من نمی دونم تو که قصدت طلاق نیست چرا همسرتو هی سوق می دی به سمتش
این لغطو برای همیشه بنداز دور
به خدا گفتنشم کراهت داره
نمایش نسخه قابل چاپ
من نمی دونم تو که قصدت طلاق نیست چرا همسرتو هی سوق می دی به سمتش
این لغطو برای همیشه بنداز دور
به خدا گفتنشم کراهت داره
شما درست میگین منم خیلی عصبانی بودم
ولی منم نمی تونم غرورمو بشکنم چون از اخرین اس ام اسش معلومه که می خواسته واسه من شرط و شروط بذاره.می دونید چیه شوهر من با طناب مادرش افتاده تو چاه.به عنوان مثال ما یه یه بار دعوامون شده بود من اومدم خونه مامانم و بعد یک هفته از طریق برادر شوهرم برگشتم وقتی رفتم خونم مادرشوهرم پیش شوهرم گفت فلانی با زنش دعواشون شده بعد از اینکه دختره رفته خونه باباش اورده قفل درو عوض کرده دوستان به نظرتون یاد دادن شاخ و دم داره؟
مادرش اینو غیر مستقیم یاد میده همونجوریم شد یعنی بعد از اینکه من اومدم بیرون از خونه همون کاری که مادرش گفته بود انجام داد
حالا اون اس ام اس(مادرمو پدرم میان خونه من)حرف خودش نیست
شوهرم ادم ارومیه و هر حرفی رو گوش می کنه انصافا با منم اونجوری بود یعنی اگه من می گفتم ماست سیاهه می گفت ماست سیاهه.
من بهش فرصت میدم تا به خودش بیاد اگه قراره هر زمان مادرشوهرم هر چی گفت اونم همون کارو انجام بده تا اخر عمرم وضعیت من همینه.
حقیقتش من می خوام شوهرم رو پای خودش بایسته.اگه دلش تنگ شده اون بهم اس ام اس بزنه
اصلا به فرض مادرشوهرت یه ادمیه که خیر زندگیه شما رو نمی خواد و خیلی هم ادم بدیه
تو چرا باید عنان زندگیتو بدی دست مادرشوهرت
این وسط تو چه سوذی می بری هیچی !!!!!!!
اگر آخرش به حرف مادرشوهرت گوش بده و اونم بهش بگه زنتو طلاق بده و همسرتم اینکارو کنه چی؟!!!!!!!!
یاس عزیز تو چرا هر تقی به توقی می خوره زندگیتو ول می کنی میری
این خونه و زندگی هم مال تو وهم همسرت
لطفا بپذیر کار اشتباهی کردی و باید از دل همسرت در بیاری
تازه توقع هم داری اون بهت پیام بده که دلم برات تنگ شده
یاس هر مرد دیگه ای هم جای همسر تو بود همین برخورد می کرد
ببخشید یه کم رک گفتم
نه خواهش می کنم اقلیما جان
من اون چند باری که بهش زنگ یا اس ام اس زدم پدر و مادرم به شدت عصبانی شدن
به خدا اگه دست خودم بود بهش زنگ یا اس ام اس می زدم ولی اطرافیان اصلا اجازه همچین کاری نمی دن
منم واسه همین نشستم و منتظر اونم .ولی سه ساله من بهش التماس می کنم
اقلیما جان از خونه بیرون اومدن و قهر کردن کار خیلی بدیه و بزرگترین اشتباه چون افسار میوفته دست بزرگترها و ادم اون مشکلی که تو خونش می تونست به راحتی حل کنه دیگه بعد از قهر کردن نمی تونه.منم توکلم به خداست
اون کار منو حل کنه منم دلم واسه خونم و زندگیم تنگ شده و سر دو راهی موندم
در ضمن اونم اشتباهش این بوده که قفل درو عوض کرده و اینم بگم من هر راهی رو رفتم ولی نشد الانم که یک ماه شده اطرافیان بیشتر عصبانی شدن بیشتر دوستان هم تو این تالار میگن که باید صبر کنم و هیچ تماسی نداشته باشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گل یاس
سلام
روند تاپیک بیشتر حالت غیبت پارتی داره . لطفا خلاصه ای از مشکل را اینجا بیاورید
دوستان عزیز دقت بفرمائید وقتی مراجعی تازه وارد است و مدیریت تاپیک خودش را به دلیل آزردگی و......نمی تواند در دست بگیرد شما کمکش کنید تا بی دلیل تاپیک طولانی نشود و.............
سلام ani عزیز
شرمنده منم نمی خواستم اینطوری بشه ولی شما هم کمکم کنید یه تعداد از دوستان میگن تماسی نداشته باش و یه تعداد میگن تماس بگیرم
به نظر شما من کدوم راهو برم بهتره؟
سلام
من فقط می خوام نظر خودم رو بدم و از درست بودنش کاملا اطمینان ندارم.قضاوتش با خود شما.
در درجه اول به عنوان یک مرد باید بگم که شما خانوم شخصیت شوهرتون رو خورد و خاک شیر کردین.متشکرم
شما نباید خونه زندگیتون رو ول می کردین اینجوری به زمان بیشتری احتیاج دارین تا آشتی کنید بماند که در حال حاضر تاثیرپذیری شوهر شما از مادرش چند برابر شده است و در نبود شما راحتتر می توانند جای شما رو در منزل پر کنند.در ضمن شوهر شما اگر به همین منوال پیش برود مطمئن باشید وقتی از سر کار به منزل می آید تا صبح به دیوار نگاه نخواهد کرد و یک راهی برای تفریح کردن با دوستان و ... پیدا می کند.
اگر هر گونه اقدام برای دادگاه انجام بدین و از این چرت و پرتای توافقی و ... بخواین انجام بدین بازنده اصلی شما هستین ولی یک ترتیبی بدین که چند تا شاهد داشته باشین برای تعویض قفل منزل و عدم دسترسی شما به لوازمات شخصی برای روز مبادا.
در آخر پیشنهاد می کنم بدون دخالت بزرگترها (پدر و مادر ها)و با کمک گرفتن شاید از مادر بزرگی ، کسی طی چند قرار با بیان اشتباه خود و همچنین اشتباه شوهرتون به قضیه خاتمه بدین.هر چه مستقیم تر و بدون دخالت بقیه کار انجام بشه بهتره
در ضمن فکر میکنم برای این اختلافات این جوری دادگاه نرین بهتره و اگه ناراحت نمیشین یه کوچولو مهربونی و تو دل برویی برای شوهرتون یاد بگیرید بد نیست.همه یاد دارن جنگجو باشن ولی کسی که سیاست داره می دونه چه جوری شوهرشو راه ببره.
با آرزوی موفقیت برای شما
سلام اقای HTP
ممنون از نظرتون
حقیقتش من فعلا اون ایرادها و رفتارهای نادرستمو اصلاح کنم بعد به اون زندگی برگردم
من اینجا عضو شدم تا دوستان به من کمک کنند تا اول خودمو اصلاح کنم بعد برگردم زندگیمو از نو شروع کنم
از اونجایی که من شوهرمو می شناسم اگه الان پا پیش بزارم ممکنه دوباره تحقیر بشم و روز از نو و روزی از نو
من از یه حرف خانم لیلا موفق خیلی خوشم اومد و اونم این بود که یک دیوار اتشین بکشم دور شوهرم
در ضمن اگه شوهر من با دوست و اطرافیان خودشو سرگرم کنه یک مدت میشه.از نظر من یه مرد هم از نظر عاطفی به مونس نیاز داره.اگه می خواست دائما با مادرش و دوستش باشه پس چرا ازدواج کرده؟
من حرف شما رو قبول دارم ولی می خوام اگه رفتم سر زندگیم ایندفعه با کمک دوستان با سیاست برم نه اینکه الان پاشم برم و باز روز از نو روزی از نو
از کارشناسها هم خواهش می کنم به من کمک کنند و منو راهنمایی کنند
من فعلا قدرت تصمیم گیریم پایینه و باید اعتماد به نفسم و هم بالا ببرم
پس کمکم کنید
از بالهای صداقت می خوام اونم یه سری به تایپک من بزنه
گل ياس برو تاپيك : "تغيير كردم و خوشبخت شدم" من را بخون.
فعلا هم كاري به كار شوهرت نداشته باش فقط خودت را درست كن. فقط خودت.
شما بدون تسلط بر خود نمي توانيد فاتح ديگران باشيد.:305::305: