RE: خانومم تو روم وایمیسه.....
درک میکنم ....
اون احترامی که باید بینتون میبود از بین رفته...........یعنی از همون اول پرده ها باز شدن!
خمیر آدم باید درست باشه
در پست قبلی نمیخواستم از این جمله استفاده کنم....چون ممکن بود توهین تلقی شه......که خودت بیان کردی.
اینجا (همونطوری که از اسمش پیداست) همه خیر و صلاح کسانی که به نحوی توو زندیگشون مساله ای دارن رو ، میخوان.
امیدوارم هر تصمیمی که میگیرید ، درست باشه.
موفق باشی.
RE: خانومم تو روم وایمیسه.....
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abbas_mt
دوست عزیز عجولانه تصمیم نگیرید
.
.
.
همسرتون هنوز به بلوغ فکری نرسیدن.....شما هم تا حدودی همینطور.
...
زمان میبره با مشاوره و کار ----------(هر دوی شما نگاه و رویه تون رو تغییر بدید).
موفق باشید.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرخ پوست تنها
خمیر آدم باید درست باشه ... به آموزش ربطی نداره ... بعدشم ما که برای اصلاح نیومدیم ... نه روش صحیحیه نه من وقتشو دارم ...
.
.
.
حالم خیلی بده .
فردا برای طلاق اقدام میکنم ....
اصلا صبر ندارم ... .
عیب کسان منگر و احسان خویش
دیده فرو بر به به گریبان خویش
نمیگم خانمتون مشکلی ندارند، اما مشکلات شما هم از پست ها و صحبتهاتون کاملا آشکاره. خیلی آدم حساس و احساساتی و هیجان مدار و متوقعی هستید. از صحبتهاتون بر میاد که خیلی هم وابسته هستید. همین چند لحظه پیش که پستهاتون رو میخوندم و مرور میکردم، یه لحظه فکر کردم چقدر شرایط برای خانمتون هم با توجه به توقعات و نوع رفتار شما سخته.
من نمیخوام بحث های فمینیستی راه بیافته دوباره، اما همینقدر بگم که حداقل طبق نرم و قانون جامعه ما، زن مختاره که درآمدش رو برای خودش پس انداز کنه و موظف نیست که در زندگی مشترکش وارد کنه، مگر اینکه به میل و اراده خودش باشه. اما وظیفه شما تامین مخارج و هزینه های زندگی ایشون است. حتی هزینه همین تلفنها.
به نظرم خیلی ریز شدید در رفتارهای همسرتون. و چشمتون رو به روی حساسیتها و اشکالات رفتاری خودتون بستید.
انتظار دارید ایشون شما رو عین یک بچه تر و خشک بکنه. خوب هر کس به شیوه خودش محبت میکنه و الگوی خاصی برای محبت کردن وجود نداره. این نوع محبتی که شما میخواهید، شاید ایشون بهش توجیه نیست. شاید ایشون هم بخواد نظر شما رو تامین کنه اما نمیدونه چطوری. برای همین است که توصیه میشه که برید هردو باهم مشاوره. از طرفی شما واقعا هیچ ظرافت و خصلت حسنه ای که چشمتون رو بگیره در ایشون ندیدید؟ ایشون پر از عیوب غیر قابل بخشش و غیر قابل توجیه اند و شما فقط دارید ایشون رو تحمل میکنید؟
شما برای خودتون یکسری نیازها تعریف کردید (نوازش به انواع و اقسام از جمله شام آوردن، کادوی گران خریدن، ساعت 1 شب به بعد زنگ زدن و تا خانه پدری خودتون با تلفن مشایعت کردنتون و...). در همین تاپیک بهتون گفته شد که برخی از اون توقعات درسته اما برخیشون هم واقعا انتظار زیادیه که با توجه به شرایط خانمتون جایز نیست این توقعات رو داشته باشید.
باور کنید شرایط سختی رو برای خانمتون ایجاد کردید. من اگر جای ایشون بودم، پیش خودم میگفتم، من که هر کاری بکنم ایشون راضی نمیشه. کادو نخرم، میگه بهم توجه نکردی، بخرم، میگه خسیسی: من پونصد خرج کردم، تو ربع سکه دادی....
باور کن خیلی از ما خانمها هدیه های گرون از همسرانمون میگیریم، اما وقتی میخوایم برای همسرمون هدیه بخریم، پول خود ایشون رو بر میداریم میریم یه چیزی میخریم که حالا چی بشه قیمتش به 160 تومن برسه! که اگر اینطوری باشه از هستی ساقط میشیم:163: نشنیدی میگن روز زن، هدیه ها طلاست و روز مرد، جوراب و عرقچین؟ :163:شما دلت خواسته برای خانمت خرج کنی طلای گرون بخری، دیگه نباید بیای مقایسه کنی و این هدیه ای که قراره وسیله ای برای نزدیک کردن دلهای همسران به همدیگه باشه خودش بشه مایه تنش و تشنج بین زوجین.
ایشون رو پارک میبری، میکشونی به دعوا! هدیه میخری و میخره برات میرسونی به دلخوری و قیاس قیمت و رنجش! تماس تلفنی که برای نزدیک کردن قلوب و رفع دلتنگی و ابراز عشقولانه و محکم کردن رابطه باید باشه، میرسونی به بحث مادی و...بازم دعوا و مقایسه و دلخوری. میری خونشون چه مدتی که اونجایی چه موقعی که بر میگردی خونه خودت، باز هم توقع و قیاس و ناراحتی! چه بکش بکش و ستیز و مقابله و مقایسه ای است این زندگی مشترک که شما داری مدیریتش میکنی برادر!
RE: خانومم تو روم وایمیسه.....
سرخپوست جان. من امروز بااخره پست اولتو جرات کردم بخونم. چون خیلی طولانی بود هی طفره می رفتم از خوندنش. الانم که دیگه تصمیمتو گرفتی. ولی یه سری چیزایی که به نظرم میاد می نویسم. من ازدواج نکردم مشاورم نیستم. واسه همینم احتمالش خیلی زیاده که اشتباه کنم.
- نوشتی طلاق می گیرین. در عنی حال نوشتی که در دوران نامزدی هستین. دوران نامزدی مثل همون دوستیه اما تحت نظارت خونواده ها و با هدف شناخت همدیگه برای ازدواج. و به راحتی می شه در این دوران به این نتیجه رسید که دو نفر با هم هماهنگی یه زندگی مشترکو ندارن. شما اول ازدواج کردین بعدش اسمشو نامزدی گذاشتین؟
-من دقیقا نمی دونم فمینیسم چیه. اما مظمنم خانمتون فمینیست نیست. این وضعیت که ما داریم همه اش به خاطر اینه که از بچگی و از دبستان همه اش دخترا و پسرا رو از هم جدا کردن. این جدا سازی باعث می شه که زن ها و مردها از هم درک درستی نداشته باشن. احساساتشون درست و در زمان مناسب شکل نگیره. تازه می ریم دانشگاه و اونوقت وقت داریم دو سه سال که زود زود جنس مخالفو یه کمی بشناسیمو و اگه بشه ازدواج هم بکنیم. در واقع فرصت درک درست از هم و حتی فرصت عاشق شدن واقعی رو ازمون گرفتن. این وضعیت رفتاری خانم شما هم همینه. درک درستی از مرد نداره. بسکه جدا بودیم و قوانین هم که ناعادلانه است خودبخود این تداعی برای خانما پیش میاد که اقایون مسبب بیچارگیاشون هستن و اگه حواسشون نباشه این رو توی رفتاراشون ممکنه نشون بدن. ادم باید به اگاهی درستی از خودش برسه تا بتونه ضعفاشو پیدا کنه.
- نمی دونم چی باعث شده که فکر کنی عشق وجود داره بین شما دو تا. شما کسی هستی که دوست دخترای قبلیتو که دنبالت می دویدن رد کردی و رفتی کسی رو انتخاب کردی که به نوعی علاوه بر اینکه تو باید دنبالش بدوی بهت گه گاه هم توهین می کنه. این خواست خودت بوده. من هیچی از هیچکدومتون نمی دونم. از نوشته هات این استنباطو می کنم که عشقی بین شما دو نفر وجود نداره. به نظر من شما یه شکلی از وابستگی رو دارین بهشون از جنس همینی که کسایی رو می پسندین که باید دنبالشون بدوین و اونا سرد باهاتون برخورد کنن. در مورد خانم من واقعا نمی دونم اما این نوشته هایی که شما نوشتین اصلا به نظر نمیاد دوست داشته باشن شما رو. ولی شما ممکنه یه سری مسایل رو ننوشته باشین.
- منم موافقم که کار سختیه ادم بیاد بقیه رو اصلاح کنه. هر کی مسوول کارای خودشه.
- این چیزی که شما اسمشو بی خیالی می ذارین هم در خانمتون هم در پدر ایشون در واقع تعدی به حریم دیگرانه. نه بی خیالی.
- به هر حال شمایین که باید تصمیم بگیرین چه کار کنین. می تونین به مشاوره برین با خانمتون و سعی کنین برای بهبود. ایشون یه ساختارای فکری اشتباه دارن. ساختاری که از یه طرف مرد رو در مقابل زن قرار می ده نه در کنارش (این ساختار در خیلی از ما هست چون همیشه از هم جدا بودیم توی زندگی واقعی. اما در ایشون شدیدتر) و در عین حال چون می بینن همه ی خانما ازدواج می کنن یه جورایی می خوان منطبق بر عرف و جامعه هم باشن.
- من سعی کردم در مورد خانمتون بنویسم. چون دوستان به اندازه ی لازم شما رو از اشتباهاتت خودتون اگاه کردن. بازم می گم که ممکنه اشتباه کرده باشم.
موفق باشید.
RE: خانومم تو روم وایمیسه.....
ظاهرا تمام مشکلات از من هست ... شاید هم همینطوره ... چون تمام مواردی که خانوم بی دل فرمودن تماما من اشکال دارم نه ایشون .... درمان یک آدم بیمار شبیه من چیه؟؟؟ البته میرونم که برای همه یه نسخه نمیشه پیچید اما در حالت کلی چه کار باید کرد ؟
در ضمن در مورد مطلبتون :
"""""شما برای خودتون یکسری نیازها تعریف کردید (نوازش به انواع و اقسام از جمله شام آوردن، کادوی گران خریدن، ساعت 1 شب به بعد زنگ زدن و تا خانه پدری خودتون با تلفن مشایعت کردنتون و...). در همین تاپیک بهتون گفته شد که برخی از اون توقعات درسته اما برخیشون هم واقعا انتظار زیادیه که با توجه به شرایط خانمتون جایز نیست این توقعات رو داشته باشید. """""""""""
من فقط به یکسری مطالب اشاره کردم که به سرد بودن ایشون برسیم که ظاهرا شما نیاز به مثال های بیشتری دارید که در این مقال نمیگنجد .
سوما :
"""""""""""
ایشون رو پارک میبری، میکشونی به دعوا! هدیه میخری و میخره برات میرسونی به دلخوری و قیاس قیمت و رنجش! تماس تلفنی که برای نزدیک کردن قلوب و رفع دلتنگی و ابراز عشقولانه و محکم کردن رابطه باید باشه، میرسونی به بحث مادی و...بازم دعوا و مقایسه و دلخوری. میری خونشون چه مدتی که اونجایی چه موقعی که بر میگردی خونه خودت، باز هم توقع و قیاس و ناراحتی! چه بکش بکش و ستیز و مقابله و مقایسه ای است این زندگی مشترک که شما داری مدیریتش میکنی برادر!
""""""""""""
اگر همه دوستان مثل شما مطالب رو خونده باشن که اصلا متوجه مشکل من نشدند ... در تمامی موارد بحث و دعوا ایشون پیش قدم هستند و تنش و پرتاب سنگ و موارد دیگه توسط ایشون بوده و شما ظاهرا در تصوراتتون این تصویر رو حکاکی کردین که من همه موارد رو انجام دادم !!!!!.
سوما من قیاس نکردم و قیمت رو پیش نکشیدم توی اون تایپیک هم نوشتم که مبلغ و نوع هدیه مهم نیست و فقط و فقط نوع نگرش هدیه است ( فقط نیاز من """" توجه """"" بوده نه مقایسه قیمت ) در ضمن من به جوراب راضی ترم چون برای خودم گرفته شده نه سکه که برای اهداف بعدی خودشون بوده)
امیدوارم بازهم نیاز نباشه برای مطالب بالا توضیح بدم لطفا مطالب رو صحیح بخوانید ...
وقتی تنهاییم ، دنبال دوست می گردیم ،
پیدایش که کردیم ، دنبال عیب هایش میگردیم ،
وقتی که از دستش دادیم ،
در تنهایی ، دنبال خاطراتش می گردیم .
مراقب قلب ها باشیم ، هیچ چیز آسان تر از قلب نمی شکند .
" ژان پل سارتر"
RE: خانومم تو روم وایمیسه.....
عزیز جان حالت خوبه؟ نوشته بودی برای جدایی اقدام می کنی. اینکارو کردی؟
RE: خانومم تو روم وایمیسه.....
متاسفانه برای ماموریت کاری رفتم شهرستان .... داغونم اصلا حواسم سره جاش نیست ........ برگشتم اقدام میکنم .
RE: خانومم تو روم وایمیسه.....
توی این سایت آیا کسی هست که به آقایون حق بدن به نظر میاد اکثرا حقوق از دست رفته خانم ها بررسی میشه .............
RE: خانومم تو روم وایمیسه.....
در خدمتم!! :)
ولی حالا حقو می خوای چی کار؟ ببین مشکلاتت قابل حلن حل کن. اگه نه قبول کنشون و اگه بازم نه از خودت مشکلاتو دور کن.
RE: خانومم تو روم وایمیسه.....
شما حرف از طلاق زدید عکس العمل ایشون چی بود؟
RE: خانومم تو روم وایمیسه.....
سرخ پوست من از اول تاپیک باهات بودم و میخوندم و کاملا بهت حق میدم در مورد همه دلخوریهات زن باید کانون محبت و ارامش برا شوهرش باشه و بتونه با رفتاراش همسرش را جذب کنه نه اینقدر سرد و بیتفاوت باشه مخصوصا اول زندگی و دورا عقد
شاید همسرت با خیلی از مهارتها اشنا نیست یا مطالعه اش خیلی کمه
با مادرش یا خواهر بزرگترش در مورد این دلخوریهات صحبت کردی؟
خوندم که با خودش حرف زدی و قبول نکرده و حرفای صد من یه غاز جواب داده حالا میخوام بدونم خانواده اش هم در مورد این برخوردهای بی تفاوت و سرد و بی ادبانه چیزی میدونند؟
ا