ...
معمولاً وقتی می خواهم سوار ماشین شوم وضعیت را می سنجم و اگر وضعیت مناسب نباشد سوار نمیشم ( تجربه تا کنون ) اگر بعد از من کسی سوار شود و چنین پیش آید خیلی جدی به او تذکر می دهم و اگر ببینم اعتنا نمی کند ، از ماشین پیاده می شوم .
نقل قول:
11-دوست صمیمی تون تو یه جمع غریبه تر یه تیکه حسابی میندازه و شما رو کاملا ضایع میکنه ، در همون لحظه شما....
بستگی داره ، اگر با سکوت و نگاه بشود او را متوجه و شرمنده کرد همین کار را می کنم ، اگر نه محترمانه به او اعتراض می کنم که رفتارش خوشایندم نبوده و مناسب او هم نمی بینم چنین رفتاری را
نقل قول:
12- شما مجردید و به سن ازدواج رسیدید ، خانواده اصرار به ازدواج دارند و این مساله شما رو ازرده میکنه ، اینبار که موضوع خواستگاری رو پیش کشیدند شما...
اگر منطقی نبینم و جای بررسی هم نداشته باشه ، همچنان محکم خواهم بود ، این تجربه را از سر گذرانده ام ، البته پدر حامی تصمیم من بوده و مادر اصرار داشته که عاقبت من نپذیرفتم و از پدر کمک گرفته ام برای ختم موضوع .
نقل قول:
بهترین واکنش از نظر شما چیه؟
در مواردی که پاسخ داده شد ، بهترین واکنشی که به ذهنم رسیده با قرار دادن خودم در اون موقعیت بطور ذهنی ، بیان شد ، لذا سنجش نتیجه و بازخورد طرف مقابل هست که میرسونه که بهترین واکنش را داشته ام یا خیر که اینم الآن ممکن نیست . از طرفی پاسخ من فی البداهه و با حس گیری در همان لحظه خواندن سئوال بوده ، اگر بخواهم ببینم بهترین واکنش هست باید وقت بگذارم و فکر کنم و بررسی کنم
که اگر اینکار را هم بکنم باز هم میشه بیان واکنشی که از بین واکنشهای فرضی مختلف بهترین هست ، لذا با عرض معذرت قسمت دوم سئوال شما به نظر من جایگاهش اینجا نیست . اگر من بودم شاید اینجوری می پرسیدم : تصور می کنید که واکنش شما بهترین واکنش هست یا واکنشی بهتر از این هم هست ؟ و البته در آخر تمام مواردی که واکنش ها را پرسیده ام می پرسیدم که فرد ابتدا واکنشهایش را بیان کند و بعدش در آخر که مواجه شد با سئوال بهترین واکنش ، برگردد و فکر کند که آیا واکنش بهتر دیگری هم می تواند وجود داشته باشد ؟
نقل قول:
- ارتباطتون با خدا چطوره، چقدر وقت در طول شبانه روز به عبادت اختصاص میدید؟
ارتباط خدا با من خیلی خوبه ، اما من همیشه شرمنده الطافش هستم رسم بندگی بجا نیاورده ام هرچند تلاش دارم ، اولویت با عبادات واجب هست ، و مستحبات هم در وقت کشش و نشاط درون که لازمه هست ، البته از نظر من حتی جارو زدن و شستن ظرف اگر با توجه و شکر به خاطر داشتن امکان این کار و سلامتی و فرصت و ... باشد تا دیگر امورات ، همه عبادت است .
نقل قول:
- برا ترک گناه از روشها (روشهای مختلف ترک) کمک می گیرید ، یا با درخواست از خود خدا؟
هردو
نقل قول:
@- نظرتون راجع به :
@ راههای رسیدن به خدا به عدد خلایقه (تعدد و تنوع راه)>> به معنی قرائت های مختلف از دین را قبول ندارم ، اما به معنی منحصر بودن هرفردی شاید بشه گفت .
@ جوانی یعنی بی تکلیفی ، (با عبارت پر استفاده جوونی کن!)>> قبول ندارم ، اتفاقاً جوانی را بهترین فرصت برای ملکه کردن مکلف بودن می دانم . جوانی کردن به معنای مصطلح آن حربه شیطان هست برای اینکه این فرصت بسوزه و هرز بره و این نیرو ذخیره و حفظ نشه .
@در وجود خداوند شک می کنم بعد به اثبات می رسم>>
به نظرم وجود خدا آفاقی و انفسی آنقدر واضح هست که جایی برای شک نیست ، بلکه از شواهد میشه به یقین رسید و صفات را دریافت.
@ ارتباط بین ایمان و عمل >> لازم و ملزوم ، ایمان به معنای عمیق ، عمل را در پی دارد هرجا عمل نباشد یعنی ضعف ایمان هست .
@ مرز بین توکل به خداوند و تلاش ما >> توکل در عین تلاش باید باشد ، توکل نافی تلاش نیست بلکه به معنای واگذاری نتیجه و راضی بودن به آن است ( از نظر من)
@ مرز بین انتخاب و اختیار ما و اراده و خواست خدا >> خدا به ما اختیار داده که انتخاب کنیم ، در عین حال اسباب هدایت برای انتخاب درست هم گذاشته ، وقتی ما انتخاب می کنیم بنا به سنت هدایت اگر اشتباه باشد اسباب آگاهی از اشتباه بودن را سر راه ما قرار می دهد تا اصلاح کنیم و اگر با وجود آگاهی اصرار بورزیم ، خداوند ما را به جبر باز نمی دارد ، زیرا ما تبعات آنرا پذیرفته ایم ،به عبارتی خداوند اختیار داده که انتخاب کنیم ، و روشن کرده که در برابر انتخابمان مسئول هم هستیم ( که تبعاتش را بپذیریم )
نقل قول:
** لاتی حرف زدن رو از کجا/ چه فضائی یاد گرفتی ؟