چقدر این حرفت قشنگ بود. من تا حالا این طوری بهش نگاه نکرده بودم. واقعا درسته.نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
نمایش نسخه قابل چاپ
چقدر این حرفت قشنگ بود. من تا حالا این طوری بهش نگاه نکرده بودم. واقعا درسته.نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
اولا شوهرم کلا به سوسک و شاپرک و کلا حشرات خیلی حساس. بعدشم دلیلش این بود که شوهرم یه حرف بدی زد منم خستم بود ظهر نخوابیده بودم رفتم بخوابم که محلش نذارم. اونم زورش شد هر چی از دهنش در اومد بارم کرد. من که از وقتی مشاوره گفت همش خودم آشپزی میکنم. دلیلی که نمیکردم این بود که شوهرم میگفت تو شب درست میکنی برا فردا من اینجوری نمیخام باید غذای تازه بخورم. خودم درست میکنم. البته فقط 2 ماه اولو غذا درست میکرد. بعدش شاید ماهی 2 بار. البته فقط آشپزی دوس داره. کلن از کار کردن بدش میات. وقتی یه ظرف از کابینت برمیداره تمام دل و روده ی کابینتو بیرون میاره. تو کار خونه اگه بخام کمک میکنه. اما ایقد منت میذاره حتی گاها یه حرفایی میزنه که دل آدم میشکنه. برا همین توبه کردم هیچ وقت ازش کار نخوام. کمک به قیمت خورد شدنم و دل شکستن ارزش نداره. باشه این کارایی هم که گفتی میکنم.
اینم بگم از وقتی اسم طلاقو آوردم پیشش چند روز وشوهرم آروم اذیت نمیکنه. فعلا اوضاع خوب.
بهار جان من اوایل که مشکلت رو خوندم خیلی نگرانت شدم و سعی کردم راهنماییت کنم .ولی میبینم شما به حرفای دوستانی که با دلسوزی برات مینویسن توجه خاصی نمیکنی ،منظورم اینه که فقط می خونی ولی عمل نمیکنی .مثلا بیای بگی دوستان من این کارو کردم که شما میگید ولی نتیجه ای نداد ...فقط با حرف همه مخالفت میکنی .به نظرم شما نمی خوای زندگیت اصلاح شه فقط می خوای دردودل کنی .
خیلی جالبه که نوشتی فقط همسرم مقصره !!!!! تا نپذیری که در اختلافات زن و شوهری هر دو مقصر هستند نمی تونی برای پیشرفت زندگیت کاری کنی .
انتظار داری همسرت بهترین از نظر تو بشه که بتونی باهاش زندگی کنی .والا این چیزهایی که در مورد همسرت نوشتی خیلی هم غیر معقول نیست .این ایرادایی که شما میگیری همه همسرهای ما و پدرانمونم دارن .که یک زن باید تلاش کنه اونایی که ایراد هست رو با سیاست زنانه خودش ، با زبون محبت از بین ببره یا حداقل کاهشش بده .ولی من اصلا نمیبینم شما حتی تلاش کنی .فقط می خوای بیای غیبت شوهرت رو کنی .
من حتی نمیبینم شما از پست هایی که دوستان براتون میزارن تشکر کنید .در صورتی که میبینم دیگران از پست هایی که برای شما گذاشته میشه تشکر میکنن .خود من انقدر توصیه و راهنمایی هایی که برای شما زده میشه واقعا لذت میبرم .
اگه یکم دقت کنی میبینی که شما هم خیلی ایراداتی داری که دوستان اینجا بهت یاداوری کردن ولی باز شما میگی فقط اون مقصره !!!!!عزیزم دیدت رو عوض کن
اتفاقا چند بار رو جملاتتو خوندم تا از حفظ بشم به شوهرم بگم گفتی وقتی بغلت میکنه..... اتفاقا وقتی دوستان نوشتن غذای جدید درست کن غذای جدید درست کردم. و همون لحظه تو نت سرچ کردم تا غذای جدید پیداکنم. سعی کردم بهش بگم وقتی نبود چه کارایی کردم. تشکر که کردم صفحات اولو بخون میبینی. ولی بازم از همتون ممنونم.ببخشید اگه برا تشکر دیر میجنبم.
[/quote]خدا خیلی سعی میکنم کار ی کنم ازم ایراد نگیره. باور کن سعی کردم اشتباهاتمو تکرار نکنم تا دیگه قیامت راه نندازه. اما منم انسانم اشتباه میکنم. پیغمبر خدا که نیسم. اون نمیتونه انتظار داشته من آدم کاملی باشم.من واقعیتو نوشتم اینا هم بدبینی نیس.
من که اینا رو نوشتم . گفتم اشتباه میکنم اما لیاقتم این نیس. اون زیادی بزرگش میکنه. بیشتر از اون اندازه که این مسایل ارزش داره بهشون بها میده.
اتفاقا من تو تایپیک خود نگین براش تشکر گذاشته بودم. چون گفتم ممکن دیگه به من سر نزنه.
دوستان بهم بگید چه حرفایی عاشقانه ای وجود داره که میشه به یه مرد زد. غیر از اونا که گفتید . ممنونتون میشم. من قبلنا به ندرت غذا درست میکردم. اما الان هر روز غذا درست میکنم. البته شوهرم خودش نمیخواست غذا درست کنم همش میگفت دوست ندارم امشب غذا درست کنی فردا ظهر بخورم مونده میشه. اما الان چیزی نمیگه. اتفاقا دیروز گفت:داری راه میفتی. دوستش ایقد از غذاهام خوشش میات که گفته بیا یه روز من غذا میارم یه روز شما. پس بهم نگید من کاری برا زندگیم نمیکنم.
آفرین بهار جان، ببین شوهرت جلوی دوستش چقدر احساس غرور کرده که دوستش از غذای شما تعریف کرده، پس خوشحال باش و بخاطر همین حرف شوهرت و دوستش بیشتر و بهتر غذا درست کن،
سر یه مسئله که بی اهمیت هستش و شوهرت عصبانی میشه و دلخوری پیش میاره بهش بگو عزیزم بخاطر این چیزای پوچ و بی ارزش نباید الکی حرص بخوری و خودتو پیر کنی و هزارتا بیماری بگیری، بهش بگو من دوست دارم شوهرم سرحال و شاد باشه نه زود پیر بشه با صدتا مریضی، ببین هرزنی قلق شوهر خودشو میدونه شما هم اگه کمی فکر کنی میفهمی که چطور میتونی آرومش کنی.
راستی شما مگه سرکار نمیری؟
چطور ظهر غذا میبری واسه شوهرت؟؟
ببین به شوهرت بگو همه مردا غذای شب رو میبرن سرکار واسه ظهرشون، دیگه چاره ای نیست اگه شما هم کارمندین باید غذای شب رو بخوره دیگه ، غذایی هم که خوشمزه درست شده باشه تا یکروز هم مزه اش بد نمیشه مطمئن باش.
عزیزم اگه واقعا شوهرتو دوست داری برای زندگیت تلاش کن
به اونروزی فکر کن که یه وقت تک و تنها باشی و اون دیگه پیشت نباشه و دلت براش تنگ بشه.
پس سعی کن محبت رو بین خودت و شوهرت بیشتر و بیشتر کنی.
خوب خیلی خوبه عزیزم . مشخصه که همسرت از دستپخت شما خوشش اومده .این عالیه .همین طور پیش بری بقیه هم به همین شکل رفع میشه .
