RE: نامزدم میگه بیا فقط با هم دوست باشیم
عزيزم خودتو ناراحت نكن... تو اولين دختري نيستي كه اين ماجرا براش پيش اومده، آخري هم نخواهي بود. به اين فكر كن كه خيلي ها مثل تو چنين حالت هايي رو تجربه كردند.
يك آقايي در زندگي من بود كه "فكر مي كردم" دوستش دارم... وقتي رفت همه آرزوي من بازگشتش بود... واقعا دلم مي خواست برگرده. يك كاخ آرزويي ازش درست كرده بودم كه يكهو خراب شده بود و از بين رفته بود. تا چند ماه واقعا دوست داشتم برگرده اما كم كم كه گذشت حسم برگشت. چشمهام باز شد. منطقي شدم و فهميدم كه ديگه نمي خوامش. از اون حالتهاي خودم كه چقدر اصرار داشتم بمونه خنده ام مي گرفت. چند بار اومد كه به يك طريقي دوباره شروع كنه اما اينبار من بودم كه ديگه نمي خواستم. هنوزم نمي خوام و صد بار ديگه هم بياد بازم نمي خوام.
.
.
آقايون محترم از اين قضيه غافل هستند كه اگر قدر مهر و محبت زن رو ندونند و فاصله خودشون رو بيش از حد زياد كنند و يا بگذارند كه زمان طولاني بهش بخوره درواقع اون عشق و محبتي كه مي تونستند با يك اقدام درست و به موقع از طرف مقابلشون دريافت كنند از دست مي دهند. اما اين قضيه تقصير دخترخانم نيست و آقايون هم بايد شأن و احترام خانم رو رعايت كنند و احساساتش رو درك كنند. واقعيت اينه كه متاسفانه اكثرشون فرصتها رو از دست مي دهند و زماني متوجه مي شن كه ديگه خيلي دير هست.
دخترگل! هيچوقت عمر و زندگي و جواني و فرصت هاي خودت رو بر اساس ذائقه يك مرد كه تكليفش با خودش روشن نيست تلف نكن. راه خودتو برو. كاري كه بهت حس خوب مي ده همونو انجام بده. چرا وقتي از اسمس دادن بهش احساس خوار و خفيف بودن بهت دست مي ده انجامش بدي؟! هيچ آدم آويزوني محترم نيست. آدميزاد بدون عزت نفسش هيچ نيست. اگه تو خودت رو ببازي انتظار داري اون عاشق چه چيز در تو بشه؟ آيا چيزي از "خود" در تو باقي مونده كه بخواي روش حساب كني؟
عزيزم... غصه خوردن و ناراحتيت كاملا طبيعيه. چك كردنها كاملا طبيعيه. اشكال نداره فقط به خودت زمان بده. با خودت حرف بزن. خودتو آروم كن. بگذار فرداي تو از ديروزت بهتر باشه. اگر ديروز 30 بار چك كردي امروز 20 بار بشه و هفته آينده يك بار و دو هفته بعد هيج چيز جز خاطر نازكي ازش در ذهن نباشه...
به اينكه برميگرده يا نه فكر نكن. به اين فكر كن كه خودتو گم نكني. اگه تو "وجود" داشته باشي در همه حال خواهان داري. اول از همه خودت بايد خواهان خودت باشي. به خودت احترام بگذار.
:46:
RE: نامزدم میگه بیا فقط با هم دوست باشیم
دوست عزیز:72:
ضمن تایید صحبتهای شوکا و سرافراز عزیز می خواستم این رو اضافه کنم
که دوستی داشتم که مثل شما زمانی شخصی را خیلی دوست داشت و منتظر بود که او خاستگاری رسمی کند
آقاپسر هم تمایل داشت ولی جدی نبود. آن دختر خانم ارتباطش را با آقا کاملا قطع کرد و 3 سال از این ماجرا گذشت
که آقا پسر جویای احوال این دختر شد و رسمی خاستگاری کرد و به دختر خانم گفته بود آن موقع از لحاظ کاری آمادگی
ازدواج نداشتم و خلاصه باهم ازدواج کردند. ولی این دختر خانم الان می گه عمراً دیگه آن احساس 3 سال پیش را به
این آقا ندارم ولی در مورد آقا برعکس هست و این امر باعث شده بود آقا پسر گلایه کند که چرا زیاد برای من دلتنگی
نمی کنی یا نگران سلامتی من نیستی و......
به نظر من هم این فاصله را به فال نیک بگیر حداقل مزیتش اینست که دیگر وابسته به فردی نمی شوی و از لحاظ
احساسی متعادل تر و عاقلانه تر در آینده برخورد خواهی کرد.
موفق باشی.:72:
RE: نامزدم میگه بیا فقط با هم دوست باشیم
خودش سراغمو گرفت می گفت دلش گرفته ... شرکت بود و با هم چت کردیم . حرفاش آروم ترم کرد
می گه من گمم ! می ترسم دنبالم بیای و تو هم گم بشی ! می دونم پسر خیلی خوبیه ! نمی خواد من صدمه بخورم و می خواد حتی اگه به ضرر خودش باشه منو نجات بده از این وضع ... می گه ممکنه این وضع چندین سال ادامه پیدا کنه نمی خوام تو پشیمون بشی از اینکه عمرتو برای من هدر دادی ! میگه من قدر تمام محبتاتو می دونم تو هیچ مشکلی نداری ... می گه تنها گم بودن خیلی بهتره تا اینکه یکی دیگرم با خودت گم کنی ... گفت ته قلبم دوستت دارم ! اما باید پا روی دلم بگذارم ! و فکر می کنه این راهی که ما میریم غلطه ! میگه من لیاقت تو رو ندارم ! :316:
اخرشم گفت حالش بده و رفت ! خدا خودش ما رو از این وضع نجات بده ! از اینکه می بینم اون انقدر آشفته است داغون می شم . چرا انقدر زندگی رو سخت می گیره ؟! چرا وقتی کار خوب ، موقعیت خوب داره راضی نیست و فکر می کنه گم شده ؟! اینکه می بینم ضجر می کشه بیشتر ضجرم میده ! ما خیلی با هم جور بودیم ! همدیگرو درک میکردیم ... چرا نشد ؟ اون آدمه ضعیفیه نه ؟ :302::302::302:
RE: نامزدم میگه بیا فقط با هم دوست باشیم
من فکر می کنم اشتباه از منه و من بلد نیستم توی این شرایطی که داره کار درست رو انجام بدم ! بجای اینکه کمکش کنم مسئله ی خودمونو می ندازم وسط و وضع رو برای جفتمون از بد ، بدتر می کنم .
به هر حال امروز به داداشش ایمیل زدم که باهاش صحبت کنه ! اون بهتر می تونه به دادش برسه تا من . بلخره بیشتر می شناستش و تجربه بیشتری هم داره .
RE: نامزدم میگه بیا فقط با هم دوست باشیم
هیچ وقت تو رابطه ای که از هم دوورن طرفین و هر دوشون مشکل دلتنگیو و کار و درس دارن
نباید از طرفت بپرسی منو میخوای دوسم داری خوشحالی از انتخابت و از این جور چیزا
چون همون جوابی رو که ازش میترسی میگیری
تجربه ثابت کرده(تجربه شخصی)
صبر کن
تو جی میل
یاهو
...
یا هر جای دیگه آنلاین نباش که بدونه حضور داری
بزار ببینه نیستی و دلش برات تنگ شه
بزار خودش با خودش تصمیم بگیره
اینطوری اعصاب خودتم آرومه
به هر حال اگه مردی نخوادت یا بخواد لجبازی کنه هیچ وقت نمیتونی به زور برای خودت کنیش
درباره خیال پردازیم فکر نکن بده!!! درسته باید مدیریت شده باشه
اما بشین برای خودت تصویر سازی کن خوب شدن اونو و ازدواجتون و آینده ای که میخوای
اگه تصوراتت یه با عملی شدن دوباره هم میشن
خوب گفتن دوستان که تو اولین نفر نیستی تاپیک های زیادیو خوندم و خودمم به شخصه تجربه کردم
کسایی که به زور نگه داشتن نامزدشونو ضرر کردن
کسایی که صبر کردن نتیجه گرفتن
کسایی هم که خودشون پشیمون شدن و زدن زیرش موفق شدن اما با یه حس بد
فاصله رو هم بهانه نکن
منو نامزدم فقط شش بار همو دیدیم و فاصلمونم خیلی ی ی ی زیاده
اما با رفتار درست و تفکر درست هم خودت شاد و موفقی هم نامزدت حس آرامش و رضایت میگیره
به نظر من به خانوادتم بگو
بزار ترس از اینکه آبروت میره از بین بره
اونوقت با خیال راحت کارایی که گفتیم و انجام بده مرحله به مرحله و از بهتر شدن خودت و رابطتت لذت ببر
RE: نامزدم میگه بیا فقط با هم دوست باشیم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط melisaa
من فکر می کنم اشتباه از منه و من بلد نیستم توی این شرایطی که داره کار درست رو انجام بدم ! بجای اینکه کمکش کنم مسئله ی خودمونو می ندازم وسط و وضع رو برای جفتمون از بد ، بدتر می کنم .
به هر حال امروز به داداشش ایمیل زدم که باهاش صحبت کنه ! اون بهتر می تونه به دادش برسه تا من . بلخره بیشتر می شناستش و تجربه بیشتری هم داره .
دوست عزیز:72:
نامزدتت اگه کمک بخواد خودش می تونه از برادرش و یا دیگران کمک بگیره.
اقایون دوست ندارند در این شرایط از کسی کمک بگیرند و دوست دارند مشکلاتشون رو خودشون
حل کنند اگه از شما کمک خواست می تونی کمک یا راهنمایی کنی بنظر من دیگه پیش دستی
نکن و بذار خودش قدم برداره. شاید از دست شما هم ناراحت بشه اگه بی موقعه پیش قدم بشی.
فعلا سر خودتت را حسابی گرم کن و اصلا پی گیرش نباش هرچی شما جلوتر بری اونو از خودتت دورتر می کنی.
موفق باشی.:72:
RE: نامزدم میگه بیا فقط با هم دوست باشیم
مرسی دوستان از راهنمایی هاتون ... فعلا که سعیمو می کنم که سراغی ازش نگیرم بنظر خودمم باید یه مدتی زمان بدیم بهم هر چند تحملش برام خیلی سخته !
امروز داشتم فکر می کردم چقدر خانم های ایرانی باید تو زندگی گذشت کنن و از خودشون و خواستشون بگذرن ! چقدر اینو تو فرهنگ ما بهمون یاد دادن ! اینجا اصلا اینطوری نیست ! خود من چقدر سختی این رابطه رو تحمل کردم و آخرش چی دیدم ؟! مردای ایرانی واقعا قدرنشناسن ! چقدر ما کم قدر خودمونو می دونیم ! بخاطر کی انقدر کوتاه میایم ؟!
RE: نامزدم میگه بیا فقط با هم دوست باشیم
melisaa
سلام ملیسا جان
نمی دونم سرگذشت تو بالاخره چی شد به کجا رسید
هم خواستم ازت تشکر کنم بابت راهنمایی های خوبت
و هم بگم خیلی اینجا اومدم و حرفات رو خوندم ولی واقعا نمیدونستم چی بگم که کمکت کنم .
اون آدم ضعیفیه !نه؟
نمی دونم ملیسا ولی نباید راحت کنارت بزاره با این حرفا
باید تلاشش رو بکنه خودش رو پیدا کنه
نه اینکه بگه من گمم ،نمی خوام تو هم با خودم گم کنم
تو بهترین کاری که می کنی همین که رهاش کنی ببینی خودش چیکار می کنه
RE: نامزدم میگه بیا فقط با هم دوست باشیم
قضیه کنار اومدن و کوتاه اومدن نیس
قضیه رفتار درست بر مبنای اعتقاد و اصول درسته
ببین عزیزم
میتونی مثل اون دخترا رفتار کنی و راحت به پسره بگی نمیخوامت بعدا ه بری سراغ یکی دیگه و این زنجیر تا آخر ادامه پیدا کنه
اما اشتباهه که طبق اعتقاد و عملت رفتار کنی و حسرت اونا رو بخوری
مطمئن باش برای به دست آوردن یه چیزایی باید از یه چیزاییم گذشت و همیشه و همه جا اینجوریه
RE: نامزدم میگه بیا فقط با هم دوست باشیم
دلم براش تنگ میشه ! :302: از اینکه می بینم هیچی دیگه براش مهم نیست نگرانم ! نه کار ! نه درس ! هیچ امیدی نداره ! یکی از دوستام بهم گفت تنهاش نزار ! یکی می گه رهاش کن ! تصمیم گیری خیلی سخته وقتی می بینی عزیزت داره پرپر می زنه ! آخه کدوم کار درسته ؟! به من میگه یه نفر بمیره بهتر از اینه که دو تا باهم بمیرن !
از طرفی یکی از دوستامم می گه بابا دوستت نداره شاید ! می خوای کار بجایی برسه که حرمت همه چیز شکسته شه ؟ تو روت بگه آقا جان نمی خوام اصلا شرتو کم کن! این منو خیلی می ترسونه ! اما آخه اون الان دپرسه اون کسی که من می شناختم خیلی مهربون بود ، مرد بود ، همیشه نگرانم بود ، نگرانه آیندم ، ولی معلومه که دوست داشتن من بقدر کافی قوی نبوده که کمکش کنه ، بهش امید بده ، بهش دلخوشی بده و یه هدف که برای رسیدن بهش تلاش کنه ! تو شرایط خیلی بدیه ! درسته ولش کنم ؟ ازم انتظار نداره که بهش کمک کنم ؟ هر چند نمی دونم چه کمکی ! :316:
هر چند ازم خواسته که فقط دوست باشیم ! چون دوست خوبیم ! دلش نمی خواد از دستم بده ! یکی اینا رو تفسیر کنه ! من واقعا دوستش دارم ، تمام روز نگرانشم حتی بیشتر از اینکه نگران خودم باشم !
تو چه برزخی گیر کردم ! از مدیر همدردی و بقیه کارشناسان خواهش می کنم راهنماییم کنن ! واقعا تو این شرایط تصمیم درست گرفتن روی تمام زندگیم تاثیر می زاره ! :325: