RE: بهترین تصمیم و رفتار در این شرایط ؟(شوهرم بی دلیل میگه دوستم ندا
دوست عزیز سلام اینکه میگه میخوام اقدام کنم برای طلاق صرفا برای اینه که از شما زهر چشم بگیره که دیگه رفتارهای قبلو نداشته باشی و از توی حرفاش نمیشه برداشت کرد که مصمم هست برای طلاق .
وقتی میگه چه عجب دلت تنگ شد یعنی منتظر تماست بوده و اینکه به برادرش سپرده پیغام بهت برسونه در واقع دنبال یه بهونه میگشته باهات حرف بزنه چون دلتنگت شده بوده اما نمیدونسته چه جوری تحریکت کنه واسه زنگ زدن انگشت گذاشته رو نقطه ضعفت .
همسرت فهمیده نمیخوای طلاق بگیری برا همین از این حربه استفاده میکنه تا بتونه حرف خودشو پیش ببره و یه جورایی میخواد بترسوندت همین.[color=#000000]
خدا خیرش بده راستا حسینی میگه میدونم بعدش پشیمون میشم و این یعنی دوستت داره اما نمیدونه از چه راهی وارد بشه که دیگه رفتارهای قبلیتو تکرار نکنی.
RE: بهترین تصمیم و رفتار در این شرایط ؟(شوهرم بی دلیل میگه دوستم ندا
به نظرم اوضاع خیلی بهتره...
صبر کنی ... همه چیز به حالت عادی بر می گرده! صبر کن! اینطور که معلومه شما دو نفر همدیگر رو دوست دارید... و به نظرم اصلا فرضیه طلاق منتفی است! مسافرت قبل از طلاق رو بچسبید! دوتایی!!!! فقط خوش بگذرونید! (مطمئن باش بعد از این مسافرت یه زندگی جدید منتظرته! )
RE: بهترین تصمیم و رفتار در این شرایط ؟(شوهرم بی دلیل میگه دوستم ندا
امروز سعي كردم با همسرم تماس بگيرم ولي گوشيش خاموش بود به برادرش زنگ زدم گفت الان همسرم فرودگاهه و داره برميگرده به محل كارش، مثلا قرار بود بياد اينجا براي طلاق اقدام كنه. بايد چكار كنم؟ بهش زنگ بزنم؟
به نظرتون هدفش چيه؟! انقدر جدي ميگفت دو روز ديگه ميام اقدام ميكنم و برميگردم و كم كم جلو ميرم كه باورم شد واقعا تصميمش براي جدايي جديه. ولي نه اومد نه هيچ اقدامي كرد.
مطمئنم خسته شده از اين وضعيت، پس چرا حاضر نيست بريم سر خونه زندگيمون و همش حرف از جدايي ميزنه؟:302: چكار كنم فكر جدايي از كله ش بيفته؟
فقط يكبار توي اين چند روز كه مرخصي بوده به برادرش گفته بوده بيا با هم بريم اونجا ( يعني شهر ما) ولي برادرش گفت بهش گفتم من كار دارم نميتونم بيام اگه ماشين ميخواي با ماشينم برو (آخه شوهرم چند روز قبل بهم گفت ماشينش رو فروخته خرج طلاق كنه) ديگه اونم بيخيال شده.
( نگفت براي چه كاري گفته بوده ولي اگه براي جدايي ميخواست بياد كه برادرش رو نميخواست، اينطور نيست؟)
RE: بهترین تصمیم و رفتار در این شرایط ؟(شوهرم بی دلیل میگه دوستم ندا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sahar_1987
امروز سعي كردم با همسرم تماس بگيرم ولي گوشيش خاموش بود به برادرش زنگ زدم گفت الان همسرم فرودگاهه و داره برميگرده به محل كارش، مثلا قرار بود بياد اينجا براي طلاق اقدام كنه. بايد چكار كنم؟ بهش زنگ بزنم؟
به نظرتون هدفش چيه؟! انقدر جدي ميگفت دو روز ديگه ميام اقدام ميكنم و برميگردم و كم كم جلو ميرم كه باورم شد واقعا تصميمش براي جدايي جديه. ولي نه اومد نه هيچ اقدامي كرد.
مطمئنم خسته شده از اين وضعيت، پس چرا حاضر نيست بريم سر خونه زندگيمون و همش حرف از جدايي ميزنه؟:302: چكار كنم فكر جدايي رو از كله ش بيرون كنه؟
فقط يكبار توي اين چند روز كه مرخصي بوده به برادرش گفته بوده بيا با هم بريم اونجا ( يعني شهر ما) نگفت براي چه كاري گفته بوده ولي اگه براي جدايي ميخواست بياد كه برادرش رو نميخواست ولي برادرش گفت بهش گفتم من كار دارم نميتونم بيام اگه ماشين ميخواي با ماشينم برو ديگه اونم بيخيال شده. (آخه شوهرم گفت ماشينش رو فروخته خرج طلاق كنه)
سحر،خواهر عزيزم! شما متوجه نشدي كه دوستت داره؟؟ من فهميدم .. ايشون هم تو رو دوست داره و هم زندگيش رو! فرصت بده و صبر كن! اگر مي خواي زنگ بزني و بگي چرا نيومدي طلاقم بدي نه زنگ نزن.. اما تو يه بهانه داري! زنگ بزن بگو سفر چي شد؟ برنامه ريزي كنيم!!! ( با اين جمله يعني اينكه آقا جون! من رو از طلاق نترسون... من حاضرم! اون وقت مي بيني كه اوضاع اونقدر هم كه فكر مي كني بد نيست.. مي رويد سر خونه و زندگيتون... هيچ اصراري نداشته باش كه فكر جدايي رو از سرش بيرون كني!
(حرفهاي در گوشي:بابا ما مردا نصف زندگيمون رو فيگور مي گيريم... نصف ديگه اش هم فيلم بازي مي كنيم! )
RE: بهترین تصمیم و رفتار در این شرایط ؟(شوهرم بی دلیل میگه دوستم ندا
از وقتی فهمیدم همسرم برگشته محل کارش یکبار زنگ زدم جواب نداد، اسمس هم دادم جواب نداد. امروز خودش زنگ زد از صداش فهمیدم خیلی ناراحته......... بهم گفت کاری داشتی زنگ زده بودی گفتم مگه قرار نشد بریم سفر گفت هیچ سفری در کار نیست، بعدش هم گفت زنگ زدم بهت بگم برو اقدام کن برای جدایی، هر کاری میتونی بکن هرچی زودتر تموم بشه.. منم گفتم من تصمیمی برای جدایی نداشتم و ندارم..گفت باشه من برای خودم زندگی میکنم تو هم برای خودت زندگی، کاری به کارت ندارم اینجوری راحتی؟ گفتم منکه دارم زندگیمو میکنم.. بعدش هم خداحافظی کرد و قطع کرد.
RE: بهترین تصمیم و رفتار در این شرایط ؟(شوهرم بی دلیل میگه دوستم ندا
از حرفای همسرم چه برداشتی کنم؟
صبر و انتظار مشکلمون رو حل میکنه؟ من نمیتونم به جدایی فکر کنم.
RE: بهترین تصمیم و رفتار در این شرایط ؟(شوهرم بی دلیل میگه دوستم ندا
سلام خواهر خوبم
فکر می کنم همسر شما احساسی بوده و تصمیمات هیجانی می گیرند...
این موضوع موجب می شود گاهی ان گونه و گاهی اینگونه...
احتیاج داره ترجیحا با مشاور صحبت کنید
اما فعلا هیچ تماسی نگیرید... به هم نریزید
انچه متوجه شدم اینکه این تصمیم کاملا احساسی گرفته شده و ناشی از فشار روحی یا خستگی است
سکوت کنید و به دست زمان بسپارید...تا حرکت بعدی ایشون که دور هم نیست
لازم نیست فعلا به جدایی فکر کنی و راجع به موضوع صحبتی کنی
RE: بهترین تصمیم و رفتار در این شرایط ؟(شوهرم بی دلیل میگه دوستم ندا
واقعا بهترین تصمیم و رفتار توی این شرایط چیه؟
مطمئنم هیچ تصمیمی نمیتونم بگیرم، دوریه طولانی عذابم میده، من با همه ی عشقم میرم به طرفش ولی اون با همه ی وجودش از من فرار میکنه. با دیدن زن و شوهرای دیگه قلبم درد میگیره چون یادم میاد از همشون خوشبخت تر بودم و با ندونم کاری زندگیم رو خراب کردم. تقریبا با هیچکدوم از دوستای قدیمیم رابطه ندارم دوستا و همکارای جدیدم هم چون میدونن عقد کرده هستم دائما سراغ همسرم رو میگیرن یا از تاریخ عروسی سوال میکنن، خسته شدم از بس به همه دروغ گفتم 9 ماهه شوهرم واقعا کاری به کارم نداره و فکر میکنم همش داره بهونه میاره تا من خسته بشم ولی نمیدونم چرا ناامید نمیشم. یعنی من مشکل دارم؟ باید دیگه رهاش کنم؟ شاید دیگه زندگیمون توی ذهنش تموم شده و من دنبال یه زندگی تموم شده هستم. اصلا دیگه نمیدونم از زندگی چی میخوام. مطمئنم همسرم هم الان شرایط خوبی نداره نه اون توانایی تصمیم گیری داره نه من هر دو احساساتی هستیم اصلا تا کی باید صبر کنم؟ من همسرم رو دوست دارم گاهی فکر میکنم باید زندگیم رو فدای خوشبختیش کنم به همین دلیل رهاش میکنم تا اذیت نشه از طرفی وقتی میبینم اونم شرایط خوبی نداره دلم میخواد کنارم باشه. راستش نمیدونم دوستم داره یا نه؟ اگه نداره چرا طلاقم نمیده؟ اگه داره چرا نمیاد باهام زندگی کنه؟!
RE: بهترین تصمیم و رفتار در این شرایط ؟(شوهرم بی دلیل میگه دوستم ندا
سحر.. خواهر عزیزم
خیلی خوبه که اومدی و حرف زدی...شرایط شما قابل درکه و البته غم انگیز
یه کمی صبر کن و به احساسات خودت مسلط باش
من می دونم شما از زندگی چی می خوای... یه مقداری ارامش.. حس سعادت مندی... و خوشبختی
هدفت رو داری.. بی شک بهش می رسی
افکار منفی رو از خودت دور کن
شکیبایی داشته باش و بدون تاریکترین زمان شب، لحظه قبل از طلوع افتاب است
RE: بهترین تصمیم و رفتار در این شرایط ؟(شوهرم بی دلیل میگه دوستم ندا
سلام سحر جونم
مشاور یا یه آدم با تجربه نیستم که بخوام یا بتونم تو این اوضاع بحرانی، نظری بهت بدم. با دیدن آخرین پستت، فقط خواستم بهت بگم غصه نخور دوست جون. خدا بزرگه و انشالله زندگیت سر وسامان میگیره.
تنها مشکل ما آدمها که یه زندگی رو داغون میکنیم گذشت نکردنه. شاید اگه شوهرتون و شما از همه چیز، همه خاطره های ناراحت کننده گذشت میکردید، الان اوضاع یلی فرق میکرد.
میدونی خدا ارحم الراحمینه. می بخشه، آخه بنده خدا چرا نباید ببخشه؟
می خواستم بگم همدردی میکنم و برات دعا میکنم. مواظب خودت باش . واسه آونچه که گذشته هم اینقدر خودتو ملامت نکن. مام شاید همین کارو میکردیم اگه جای شما بودیم.
خدانگهدار