عزیزم من اگر راجع به تشکر کردن گفتم خواستم بدونی که بعضی مواقع آدم نمی دونه یا حواسش نیست که باید تشکر کنه وگرنه از عمد این کار رو نمیکنه .مثلا شما ببین زیر هر پستی یک گزینه تشکر هست که اگه روش کلیک کنی یعنی شما از دیگران که براتون پست گذاشتن تشکر کردی ولی شما این کار رو نکردی ،مطمئنا شما حواست نبوده یا اصلا فکر نمیکردی مهم باشه ، یا نمیدونستی و ...
همسر شما هم همین طوره ،شاید اونم اصلا حواسش نباشه از شما بابت آشپزی یا چیز دیگه ای تشکر کنه و یا فکر میکنه با انجام کار دیگه ای که در قبال آشپزی یا کارای خونه که انجام میدی از شما تشکر کنه .شاید فکر نکنه که برای شما همین تشکر زبونی خیلی همه باشه .(گرچه آقایون اکثرشون به تشکر زبانی زیاد اعتقاد ندارن و دوست دارن در عمل نشون بدن )پس شما به دل نگیر .همین که گفته داری راه میفتی نشونه احساس رضایتشه پس خوشحال باش .
عزیزم همسر منم اگه چیزی از من ببینه که احساس کنه اشتباهه بهم گوشزد میکنه .گرچه من اوایل ناراحت میشدم از کارش (و همش استرس داشتم که الان یک چیزی میگه ) ولی الان می بینم همین نکاتی که بهم یادآوری میکنه چیزهای بدی نیستن پس خیلی هم خوبه تا یک نفر دیگه حواسش به حرکات و رفتارها و حرفای ما هست و به ما میگه ،چون خود ما بعضی وقت ها اصلا حواسمون نیست که داریم اشتباه میریم . این حرفاشون باعث میشه ما کاملتر بشیم .
این لینک هم به نظرم یک سر بهش بزنی خیلی خوبه و کمک میکنه
http://www.hamdardi.net/thread-19348.html
موفق باشی عزیزم
من از وقتی اومدم همدردی کلا فکر طلاقو از سرم بیرون کردم. البته دلیل دیگه ای هم داره. وقتی دیدم بقیه ی مردا خیلی بدتر از شوهر منن. به خودم امیدوار شدم.
:104: صدآفرین بهار جداً مردای خیلی بدتری هم هستن که کلا مشکلات ریشه ای دارن، تازه این اعضای تالار تعداد خیلی خیلی کمی هستن نسبت به خانواده هایی که مشکلات حاد دارن ، و چه بسا آنها اصلا همدردی رو نمی شناسن که بیان و دردو دل کنن و ما فکر میکنم همین تعداد محدود اعضا مشکل دارن، ولی بخدا همه به نوعی توی زندگیشون مشکلات دارن ولی حتی نمیزارن نزدیکترین کسشون هم بفهمه ولی مشکل ماها اینه که از سیر تا پیاز زندگیمونو به تمام خانواده و فک و فامیل میگیم. انشااله زندگیتو خوب بکن تا زودتر مادر بشی و این حس قشنگ رو تجربه کنی.:43:
بهار جان خوبی چه خبر
شوهرت همیشه در حال ایراد گرفتنه ؟
یا مواقعی که از سر کار میاد و خسته است؟
بهار جان منم هر وقت یه سر به همدردی میزنم به زندگی دلگرم تر میشم میبینم مشکلات سختتری هم هست و خداروشکر این مشکلاتو نداریم
یه چیز دیگه حداقل دو سال طول میکشه یه زن و شوهر با اخلاقهای هم کنار بیان
سلام. از وقتی اسم طلاقو آوردم شوهرم فقط 2 بار بام دعوا کرده. اینطوریم نیس که هر روز گیر بده. اما آمارش اومده پایین . فعلا خوبه. اما از فردا خبر ندارم. وشوهرم در مواقع خستگی و گرسنگی و وقتی از چیزی ناراحت گیر میده. اما کلا خیلی حساس. از الان برا ماه رمضون و اساس کشی عزا گرفتم. چون وقتی کار میکنه خیلی غر میزنه.