RE: پیشگیری از آسیب های طلاق ( تصمیم به طلاق گرفته ام )
اعتماد شكسته....كل تاپيكتو خوندم،كل پستها...كل جوابها...
ميدونم شرايط سختي داري،نميگم كامل دركت ميكنم چون تو زندگيم از اين دست مشكلات نداشتم اما مشكلات ديگه اي ،به نحو ديگه اي منو تا سر حد طلاق پيش بردن،پس شايد بتونم تا حدود زيادي بيم و اميدي كه همزمان تو دلت موج ميزنه بفهمم،اين حسو كه همه اش اميدواري همه چيز درست بشه ،هر واكنش مثبت هر اتفاق خوب كوچولو رو ميزاري به حساب اين كه همه چيز داره درست ميشه ولي با هر اتفاق بد بهم ميريزي...خوب ميفهمم چه حالي داري!
اما اعتماد شكسته...اين دگرگوني حالاتت هيچ سودي برات نداره،كاري به تصميمت براي طلاق يا زندگي ندارم،با خودت كار دارم،خود خودت...چرا اصرار داري خودتو آزار بدي؟
همسرت ممكنه عوض شه،ممكن هم هست نشه،در هر دو صورت تو چي؟ميخاي عوض شي؟يا ميخاي همين طوري بموني؟
RE: پیشگیری از آسیب های طلاق ( تصمیم به طلاق گرفته ام )
ممنون دوستای عزیز از راهنماییتون.نقاشی جان شوهرم حتی باهام پیش مشاور نمیآد و من خودم تنها میرم احساس میکنم تلاشی برای درست شدنش نمیکنه فقط نوع رفتار اشتباهشو عوض میکنه قبلا چت و تلفنی بود و الان داستانای سکسی و یا ارتباط مکرر تلفنی با دختر عمه اش به هر بهانه ای... دوست عزیز زن امیدوار ممنون که همه تاییکمو خوندی من خیلی عوض شدم و هرچی روانشناس میگه رو اجرا میکنم ولی فقط من عوض بشم و هیچ عکس العملی نبینم کافیه؟ من شوهرمو خیلی دوست داشتم ولی به خاطر دروغهاش و بدقولیش و خیانتش این دوست داشتن تبدیل به تنفر و کینه شده ولی این منم که دارم با این احساسات منفیم مبارزه میکنم و دارم رابطه مو بهبود میدم و امیدوار میشم تا درست بشه ولی بی فایده است همش.یک ماه جلوی بعضی از کاراشو میگیره ولی ماه بعد بدتر میشه.
RE: پیشگیری از آسیب های طلاق ( تصمیم به طلاق گرفته ام )
اعتماد شكسته...اگر ميگم عوض شو،نه به خاطر تغيير شوهرت و نه به خاطر بهبود زندگي مشتركته!بلكه ميخام خودت به يك ثبات و آرامش فكري و روحي برسي و درست تصميم بگيري.
ميگي عوض شدم،نميدونم تا چه حدي تغيير كردي و روانشناست چه پيشنهاداتي بهت داده...ولي هنوز تجسس ميكني،هنوز به حركات همسرت حساسي،هنوز دنبال سرچهاش تو اينترنتي،از عصبانيت گوشيشو پرت ميكني تو ديوار....
عزيز دل...رفتار همسرت غلطه،اما واكنشهاي شما هم غلطه!
يه روزي منم از دست كاراي همسرم داشتم ديوونه ميشدم،ميخاستم جدا شم،همه چيز هم برام فراهم بود،همه هم راضي راضي(اينو ميگم كه بدوني شرايط بدي بعد از جدايي در انتظارم نبود) اما وقتي تصميم گرفتم عوض شم و آخرين فرصت رو به زندگيم بدم ديگه همه اش دنبال تغيير همسرم نبودم،فقط رو خودم كار ميكردم،آرامش خودمو حفظ ميكردم،عصبانيت خودمو كنترل ميكردم،بدون توجه به كارهاي همسرم راهيو كه مشاور پيش پام ميزاشت يا بچه هاي با تجربه ي همدردي بهم ميگفتن انجام ميدادم،كاري به رفتارها و واكنشهاي همسرم نداشتم....و اون قدر حالم خوب شد كه قسم ميخورم اگر هم مشكلاتم حل نميشد و جدا ميشدم حداقل با خيال راحت جدا ميشدم نه با اعصاب خرد و ذهن آشفته!
من واقعا نميدونم مشكل همسرت تا چه حد بزرگه،و اصلا از كجا به قول معروف آب ميخوره،اما ميدونم وقتي تا حالا با فشار و دعوا درست نشده بعد از اين هم نميشه،اگر ميخاي واقعا اين دو ماه رو به زندگيت فرصت بدي يعني بايد نه تجسس كني،نه دنبال سرچهاي همسرت تو اينترنت باشي،نه به فكر مدرك جمع كردن،نه به فكر حرفهاي مادر همسرت،اصلا با همسرت و خانواده اشو و حرفاشونو غيره كاري نداشته باشي.ميدونم سخته،اما تنها راهيه كه واقعا بهت كمك ميكنه.
حالا بگو واقعا هدفت چيه؟ميخاي به مفهوم واقعي اين دو ماهو به زندگيت و اصلا بهتره بگيم به خودت فرصت بدي ؟
RE: پیشگیری از آسیب های طلاق ( تصمیم به طلاق گرفته ام )
دوست عزیزم ممنون که همراهیم میکنی.من عوض شدم همون طور که شما منظورتونه ولی نمیتونم تجسس رو بذارم کنار یعنی چند بار قطعش کردم و بدتر شدم. من دنبال یه نشونه ام که بفهمم این باز الکی قول داده و به خودم ثابت کنم که این درست نمیشه و با این نشانه همه چی تموم میشه و منم میرم از پیشش برای همیشه...من خیلی بهش فرصت دادم شاید بیش از سی بار. این بار هم بار آخره که فرصت دادم و دارم تمام تلاشمو میکنم ولی اون به همه چی پیله میکنه و حتی وقتی میخام یه کلمه حرف بزنم اصلا اجازه نمیده و میگه میخای دعوا کنی حوصله ندارم و خودشو فوری میندازه پشت لپ تابش و... به خدا نمیدونم چیکار کنم.
RE: پیشگیری از آسیب های طلاق ( تصمیم به طلاق گرفته ام )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط etemade shekaste
دوست عزیزم ممنون که همراهیم میکنی.من عوض شدم همون طور که شما منظورتونه ولی نمیتونم تجسس رو بذارم کنار یعنی چند بار قطعش کردم و بدتر شدم. من دنبال یه نشونه ام که بفهمم این باز الکی قول داده و به خودم ثابت کنم که این درست نمیشه و با این نشانه همه چی تموم میشه و منم میرم از پیشش برای همیشه...من خیلی بهش فرصت دادم شاید بیش از سی بار. این بار هم بار آخره که فرصت دادم و دارم تمام تلاشمو میکنم ولی اون به همه چی پیله میکنه و حتی وقتی میخام یه کلمه حرف بزنم اصلا اجازه نمیده و میگه میخای دعوا کنی حوصله ندارم و خودشو فوری میندازه پشت لپ تابش و... به خدا نمیدونم چیکار کنم.
دوست عزيز...دقت كردي توي پست قبل چي گفتم؟اين كه به خودت يه فرصت ديگه بده نه همسرت...
همه اش روي همسرت زوم كردي،به قول خودت دنبال يه نشونه اي،مطمئن باش با اين رويه تا دلت بخاد نشونه پيدا ميكني...
اگر ميخاي واقعا به نتيجه برسي تجسس رو بزار كنار،بدون توجه به مشكل همسرت ،عصبانيت، نصيحت،موعظه،حساسيت رو همه ي همه شونو بريز دور...
تمام و كمال فقط براي اين دو ماه بهترين رفتار و بهرين تلاشو انجام بده...
ببين گلم...دو ماهه ،هزار سال كه نيست،ميبيني چت ميكنه،دنبال اين نرو كه پيدا كني با كي چت كرده يا چيو سرچ كرده،در عوض تو درست رفتار كن...
نميدونم نظر مشاورت چيه،اما اين تنها راهيه كه اگر همسرت بخاد عوض بشه عوض ميشه،هيچ راه ديگه اي به نظر من نيست...
اگر با اين رويه ادامه بدي بعد از جدايي هم روزگار خوشي در انتظارشما يا در ازدواج بعديت نيست...
دوست خوبم،يه كم به حرفامون فكر كن...ميدونم سخته...اما شدنيه!
RE: پیشگیری از آسیب های طلاق ( تصمیم به طلاق گرفته ام )
سلام دوست عزیزم ممنون از راهنماییت من همین روشی که گفتین رو از امروز اجرا میکنم امیدوارم نتیجه بده نمیخام زندگیم از هم بپاشه تمام تلاشمو خواهم کرد ولی عوض شدن طی دو ماه معلوم میشه؟یعنی شوهرم تو دوماه درست میشه؟ برام دعا کنید...