نوشین خانوم صبر داشته باشین همه آدما یه مدت سختی توی زندگیشون میکشن حالا یا توی سن شما یا جون تر یا پیر تر ولی مطئمن باشین اینطوری نمیمونه و درست میشه ایشالله که زود تر این دوران رو پشت سر بزارین مطئمن باشین که زندگی خوبی پیش روتون هست
نمایش نسخه قابل چاپ
نوشین خانوم صبر داشته باشین همه آدما یه مدت سختی توی زندگیشون میکشن حالا یا توی سن شما یا جون تر یا پیر تر ولی مطئمن باشین اینطوری نمیمونه و درست میشه ایشالله که زود تر این دوران رو پشت سر بزارین مطئمن باشین که زندگی خوبی پیش روتون هست
خوشحالم که براتون اتفاقی نیفتاده.
از اینکه به خودت فرصت زنده موندن دادی ازت ممنونم.
امیدوارم از این فرصت استفاده کنی و امیدوار و زیبا زندگی کنی.
:46::72::46:
سلام نوشین خانم.
خوشحالم که اومدی و ما رو از حال خودت با خبر کردی و خوشحالم که هنور توی این دنیا هستی. این یعنی نوشین میتونه برای بهتر شدن زندگیش مبارزه کنه:72:
الان که از اونروز و حال بدت دور شدی، بهتره مشکلاتت رو دسته بندی کنی و برای اونی که الان در اولویته، یه تاپیک باز کنی و از دوستان راهنمایی بگیری و به اونها عمل کنی.(نه مثل تاپیک قبلیت که نیمه کاره رها شد). تا نتیجه نگرفتی، باید به دنبال راه حل باشی و عمل کنی بهشون.
هی میشینی فکر میکنی وای، اون برادرم که ...، این برادرم هم... ، پدر مادرم ....، خودم...، دوست پسرم... وای پس من برم خودمو بکشم!!
(نوشین عزیز، این حرفم به این معنی نیست که شرایط سختت رو دارم نفی میکنم و میگم شرایطت خیلی خوبه! شرایطت سخته. قبول دارم. دو سه تا مشکل توی زندگی شخصیت وجود داره، قبول دارم. اما خب حالا چی کار کنیم؟ با ناراحتی کردن، کاری پیش نمیره.)
هی همه ی مشکلاتت رو پشت سر هم برای خودت نگو!
درد و دل خوبه. هم آدم سبک میشه هم فکرش باز میشه. اما مهمترین اثرش همون باز شدن فکره.
اگه قرار باشه درد و دل کنی اما بازم از غم و غصه فکرت رو روی هر چی راه حله ببندی، که فایده ای نداره. تا دنیا دنیاست، کار تو میشه دردو دل کردن و هیچ کدوم از مشکلاتت هم کم نمیشه هیچ، اضافه هم میشه بهشون.
اگه واقعاً از شرایطت خسته هستی، بیا و یه همتی کن تا دونه دونه شرایطت رو خوب کنی.
منتظر حرفای تو هستیم:72:
سلام دوستان عزیزم. من هنوز حالم زید خوب نیست اما میخوام تز همتون تشکر کنم که کنارم بودید. واقعا مرسی.
راستش اینقدر مشکلاتم زیاده و ذهنم درگیره که نمیدونم از کدوم بگم دوستان عزیزم.
اما اولین مساله ای که میخوام حل کنم دوست پسرم هست.
ببینید دوستان من واقعا این حرفایی که میخوام بهتون بگم از روی احساس نیست. من از روی شناخت و عقلم میگم.
این پسر واقعا بی نظیره و هر مشکلی هم تا الان بین ما پیش اومده 99% مقصر خودم بودم. چون من خیلی عصبی و زود رنج و پرتوقع و غیرمنطقی و بی فکر و بی درایت هستم.
با اینکه همش تقصیره خودم بوده اما دیگه همه جوره از این رابطه خسته و نا امید شدم. درسته که خودم دعوا راه میندازم اما نمیخوام دیگه تو این رابطه باشم شاید چون رفتار صحیح رو بلد نیستم. مهارت ارتباطی بلد نیستم.
بازم میگم در اینکه اون پسر بهترینه هیچ شکی نیست اما من بدترینم.
21 سالشه اما مثل یه مرد 40 ساله ار میکنه و درآمد داره و رفتاراش واقعا ستودنی هست و بسیار عاقله.
همین الان هم شرایط رسمی کردن رابطه و نامزدی رو داره اما من رفتارام عین یه دختر14 ساله هست.
اون واقعا به بلوغ فکری و رفتاری رسیده.
اما خب چون من اولین دختریم که اون دوست داشته میترسم یه بلایی سرش بیاد یا سر خودش بیاره و تودرس و کارش ضربه شدیدی بخوره و آینده اش خراب شه و....
دوستان من جون سالم به در بردم متاسفنه یا خوشبختانه.
اگه لازم هست که تاپیک جدید باز کنم به من حقیر بگید.
بازم از همتون ممنونم و امبدوارم که ببخشینم............
خیلی خیلی خوشحالم که می خواهی مشکلاتت رو حل کنی.
این یعنی یک پیشرفت بزرگ! :104: :104:
از اونجا که 5 صفحه در این تاپیک راجع به موضوع دیگری صحبت شده، به نظرم یک تاپیک جدید بزن و فقط مشکلت با دوستت رو مطرح کن. منظورم این هست که سعی نکن همه مشکلاتت رو همزمان حل کنی.
(لطفاً برای تاپیکت یک عنوان کامل و مشخص انتخاب کن.)
منتظرت هستیم.
مرسی آقا حامد ممنونم.
چشم دوست عزیز. حتما این کار رو میکنم و منتظر راهنمایی هاتون هستم.
این تاپیک به قصد دیگه زندگی نکردن من باز شد الان که زنده ام فکر کنم جزء به نتیجه رسیده های تالار باشه:311::311::311:
شوخی کردم که بخندیم:46:
مرسی از همتون:46::43::46::43::46::43::46::43::46::43:
نوشین خانم امیدوارم بتوانی مشکلاتت رو حل کنی و به امید خدا در تاپیک های بعدی هم شاهد پیشرفتت باشیم.
پس این تاپیک هم خدا رو شکر به نتیجه رسید.