RE: شوهرم ميخواد منو تربيت كنه
SCI مرسي از اينكه به من كمك ميكني
شوهر من با استادش در ارتباطه البته جزوههايي كه بهش مي ده بخونه رو ديدم راجع به خودشناسيه و بد نيست و اكثر اساماسهاشون اشعار مولانا ست. ولي خود اين استاد زندگي خيلي موفقي نداشته از همسر اولش دو تا بجه داره همسن همسر من و اونها رو المان گذاشته و الان با يكي از شاگرداش ازدواج كرده كه از لحاظ سني جاي دخترشه از لحاظ مالي هم موفق نيست و اكثرا شاگرد مغازه مي شه و حالا جالب اينجاست كه شوهر من مسائل سرماية گذاريشو مالي و كاريش هم با ايشون مشورت ميكنه!!! شديدا روي شوهرم نفوذ داره حتي يكبار به شوهرم گفته بود كه تو منيت كردي و توي بعضي مسائل اشتباه كردي كه شوهرم گريه كرد و كلي ناراحت بود. همچين آدم غدي كه تا به اون روز و بعد از اون هم من گريشو نديدم.
شوهرم با اون خانوم ارتباطي نداره. ايشون از لحاظ جنسي اشتياقي به جنس مخالف نداره بلكه بيشتر درگير احساساتش شده بود. كلا وابستگي جنسي هم به من نداره و يكي از عللي كه اينقدر طولاني قهر ميكنه همين سردي جنسيشه. الان ده روزه كه با هم قهريم و من هر كاري كردم آشتي نكرد. من هم الان از اين لجاحتش عصباني هستم الان من هم باهاش قهرم و بهش سلام هم نميكنم. ولي 2روز عصبانيم ولي بيشتر نميتونم قهر باشم. نياز به همصحبت و محبتش دارم و از قهر و اين بچهبازيها هم سر در نميارم.
اشكال عمدهاي كه من دارم اينه كه توي دعوا خيلي عصباني مي شم و داد ميزنم و چيزي ميشكونم و اين باعث مي شه بعد از دعوا احساس گناه كنم. داداشم خيلي منطقي و آرومه. براي اولين باره كه داره مياد باهاش حرف بزنه. ميخواد ببينه مشكلش چيه؟ چي از زندگيبش مي خواد و اگه از من ناراضيه و مشكلي داره بياد با هم حرف بزنيم و بريم مشاور نه اينكه قهر كنه. اگه هم كه راضيه كه اين بازيا چيه؟ بچهدار بشيم و دست از اين لجاحتهاش برداره. شوهرم مشاورو چند جلسه مياد و بعد كه مشاور بهش مي گه تو اشتباه كردي و ... ديگه ادامه نميده و ميگه جوري با مشاور حرف زدي كه منو ترغيب كنه هر جور دوست داري بزارم زندگي و رفتار كني!!! كلا تمام مسائل ريز زندگيمون رو به استادش ميگه و با اون مشورت ميكنه !!
RE: شوهرم ميخواد منو تربيت كنه
سلام قلب تنها... برگرديد به صفحه قبل پستي كه براي شما گذاشتم رو ادامه دادم و بعضي جوابهاي شما رو سعي كردم بدهم
اشعار مولانا،فوق العاده هستند... جزوات خود شناسي هم خوب هستند! اما از چه نظر! از اين نظر كه شما مي تونيد با ايشون وارد مباحثه شويد... بحث كنيد... حرف بزنيد! براش يك كتاب بخريد! در رابطه مولانا...
يك سفر به قونيه ترتيب بديد... بذاريد از فضاي خودش خارج بشه!
به علاقه منديهاش احترام بگذاريد اون موقع مي تونيد جاي استادش رو بگيريد!!! بشو كاسه داغ تر از آش.. نه در مقابل استاد! در كنار استاد...
ترجيحم اينه كه از برادرت طور ديگه اي استفاده كن! نياد با ايشون حرف بزنه... بياد موجب يك بهانه بشه كه شماها با هم حرف بزنيد!
مهارت هاي خودتون را افزايش بديد... اضطراب و نگراني رو كنترل كنيد... خشمت رو كنترل كن!
مديريت خشم احتياج به تمرين داره... خواستي بازش مي كنم... اما خيلي مقاله در اين رابطه هست
اصرار نكن آشتي كنيد... شما احتياج به هم صحبت داريد چون زن هستيد! اما او احتياج به تنهايي داره چون مرد هست! با هم فرق مي كنيد... بگذاريد فكر كنه! بهش فرصت بديد... فرصت بديد نگران شما بشه...شما رو بي شك از استاد بيشتر دوست داره!
سردي جنسي با مهارتهاي شما كه دوستان به شما كمك خواهند كرد حل خواهد شد (مشكل شما فقط نيست... حل هم شده بارها) ايجاد فضاهاي رمانتيك عارفانه... فضاهاي شاعرانه.. استفاده از نور شمع... هم آغوشي در محلي غير از محل معمول( اطاق خواب)... به تن كردن لباسهاي خاص ( مثلا لباس بلند حرير سفيد... مي تونه با توجه به نوع نگاه فعلي همسر شما موثر تر باشه...
با شوهرت آروم همراه شو... به شوهرت بگو مي خوام كمكم كني آروم بشم...(وقتي اوضاع اروم شد...) بگو مي خوام با اشعار مولانا مديتيشن كنم... به استاد كاري نداشته باش! استاد خودش عين يك سايه محو مي شه... چند تا راهكار بهت گفتم! شوهرت رو روي استعداداش متمركز كن!!! به جاي اينكه در مقابل هم بايستيد.. كنار هم بايستيد... نمايشگاه ها و موضوعات مربوط به مسائلي رو كه دنبال مي كنه رو در اينترنت جستجو كن... و باهاش در ميون بذار... كم كم متوجه مي شه بابا اين استاد اونقدرها هم استاد نيست... ضمنا زيركي زنانه و سياست يادتون نره... حتي گاهي مي توني استاد صداش كني و در قابل دوستان تاييدش كني و بخواي چند بيتي از مولانا بگه وتفسير كنه... بگو برات از حكايت شمس بگه...كم كم جاهايي كه تاييدش مي كنند بيشتر مي شه و استاد بايد بره دنبال كارش!
RE: شوهرم ميخواد منو تربيت كنه
سلام خواهر عزيزم
اميدوارم آرامش به سمتت برگرده. دوست خوبم ابتدا بهت احسنت ميگم به خاطر طرز فكرت و اينكه چقدر مهربون و با گذشتي
بعد از اون مي خواستم كمي از تجربياتم بهت بگم. ميدوني چون تو زندگي زناشوييم خيلي موفق نبودم و نيستم نمي تونم محكم صحبت كنم اما از تجربياتم مي تونم بگم.
همسر من هم مثل همسر شماست و بسيار سريع قهر مي كنه و هرگز براي آشتي پا پيش نمي زاره حتي زمانيكه 100 درصد مقصره.
اما من چه كردم. در تمام اين 4 سال زندگي مشتركمون هر بار ناراحتي يا قهري پيش مي يومد من جلو مي رفتم و آشتي ميكرد. گاهي لازم بود بيشتر ناز بكشم و گاهي كمتر. به هر حال تحمل قهرو نداشتم و نمي خواستم طولاني شدن زمان قهر به من ثابت كنه كه همسرم بهم علاقه نداره!!! البته اين موضوعو تازه فهميدم. همسر من بسيار عصبيه و زود جوش مي آره و وقتي عصباني ميشه از تهمت گرفته تا ناسزا همه رو مي ريزه بيرون. يه بار تهمتي به من زد كه از شنيدنش غش كردم يادم مي آد به هوش كه اومدم تمام لباسهام خيس بود از بس كه آب روي صورتم ريخته بود و توي گوشم هم آب رفته بود. نمي دونم چي شد كه فهميد چه كرده و شروع كرد به عذرخواهي. اما نمي خواستم حتي صداشو بشنوم. بعدشم منو با اون حال رها كرد و فرداش رفت به شهرستان براي ديدن خانوادش. منم قهر كردم و اين قهر 3 ماه طول كشيد. باورت ميشه!!!!؟؟؟
خلاصه آخرش يه جورايي هر دو آشتي كرديم. بعدها من باز رويه قبليمو ادامه دادم اما ببين نتيجه رو!!!
يه روز بهم گفت مي دوني تو چرا هميشه پا پيش مي زاري؟؟ چون ميدوني خودت مقصري!!!!!!!
اين بود كه خيلي چيزا برام روشن شد....
الان هم با هم قهريم 3 هفته اي مي شه اما چون من ابدا در اين قضيه مقصر نبودم آشتي نكردم. اون هم فهميده من آدم كم صبر و مهربوني هستم جلو نمي آد تا من پا پيش بزارم. اما بالاخره خودمو كنترل كردم بدون هيچ ناراحتي قهرو ادامه مي دم. چون مي دونم معني پا پيش گذاشتن چيه.
نترس و خوب فكر كن فقط صبور باش
به قول آقاي SCI: به مردا رو بدي ازت آستر هم مي خوان (ببخشيد آقايون خوب خارج از اين ماجران)
برات آرزوي صبر و آرامش دارم
راستي خواهر خوبم برو به خودت برس و حس كن تنها زندگي مي كني پاداش اين صبرتو مي گيري. البته اگر ايمان داري كه مقصر نبودي
:43:
RE: شوهرم ميخواد منو تربيت كنه
سلام مادام جان
من این تاپیک رو پیگیری می کنم و می دونم که مشکل این خانم و شوهرش اینه که مهارتهای زندگی زناشویی رو بلد نیستند، این مشکل متاسفانه محدود به این خانم نیست و به دلیل عدم آموزشهای صحیح قبل از ازدواج و خیلی موارد دیگه، این مشکل مخصوصا در جوانهای تازه ازدواج کرده دیده می شود. من و شوهرم هم این مشکل رو داشتیم!!
دیدگاهی که شما نسبت به زندگی دارید از نظر بنده نیاز به اصلاح داره!! شما و همسرتون ظاهرا هر دو فکر می کنید که زندگی میدان جنگ و نبرده!!! هر کس کوتاه بیاد بازنده ست و هر کس لجبازی کنه و به اصطلاح مقاومت کنه برنده می شه!!!! البته این مشکل در فرهنگ ایرانی متاسفانه متاسفانه داره ریشه پیدا می کنه!!! عزیزم این دیدگاه اصلا صحیح نیست. زندگی زن و شوهر نیاز به گذشت داره، نیاز به چشم پوشی داره، گذشت و چشم پوشی به معنای تمام کلمه، گذشت و فداکاری بدون چشم داشت و توقع!!! اگر بخواهید اینطوری در زندگی پیش برید به مشکل و تنشهای بیشتری می خورید.
به نظر من همین که شوهر دوستمون بهش می گه "نمی خورم" یا "گرسنم نیست" همین چند کلمه خودش نشون می ده که ایشون هم دوست داره آشتی کنه ولی متاسفانه متاسفانه و باز هم می گم متاسفانه مردها غرور دارند و گاهی غرورشون اینقدر زیاده که زنها رو عصبی می کنه!!!
قلب تنهایی جان من قبلا هم گفتم شما باید شوهرت رو بهتر بشناسی، ببین چطور می تونی به صلح دعوتش کنی، وقتی آشتی کردید بعد از چند روز، وقتی همه چیز آروم شد بشینید و با هم سر مشکلاتتون صحبت کنید. من و شوهرم اوایل بعد از قهرها حرف می زدیم زود دعوامون می شد، به خاطر همین دوتا کاغذ بر می داشتیم و دلخوریهامون رو می نوشتیم و با هم عوض می کردیم. گرچه بعضی وفتها کاغذ رو تا آخر نمی خوند و از انتقاد من ناراحت می شد ولی این روش شاید برای ما بهتر از حرف زدن جواب می داد تا بعدها مهارت خوب گوش دادن رو در خودمون تقویت کردیم.
قلب تنها جان اگه برادرت مثل یه دوست می خواد میانجگری کنه اتفاقا خیلی هم خوبه ولی اگه می خواد مثل یه وکیل طرف تو رو بگیره و شوهرت رو محکوم کنه، این فقط اوضاع رو بدتر می کنه.
پس مراقب باش که این اتفاق نیفته.
ضمنا یادمون باشه "فرصت با هم بودن به قدری کوتاه است که ارزش قهر و دلخوری رو ندارد"
موفق باشی.
RE: شوهرم ميخواد منو تربيت كنه
سلام lonely sky عزيز
تو پيام هاي قبليتون نوشته بوديد كه:
من تجربیات خودم رو می نویسم و نمی دونم که برای رابطه شما هم جواب بده یا نه.
یادمه یکبار اصلا برای آشتی نرفتم جلو و قهرمون داشت طولانی می شد، (چون حق با من بود و خیلی به غرورم برمی خورد اگه برای آشتی پا پیش می ذاشتم) با هم فقط سر موضوعات مهم حرف می زدیم ولاغیر، این وضعیت خیلی عذابم می داد ولی تحمل کردم، توی خونه هم خیلی به خودم می رسیدم، مثل همیشه یکمی هم بیشتر حتی!!! تا اینکه به نظرم عادتش شکست و فهمید که این دفعه دیگه از این خبرها نیست، اومد برای آشتی ولی راستش رو بخوای خیلی هم جالب نیومد!!! من هم بهش گفتم "عجب که یکبار برای آشتی پا پیش گذاشتی" این حرف رو شنید خیلی جا خورد، شاید خیلی ها بگند که نباید این حرف رو می زدی ولی بعدش در مورد تاثیر ازخودگذشتگی با هم حرف زدیم و الان بیشتر وقتها که بینمون شکرآب می شه اون می یاد جلو و آشتی می کنه!!!
من هم همينو گفتم. بهتره صبر پيشه كرد تا خود همسر متوجه بشه. يكطرفه و بي رويه ناز كشيدن كار درستي نيست و فردو تشويق به ادامه قهر مي كنه. البته باز هم مي گم اگر مقصر نباشي!!!
و اينكه موضوع توسط من هم پيگيري شده از كجا فهميديد كه من همه رو نخوندم :302:
خواهر عزيزم قلب تنها كجايي بيا بگو چي كار مي كني؟ غصه نخوري .....:43:
RE: شوهرم ميخواد منو تربيت كنه
دوستاي گلم سلام
از همه كسانيكه وقت گذاشتن و تاپيك منو دنبال كردن و سعي كردن از تجربياتشون برام بگن نهايت سپاس دارم.
ديشب دادشم با همسرم صحبت كرده. البته من نميدونستم و تا 1 شب تنها بودم و دادشم از سر دوستي با ايشون حرف ميزنه و صحبتو به مسئله ما ميكشونه.
همسرم از من يه سري گلايه داشته و گفته كه من براي نتيجه گرفتن خواسته هام از هر راهي رفتم جواب نگرفتم ولي اين راه (قهر كردن)جواب داده و حداقل توي ذهن زنم ميمونه و فراموش نمي كنه كه ديگه تكرارش نكنه! و از من يه سري گلايه داشته كه به نظر من خيلي جزييه و لي مثل اينكه براي اون مهم بودن و به دادشم گفته كه من به اين خواسته ها اهميت ندادم و زود فراموش ميكنم.
- ايشون صبحانه براش خيل مهمه و روزهاي جمعه زود از خواب پا ميشه و ميخواد با هم زود صبحانه بخوريم ولي من ميخوابم چون فقط يه روز تعطيلي دارم كه صبحشو بخوابم
-رازدار نيستم و حرفامو حداقل به مادرم ميگم
-از شوخيهاي خاص خوشش نمياد و من باهاش شوخي نكنم
-دل به زندگي بدم( نفهميدم منظورش جيه؟؟؟)
خلاصه از اين مسائل. راجع به استادش هم گفته كه اين اقا براي شوهرم يه مشاور در تمام اموره و با ايشون مشورت مي كنه و تا حالا هم براي همسرم مفيد بوده!!! و اينكه من دوست ندارم شوهرم با استادش در ارتباط باشه چون خودخواه و تماميت خواه هستم!!!و حسودم!
در مورد مشاور هم گفته كه مشاورايي كه توي شهر ما هستن و قبول نداره و ..برادرم گفته خوب بريد تهران مشاوره و شما بزرگترين و مهمترين داشتهتون همين زندگيتونه براش وقت و هزينه بذاريد كه شوهرم گفته وقت نميكنه و ...
من به حرفاش خوب فكر كردم. درست نقطه مقابل خواستههاي براورد نشده اون خواسته هاي برآورد نشده زياد منه و اينكه همسرم قدمي براي خوشحال كردن من بر نمي داره.
من و همسرم با هم فرق داريم. دو تيپ شخصيتي متفاوت!! و خوب ميخوايم با هم زندگي كنيم. راه حل اينه كه به يه مشاور كه هم من و هم ايشون قبولش داشته باشه مستمر مراجعه كنيم. مشاوري كه حرفاي خودمون و به خودمون پس نده و واقعا زبده باشه. فعلا كه شوهرم قهره. ولي پيشنهاد من اينه كه ما بايد بريم پيش مشاور.
اگه نظري داريد كه ميتونه بهم كمك كنه راهنماييم كنيد . مرسييييييييييي:72:
RE: شوهرم ميخواد منو تربيت كنه
سلام مادام جان
عزیزم من و شوهرم طولانیترین قهرمون یک هفته بوده و یادم نمی یاد بیشتر از 10 روز از هم قهر بودیم، به نظر من طولانی شدن قهر باعث سردی زوجین می شه و احساس دلبستگی و علاقه رو در طرفین کمرنگ و کمرنگتر می کنه، قهر اون هم از نوع طولانیش (و مخصوصا که دو طرف آدمهای مغرور و لجبازی باشند)هیچ ثمری به جز سردی و دلخوری بیشتر نداره، ما آدمها باید یاد بگیریم اگه مشکلی با هم داریم به زبون بیاریم و با قهر به جایی نمی رسیم.
متاسفانه مادرهای ایرانی این اخلاق رو در فرزندانشون به نوعی تقویت می کنند به این شکل که بچه از همون کودکی به نوعی یاد می گیره با قهر و گریه یا حتی زور به خواسته هاش برسه!!! ما باید گفتگو رو یاد بگیریم و بتونیم با مشکلاتمون درست برخورد کنیم.
همه توی زندگیهاشون مشکل دارند، هیچ دو نفری دارای تفاهم مطلق نیستند که اگر باشند، قطعا یک نفرشون اصلا فکر نمی کنه!!!! ولی اتفاقی که می افته اینه که همیشه یک نفر از خواسته ش به خاطر دیگری می گذره و برعکس.
به قول معروف "گهی زین به پشت و گهی پشت به زین"
به هر جهت دوستمون قلب تنها هم بالاخره با وساطت برادر مهربونش فهمیده که شوهرش چه خواسته هایی داره.
برات خیلی خوشحالم قلب تنهایی قدم بزرگی برداشتی. :310:
شاید در مورد شما مشاور هم خیلی نیازی نباشه و خودت با درایت بتونی قضیه رو حل و فصل کنی. فقط باید بیشتر شوهرت رو بشناسی و خواسته هاش رو درک کنی، چی دوست داره، از چه کاری عصبانی می شه و ...
به نظر می رسه شناخت شما دو نفر از هم کمه، بعضی مردها توی شناخت خانمها خیلی کند هستند، علتش هم اینه که ما زنها خواسته هامون رو کمتر بیان می کنیم و دوست داریم طرف مقابل همه اش حدس بزنه :163: کاری که مردها ازش متنفرند، :163: ما دوست داریم ذهنمون خونده بشه!!!
در هر حال اگه بینتون صلح برقرار شد، فرصت خوبیه که با هم در مورد خواسته هاتون، صحبت کنید.
مثلا یادمه یکی از دوستام بهم می گفت چرا شوهرم به من می گه مثلا موهات رو فلان طور مرتب کن یا اشکالات ظاهری دیگه؟؟ بعد خودش یه نتیجه جالب گرفته بود و می گفت من نهایتا 10 بار در روز جلوی آینه بایستم ولی شوهرم مرتب من رو می بینه و بهتر از من اشکالاتم رو می بینه، پس باید حق رو بهش داد، دختر خوب زن و شوهر آینه همدیگه هستند، همونقدر که شما می تونی به شوهرت انتقاد کنی، در رفتار، اخلاق، ظاهر و ... اون هم می تونی از تو انتقاد کنه، مهم اینه که به خواسته های هم احترام بذاریم و برامون مهم باشه که طرفمون چی دوست داره.
ولی من توی این مورد استاد اخلاقی واقعا مشکوکم!!! یعنی استاد اخلاقی به شوهرت گفته که باهات قهر بمونه و با وجود پا پیش گذاشتن تو آشتی نکنه؟؟؟ که اگه چنین آدمی باشه، بسیار خطرناکه!!!
یه ضرب المثل می گه: تفرقه بنداز و حکومت کن!!!
اگه اون آقا واقعا دلش برای زندگی شما می سوزه باید به شوهرت گوشزد می کرد که گفتگو رو جایگزین قهر کنه، قهر بیشتر از دو روز اثرات مخرب روی رابطه داره.
به نظر من بهتره روی کاغذ دو تا ستون ایجاد کنی و یه طرف بنویسی خودم، یه طرف هم بنویسی شوهرم، زیر هر کدوم هم خواسته ها رو بنویس، در مورد ستون شوهرت خودت هر چی به نظرت می رسه بنویس، مثلا بنویس دوست داره روزی 2 ساعت تنها باشه و کتاب بخونه یا دوست داره با هم قدم بزنیم یا دوست داره سینما بره و ....
چیزایی که خودت می دونی، بعد اگه شرایط رو مساعد دیدی، لیست رو بهش بده و ازش خواهش کن برات اصلاحش کنه و یا موارد جدید اضافه کنه.
این کار رو در مورد خواسته های خودت هم انجام بدید.
به نظر می یاد شما دو نفر اینقدر با هم قهر بودید که فرصت نداشتید همدیگه رو بهتر بشناسید!!:163:
موفق باشی:72:
RE: شوهرم ميخواد منو تربيت كنه
خب خدا رو شکر...
الان اطلاعات خوبی نسبت به شوهرت داری
الان زیاد اصرار نداشته باش که حرفات رو بزنی
پست های قبلیم رو حتما بخونید فکر کنم راجع به استاد چیزایی گفته باشم....
RE: شوهرم ميخواد منو تربيت كنه
سلام
شوهرم همچنان قهره و من هم ديگه سلام و خداحافظي نميكنم و شدم مثل خودش. راستش خيلي عزت نفسمو زير پا گذاشتم و چند باري رفتم براي آتش بس ولي اون كوتاه نيومد و ديگه تكرار نمي كنم اين كارو و بخصوص اينكه فهميدم اين كارش براي اينه كه منو ادب كنه كه يادم نره چه اتفاقي افتاده و چرا ما با هم قهريم. خدا را شكر توي روز كه سر كار هستم. شبها هم اكثرا ميرم منزل پدرم و يا با دوستم پياده روي ميكنم و زياد تنهايي رو حس نميكنم. من خيلي معاشرتي هستم و اصلا قهر برام معني نداره. نميدونم شوهرم چطور بار سنگين غمو ميتونه اينهمه وقت به دوش بكشه. واقعا متاسفم براش و براي استادش كه نميپرسه ازش با خانومت آشتي كردي يا نه و يا تشويقش نميكنه به اين كار فقط سكوت ميكنه. كلا استادش هيشه سكوت ميكنه و غير مستقيم با حرفاش درس ميده!! به هر حال چون شوهرم قهر شده كارش و من هميشه ميرفتم عذرخوهي و كارشو پيش ميبرده و جالب اينجاست كه با اينكه من دو، سه بار جلو رفتم بازم داره كشش ميده من ديگه اقدام نميكنم حتي اگه يه سال طول كشه ايشا.. كه اين قهر ديگه از سرش بيفته و دست از اين بچهبازياش برداره.:323::323:
RE: شوهرم ميخواد منو تربيت كنه
قلب تنها
این لینک هم برای تو عزیزم، حتما بخونش، حالا که تصمیم گرفتی قهر بمونی فرصت خوبیه که کمی اطلاعاتت رو بالاتر ببری:
رازهایی درباره مردان، باربارا دی آنجلس
موفق باشی :72: