خیانت همسر.... نمیتونم با خودم کنار بیام

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ليلا موفق

اين جمله اي كه در ادامه مي نويسم فقط يك سواله كه براي خودم پيش اومده:

چرا وقتي مردها خيانت مي كنند همه به زنها مي گويند ببخش و بگذر و زندگيت را حفظ كن ولي وقتي زن ها خيانت مي كنند اين اتفاق نمي افتد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چه فرقي هست بين زن و مرد در اين مورد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

---

سلام

به نظر من بیشتر به خاطر تربیت و انتظاری که جامعه از افراد داره و این مورد تو کشور ما هم حادتره چون چند همسری برای مردان مجاز است و یه چیز طبیعی حساب میشه و در صورت روابط خارج از ازدواج هم این اشتباه برای مردان کوچکتر در نظر گرفته میشه . باید بگم این حساسیت بیشتر نسبت به زنان فقط مختص کشور ما هم نیست و در کشورهای غربی هم ( برخلاف تصور ما ایرانی ها ) گرچه با خشونت نباشد ولی با محکومیت بیشتری نسبت به مردان همراه است و این دلیلش به نظر من اینه که برای هر مردی تصور اینکه بچه متولد شده از همسرش مال یک فرد دیگری باشه غیر قابل تصوره و بزرگترین تحقیر براش حساب میشه و این حس به صورت تاریخی به مردان آموزش داده شده تا از خانوادشون محافظت کنند . دلیل دیگرش به نظر من به رفتار خود خانم ها بر میگرده چون اینجور موارد رو راحت تر می بخشند و یه نگاهی به آمار قتل ها بندازید چه تعدادی از خانوم ها به خاطر خیانت شوهرشون اینقدر خشمگین شدند که دست به قتل بزنند ولی در مورد مردها از این موارد در ایران و همه کشورها به وفور دیده میشه البته نمی گم همه دست به قتل بزنند ولی لااقل می تونند روی جدایی تاکید کنند ولی حالا به نظر من بیشتر به خاطر عدم تامین مالی و وابستگی به ادامه زندگی با مرد خیانت کار راضی میشن .

سلام علی آقا.
من تجربه ای در این زمینه ندارم تا کمکتون کنم اما از ته دلم برتون دعا کردم که خدا کمکتون کنه و هرچی خیره و باعث سعادتتونه رو براتون پیش بیاره.
به نظر من همون طور که آقا حامد گفتن در کنار مراجعه به مشاور خوب و قابل اطمینان باید مسائل مذهبی رو تو زندگیتون پررنگ کنین.
چون اگه حتی زنی بسیار در رنج باشه و خلا عاطفی داشته باشه و... اما به حق مومن باشه هیچوقت به همسرش خیانت نمیکنه...چون خدارو بالاتر از خودش و نیازش میدونه...
خدا پشت و پناه شما و همسرتون باشه:72:

برادر گرامی علی ایرانی سلام

من هم واسه شرایط پیش آمده متاسفم و کوچکتر از اونم که بتونم راهنمایی خاصی بکنم اما

دوست داشتم صحبت های استاد گرانقدرم دکتر شجاعی در خصوص حریم عشق رو بگم

بهتون..همیشه می گفتن گل عشق مراقبت میخواد و مواظبت... این که فقط محبت کنی

کافی نیست و باید از حریم عشق حراست کرد تا پای بیگانه به این حریم باز نشه و نخواد

گل عشق شما رو بچینه.هرجا خیانتی صورت میگیره حتما یک قصور و کوتاهی ای از جانب طرفین

بوده!!! این قصور حتما کم محبت کردن نیست و آدم باید گاهی با مراقبت از حریم مراقب باشه و

شما با اعتماد بیش از حدتون شاید یادتون رفت که مراقب عشقتون باشید و باید یک سری حریم

ها رو به ایشون متذکر بشید و تقید به یک حریم رو گاهی یاد آور بشید...

علی ایحال همه ما نیازمند تذکریم و امیدوارم شما نیز از حریمتون با تاکید بیشتری محافظت

کنید...

واسه شما و همسرتون آرزوی خوشبختی و موفقیت رو دارم

شما انشان بزرگی هستید...امیدوارم همسرتون این رو درک کنه چون گاهی خیلی زود ، دیر

میشه و فرصت ها از دست میره...

موفق باشید

سلام
به نظر من باید ببینید اگر می توانید کاری کنید که به طور کامل و همیشه او را ببخشید حتما این کار را بکنید ولی اگر حتی ذره ای از بدبینی یا نفرت همراه تان بود مطمئن باشی هر دوی تان را آزارها خواهد داد.
من بعد از عقدم نامه های عاشقانه همسرم را در زمان مجردیش خطاب به دوست پسرش یافتم و خواندم و گذش کردم؛اما چون به طور کامل از ذهنم پاک نشده بود روابط جنسی مان را کاملا آشفته کرد و...
راه دشواری است ولی تردیدی نیست که شما و خدای شما از مشکلات تان بزرگ ترید.

سلام
واقعا بد بود .... واقعا!!! یعنی یک لحظه خودمو گذاشتم جای شما ....

شما خودتون تصمیم می تونید بگیرید! ولی اگر من بودم:

مشکل رو علت یابی می کردم


واقعا متاسفم ... امیدوارم در تجربه های آینده که حتما بهتر از این مورد خواهد بود موفق تر باشید ...

===

خطاب به دوستی که گفتن چرا آقایون که خیانت می کنن همه می گن ببخش، به نظر من هر چیزی حدی داره! اگر مردی هم در این حد بخواد همه چیز رو زیر پا بذاره، ادامه اون زندگی به صلاح نیست
فقط در بعضی موارد که خانم حقوق مجزا نداره و بدون شوهر قادر به ادامه زندگی نیست، مجبوره تحمل کنه! و الا غیر از اون ....

در مورد روابط قبل ازدواج هم به نظر من اگر روی بعد ازدواج تاثیری نداشته باشه، اونقدر مشکل ساز نیست (البته روابطی که به رابطه جنسی ختم نشده باشه!)

سلام دوست عزیز،
واقعا بابت مسئله بوجود اومده از صمیم قلب متاسفم. بعنوان یک مرد بقدری حالم بد شد که نزدیک بود روی کیبورد با لا بیارم.
من نمی دونم چرا همه دنبال ادامه این پیوند که به تار عنکبوت وصل است، هستند؟ مگر باید چه اتفاقی بیفته که از هم بالاخره جدا بشن؟ خدای نکرده باید خود علی آقا با چشمهای خودش شاهد یک خیانت عینی باشه؟
در این مورد طبق چیزی که از رفتار همسر (فعلی) ایشون دیدیم هیچ تضمینی برای تعهد وجود نداره. بعضی از خط قرمز ها قابل برگشت نیستند. خود ایشون میگه که در صورت باخت، چنان کاری از طرف سر می زد. بعلاوه یک بار بخشش برای همچین کار سنگین زیاد هم بوده. با این وجود طرف دوباره به دنبال کثافت کاری رفته. خواهشا توجیه نکنیم که نمیدونم خلائی در زندگی طرف بوده که پر نشده که حالا اینطوری شده. زندگی یعنی تعهد و از خود گذشتن. یعنی قرار گرفتن در اشتراک دو دایره که کاملا بر هم منطبق نیستند. کسی که این اصول رو یاد نداره لیاقت زندگی مشترک رو نداره.
دکتر! این خانم لیاقت شما رو اصلا نداره. مرد باش و کاملا منطقی فکر کن. این تجربه سنگین رو به دوش بگیر. من اصلا اینجا هیج عددی نیستم واصلا اصراری ندارم که طلاق بگیرید. از بقیه راهنمایی بخواه ولی نهایتا خودت تصمیم بگیر. ولی شما خودت فکر کن، ادامه این زندگی یعنی روی مرد بودن، ارزشهای وجودی خود پا گذاشتن خواهد بود. با تمام قدرت برای خوشبختی خودت و بچه هات تلاش کن. همه مردهای خوب ایثار گرند. مثل یک مرد واقعی ایثار کن. ولی برای شخص درست و امور ارزشمند. منطقی فکر کن خوشبختی خودت و بچه هات در چه چیزه. مطمئن باش که خدا بهتر از این برات در نظر داره. البته حتما روی خودت فکر کن. ببین در گذشته شاید کاری کردی که تورو به این روز انداخته. هر کسی خودش بهتر از هر کس دیگه میدونه چیکار کرده که نباید میکرده و چیکار نکرده که باید می کرده. به خدا سعی کن نزدیک تر بشی چون چاره حل همه مشکلات دست اونه. چه بخواهی چه نخواهی.
باز هم میگم اصراری به جدایی نیست. ولی مثل یک مرد فکراتو بکن. منطقی باش و قدرتمند، مثل یک مرد واقعی. تو توان تغییر همه محیط اطراف خودت رو داری، می تونی خودت رو هم عوض کنی ولی عوض کردن یک شخص دیگه که قبح یک زشتی برای اون ریخته شده.... والا چی بگم.
در ضمن نخواستم که منفی باشم. ولی مطمئنم که تو یک مردی و راحت منطق رو می پذیری. شاید حداکثر یک سال عذابت بده...هر چند که من قول میدم بعد از یک ماه از جدایی همه چیز به حالت اول برخواهد گشت.
دوستان! اگر ما در بعضی موارد جدی عمل نکنیم، پس بین ما و یک فرد بی اعتقاد به اصول انسانی (نمی گم مذهبی، همه به کرامات انسانی معتقدیم) چه فرقی هست؟ بین جامعه محجوب ایرانی باید با جوامع دیگر که حتی امروزه در مشاوره هاشون برای بهتر شدن روابط بین زن و مرد توصیه به آوردن یک شریک جنسی دیگر درخانه می کنند، باید باید باید باید باید یک تفاوتی باشه. تا زمانی که از خط قرمز رد نشیم همه چیز قابل اغماظ است و مشاوره معنی داره. ولی بعد از رد شدن...اینجاست که بعضی وقتها داروی تلخ را با شیرینی هر چه تمام تر باید سرکشید و یقین داشت که هر چند الان تلخ است ولی منجر به بهبودی شیرینی در آینده خواهد شد.

با تشکر از مدیر محترم .... اینجا یک محل آزاد هست دیگه؟؟ (این شد 2 بار ها!! یادت باشه)

اگر من بودم با این زندگی کنار نمیومدم و طلاق می گرفتم :160:

با سلام خدمت اعضا محترم
من 46 سالم و 40 سالشه.69 روز پیش متوجه شدم که همسرم با چند نفر رابطه داره و با 2 نفر از آنها رابطه جنسی. الان حدود 2 سال که به این کار مشغول است. وقتی فهمیدم در یک لحظه احساس کردم خاکستر شدم ،خاک شدم ،نابود شدم ،له شدم. در عرض این مدت 8 کیلو وزن از دست دادم. قبافه ام شبیه علامت سوال شده. یک شب سعی کردم با چاقو رگمو بزنم. دلش برام سوخت و منو پیش مشاور برد. منو مقصر می دونه. علی آقا اگر جای من بدبخت بودی چکار می کردی؟ بارها به خودم میگم ای کاش متن اس ام اس هایی رو که گرفته بود نمی خوندم. من زنمو با چه کلماتی صدا می کردم و اون بی همه چیز با چه کلماتی. دردی دارم به بزرگی موجهای سونامی، حر نفسی که فرو میدم ،درده که بیرون می آید. ای کاش می تونستم با کسی حرف یزنم. با آبروی رفتم چه کار کنم.جواب دو تا دخترهامو چی بدم. دختر کوچیکم تاره چند روز پیش رفت کلاس اول.

سلام آقا جلیل گرامی،

از اتفاقی که برای شما افتاده متاسفم.
شما باید برای مطرح کردن مشکل خود در انجمن مربوطه موضوع جدید ایجاد کنید.
لطف کنید از این لینک برای ایجاد موضوع جدید استفاده کنید و مشکل خود رو در آنجا بنویسید تا به شما کمک کنیم: کلیک کنید
در ضمن لطفاً برای تاپیک خود یک عنوان مناسب که هماهنگ با مشکل شما باشد انتخاب کنید. عنوان نباید مبهم یا کلی باشد.

منتطر شما هستیم.

دوست عزیز آقا جلیل
واقعا متاسفم. و برات آرزوی صبر میکنم. نمیگم درکت میکنم چون شرایط شما با من خیلی فرق داره. اما یه لحظه که تصور کردم جای شما بودم کلا به هم ریختم..................

دوستان من ممنون از راهنمایی ها و نظرات شما

فعلا سیاست زندگی رو عوض کردم. الان رابطه مون در ظاهر خوبه. البته در باطن هم بد نیست. تصمیم گرفتم مدتی بهش وقت بدم و کلا همه رفتارهاشو تحت نظر بگیرم. شاید امیدی بود. چون علاقه ای به طلاق ندارم و اکثر افرادی که طلاق گرفتن اوضاع بدتری دارند. ترجیح میدم برای آخرین بار شانسمو امتحان کنم. برام زندگی من دعا کنین. خودمم دارم سعی میکنم.