بسیار کنجکاوم که معنای نوشتار آخر شما در دریابم،لرد حامد . . . .
نمایش نسخه قابل چاپ
بسیار کنجکاوم که معنای نوشتار آخر شما در دریابم،لرد حامد . . . .
خب اون افرادي كه جناب اقاي عارف فرمودند كه اول به پول و قيافه اهميت مي دهند در انتها هم به اخلاق به احتمال خيلي زياد در زندگيشون به مشكل بر ميخورند و به همين راحتي نمي تونند زندگي كنند مگر اينكه از زندگي مزدوج فقط خوشگذراني و اتلاف وقتش را پيگير باشند وگرنه اگر واقعا بخواهند زندگي كنند و واقعا به معناي واقعي زندگي كردن و دوست داشته باشند اول پيگير اخلاق طرف مي شوند بعد چيزهاي ديگه
اينجور زندگي ها كه بر پايه پول بنا مي شه و خصوصيات اخلاقي دوطرف سنجيده نمي شه خانومه به فكر كارهاي خودشه مرده هم به فكر كارهاي خودش و هر كدوم جدا براي خودشون هستند و به هم كاري ندارند وگرنه اگر قرار بود به هم كاري داشته باشند و با هم و در كنار هم زندگي كنند نمي تونستند از اخلاق چشم پوشي كنند
با سلام. بحث جالبیه اما می خواستم بگم این طوریا هم که شما میگین نیست. مگه این همه دانشجو که با هم ساده ازدواج می کنن چی کار می کنن؟ موضوع اینه که خیلی از مردا با بهانه اینکه ما الان موقعیت ازدواج یعنی همان خانه و ماشین و خرج عروسی و اینها را نداریم، می خواهند از زیر بار ازدواج و مسئولیت ناشی از ان در بروند و نهایتاً بگویند پس بهتر است فعلاً نیازمان به صورتهایی مانند ازدواج موقت، دوستی و ... برآورده شود تا فشار ناشی از آن مشکل زا نباشد. نخیر. این طورها هم نیست. خانمها خیلی خیلی از اینی که نمی گویید با معرفت تر و اندیشمند تر هستند. بلا استثنا به هر دختری بگویی من شما را خوشبخت خواهم کرد حتی اگر شده بیستون را بکنم به شما بله خواهد گفت. البته اگر واقعاً زور بازویی در شما ببیند و جربزه شما برایش ثابت شود. اینقدر هم مملکت را به ریشخند و استهزا نگیرید. هرچه باشد اینجا وقتی کسی در گوشه ای دست کمک دراز می کند یکی دستش را می گیرد اما در خارج چه. اکثر ایرانیانی که آواره خارج شده اند جز خفت و خواری کار دیگری گیرشان نیامده. پس اینقدر خارج خارج نکنید. خود من دو سال بیشتر نیست که ازدواج کرده ام. همسرم در اول ازدواج هیچ نداشت. تنها کارگر بود و من به احترام عرق جبینش و همتی که در او دیدم بله گفتم. من به اخلاق و مهربانی او بله گفتم چون غیر از این هیچ نداشت. حالا هم بعد از دو سال هم خانه آپارتمانی در بهترین نقطه شهر داریم هم ماشین داریم هم بچه داریم و مخارجش را به بهترین وضع تأمین می کنیم. چرا؟ چون هر دو قانع بودیم و معنویات برایمان مهم بود نه مادیات. علاوه بر این کمک به دیگران هم سرلوحه رفتار همسرم بود و همین برکت مالمان شد. خواهشاً اینقدر زندگی را غول نشان ندهید . ازدواج در عین سادگی خیلی بهتر از دوست بودن با جنس مخالف در رفاه است. حالا دوباره بیاین طومار ردیف کنید و بگویید اتنا خانم تو شعار می دهی و اراجیف بهم می بافی ..!
سرکار آتنا خانم،خواهشمندم بدون پیش داوری و منصفانه به پردازش سخن خود بنگرید:
1_*خیلی از مردا با بهانه اینکه ما الان موقعیت ازدواج یعنی همان خانه و ماشین و خرج عروسی و اینها را نداریم، می خواهند از زیر بار ازدواج و مسئولیت ناشی از ان در بروند و نهایتاً بگویند پس بهتر است فعلاً نیازمان به صورتهایی مانند ازدواج موقت، دوستی و ... برآورده شود تا فشار ناشی از آن مشکل زا نباشد. نخیر. این طورها هم نیست.*
>>>هیچ دلیل جامعه شناختی و یا نظرسنجی که از مردان شده باشد که آیا علت دیر ازدواج کردنشان چیست یا پژوهشی آماری که برهانی بر این سخن باشد،وجود ندارد؛نتیجه:سخن بدون دلیل.
2_ *خانمها خیلی خیلی از اینی که نمی گویید با معرفت تر و اندیشمند تر هستند. بلا استثنا به هر دختری بگویی من شما را خوشبخت خواهم کرد حتی اگر شده بیستون را بکنم به شما بله خواهد گفت. البته اگر واقعاً زور بازویی در شما ببیند و جربزه شما برایش ثابت شود.*
>>>در هیچ کجای این گفتار و در هیچ جای سخن دوستان،از بی معرفتی یا مادی گرایی و پول پرستی(مهریه پرستی) دختران حرفی زده نشده است و اگر صحبتی هم شده،در مورد اوضاع بد اقتصادی جوانها،نبودن کار،کمی حقوق و نیز سنت ناپسند مهریه های سنگین است که از سوی *خانواده ها* و نه:*دخترها* به یک پسر تحمیل می شود.
اتفاقاً در این غمنامه و تراژدی دخترها بیشترین لطمه روانی و احساسی را خواهند خورد که شمه ای از آنها اینهاست: نداشتن خواستگار،به عقد همسری که نمی شناسند تنها به بهانه پولدار بودنش درآمدن،دوستی های منجر به رابطه جنسی و آزار روحی و کتک از طرف خانواده ها برای به همسری پذیرفتن پسران پول دار.
>>> برداشت دلخواه و نادرست از سخن گرفتن نتیجه ای اشتباه از حرفهای دوستان و خیال پردازی درباره انگ زدن به دختران و از آن سو اتهام زدن به برخی که نظراتشان را در این گفتار می گویند و دفاع بلا دلیل از هم جنسان.
3_*اینقدر هم مملکت را به ریشخند و استهزا نگیرید. هرچه باشد اینجا وقتی کسی در گوشه ای دست کمک دراز می کند یکی دستش را می گیرد اما در خارج چه. اکثر ایرانیانی که آواره خارج شده اند جز خفت و خواری کار دیگری گیرشان نیامده. پس اینقدر خارج خارج نکنید.*
>>>عدم فهم سخن برخی درباره اوضاع سخت مالی جوانان در آستانه ازدواج و تحریف و برگرداندن عمدی نسبت به بیان واقعیات اقتصادی که همه با گوشت و پوست با آن مأنوسند،به:استهزای کل کشور و تمسخر میهن مادری.
بیان مثالی کاملاً باژگونه درباره مردم دیگر کشورها و چگونگی امداد به درماندگان توسط آنها که باید گفت:برعکس کشورهایی که مدّ نظر هستند،سازمانهایی برای کمک به این افراد دارند و نیز چشم بستن بر عدم کمک خود ما به هم و بی رحمی که در جامعه خودی در جزیان است و بی تفاوتی مردم نسبت به هم.
افزون بر آن بیان مطالب درباره دیگر کشورها بدون مشاهده عینی و دلیل علمی که بر پایه آماری باشد که اکثریت آن کشورها چنین وضعی دارند و سخن گفتن بر اساس شنیده ها و بدبینی دیکته شده و جای گرفته در ذهن که واقعیت ندارد.
عقیده کاملاً و صددرصد اشتباه درباره ایرانیان مهاجر و نمایش تصویری سراسر اشتباه و واژگون از شرایط آنها؛بنا بر آمار ایرانیان در آمریکا از باسواد ترین اقلیتهای قومی بوده و بیشترشان استادان دانشگاه و دارای پیشه های سطح بالا هستند؛در امارات متأسفانه بسیاری از ایرانیان متمول و سرمایه گذار هستند که سرمایه ای معدل پانصد میلیارد دلار را در آنجا سرمایه گذاری نموده اند و شرکتهاب بی شماری در آنجا دارند.
سطح معیشت،نوع شغل در میان ایرانیان مقیم اروپا،ژاپن،استرالیا و کانادا بسیار عالی و در سطح بالایی است.بیش از 90% دانش آموزان المپیادی در خارج زندگی و تحصیل می کنند.
پس تصویر ذهنی شما:آتنا خانم ارجمند،کاملاً برعکس واقغیت است.البته من هم به آن هم میهنان خارج نشین خرده می گیرم که چرا سرمایه های علمی و مادی خود را در کشوری به جز ایران عزیز که پشتوانه هزاران سال تاریخ دارد و خون هزاران شهید ریشه هایش را نیرومند کرده است،خرج می کنند و در اندیشه هم زبانان خود نیستند؛اما . . .اما واقعیت را نباید وارونه جلوه دارد.
نتیجه کلی:سخن از روی احساسات و برانگیختگی و شتابزدگی تنها برای دادن پاسخ
در مجموع اینگونه بیان دروغ ها و اخساساتی شدن و بی دلیل و شتابزده سخن گفتن ناشی از مشکلی درونی و البته ناخودآگاه است که به شکل چنین حرفهایی بیان می شوند.به دید بنده،سرکار کمبودی دارید و رنجی که بسیار هم مرتبط با همین صحبت هاست و همان مسبب این سخن گفتن است که در پایانش به بی ادبی و ایراد تهمت بی عفتی و اشاعه فساد به این جانب منتهی شده است.
بنده بنا بر منشی که دارم از شما گذشت می کنم و بی ادبی تان را می بخشایم،زیرا که از شما بزرگترم و باید هم این کار را انجام می دادم . . . اما آتنا خانم:بنده دقیقاً می دانم که حقوق یک کارگر چقدر است:زیرا به بهترین کارگرهایم ماهی 300 هزار توان می دهم و در جاهای دیگر هم همین طور است و من اطلاع کاملی دارم.
نمی دانم در کدامین شهر ساکنید،اما بهای یک آپارتمان در نقطه خوب شهرهای بزرگ و متوسط میان متری یک میلیون تا دوازده میلیون تومان در نوسان است و اگر حداقل متراژش را که برای نقاط خوب شهرها عادّی باشد،75 متر در نظر بگیریم،پس می کند به عبارت:75 میلیون تومان؛اکنون همسر جادوگر شما چگونه باید 250 ماه حقوقش را صرف خرید خانه تان کرده باشد!!!!!!شما و او نیاز به غذا دارید و لباس!!نمی شود جانم،نمی شود.
پس:یا باز جوگیر شده اید یا همسرتانن از طایفه جادوگران است یا مایه دار هستید و ما را سرکار گذارده اید.به هر حال امیدوارم شما،همسر و فرزند دلبندتان همواره خوب،خوش و تندرست باشید.
گردآفرید عزیز
من فکر نمی کنم اینقدرا هم سخت باشه
اگه بخوای زندگی رو سخت بگیری بهت سخت میگذره
من همه اینهایی رو که گفتی قبول دارم ولی میشه یه کم قناعت کرد بالاخره ما هم خدایی داریم که هوای بنده هاشو داره
همین مجردی اضطراب مخصوص به خودشو داره که البته با یک ازدواج کاملا" مناسب به آرامش تبدیل میشه
الینا خانم؛فرمایش سرکار را بر دو دیده منت دارم و آن را درست می دانم و خود نیز سخنی از عدم ازدواج یا مهاجرت به کشور بیگانه بجای ازدواج و زندگی طبیعی،به میان نیاورده ام؛اما من هدفی دارم از بیاناتم . . . . .
آقای گردآفرید شما عادت دارید که با سخنان قلمبه و سلنبه بحث را به بیراه بکشانید و حرف دیگران را اشتباه جلوه دهید. از کجا معلوم آماری که شما از ایرانیان خارج از کشور دادید درست است. لطفاً با منبع موثق صحبت کنید. شاید هم شما خودتان خبرگزاری هستید و ما نمی دانستیم. بعد هم شما مدرک روانشناسیتان را از کجا گرفته اید که اینقدر راحت به دیگران انگ کمبود داشتن می زنید. من خدا را شکر آرزوی هیچ چیز به دلم نمانده.
مطلب دیگر اینکه وقتی زن و شوهر هردو با هم ماهی 340000 هزار تومان دربیاورند به عبارتی می شود 680000 هزار تومان، ماهی 570000 هزار تومان که قسط آپارتمان را از آن کنار بگذاری ، می ماند به عبارتی 110000 هزار تومان. حالا این مقدار را هرچه هم در ماه بخوری باز هم برای عشق و حال در کنار خانواده پول داری. قابل توجه شما که اپارتمان 80 متری ما 40000000 آب خورده که مقداری را با فروش طلاها و مقداری پس انداز پول آن را جور کرده ایم و از کسی هم قرض نکرده ایم. حالا می بینید که حسابداری شما چندان هم خوب نیست.
آتنا خانم،بنده درصدد جسارت یا مجادله با شما نیستم و تنها آرایم را بیان نمودم.درباره منزلتان اگر هم سخن شما درست باشد،پس آن حرف که در مناطق مرفه شهر است نادرست است که خانه 80 متری با این قیمتها محال است بتوان یافت.
آمار سطح اجتماعی و معیشت ایرانیان در خارج خودتان هم می دانید که ئرست است و اگر خواستید من آن را خواهم آورد.
برداشت من از انگیزه ای که در پشت سخنان شماست البته دانستن روانشناسی لازم دارد،اما بسیاری شروط دیگر را هم می خواهد که من با بهره از همه آنها به سادگی آن را دریافتم و داشتن کمبود اصلاً چیز بدی نیست،من و شما و همه کبودهایی داریم.
در ضمن از شما گله دارم که در شکل اطلاق خبرگزاری بودن و پرسش محل اخذ مدرک روانشناسی،متلک پرانی می کنید..
سلام هنر مند عزیز
منم با حرفهای شما کاملا موافقم من هم همین را می خواهم بگویم که در این زمانه بیشتر به مادیات اهمیت میدن
جوانان در مورد ازدواج بر روی خیلی مسایل پیش پا افتاده از قبیل زیبایی و تمایلات جنسی و مادیات و ... تاکید دارن و بسیاری از مشکلات درست زمانی اتفاق می افتد که قدم به زندگی مشترک میگذارن و می بینن بلللللللللههههههه بله واقعا زندگی مشترک اون همه حرفهای عاشقونه نیست و واقعا هم نیست
سلام
اولا از sara_star عزیز که به خاطر سخنان بی نقصش حرف دل من را هم زدند ممنون از بقیه بچه ها هم ممنون
به نظر من یه طورایی همه بچه ها راست و درست میگن هم خانم ها و هم اقایان چرا ؟چون دختر ها با دید خودشون و پسر ها هم با دید خودشون به مقوله ازدواج و کلا زندگی نگاه میکن پس نباید به همدیگه خرده بگیریم که شما غلط میگی و درست میگی
ولی خدا وکیلی چه پسر و چه دختر اگر به زندگی اونجور که شما میگید نگاه میکردن و زاویه دیدشون قناعت بود و فقط یه زندگی به اندازه در امدشون و نه بیشتر می خواستن الان اینهمه طلاق زیاد بود وازدواج کم
پس حرف ما پسر ها اینه که ما بدمون نمی یاد ازدواج کنیم ولی وقتی شرایط اجتماع و اطرافیانمون از قبیل همسایه اشنا دوست دادگاه ها تلویزیون و.... میبینیم قبول کنید شرایط رو سخت می بینیم وقتی برای خرید عروسی مادر یا خواهر عروس یک سرویس 2000000 میلیونی می خواد یا حلقه ازدواج حتما باید الماس داشته باشه که مثلا دختر خاله اش که تازه عروسی کرده جلو دختره کم بیاره و..... نباید توقع داشت که پسر ها فورا پا پیش بگذارن
در ضمن نه من طرف پسر ها رو میگیرم نه دخترا رو فقط هر چی بود مثال بود