RE: آزموده را آزمودن خطاست...واسه همه دخترایی که قصد ازدواج با ی مرد مطلقه رو دارند
آره قربونت برم من اصلا شک دارم این شب نم ،خانوم باشه!
بزار تخلیه ی روانی بشه...به هر حال من انتظار ندارم همه تاییدم کنند ...شاید گاهی یک تلنگر هم لازم باشه که آدم بفهمه همه دور و برت نیستند که بهت همدردی بدن یا روی گوشه ای از دردهات مرهم بزارن بلکه می آن تا اگر بشه با نیش و طعنه ای اون ذره خوشی که از زندگی واست باقی مونده رو هم خراب کنند...وشاید اینجوری لذت بیشتری می برن تا وقتی به کسی همدردی میدن...مهم اونایی هستند که دوستمون دارند وگرنه چه بسیار آدمهایی که مارو دوست ندارن...:46:خیلی دوست دارممممممممممم فائزه جون:43:
RE: آزموده را آزمودن خطاست...واسه همه دخترایی که قصد ازدواج با ی مرد مطلقه رو دارند
سلام
من عضو جدیدم
با خوندن زندگی شما یه بار دیگه به این ایمان پیدا کردم که
یعضی از ادما واقعا تا اخر عمر شاید توان و روحیه زندگی مشترک رو پیدا نمی کنند..همیشه در پوچی و بی خبری جلو می رند و ظلم میکنند.حقو می گیرند..لحظه ای بعد این حقو به عنوان حقی که از اونا گرفته شده می دونند و..
شوهر شما مصداق همین ایمانه که من دارم
...................
یادتون باشه اون در حق شما جفا کرده ..چرا شما ناراحت و غمگین هستید..نه ظلمی کردی و نه حقی رو نا حق..نه دلی شکستی....
((((((ادمیزاد اینجوره ..تا زمانی که جونان و سرحاله.هیچ دردی نداره و وخوشحال و سرمست از بزرگواری که خدا در حقش کرده ..هر کاری می تونه می کنه..حرفش اینه ...هر چی که هستم حقم بوده ..خودم کردم...من هستم که حقو می گم..چه اهمیتی داره دیگران درد بکشن ..من که خوشحالم.......ولی وای به حال روزی که پیری..ناتوانی.درد..تنهایی.و.. ...سراغ همین ادمیزاد بیاد... اونوقته که دستها می ره بالا و خدا رو صدا می زنه و طلب بخشش...زهی خیال باطل)))
اره
شوهر شما می رسه به این روزگار..خیلی زود
افسوس وپشیمانی.طلب بخشش از شما
چیزیه که نصیب شوهر شما میشه در اینده نزدیک
مگه می شه مخلوقی ظلم کنه وتقاصشو پس نده..امکان نداره.....که اگه اینجور نبود ...پس خدایی وجود نداره
...............
و در اخر
حمایت مالی و روحی زن....سیراب کردن هر جیزی که زن به ان نیاز داره و باعث خوشحالی و ارامش قلب زن می شه.یه طرف ترازوی عدالت خداونده و تمکین زن و........ طرف دیگه ترازوی عدالت خداوند...خود بین و کس بین(دوستی که بی انصافی کردی
RE: آزموده را آزمودن خطاست...واسه همه دخترایی که قصد ازدواج با ی مرد مطلقه رو دارند
تنها ترین تنها واقعا ممنون از دلداریت...خیلی آرومم کرد حرفات...تازه دیروز 3 تا حکم خواست تمکین ی جا واسم اومده در خونه! انگار نه انگار این در صورتیه که زن خونه رو ترک کنه نه مرد بیرونش کنه...توش نوشته این خودش رفته و هرچی رفتم دنبالش بر نگشته...و من هیچ آزاری بش نرسوندم! نمی دونم اگه آزاری نبود دو تا زن ایشون 1 سال نشده به فکر طلاق می افتادن؟ بچه ها باز یکی شوهرشو دوست داره می خواد بهش دوباره فرصت بده اما من اصلا دوسش ندارم ...اصلا ...یعنی اون روزی که این مهر طلاق بخوره تو شناستامم زیباترین روز زندگیم می شه....
RE: آزموده را آزمودن خطاست...واسه همه دخترایی که قصد ازدواج با ی مرد مطلقه رو دارند
دوست عزیز شبنم خانم
...
در مورد من دوست عزیز ...من قرار نیست رویه ای که فرد دیگه ای در یک شرایط متفاوت در زندگیش پیاده کرده رو در زندگی خودم پیاده کنم.من از زمانی که اسم همسرم در شناسنامه ی من وارد شد تا به این لحظه با وجود تمام آزارهایی که از جانب همسرم دیدم و شبهایی که سخت به صبح رسید اما لحظه ای نخواستم مثل اون آدمی غیر متعهد و هوسباز باشم ...به تعهد و تاهلم پایبندم نه به خاطر علاقه چون همسرم دیگه در قلب و زندگی من جایی نداره بلکه به خاطر اینکه من خودم رو با اون مقایسه نمی کنم و این رو امتحانی از جانب خداوند می دونم که پایبندی به اصولم رو محک می زنه و معتقدم صبر و خویشتن داری ما در زندگی بی جواب نخواهد موند...و اگر من از همسرم گله می کنم قرار نیست مثل اون رفتار کنم...سعی می کنم در این مدت که تا طلاقم بلانکلیفم اشتباهات خودم رو هم در این رابطه و انتخابم مرور کنم و انسانهای قوی اول تکلیف خودشونو با یک رابطه مشخص می کنند و بعد وارد رابطه ای جدید می شن ونه برای فرار از اون به رابطه های دیگه تن بدن.
RE: آزموده را آزمودن خطاست...واسه همه دخترایی که قصد ازدواج با ی مرد مطلقه رو دارند
[align=justify]سخن قرآن به انسان درمورد ازدواج چیه!؟
انسان بی قید و بندی که لباس اسلام میپوشه و در نقش آدم مقدس خودشو عرضه میکنه درحالیکه هیچکدوم از حدود اسلام را برای خودش قائل نیست! مرد متاهلی که با دختران توخیابون روابط خائنانه برقرار میکنه دختربازی میکنه چطور یه همسر پاکیزه رو حق خودش میدونه؟ کسیکه اصول اولیه انسانی رو در مورد همسرش رعایت نمیکنه چطور از حق حرف میزنه؟ دین یعنی اخلاق، کسی که به اصول اولیه اخلاقیش هم بعنوان یه انسان و هم بعنوان یه مرد پایبند نیست حق اینکه برای دیگران نسخه اخلاقی تجویز کنه نداره!
زنان پليد براى مردان پليدندومردان پليد براى زنان پليدوزنان پاك براى مردان پاكندومردان پاك براى زنان پاك.(۲۶/نور)
و برشما حلال است ازدواج با زنان پاكدامن از مسلمان و زنان پاكدامن از كسانى كه پيش از شما كتاب آسمانى به آنان داده شده به شرط آنكه مهرهايشان را به ايشان بدهيد درحالیكه خود پاكدامن باشيد نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانى دوست خود بگيريد و هر كس در ايمان خود شك كند قطعا عملش تباه شده و در آخرت از زيانكاران است.(۵/مائده)
نص صریح قرآن به کسانیکه فکر میکنن حجاب فقط مخصوص خانوماست
به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند كه اين براى آنان پاكيزه تر است زيرا خدا به آنچه میكنند آگاه است. (۳۰/نور)
دو تا جریان داریم که هردوشون دربرابر قوانین اسلام مخرب عمل میکنن! یکی متحجرین یا همون قشریون و یکی هم روشنفکرها هردوشون منکر جاودانگی و نسخ ناپذیری قوانین اجتماعی اسلام میشن منتها هرکدوم به روش خودشون. هردوی اینها فکرمیکنن اسلام یه منزل تاریخی بر سر راه بشر بوده. قشریون میگن باید تو این منزل موند و تکون نخورد! روشنفکرا هم میگن اسلام یه منزل تاریخی بود که ازش رد شدیم بیا بیرون دیگه برنگرد سمتش!
درحالیکه جواب این دو دسته یه چیز و اونم اینکه اسلام یه منزل تاریخی نبوده و نیست، اسلام یه منزله بین راه نیست بلکه اسلام خود ِ اون راهه! و لذا به خاطر همین میگن مذهب چون مذهب یعنی راه ِ رفتن...
و پیامبر این آینده رو پیش بینی کرده بود که گفت: اسلام درآغاز غریب بود و دوباره غریب خواهد شد و آنرا چون پوستین وارونه میپوشند تا ترسناک بنظر بیاید و کسی سراغ آن نرود!
قشریون و متحجرین مشکلات عینی مردمو نمیبینن، حقوق پامال شده مردمو نمیفهمن و نسبت بهش حساس نیستن و دنبال پاسخی هم براش نیستن. چون اسلام رو فقط محدود کردن به بخشی از احکام عبادی که بعضا اونم از سر اجبار و تکلیف یا اضطرار در مورادی انجام میدن! و فقط ظواهر اخلاقی رو میبینن! کسیکه درکنار ظلم بایسته و حرفی نزنه نه مسلمون واقعیه! نه مسیحی واقیعیه و نه...خاناوده ایی که ظلم فرزندشو میبینه و چیزی نمیگه ایمانش به پشیزی نمی ارزه! پول زیاد و قدرت انسان رو فاسد نمیکنه اما اگه ابله به قدرت برسه اونو به فساد میکشونه!...بعضیا فکرمیکنن چون پول دارن، هرعیبی هم داشته باشن حق دارن زندگی دیگرانو خراب کنن، چون فکرمیکنن همه عاشق پولشونن و چون پول هست دیگه حق هر کاری دارن! گناه خانواده هایی که فرزندان اینچنینی تربیت میکنن کمتر از بقیه نیست!
تو زندگی مشترک باید احترام، اخلاق و محبت وجود داشته باشه، با قانون نمیشه زندگی رو حفظ کرد. زندگی که توش اخلاق نباشه، وقتی اصول اولیه انسانی در مرد یا زن وجود نداشته باشه به زور یه سری حقوق نمیشه زندگی رو نگه داشت.
هرجا قدرتی هست(هرنوع قدرتی) باید از نسبت بین حق و قدرت پرسید. وقتیکه از رابطه حق و قدرت صحبت میشه حق رو باید به هر دو معناش مراعات کرد. حق دوتا معنا داره یکی حق تو حوزه نظری و به معنای حقیقت که در برابر باطل قرار میگیره و یکی حق تو حوزه عملی به معنای حقوق. قدرتی که قرآن به مرد و زن داده هم باید موضع نظریش معلوم باشه و هم موضع عملیش. در حوزه نظر باید از حقانیت قدرت یعنی نسبت قدرت با حقیقت و با حق و باطل صحبت کرد و در حوزه عمل و رفتار باید از مشروعیت قدرت سوال بشه. کجای قرآن گفته شده که به مرد قدرت دادیم تا هر رفتار غیرانسانی و غیراخلاقی هر ظلمی که دلش خواست برسر زن اعمل کنه!!!؟؟؟ خدا حق رو به قدرت نداده، بلکه قدرت رو به حق داده. قدرتی که خدا ازش یاد میکنه قدرتیه که اولا در خدمت حقیقته ثانیا در خدمت حقوق عملیه.
کسیکه از قدرت صحبت میکنه و اصالتا نه دغدغه حقیقت رو داره نه دغدغه حقوق و به تنها چیزیکه فکر میکنه منفعته نه حقیقت و حق رو از سر اضطرار بهش معتقده بصورت اصالت به نفع و اصالت به سود نه اصالت به حقیقت و حقوق! خدا چنین قدرتی به هیچ انسانی نداده نه به مرد و نه به زن!
کسیکه ریشه حقیقت و حقوق رو برمیگردونه به منافع (و صرفا منافع خودش نه هیچکس دیگه) درحالیکه باید به عکس باشه! یعنی این منافع انسانه که باید بر اساس حقیقت و حقوق تعریف بشه! این به هیچ وجه اون عدالتی نیست که خدا انسانو بهش سفارش کرده! هرجا قدرت هست به همون میزان مسئولیت وتکلیف وجود داره. قدرت غیرمسئول و غیرمکلف نداریم کسیکه تعریفی از حقیقت نداره حق نداره به قدرتش تکیه کنه و ازش استفاده کنه!
اگر مرد قدرت بدنی یا اقتصادی بیشتری داره یا تو حوزه حقوقی اختیاراتی بهش داده شده، این قدرتش باید وسیله ای باشه درخدمت خانوادش و درجهت رشد خودش و زندگیش نه اینکه در خدمت سلطه به زن بکاربگیره! اینا خیلی با هم فرق داره، زن و مرد به هیچ وجه حق ندارن از تفاوت های حقیقی یا حقوقیشون برعلیه هم استفاده کنن!
از همه اینها که بگذریم این آقا ازابتدا با حقیقت جلو نیومده! دروغ گفته عقد بوده درحالیکه یک سال زندگی مشترک داشته، حتی در مورد اعتقاداتش هم دروغ گفته، درواقع خانومو فریب داده!
این آقا چندین دروغ و تظاهر قبل از عقد داشته درحالیکه اگه یکی از طرفین ازدواج یا یه شخص ثالث (مثلا خانواده) اقدام به تدلیس(فریب در ازدواج) کنن و بعدازعقد مشخص بشه طرف مقابل حق فسخ عقد را داره.
دینی که این آقا و خانواده ش فقط جانمازشو آب میکشن، پیامبرش گفت: خدا منو مبعوث کرد اما نه بهانه گیر و اشکال تراش، من نیومدم برای گیر دادن به بشریت بلکه اومدم تا آموزگار و تعلیم بخش و آسان کننده زندگی باشم نه اینکه زنجیر به گردن شما بندازم!
همین پیامبربودکه وقتی اسرای جنگ بدر را میاوردن و یه عده میخواستن انتقام شکنجه های اینارو بگیرن با اونا بدرفتاری میکردن پیامبرگفت با این اسرا بدرفتاری نکنید! گفتن آخه اینا هم با ما همین کارو میکردن! پیامبر گفت اونا معلم ما نیستن! شما باید درست با اسیر رفتار کنید! همین پیامبر بود که گفت هر اسیری که به ده مسلمان خوندن و نوشتن یاد بده آزاده! دینی که پیامبرش با اسرای جنگیش اینطور رفتار میکنه چطور ممکنه با زن اینقدر زشت برخورد کنه!؟
دینی که پیامبرش گفت خدا اگه بخواد کسی رو به خودش نزدیکتر کنه قدرت تعمق بیشتر و تفکر قویتر میده نه فقط عبادت! پیامبری که هرجا مجلس عبادت و درکنارش مجلس بحث و گفتگو درباره مسائل عرفانی بود میگفت این دو کار هردوشون خوبه اما به جمع اون کسانی میرفت که درحال گفتگو بودن و میگفت کار اینها بیشتر قابل تقدیر و احترامه!
همین دین میگه زن حقوق اقتصادی داره یعنی میتونه توی جامعه فعالیت اقتصادی داشته باشه اما تکلیف اقتصادی نداره! یعنی مرد وظیفه شه خرج زنشو بده بدون هیچ منتی...
دینی که پیامبرش گفت: إِيَّاكُمْ وَالْغُلُوَّ فِي الدِّينِ بپرهیزید از افراطی گری در امر دین! یعنی اسلام این آقا از پیامبر ما مقدس تره!؟ اسلامش ناب تره!؟
کجای اسلام گفته که مرد باید زنشو توی خونه زندانی کنه وحق هیچگونه عملی بهش نده حتی فکرکردن!؟؟ ... مگه پیامبر همین دین نبود که زنش خدیجه بزرگترین تاجر عرب بود. کجا زنشو از کار و زندگی اجتماعیش منع کرد!؟
کارهای این آقا و امثالهم یعنی کاریکاتوری کردن اسلام! کاریکاتورم فرقش با واقعیت این نیست که کاریکاتور دروغه، کاریکاتور واقعیته برای همینم کاریکاتور هرکسی رو بکشن میفهمیم کیه، منتها در ابعاد و اندازه ها دروغ میگه! به خاطر همینه که مضحک میشه!
و پیش بینی پیامبر برای این روزها این بود که گفت: دورانی خواهد رسید که حفظ دین مثل نگه داشتن آتش در کف دست مشکل خواهد شد! شعوری عمیق میخواد طوریکه آدمای سطحی و قشری نمیتونن دینشونو حفظ کنن!
نمیدونم کی قراره آدم بشیم!؟ حداقل هزار سال اسلام عرضه شده، پس کی قراره ما مسملون واقعی بشیم!؟ کی قراره محدود به دنیای غریزه نباشیم؟ بشر توی علم و تکنولوژی به سرعت پیشرفت کرده اما توی غریزه هیچ پیشرفتی نداشته و هنوز مثل جامعه قبیله ای عرب هزار و چهارصد سال قبل حریص و بی اخلاقه!!! نمیدونم چرا تو رگهای اسلام ما خون تازه جریان نداره![/align]
RE: آزموده را آزمودن خطاست...واسه همه دخترایی که قصد ازدواج با ی مرد مطلقه رو دارند
pkعزیز بسیار زیبا نوشته بودین و واقعا ممنون ...چه می شه کرد زندگی همیشه بر وفق مراد نیست...
خیلی از دوستام می گفتند مریم برگرد و اونقدر آزارش بده تا طلاقت بده،راحت نیا از زندگیش بیرون
اما می دونی من هیج وقت دنبال آزار کسی نیستم ...فقط دنبال اینم که آزار نبینم و این برام کافیه...توی مرامم نیست که آزار بدم...فایده ای هم نداره...بهای انتخاب اشتباهم رو می دم و این ی قانونه که دیر یا زود باید تاوان اشتباهات خودمونو بدیم...
می دونی دوست من وقتی خداوند بدبختی به کسی می ده یعنی اینکه یکی مثل شوهر من ی شانس دوباره داشت که مثل آدم زندگی کنه اما اون شانسو هم از دست داد...همه چی داشت اما قدر هیچیو نداشت...من برای اولین بار توی آغوش مردی رفتم و برای اولین بار تجریه ای رو داشتم که اون برای صدمین و هزارمین بار داشت ...شاید اون چیزهایی که واسه من خاطره بود واسه اون ی عادت مثل غذا خوردن بود...اما بازم عیب نداره...نباید ناشکر بود...که هر بدبختی انسان می کشه از همین ناشکریه...باز می گم خدایا شکرت...شاید من فقط ظاهرم مدرن شده و ذهنیات و اصول و افکارم نخ نما شده...شاید وفا داری به شوهر و از صبح تا شب تو خونه به انتظار اون نشستن ...غذا پختن و جارو زدن و برق انداختن خونه ...شاید اینا جذابیت منو گرفت...شاید اینبار که تصمیم گرفتم چشمام جز ی مرد کس دیگه ای رو نبینه آویزون و وابسته به چشمش ااومدم...شاید فقط واسه من بود که ازدواج پایان همه ی این شاخه به اون شاخه پریدنا بود و شوهرم آخرین گزینه...اما واسه اون هنوز زندگی مثل قبل جریان داشت...اما بازم می شد با دقت بیشتر چنین انتخاب اشتباهی نمی کردم...
تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی،ورنه هر فتنه که بینی همه از خود بینی
اما...گذشته ها گذشته...دیگه فکر و افسوس و ...فایده ای نداره...حتی نمی خوام اغراق کنم که خیلی حالم خوبه...چون بعضس روزا حس و حال هیج کاریو ندارم و بعضی روزا خوب خوب...همه چی تموم شده
حالا دلم هوای ی فنجون قهوه ی داغ کرده :82: وقتی کنار پنجره نشستی و باد خنک پائیزی می زنه تو صورتت...و باز مریم هست...زیبایی هست...جوونی هست ...ی خونواده ی خوب هست... و ی خونه که توش همه از برگشت من خوشحالن و باز مثل قبل مادرم ظهرها از من می پرسه که چی دوست داری بپزم...
خدایا صد هزار مرتبه شکرت...:323:
RE: آزموده را آزمودن خطاست...واسه همه دخترایی که قصد ازدواج با ی مرد مطلقه رو دارند
چند روز پیش با شوهرم پیش روانپزشک پزشکی قانونی بودیم...قاضی دادگاه تمکین فرستادش تا سلامت روانش بررسی بشه...پیش دکتر گفت طلاقش نمی دم چون این خانوم زندگی من و خانوادم رو خراب کرده،...روحی...روانی...دکتر هم گفت خوب پس می خوای طلاقش بدی اما واسه انتقام نمی خوای طلاق بدی...دوباره همون داستانای قدیمی که خودشو تبرئه کنه که این خانوم واسه پول ما اومده و ...دکتر بش گفت فکر می کنی کجای کارت ایراد داشته که 2 تا زندگی ناموفق داشتی؟...با کلی من و من گفت من خودمو زیاد قاطی حرفای خاله زنکی کردم ...نباید می کردم! خلاصه تو سالن انتظار کلی به خودش پیچید تا آخر برگشت طرفمو گفت این حرفارو از گوشت بکن بیرون که درد من این پولس یا اگه ببخشی طلاقت می دم ...ی 70-80 سال دیگه طلاقت می دم تا موهات سفید شه! بعد می خنده واسه ی خودش! بعد می گه دفعه آخرتم باشه می گی ماشین 100 ملیونی سوار می شه پس مهرمو بده ...مگه از جیب بابای تو پولشو دادم به خودم ربط داره...و دوباره خندید...منم با ی نیشخند گفتم : دیگه هیچ چیز تو به من مربوط نیست...بعد هم فرم ها رو پر کردیم و با سرعت بدون خداحافظی و ... از ساختمون خارج شدم...
از کنارش بودن فرار می کنم...دیگه هیچ چیز مثل سابق نیست...حس نفرت عجیبی بهش دارم ...دوست ندارم ببینمش یا حرفاشو بشنوم چون قصه های تکراریش نشون می ده هنوز هم توی جهل خودش دست و پا می زنه...هر دومون آدمای باهوشی هستیم و می فهمیم که این زندگی دیگه زندگی بشو نیست و ما باید جدا بشیم و به نظرم اگه عاقل بود توافقی می اومد جلو و طلاقم می داد چون خودش باید بفهمه که اگه 10 سال هم طلاقمون طول بکشه حتی از 1 سکه حق و حقوقم نمی گذرم!
4 ماهه جدا از هم هستیم و من مطمئنم درد اون من یا زندگی از دست رفتش نیست چون خودش این راهو انتخاب کرده...و تا آخرش باید بره...دکتر گفت بنویسم برید مرکز مشاوره ؟فکر می کنید درست نمی شه؟ گفنم من به این آقا علاقه ای ندارم و هیچ برگشتی در کار نیست...
برام دعا کنید زودتر ار زندگیم بره بیرون ...برام دعا کنید به جایی برسه که با تمام وجودش تاوان خراب کردن زندگی دو تا دخترو بده و برام دعا کنید تا آخر عمرم دیگه به سرم نزنه ازدواج کنم! هرگز
RE: آزموده را آزمودن خطاست...واسه همه دخترایی که قصد ازدواج با ی مرد مطلقه رو دارند
دلم با هر طپش با هر شکستن داره می فهمه
که هر اندازه خوبه عشق همون اندازه بی رحمه
چه راهایی رو رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست
خلاصم کن از عشقایی که گاهی هست و گاهی نیست
RE: آزموده را آزمودن خطاست...واسه همه دخترایی که قصد ازدواج با ی مرد مطلقه رو دارند
سلام بچه هاااااااا.....انگار به کل منو فراموش کردید ها....کسی اسفندی چیزی واسه من تو این تالار دود نمی کنه؟؟؟ 4 ماهه عین مرد وایسادم آخ نگفتم خودمو چشم نزنم! امروز موی مادرمو رنگ کردم کوتاهش کردم ی چیزی در حد بنز! زندگی روز به روز داره بهتر می شه! شوهر ما هم که بسکه ما تحویلش نگرفتیم و 4 ماهه باهاش حرف نزدیم خودشو واسه ما لوس می کنه و سعی می کنه سر حرفو باز کنه گرچه زهی خیالللل باطل چون به زباله دانی تاریخ پیوستی مجید جان!
این بی محلی هم معجزه می کنه واسه آقایون!
بچه ها سراغ بگیرید از من...:46:
راستی من عضو کوشا شدم...وایییییییی:104::163:
RE: آزموده را آزمودن خطاست...واسه همه دخترایی که قصد ازدواج با ی مرد مطلقه رو دارند
سلام مریم جان
خوشحالم که به شرایط خوب و نرمال زندگیت بر گشتی
امیدوارم دیگه هیچوقت روزهای گذشته برات پیش نیاد.
ممنون می شم اگه ادرس و شماره تماسی از یک مشاور و وکیل خوب که توی اصفهان
می شناسی اینجا بگی؟ برای دوستی می خوام که در شرفه طلاقه و دنبال راهنما و وکیل مجربی هست.
همیشه شادو سرحال باشی. :43: