RE: تردید و پشیمانی بعد از عقد 2
امروز دادگاه دارم. خودم دلم نمیومد واسه همین وکیل گرفتم.
قراره برن دادگاه درخواستِ طلاقِ توافقی رو بدن.
گرچه خانمم واسه یه دلایل دیگه میگه میخوام جدا بشم اما من حس میکنم که حرفهای گذشتهٔ من هم بی تاثیر نبوده.
امشب خیلی گریه کردم. خاطرههای خوبی که داشتم همه مس فیلم از جلو چشمام میگذشت. کلی از خدا طلب بخشش کردم. من خیلی دل این دخترِ پاک و معصوم رو شکستم. چند سال از جوونی هر ۲ تامون رفت.
امشب دوباره داشتم به گذشته فکر میکردم . اون وقت عقد اینقد احساسی شده بود که به مسائلی که مطرح شد مثل مهاجرت به خارج از کشور توجه نکرد. من هم اشتباه کردم و نفهمیدم که وقتی دلم همسر جوون تر میخواد باید توجه میکردم. یا حتا اصلا دقت نکردم که اگه من میخوام برم خارج باید با کسی ازدواج میکردم که میتونست تو یه جای مس کانادا یا آمریکا زندگی کنه.
دلم خیلی گرفته :316:. امشب همش تو تالار بودم و داشتم تاپیکهای مختلف رو میخوندم.
فکر کنم باز احساسی شدم. حتا چند بار دستم رفت که دوباره به خانمم زنگ بزنم و خواهش التماس کنم که ادامه بده. اما خودم رو کنترل کردم. هی به خودم میگم بذار چند ماه بگذره یادت میره.
این پست رو هم نوشتم واسه اینکه اگه کسی خوند، یه چیز رو یاد بگیره ! راست میگن که پیشگیری بهتر از درمانه ! جدائی خیلی ساخته. کاش آدم موقع انتخاب بیشتر دقت کنه و بیشتر وقت بذاره تا دچاره سختیهای بعدی نشه.
من واسه خودم ناراحت نیستم چون میدونم که زود فراموشم میشه. دلم خیلی واسه خانمم میسوزه. همش واسه اون غصه میخورم و میگم کاش موقع انتخاب بیشتر دقت میکردیم.
دوست عزیزِ من : اگه داری انتخاب میکنی عجله نکن. ازدواج با بقیه انتخابهای انسان خیلی فرق داره. خیلی از انتخابها رو آدم به راحتی میتونه جبران کنه اما اینو نمیشه. ممکن نظر من اشتباه باشه اما به نظر من آقایون بهتره زود ازدواج نکنان چون آقایون معمولان تو سن ۱۸-۲۲ به نظر من احساسی میشن و بیشتر اشتباه میکنن. مخصوصاً اگه از اون دسته از پسرها هستید که با هیچ دختری ارتباط نداشتید با ورود به دانشگاه که برای اولین بار با جنس مخالف ارتباط پیدا میکنید، معمولان بیشتر اشتباه میکنید !
از همهٔ دوستانی که این پست رو میخونن خواهش میکنم واسه بخششِ من برای اشتباهاتی که مرتکب شدم و دل یه بنده خدا رو گاها شکستم دعا کنید. :323::323::323:
RE: تردید و پشیمانی بعد از عقد 2
یه سوال
اگه بات ازدواج میکرد
سعی میکردی خوشبختش کنی و گذشترو از دلش در بیاری؟
فکر میکنی همسرت کار درستی میکنه که جدا میشه؟؟؟
RE: تردید و پشیمانی بعد از عقد 2
نقل قول:
نوشته اصلی توسط جوانه؟؟؟
یه سوال
اگه بات ازدواج میکرد
سعی میکردی خوشبختش کنی و گذشترو از دلش در بیاری؟
فکر میکنی همسرت کار درستی میکنه که جدا میشه؟؟؟
مسلما تلاش میکردم که خوشبختش کنم اما احساس میکنم ما واسه هم مناسب نبودیم. دقیقا با همین فکراست که خودم رو آروم میکنم.
نمیدونم که کار درستی میکنه یا نه. حتما قسمت اینطوری بود. من فقط بعضی وقتا آرزو میکنم که کاش همون اوایل تموم میشد و اینقد کشیده نمیشد که هر ۲ تامون اینقد اذیت بشیم. یا مثلا بعضی وقتا میگم کاش چند سال قبل به توصیه خانواده گوش میدادم و با گزینه مورد نظر آنها ازدواج میکردم. الان که فکر میکنم به نظرم خوانوادم گزینهٔ خوبی انتخاب کرده بودند. اون موقع فکر میکردم اونا اشتباه فکر میکنند اما الان نه.
کلا بیشتر حسّ پشیمونی دارم و احساسِ عذاب وجدان دارم.
RE: تردید و پشیمانی بعد از عقد 2
خیلی ناراحت شدم :302: ،نمیدونم چی بگم
RE: تردید و پشیمانی بعد از عقد 2
سلام محسن گرامی،
خدا به هر دوی شما صبر بدهد. با توجه به آنچه از ماجرای شما در خاطرم هست، به نظر بنده دختر خانم تصمیم درستی گرفته...
ان شا الله که همسری مناسب، کسی که با دل قرص بخواهدش پیدا خواهد کرد (فکر می کنم آرزوی تو نیز همین هست).
RE: تردید و پشیمانی بعد از عقد 2
خیلی سعی کردم چیزی نگم، توهینی نکنم اما به نظر من شما بذارید چندین سال دیگه ازدواج کنید، چون هنوز بلوغ عقلی کافی رو برای امر مهمی مثل ازدواج ندارید و درکی از مسئولیت سنگین همسر بودن ندارید.شک نکنید اون دختر با یه آدم نجیب و معتقد و بسیار بهتر از شما ازدواج میکنه و به خوشبختی که حقشه میرسه، شمایید که باید بترسید از آیندتون
میدونم شاید ازین جا بیرونم کنن اما باید می گفتم. خانم شما قطعا اشتباهاتی داره که اولیش جلو اومدن و ابراز علاقه بیش از حده، این که فکر کرده میتونه شما رو عوض کنه یا روتون اثر بذاره کاملاً اشتباهه و تاوان اشتباهشون رو هم دادن و متأسفانه میدن. اما آقای محترم یه چیزی رو بدونید اولا خانم ها اگر از نظر عاطفی تأمین بشن تا حد زیادی کمبودهای مادی رو تحمل میکنن بخاطر عشقشون، این که شما واسشون هدیه های گرون قیمت می خریدید خوب بوده اما نه وقتی با حرفاتون به روحشون آسیب میزدین و تحقیرش می کردین. دوما بدونید خیلی از خانم های همین تالار اگر جای خانم شما بودن خیلی خیلی زودتر ازین حرفها از شما جدا شده بودن و خیلی مشکلات براتون ایجاد می کردن. اون بنده خدا تا مدتها حتی به خانوادش ابراز نکرده که آزارش میدین.شما به خیال خودتون اوایل ازدواج حرفهای بدی زدید و بعد هم عذرخواهی کردید اما بدونید اون حرفا هرگز از ذهن خانومتون پاک نشده، این همه مدت شما با بلاتکلیفی و بی اراده بودن خودتون ایشون رو پادرهوا نگه داشتین و نذاشتین احساس امنیت و آرامش داشته باشن. شما مدام درحال مقایسه اون بنده خدا با بقیه هستید حتی همین الان! خودتون بارها گفتید صبورن و از نظر اخلاقی خوبن باز الان تا چشمتون به دو تا موضوع افتاده به این نتیجه رسیدین که خوباش زیاده، یکی هم به من میرسه!! چندش آوره به خدا! امیدوارم یه فکری به حال مشکلات دهن بینی و بی ارادگی تون بکنید. ضمنا سعی کنید به خودتون کمتر دروغ بگید، شما میخواستید برید کانادا یا آمریکا زندگی کتید بعد با دختری ازدواج کردید که تا حدی معتقده که صدای خانم گوش دادن رو جایز نمیدونه؟ شمایی که دلتون با دیدن هر زیبارویی میلرزه، میخواستید دست خانومتون رو که زیبا نمیدونیدش بگیرید برید اون سر دنیا با اون آدمهای جورواجور زندگی سالم تشکیل بدید؟ تورو خدا با خودتون رو راست باشید...
RE: تردید و پشیمانی بعد از عقد 2
آقا محسن دمت گرم كه خوب كارها و عقايدت رو توجيه مي كني!!!!
شما اگه به خانمت علاقه داشتي و معنا ومفهوم ازدواج برات ارزشمند و مقدس بود به اين ارحتي در مورد جدايي صحبت نمي كردي حالا به هر دليلي چه تحصيل خارج از كشور چه چيزاي ديگه
RE: تردید و پشیمانی بعد از عقد 2
با تشکر از همه دوستان به خصوص بهار و خرسِ صورتی:
خرسِ صورتیه عزیز مطمئن باش به همین سادگی هم نبوده. ضمنا عزیز من دوست داشتن تا دوست داشتن هم داریم. آره اگه واقعا از ته دلم دوست داشت باشی حرف شما درسته.
بهارِ عزیز شاید بلوغه کافی نداشته باشم. و یکی از دلایلی که به نظرم نباید با کسی که عزم بزرگتر ازدواج کنم همینه. ضمنا مشکلات رو ایشون هم ایجاد کردند. از وقتی بحثِ جدائی مطرح شده، همش دعوا هست بین خانوادهها و یه روز هم بهم راحت نگذشته. تازه هنوز هم جدائی انجام نشد. فعلا بحثِ نصف مهریه هست که خانواده اونا هم طلاق میخوان هم نصف مهریه رو.
ضمنا بله ایشون قابل عقد، با همهٔ این چیزا اوکی بود. حتا من بهشون گفتم اگه من یه زمانی برم خارج، اونجا با خانمها دست میدم و ایشون بعد یه بحث، قبول کردند. من میدونستم ایشون تو بعضی مسایل با من اختلاف نظر داره اما چون خودش همه رو قبول کرد و خوب علاقه آاش رو هم میدیدم اقدام به عقد کردم.
شما هر چی بگی حق داری. چون من اشتباه کردم که اصلا ازدواج کردم. یه جمله از قول شب شکنِ عزیز بگم: اگه تو واقعا طرف به دلت نشسته باشه سعی میکنی خیلی وقتا کوتاه بیای و مشکلات رو حل کنی. وقتی آدم از اول با تردید شروع کنه، آخرش جز این نمیشه.
ضمنا از نظر گناه من هم، من واسه یه ۲-۳ ماه خوب حرف نزدن، الان نزدیک ۱ ساله که دارم تاوون پس میدم و هنوزم دارم میدم.
من دلم واسه خانمم میسوزه و میگم گناه داره. ولی خوب به نظر من جدائی واسه هر ۲مون بهتر از ادامه هست.
RE: تردید و پشیمانی بعد از عقد 2
با سلام،
آقا محسن فکر می کنم شما تصمیم خودت رو گرفتی و نیازی هم نیست که برای دوستان توضیح بدهی که تصمیمت درست بوده یا نه و از خودت دفاع کنی. زندگی شما مربوط به شماست.
این تاپیک با توجه به رسیدن به حد ظرفیت تاپیک های مشاوره ای قفل می شود.
اگر نیاز هست، تاپیک جدیدی ایجاد کنید.
موفق باشید.