RE: آیا گناه من اینه که نجیبم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط طره
gh.sana عزیزم چقد تند و تیز جواب دادی و موضوعو بستی، البته من قصد کش دار کردن این تاپیکو ندارم و اگه طولانی شده از دوستان عذرخواهی میکنم.
موضوع رو نبستم عزیزم اما فکر میکنم برای درمان صحیح اول باید بتونیم درد رو درست تشخیص بدیم....به خاطر همین گفتم که مشکل شما چادر و حجاب نیست بلکه رفتار خودت از جمله بدبینی به تمام روابط دختر و پسر ؛ عدم توانایی در ارتباط موثر با جنس مخالف و ...است
در ضمن حرفای شمام قبول دارم و میدونم شاید من هنوز نتونستم نحوه ی ارتباط صحیح و موثر رو با جنس مخالف یاد بگیرم و سعی میکنم توصیه های شما و بقیه ی دوستانو بکار ببندم، اما هنوزم معتقدم تو این دور و زمونه داره در حق دخترای پاک و محجوب جفا میشه و متاسفانه عده ای با زرنگی خودشونو به جای دخترای پاک جا میزنن و...
ببین ما اینجا نمیخوایم مشکل جامعه و دوره و زمونه رو حل کنیم که اگه بخوایم این کارو بکنیم مشکلات بزرگتری هست که باید به فکر درمانش باشیم!! ببینید شما دائم عوامل دیگه ای رو مقصر میدونی و اصلا نمیخوای به اصل موضوع که تقویت مهارت های ایجاد ارتباط و ...و اصلاح خودت هست اشاره کنی و کاری انجام بدی به همین خاطر احساس کردی من موضوع رو بستم....هزاران هزار دلیل هم بر مقصر بودن جامعه و دختر های فلان و ....بیاری مشکلت حل نمیشه مگر با تعدیل و تغییر رفتار خودت....متوجهی ؟
فقط یه نکته ی دیگرو مطرح میکنم و خواهش میکنم در مورد اون هم منو از نظرات خوبتون بی بهره نذارید تا بعد یه جمع بندیه کلی از نظرات و دیدگاه های همه ی دوستان در این تاپیک داشته باشم.
و اما اون نکته: خیلی از دوستان در توصیه هاشون به من پیرامون بهبود روابط اجتماعی و یادگیری نحوه ی صحیح ارتباط با جنس مخالف از من خواستن در محیط هایی حضور پیدا کنم تا بتونم در فعالیت های گروهی شرکت کنم، اما متاسفانه چیزی که من تو این محیطا دیدم اصلا نمیشه اسمشو روابط سالم گذاشت، منظورم برای مثال شوخی ها و خنده های بی مورد یا صمیمیت های بیش از اندازه بین دو جنسه، یا تلاش برای جلب توجه همدیگه.
بازهم یه مقصر دیگه جز خودت!!!
عزیزم من به عنوان یه خانم به خاطر شوخی و خنده های بی مورد که توی خیابون و کوچه و بازار هست نباید برم بیرون؟؟هنر اینه که بری بیرون و توی جامعه باشی و توی همون انجمن که مثال زدی بری اما خودت رو از گزند شوخی های بی مورد و مسخره در امان نگهداری....هنر اینه که بلد باشی به یه مرد یا پسر بفهمونی که شوخیش محترمانه نبود یا حرفش مناسب نبود نه اینکه بشینی خونه و بیرون نری که مبادا باهات شوخی بد بکنن!!!
دوباره تاکید میکنم تعریف شما از نجابت و روابط سالم تعریف درستی نیست...
من یه مدت عضو انجمن نجوم دانشگاه بودم اما نتونستم این وضعو تحمل کنم :97:
این وضع نه تنها تو دانشگاه و بین دختر پسرا دیده میشه که تو ادارات و محیط های کاری هم هست. امیدوارم منظورمو خوب رسونده باشم، آیا واقعا به نظر شما این روابط سالمه؟
pak جان خیلی مختصر گفتی، الان دیگه مشکلت حل شده؟ میشه بگی از چه راهکارای دیگه ای استفاده کردی؟
RE: آیا گناه من اینه که نجیبم؟
ببینید دختر خانم های زیادی رو دیدم که با حفظ متانتشون در جمع های مختلف مثلا دانشگاهی و... حضور پیدا میکنند و نه در ارتباط با جنس مخالف مشکل پیدا میکنند. دوموردشون همکلاسی خودم بودند که همیشه با روی باز برخورد میکردند و تا حالا هم ندیدم که هیچ کس جرات بی احترامی بهشون داشته باشه.
شما اینطور فکر میکنید که هرکسی در جامعه اومد و با شما سر صحبت رو باز کرد حتما شما رو واسه فکرهای پلید مد نظر داره!و به این دلیل نباید روابط خودتون رو بیشتر کنید و درنتیجه خواستگاراتون یا طلبه بودن یا...
مثلا من خودم دوست دارم همسرم محجبه باشه و همچنین روابط اجتماعی بالا و قدرت فن بیان بالایی داشته باشه.
به گفته دوستان نباید کنج خانه آرام و ساکت بشینید و منتظر باشید یک نفر ایده آل شما بیاد و شما رو پیدا کنه. کمی گرمتر برخورد کنید و از کم حرفی و ... در محیط های بیرون نهراسید. اصولا مردا از خانم هایی که "خیلی" گوشه گیر و کم حرف و... باشن خوششون نمیاد
RE: آیا گناه من اینه که نجیبم؟
بچه ها چرا تو هنگين؟ اشتباه گفتم؟ :162:
انگار باعث misunderstanding شدم. :199:
خوب ببخشييييييييد
RE: آیا گناه من اینه که نجیبم؟
عزیزم هیچ وقت به کسی تهمت نزن. خیلی کار بدیه حداقل از یک آدم با ایمان بعیده که تا دید کسی با کسی سلام علیک کرد و یا لبخندی زد بگه روابطشون ناسالمه. اصلا تعریفت از رابطه ناسالم چیه؟ فکر کنم به طور کلی در تعاریف دچار مشکل هستی:
تعریف نجابت... تعریف روابط سالم و ناسالم....و....
اول از همه چیزی رو که به چشم خودت ندیدی بیخودی برچسب نزن. تازه مشکل تو که آدمهای دیگه نیستند. تو به اونها کاری نداشته باش. به خود ت فکر کن قرار نیست که این دخترها به جای تو ازدواج کنند. به نظر من شما روابطتون رو با خانمها خوب کن حداقل خواستگارهای سنتیتون کمی تغییر پیدا کنند. اگر طرز فکرت رو عوض کنی بدون اینکه هیچ تلاش دیگه ای بکنی میبینی همه چیز عوض شد.
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يكُ مُغَيرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يغَيرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(الأنفال/53)
اين، بخاطر آن است که خداوند، هيچ نعمتي را که به گروهي داده، تغيير نميدهد؛ جز آنکه آنها خودشان را تغيير دهند؛ و خداوند، شنوا و داناست!
RE: آیا گناه من اینه که نجیبم؟
سلام به همه ی دوستای گل و همراهم
قبل از هر چیز باید بگم من ابدا قصد تهمت به کس خاصی رو نداشتم اما موردی هم که ذکر کردم با اینکه یه مورد کلی نیست اما به هر حال وجود داره و نمیشه منکر شد.
PDE جون راستش نمیدونم درست گفتی یا نه
در نهایت من نظرات دوستانو چند بار خوندم و به یه جمع بندی رسیدم که اینجا ارائه می دم اگه مشکلی داره لطفا بگید خوشحال میشم:
علی رغم اینکه مشکلات و موانعی سر راه من وجود داره و چه خودم و چه بقیه دوستان اونارو ذکر کردیم و به طور کلی ازدواج الان به یه مشکل اجتماعی تبدیل شده اما به قول gh.sana منم خودم نباید دست روی دست بذارم و همه ی مشکلاتو از چشم عوامل دیگه ببینم. بنابراین با توجه به پیشنهاداتی که شد فک میکنم باید موارد زیر رو به کار ببندم:
1. بالا بردن مهارت های اجتماعی و حضور بیشتر در اجتماع و سعی در برقراری ارتباط سالم با جنس مخالف
2. نترسیدن از مواجه با مشکلات و موانع سر راه
3. بالا بردن اعتماد به نفس
4. پوشیدن چادر مانعی در برقراری روابط موثر با دیگران و خصوصا جنس مخالف نیست
5. نجابت و سنگینی وقتی زیبایی خودشو نشون میده که دیده بشه و در روابط نشون داده بشه که همین خودش یکی از عوامل جذابیت به حساب میاد
6. شناخت و مطالعه ی بیشتر راجع به مردان و ویژگی های اونا
7. نزدیک کردن ویژگی های خودم به خصوصیات فرد ایده آلم
امیدوارم نکته ای رو از قلم ننداخته باشم. بازم از همه ی شما دوستای خوبم که با نظرات و پیشنهادات توپتون منو راهنمایی کردن واقعا ممنونم و برای تک تکون آرزوی خوشبختی میکنم. :46:
البته قصدم ازین پست بستن تاپیک نیست و بازم اگه نظری، پیشنهادی، انتقادی باشه در بس می پذیرم و خیلی خوشحال میشم:72::72::72:
RE: آیا گناه من اینه که نجیبم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط طره
در نهایت من نظرات دوستانو چند بار خوندم و به یه جمع بندی رسیدم که اینجا ارائه می دم اگه مشکلی داره لطفا بگید خوشحال میشم:
<strike>1. بالا بردن مهارت های اجتماعی و حضور بیشتر در اجتماع و سعی در برقراری ارتباط سالم با جنس مخالف</strike>
2. نترسیدن از مواجه با مشکلات و موانع سر راه
3. بالا بردن اعتماد به نفس
<strike>4. پوشیدن چادر مانعی در برقراری روابط موثر با دیگران و خصوصا جنس مخالف نیست </strike>
5.نجابت و سنگینی وقتی زیبایی خودشو نشون میده که دیده بشه و در روابط نشون داده بشه که همین خودش یکی از عوامل جذابیت به حساب میاد
6. شناخت و مطالعه ی بیشتر راجع به مردان و ویژگی های اونا
<strike>7. نزدیک کردن ویژگی های خودم به خصوصیات فرد ایده آلم </strike>
با سلام
متاسفانه من فرصت مطالعه همه پست ها را نکردم. اما نتیجه گیری های شما خواندم و متوجه اشتباه یا ناکامل بودن بعضی بندهای آن شدم که روی آن خط کشیدم. ممکن است شما اشتباه از نظرات دوستان این چنین برداشت کرده اید، یا بعضی دوستان اشتباه شما را راهنمایی کرده اند.
نقل قول:
<strike>
1. بالا بردن مهارت های اجتماعی و حضور بیشتر در اجتماع و سعی در برقراری ارتباط سالم با جنس مخالف</strike>
بخش اول یعنی کسب مهارت و حضور بیشتر در اجتماع صحیح هست. اما برقراری ارتباط سالم با جنس مخالف باید درست تعریف شود. اگر منظور ارتباط ها کاری ، تحصیلی و ... باشد، محدود و بنا به ضرورت پذیرفتنی هست.
لیکن ارتباط با جنس مخالف اگر به قصد دوستی یا ازدواج باشد اشتباه هست. علت را هم قبلا بارها گفته ایم، معمولا اینگونه رابطه ها ایجاد علقه و وابستگی قبل از شناخت کافی و تعهد می کند و منجر به انتخاب اشتباه یا شکستن رابطه و تبعات احتمالی بعدی می شود.
نقل قول:
<strike>
4. پوشیدن چادر مانعی در برقراری روابط موثر با دیگران و خصوصا جنس مخالف نیست </strike>
این جمله ابهام دارد.
روابط موثر یعنی چه؟
پوشیدن چادر +مهارتهای اجتماعی می تواند مانعی در ارتباط های ناسالم شود.
این جمله اینگونه صحیح تر هست.
اگر فردی که چادر استفاده می کند مهارتهای لازم اجتماعی داشته باشد می تواند ضمن حضور و ارتباط سالم با محیط از آسیب های احتمالی هم پیشگیری کند.(البته با داشتن پوشش مناسب و مهارت لازم هم این مهم انجام می شود.)
نقل قول:
<strike>
7. نزدیک کردن ویژگی های خودم به خصوصیات فرد ایده آلم </strike>
اگر منظور فرد ایده آل ، فردی هست که قصد ازدواج با او را داریم این عبارت اشتباه هست.
ما قبل از ازدواج باید به یک خودآگاهی برسیم. و بعد بر اساس شناختی که از خود داریم همسری متناسب با خصوصیات خود انتخاب کنیم.
اما اگر برای ازدواج با فردی خود را شبیه آن کنیم. چون این تغییرات بنیادی نیست، بعد از ازدواج انرژی خود را از دست می دهد و ما مثل قبل می شویم. و در این صورت فاصله ما با همسرمان زیاد می شود که این اصلا مطلوب نیست.
در واقع تغییراتی که دختر و پسر قبل از ازدواج متعهد می شوند یا برای مطلوب دیگری شدن از خود نشان می دهند، آفت ازدواج پایدار و سالم هست. چون پس از ازدواج این تغییرات از بین می رود
RE: آیا گناه من اینه که نجیبم؟
نقل قول:
اگر منظور فرد ایده آل ، فردی هست که قصد ازدواج با او را داریم این عبارت اشتباه هست.
ما قبل از ازدواج باید به یک خودآگاهی برسیم. و بعد بر اساس شناختی که از خود داریم همسری متناسب با خصوصیات خود انتخاب کنیم.
اما اگر برای ازدواج با فردی خود را شبیه آن کنیم. چون این تغییرات بنیادی نیست، بعد از ازدواج انرژی خود را از دست می دهد و ما مثل قبل می شویم. و در این صورت فاصله ما با همسرمان زیاد می شود که این اصلا مطلوب نیست.
در واقع تغییراتی که دختر و پسر قبل از ازدواج متعهد می شوند یا برای مطلوب دیگری شدن از خود نشان می دهند، آفت ازدواج پایدار و سالم هست. چون پس از ازدواج این تغییرات از بین می رود
منظور شما رو درست متوجه نشدم. ممکنه هیچ شخص و رابطه ای برای ازدواج نباشه. یعنی شخص ایده آل فقط ذهنیت باشه نه شخصی که برای ازدواج وجود داره.
در این صورت هم نباید به فکر شبیه کردن خودمون به اون باشیم؟
مثلا من دوست دارم همسر آینده ام راستگو باشه پی خودم سعی میکنم راستگو باشم.
RE: آیا گناه من اینه که نجیبم؟
با سلام
یک مثال می زنم تا سوء تفاهم نشود.
من آقا یا خانم X را ایده آل برای ازدواج می بینم. و این فرد مثلا تحصیلاتش بالاست، یا پرکار هست، یا مذهبی هست یا ....
حالا برای مورد قبول واقع شدن برای او، سعی می کنم من هم دانشگاه قبول بشوم، یا من هم بروم سر کار، یا من هم نماز بخوانم....
یعنی نباید موقع انتخاب همسر جوگیر شویم و یک رنگ ظاهری از روی احساس به خودمان بزنیم و خود را شبیه طرف مقابل بکنیم. تغییرات نیاز به درونی سازی دارد.
RE: آیا گناه من اینه که نجیبم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط طره
من دلم میخاد برای مطمئن شدن از جذابیت خودم، یا کسی خودش منو به خانوادش معرفی کنه یا خودش یه جوری اقدام کنه.
طره عزیز
با توجه به این جملات از شما ، مشخصه که عزت نفستون را گره زدید به اینکه به چشم دیگران جذاب بیایید و با این نگاه انتخاب شوید ، و شاید هم به طور پنهان میل به اینکه کسی شیفته شما شود و انتخابتون کند . و از این جهت اینکه کسی شما را به دیگری معرفی کند ( چه از طریق خانواده چه غیر آن ) را نشانی از جذاب نبودن خود می دانید ( حداقل در ناخواداگاهتان چنین دارید ) .
اگر چنین است لازمه بیشتر در مقوله خودشناسی کار کنید ، و خود باوری خود را بالا ببرید . خود را آنگونه بسازید که مقبول نظر خودتان هست نه دیگری ، حتماً معیارهاو خط قرمزها و عقایدی دارید که می تواند تعریفی از یک انسان سالم و بالنده و ... به شما بدهد ، این معیارها و حدود را پیدا کنید ، لیست کنید و درست و غلط بودنشون را بررسی کنید و خود را واکاوی کنید که در چه حدی هستید و حد مطلوب رفتار و اخلاقی که برای خود در نظر دارید چیست و در کجای آن قرار دارید . سپس زندگی خود را به سوی اینکه در مسیر زندگی در هر موقعیت و شرایطی باشید رفتار و عملکرد و افکار شایسته را داشته باشید تنظیم کنید و ... از احساس رضایت از زندگی و خود لذت ببرید . وقتی این گامها را بپیمایید خواهید دید آنچه اینجا به عنوان دغدغه خود بیان کرده اید اصلاً مشکل شما نیست .
خود را بیابید ، بپذیرید ، باور کنید و بالنده سازید .... و لذت ببرید ، چه کسی جذب شما بشود چه نشود .
.
RE: آیا گناه من اینه که نجیبم؟
[quote]بخش اول یعنی کسب مهارت و حضور بیشتر در اجتماع صحیح هست. اما برقراری ارتباط سالم با جنس مخالف باید درست تعریف شود. اگر منظور ارتباط ها کاری ، تحصیلی و ... باشد، محدود و بنا به ضرورت پذیرفتنی هست.اوه ه ه چقد غلط داشتم ممنون از توجه تون. من هنوز این نکته رو متوجه نشدم آیا باید در مواجه با جنس مخالف دست پاچه شد؟ معذب بود؟ اگه این طور نیست چطور میشه نحوه ی برقراری ارتباطو یاد گرفت؟ این حد ضرورت واقعا خیلی کم پیش میاد. مثلا من میتونم از همکار مردم یه سوال کاری بپرسم ولی واقعا ضرورتی هم نداره فقط موجب میشه اطلاعاتم بالا بره، پس نباید بپرسم؟ یا سلام و احوال پرسی و صحبت راجع مسائل کلی با اقوام مرد، خب اینم ضرورتی نداره، پس نباید باشه؟ وگرنه هر ارتباط کلامی که به قصد ازدواج یا دوستی نیست.منظور من از روابط موثر همینه که بتونی به راحتی حرفتو بزنی، تبادل اطلاعات کنی و در واقع یاد بگیری چطور با یه جنس مخالف حرف بزنی نه دوستی نه وارد احساسات شدن...
و در مورد نزدیک کردن ویژگی های خودم به فرد ایده الم منظورم این بود که باید خودمو طوری بسازم که بتونم فرد شبیه به خودمو جذب کنم (نه صرفا فرد خاصی) مثلا من مهمترین معیارم اینه که همسرم به شدت اهل مطالعه باشه و در مورد همه چیز نظر و ایده داشته باشه پس باید سعی کنم خودم هم همچنین فردی باشم. این درست نیست؟
[quote]خود را بیابید ، بپذیرید ، باور کنید و بالنده سازید .... و لذت ببرید ، چه کسی جذب شما بشود چه نشود .اینو قبول دارم وسعی خودمو میکنم.
بازم ممنون:72: