RE: رفتم خواستگاری .یه مشکلی بود.
كبوتر عزيز...
با توجه به اين كه شما هم پيش از اين يك بار ازدواج كرديد و البته براي بچه دار شدن هم بايد از طريق اهداي نطفه اقدام كنيد بدين ترتيب دست شما هم عملا براي انتخاب در ازدواج چندان باز نيست.
البته اين حرف من اصلا به اين مفهوم نيست كه اين خانم شانس اول و آخر شماست اما شايد بهتر باشد كه بررسي در مورد ازدواج با اين خانم را كمي عميق تر و فراتر از جهيزيه و غيره انجام دهيد.نا گفته نماند در اين شرايط بايد به وضوح ملاكهاي خود را براي ازدواج بررسي كنيد و شرايط خود را هم بسنجيد.و سنجش دقيقي نسبت به اين كه اين فرد تا چه حد به ملاكهاي شما نزديك است و البته با شرايط شما هم خواني دارد انجام دهيد.
پيشنهاد ميكنم براي بررسي اين كه هر دو طرف در اين شرايط چه مهارتهايي را بايد بياموزند به يك مشاور مجرب هم مراجعه كنيد.
(و البته احساس ميكنم تا حدودي ترس شما در تصميم گيريتان موثر است پس هنوز هم معتقدم كه بهتر است با يك مشاور هم مشورت كنيد.)
موفق باشيد
RE: درخواست کمک در مورد خواستگاری و انتخاب صحیح
سلام کبوتر گرامی،
روند این تاپیک مشخص نیست و در این تاپیک راجع به چند خواستگاری مختلف صحبت کردید و سوالات مختلفی مطرح کردید و این کمک به شما رو برای اعضا سخت می کند. در ضمن بعضی از پست ها بیشتر چتگونه بودند و یا راجع به مسائل متفرقه (از جمله طالع بینی) بودند که تاپیک رو طولانی و تا حدودی منحرف کردند. دقت کنید که ظرفیت تاپیک های مشاوره ای 50 پست است و تاپیک پس از آن قفل می شود.
در مورد اکثر سوالاتتون (از جمله اختلاف سنی و ازدواج با زن مطلقه) مطالب زیادی در سایت داریم که کافی است جستجو کنید.
در رابطه با آخرین سوالتون من این پست مشاوره ای رو نقل قول می کنم:
نقل قول:
( 12/2/1386)
ازدواج با زن مطلقه ، بیوه
دوست عزیز؛ روی چند نکته اساسی که به آن اشاره می کنم ، خیلی تعمق کن:
یکم: شما با هر فردی که ازدواج کنید ( مجرد ، بیوه ، مطلقه ) می بایست ، ابتدا او را از نظر معیارهای ازدواج و تناسبی که با شما دارند بررسی کنید.
دوم: در مورد ازدواج با فرد مطلقه یا بیوه اضافه بر بند یکم باید به این نکته مهم توجه فرمائید، که در دیدگاه شما ، و خانواده اتان آیا فرد بیوه یا مطلقه امتیازی نسبت به فرد مجرد کمتر دارد. اگر چنین دیدی دارید، ممکن است سایه آن بر زندگی شما سنگینی کند، و این باعث شود که به اشتباه تصور کنید به او ترحم کرده اید، و اشتباه تر از آن ، اینکه تصور کنید او باید قدردان این ایثار و فداکاری شما باشد.
شما باید بدانید که وقتی چنین ازدواجی می کنید، یعنی اینکه او را مانند فردی مجرد در نظر گرفته اید و برای خود امتیاز بالاتری متصور نیستید، لذا بعدا نمی توانید بابت این ازدواج از او توقع قدرشناسی داشته باشید.
سوم: مسئله دیگر اینکه آیا شما قبلا ازدواج کرده اید یا نه هم مهم است. چون در صورتی که وی سن کمتری از شما داشته باشد و شما هم طلاق گرفته یا ...، بیشتر احساس هم طراز بودن خواهید کرد.
چهارم: باید بدانید که با چه بخشی از وجودتان تصمیم می گیرید، احساس ، افکار یا هر دو.
اگر اوج احساسی و دلسوزی شما منجر شود که به مسئله ازدواج فقط از یک جنبه بنگرید، بعدا با فروکش کردن احساس و با فکر به بعضی مشکلات و مقایسه ها، ممکن است ، دستاویز و بهانه ای برای پایمال کردن احساسات ایشان پیدا کنید.
پنجم: وجود فرزندان این شخص هم، به صبر و تحمل مضاعفی نیاز دارد. اگر هدف زندگی شما رفاه و لذت و زندگی مانند دیگران نباشد، و اهداف رشدی و کمال شما را بر انگیزاند و فردی متمایز از خانواده و جامعه باشید ، یعنی اینکه همنوا نباشید ( فردی نباشید که بخواهد مانند جماعت رفتار کند و از این بابت هم احساس ضعف و سرافکندی ندارید)، در این صورت می توانید با فرزندان ایشون هم کنار بیایید.
( البته سن ایشان و سن فرزندان هم پارامتر مهمی است)
ششم: اگر مسئله عشقی در میان است ، بدون اینکه بخواهم توضیحاتی بدهم به عشقی اشاره می کنم که توضیح آن را در پاسخ سایر مراجعان و همچنین در بخش مشاوره ازدواج به تفصیل داده ام.( منظورم عشقی با چشمان باز و با دید منطقی و همه جانبه نیست)
هفتم: به هر حال به خاطر اهمیت خاص انتخاب شما، و بسیار از جنبه های ناپیدای آن بهتر است با دید باز تصمیم گیری کنید، لذا توصیه
می کنم که حتما به یک مشاور خانواده مراجعه نمائید و جزئیات مسائل خود را جهت تصمیم گیری با او در میان بگذارید.
موفق باشید.