مشکلات حاد درباره بدبینی به شوهرم

سلام عزیزم، چیزهایی که نوشته بودی رو خوندم و همینطور چیزای دیگه که دوستان دیگه گفته بودن، منم فکر میکنم ما اعتماد به نفسمون پایین اومده،منم نمیتونم مشکلمو حل کنم تازه دیشب هم وقتی اتفاقی عکس کلی دخترای اجق وجقو که برای تست بازیگری پیش شوهرم اومدن و اون ازشون عکس گرفته بود رو دیدم از کوره در رفتم و کلی گریه کردم خوش به حال تو که از این مشکلا نداری منم دیگه داره باورم میشه که دارم دچاره بدبینی و حسادت میشم من درسته که وقتی ازدواج میکردم میدونستم شغل همسرم چیه اما اصلا نمیدونستم حسادت میکنم و به این نقطه از بدبینی میرسم و ما قرار بود سر خیلی از کارا باهم باشیم اما نشد و یه چیزه دیگه که متوجه شدم اینه که من از وقتی ازدواج کردم مصرف داروهای ضد بارداری هم تو ضعیف شدن روحیه ام بی تاثیر نبوده و تا حد زیادی منو توهمی کرده،شاید منم برم پیش مشاور چون دارم افسردگی میگیرم،میترسم همسرمو از خودم سرد و ناامید کنم گاهی دلم براش میسوزه اما نمیتونم خودمو کنترل کنم ،اینارو گفتم که بدونی این فقط مشکل تو نیست این چیزایی که دوستان میگن نباید تو رو از خودت نا امید کنه مطمئنن برای آدمهایی مثل ما راهی برای نجات وجود داره ،به امید روزی که مشکلمون حل شه:72:

سلام سیما جان
ممنون از همدردیت
راستش دیگه نمی خواستم بیام اینجا و بنویسم چون راه حل عملی که کسی نمی گه و اکثرا هم تو سرم زدن و بیشتر وقتی میام اینجا اعتماد به نفسم میاد پایین. حتی میگن روانی ای!!! پیش مشاورم من که فعلا نمی تونم برم . امیدوارم مشکلات همه حل بشه. من 10 روزی هست که چیزی در مورد این قضیه دیگه به همسرم نگفتم ولی چون ناراحتم اون می فهمه با اینکه خیلی کارا می کنم خوشحالش کنم. ولی انگار از دستم ناراحته زیاد محل نمی ذاره. اگه بخواد بره بیرون و فقط بپرسم کی میای ناراحت میشه و دیگه باهام حرف نمی زنه. خوب اینا خودش بی اعتمادی میاره دیگه. من فقط دارم خودمو می کشم. بازم مرسی از دلداریت.

فرشته خانوم،
angel هستی یا angle ?

آخه شما نتونستید دلیل قانع کننده ای برای شکتون بیارید. یک دفعه بی دلیل یه شک افتاده به دلتون و دارید زندگی خودتون و شوهرتون را خراب می کنید.

اگر چیزی نباشه همین غر زدن ها و شک کردن ها و اذیت کردنهای شما باعث می شه که کم کم شوهرتون ازتون دور بشه.

دوستان دارن سعی می کنند شما را قانع کنند که این رفتارهای شک و کنترل را کمتر کنید تا آرامش به زندگیتون برگرده.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sanazi_o

سلام ANGLE جان امیدوارم خوب باشی و مشکلاتت حل شده باشه. من سانازم تازه عضو این سایت شدم من هم مشکلی دقیقا شبیه به شما دارم یعنی میتونم بگم دقیقا مشکل شماست. خواستم ببینم چیکار کردی مشکلت حل شده؟ اگه راه چاره ای داری به منم پیشنهاد بدی شاید کمکی باشه واسم. ممنون میشم ازت. انشاله که موفق باشی.

---

با سلام،

لطفاً قبل از ارسال پست در تاپیکها دقت کنید که تاپیک قدیمی تر از 2 هفته نباشد.

برای مطرح کردن مشکل خود، لطفاً یک تاپیک جدید بزنید تا به شما کمک کنیم.
می توانید از این لینک استفاده کنید: کلیک کنید

با تشکر از توجه شما.