RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
هرکه بمن می رسد بوی قفس می دهد
جز تو که پر می دهی تا بپرانی مرا
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
مرد راهش باش...
یک شبی مجنون نمازش را شکست ....... بی وضو در کوچه لیلا نشست
|
|
عشق، آن شب مست مستش کرده بود ....... فارغ از جام الستش کرده بود!
|
|
گفت یارب از چه خوارم کرده ای ....... بر صلیب عشق دارم کرده ای
|
|
خسته ام زین عشق، دل خونم نکن ....... من که مجنونم، تومجونم مکن
|
|
مرد این بازیچه دیگر نیستم ....... این تو و لیلای تو، من نیستم
|
|
گفت ای دیوانه لیلایت منم ....... در رگت پنهان و پیدایت منم
|
|
سالها با جور لیلا ساختی ....... من کنارت بودم و نشناختی
|
|
عشق لیلا در دلت انداختم ....... صد قمار عشق یک جا باختم
|
|
کردمت آواره صحرا نشد ....... گفتم عاقل میشوی اما نشد
|
|
سوختم در حسرت یک یاربت ....... غیر لیلا برنیامد از لبت
|
|
روز و شب او را صدا کردی ولی ....... دیدم امشب با منی گفتم بلی
|
|
مطمئن بودم به من سر میزنی ....... در حریم خانهام در میزنی
|
|
حال این لیلا که خوارت کرده بود ....... درس عشقش بیقرارت کرده بود
|
|
مرد راهش باش تا شاهت کنم ....... صد چو لیلا کشته در راهت کنم |
|
آقای مجنون! به لیلی خانوم فرصت ابراز عشق بده. این که ایشون میگه: بازم عین نیمرو شدی! معناش اینه که ابراز عشق از طرف شما زیاده. و همونقدر هم که ابراز عشق میکنی هی میخواهی ازش تعهد بگیری که اونهم همون اندازه در مورد شما پر شور و حرارت باشه و همون طور رفتار کنه. اینها آزار دهنده است.
بهتره قدری احساسات ات را جمع و جور کنی و یک قدری برایش هیبت مردانه داشته باشی. اون دوست داره شما رو یک "مرد عاشق" ببینه تا یک "خل عاشق" یا یک "کلید" یا "سریش"! وقتی یکطرف خیلی احساسات افراطی داره حتی در قالب عشق و علاقه، در طرف مقابل دافعه ایجاد میکنه.
ضمنا این رفتارها ایشان را با توجه با سن کم و نوع تفکر و... که از پست های شما دریافت کردم، گستاخ میکند و توقعات و نتظارات مختلفی را برایش ایجاد میکند که شما را بیشتر دچار مشکل میکند.
ایشان هیچ واهمه ای ندارد از اینکه بکرات بگوید طلاق و روی آن اصرار کند چون در شما دیده که طلاق بده نیستی! و از عشق شما به وفور سیراب و مطمئنه!
پس آنچه که در این پست به مباحث قبلی و در راستای "برنامه لیلی عاشق کنی" اضافه شد این است که علاوه بر اینکه روی خودت در رابطه با مطالب قبلی و کاهش توقعات و کنترل هیجانات و ... کار میکنی، قدری هم از ابراز عشق کردن دست بکش تا او هم فرصت ابراز علاقه به شما پیدا کند:
|
آب کم جو تشنگی آور به دست........تا بجوشد آبت از بالا و پست |
|
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
آیا شیوا لیلی؟شیوا،اگر لیلی هستی،حرفتو بزن،خواسته هاتو بگو،زودتر به نتیجه می رسید.
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
اقا فرید سلام من تاپیک شما رو دنبال میکنم و واقعا این علاقه ی قشنگتونو به لیلی درک میکنم و بهتون افرین میگم که انقدر لیلی خانومو دوست دارید:104:
تاپیک شما یکی از جذابترین تاپیک ها واسه ی منه که مرتب دنبال میکنم مطمینم بعد از این سختی هایی که برای تغییر رفتارتون متحمل میشید به زودی لیلی رو به اغوش شما برمیگردونه عاشق و دلباخته:227:
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
اما طرف دیگه قضیه اینه که: اینجا عده ای هستند که تعریفشون از آزادی و پوشش و غیره تناسبی با آموزه های دینی و اخلاقی یا حتی عرف جامعه ما نداره. شما باید برای خودت و زندگیت بر اساس اعتقاداتی که حتما حتما حتما برات مهمه و به درست بودنشون ایمان راسخ داری یک چهارچوب درست کنی و ...
بي دل جان واقعا منظورت از اين حرفا چيه؟ :97:
ايشون بايد اين چارچوبها رو قبل از ازدواج براي خودشون تعيين ميكردن الان دو انسان مختلف دارند با هم زندگي ميكنند كه اعتقاداتشون متفاوته شما مطمئن باش حتي دين هم توصيه نميكنه كه آقا فريد اعتقاداتش رو بايد به خانمش تحميل كنه! :160:
اگر اين عقايد واقعا حتما حتما حتما اينجوري كه شما نوشتي براي ايشون مهم بود به همين راحتي و تنها به خاطر زيبايي اين دختر خانم اين عقايدو زير پا نميگذاشت!!:160:
بي دل جان يادتون باشه حجابي كه به خاطر دل شوهر محترم باشه به درد همون شوهر محترم ميخوره نه خداي عزوجل!!! :160:
آقا فريد سلام
منو ببخشيد اما منم مثل بي دل ركم!
شما با وجود اينكه نزديك سي سال سن دارين اما واقعا ... ببخشين اما عنان زندگيتونو دست يك بچه ي پنج ساله دادين بچه ي پنج ساله اي كه دوست داره همه چيز و همه ي شرايط كاملا و دقيقا مطابق ميلش باشه.
هم دلت ميخواست زنت خوشگلترين باشه براي همين نرفتي دنبال دخترباحجابا و اونايي كه زيباييشونو ميپوشونن چون ميترسيدي كه نكنه زنت از همه ي دنيا خوشگلتر نباشه.
هم دلت ميخواد زنت تحصيلات داشته باشه كه داره.
هم دلت ميخواست صادق باشه و دختر خرابي نباشه كه خداروشكر خانمت هم صادقه هم دختر خوبي بوده.
حالا هم كه ازدواج كردي يهو دلت ميخواد زنت از اون دختر خوشگله تبديل بشه به يك بانوي با روبنده و هر جا ميخواد بره ازت اجازه بگيره و هرچي تو ميگي همون باشه و ...
هم خدارو ميخواي هم خرما رو درسته آقافريد؟!! تو رو خدا اگه خواسته ي ديگه اي داري بگو تعارف نكن!!!
من شخصا در خانم شما هيچ مشكلي نمي بينم
حرفهايي كه ميزنه كه: " كليد نشي ... نيمرو ميشيو ... ول كن ديگه بابا و ... " همه و همه به خاطر اينه كه قدري از ابراز علاقه هاي افراطي و زيرپاگذاشتن عزت و مردانگي و وابستگيت دست برداري!
ايشون واقعا ميتونست همسر ايده آلي باشه اما براي كسي كه بتونه اعتقادات و باورهاشو بپذيره. از اول هم در مورد باورهاش و حجاب و ... بهت دروغ نگفته پس يا بپذيرش يا ديگه بيش از اين آزارش نده...با زنهاي مردم مقايسش نكن و انتظار تغييرات ناگهاني و يكطرفه رو نداشته باش!
مطمئن باش اون يه دختر كوچولوي 5 ساله نيست كه اگه كنترلش نكني بره و بهت خيانت كنه.و اگر روزي اين جور شد و تو دست از كنترلش برداشتي و ايشون بهت خيانت كرد (كه به نظر من بعيده چون اگه ميخواست اينكارو كنه با اصرار فراوان ازت نميخواست طلاقش بدي!!) همون بهتر كه بره.
چه فايده در تعهدي كه به زور تو بوجود اومده باشه ... تعهد به همسر بايد در ليلي خانم دروني باشه وگرنه چه تضميني كه تا آخر عمر لحظه اي ازش غافل نشي و اون نره دنبال يكي ديگه ؟
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
وقتی تنهاییم، دنبال يار می گردیم
پیدایش که کردیم، دنبال عیب هایش می گردیم
وقتی که از دست دادیمش، دنبال خاطراتش می گردیم
و همچنان تنها می مانیم
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
[color=#FF0000]
قدم نخست در عشق این است که اجازه دهیم آنکه دوستش داریم کاملا خودش باشد و او را چنان تغییر ندهیم که با تصویر خودمان هماهنگ شود ، چرا که در غیر این صورت تنها عاشق انعکاسی از خود شده ایم که در او می یابیم.
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
اما طرف دیگه قضیه اینه که: اینجا عده ای هستند که تعریفشون از آزادی و پوشش و غیره تناسبی با آموزه های دینی و اخلاقی یا حتی عرف جامعه ما نداره. شما باید برای خودت و زندگیت بر اساس اعتقاداتی که حتما حتما حتما برات مهمه و به درست بودنشون ایمان راسخ داری یک چهارچوب درست کنی و ...
بي دل جان واقعا منظورت از اين حرفا چيه؟ :97:
یاسا جان حالا چرا اینقدر خشمگین و غضبناک؟! فکر کنم کودک جان شما هم بعله ها!
با بعضی از صحبتهایت که مربوط میشه به اعتماد و احترام متقابل موافقم.
اما ببین عزیزم ما اینجا در درجه اول داریم مشکل اورژانسی این آقا را بررسی می کنیم و کاری هم با بحث های فمینیستی و روشنفکری و غیره نداریم. یکسری بدیهیات و اصول و قوانین واضح و مشخص در جامعه ما وجود داره (منظورم همین جامعه ای که فرید و لیلی گرامی توش دارن زندگی میکنند است ) که به هر حال تا حدی تبعیت از اونها لازمه و خارج از اونها عمل کردن مشکلاتی رو با خودش به همراه میاره!
مثالش همین بحث پوششش یا حجاب: اگر اعتقادات دینی و اخلاقی مد نظر نیست و فقط برای عرف جامعه باشه که خوب هر دو طرف بالاخره باید یک حد و حدودی رو رعایت کنند. و نیازی به جر و بحث هم نداره مگر اینکه خانوم بخواد به همه چیز پشت پا بزنه و با ظاهر عجق وجق بره بیرون که آبروی خانواده را خدشه دار میکنه!
اما اگر مبنا اعتقادات باشه قضیه فرق میکنه. که در مورد فرید خان بنده برداشتم این است که اصلا مبنای دینی و اعتقادی ندارد. و اینکه بنده به فرید خان گفتم "حتما حتما حتما برات مهمه و به درست بودنشون ایمان راسخ داری"، به خاطر این جمله ایشون بود:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
1چیزرو باید اعتراف کنم.باخودم میگم چه اشکالی داره هرجور دوس داره بگرده مهم اینه که منو دوس داشته باشه اما نگاهه مردایه دیگه اینکه بهم بگن بی غیرت وهزارتا کنایه دیگه تحملش سخته.اصلا چه اشکالی داره همه بگن زنت زیباس(اما یه خورده که نه خیلی سخته)چی میشد خودشو فقط واسه فریدش قشنگ میکرد؟
برای اینکه انگار ظاهرا براش مهم نیست! و بهش اعتقادی نداره فقط به خاطر حرف مردم به خانومش حجاب رو توصیه میکنه!
این هم از دو حالت ناشی میشه: 1. یا خانوم داره خلاف عرف و قوانین جامعه با ظاهر زننده میره بیرون که تحملش برای همسر به لحاظ آبرو و...سخته 2. یا اینکه پوشش خانوم در حد متعارف و معموله منتها آقا فرید در حالیکه نه خودش به حجاب اعتقادی داره و نه خانومش میخواد برای ایشون سخت گیری کنه اونهم فقط و فقط به خاطر غرور و تعصب و...!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
شما مطمئن باش حتي دين هم توصيه نميكنه كه آقا فريد اعتقاداتش رو بايد به خانمش تحميل كنه! :160:
اگر اين عقايد واقعا حتما حتما حتما اينجوري كه شما نوشتي براي ايشون مهم بود به همين راحتي و تنها به خاطر زيبايي اين دختر خانم اين عقايدو زير پا نميگذاشت!!:160:
بله همونطور که گفتم آقا فرید خودشون هم اعتراف کردند که به حجاب اعتقادی ندارند.
اما من نمیدونم شما از کجای حرفهای من این برداشت رو کردی که ایشون باید حجاب رو به خانومش تحمیل کنه؟ً!!!
ایشون حتی اگر در اون پستش مینوشت که حجاب براش بدلایل اعتقادی مهمه، بنده براشون پستهایی میزدم از تجربیات خودم که چطور میتوان خانوم را بدون اعمال زور و... به حجاب و ... علاقمند کرد. قصد بنده القای مبانی اعتقادی نبوده و نیست! بنده قصدم ارائه روش بود بر مبنای اعتقادی که ایشون خودش درست میدونه. و این برخلاف اون کاریست که عده ای در این سایت میکنند که مراجع رو در تنگنایی میذارن که اصول اعتقادی (حالا روشنفکری ) خودشون رو حتما تحمیل کنند. نمونه واضح و روشنش تاپیک آقا حامد هستش.
و اما!
آقا فرید میتونه به خانمش اجازه نده که خانوم تنهایی بره سفر کما اینکه خانوم هم (هر چند به زور) خواستار اجازه ایشون برای رفتن به سفر بود.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
دوباره اس داد که برم؟باید فک کنم نیاز به ارامش دارم.
اینطور حقوق رو ایشون ازش برخورداره و توافقی هم از قبل در موردش نشده. همه تاکید من به آقا فرید این است که "نه از اینور بام بیافتن نه از اونور"!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
بي دل جان يادتون باشه حجابي كه به خاطر دل شوهر محترم باشه به درد همون شوهر محترم ميخوره نه خداي عزوجل!!! :160:
یاسا جان جتی زن کافر و ... (بلا تشبیه و بلانسبت خانوم لیلی) چنانچه رفتار مرد مسلمانش به دلش بنشینه و عاشق همسرش بشه حاضر میشه اسلام رو بپذیره با همه سختی های ظاهری اش. اما خوب این به هنر اون مرد بر میگرده که چه تصویری از دین برای خانومش بسازه و چه قدر مقبول زنش باشه. تا اینجاش تحت تاثیر شوهره بله! و هر چند به زور نبوده. اما بعد از اون دیگه اون زن میمونه و خدایی که این زن طعم بندگی و عبودیت اش رو چشیده. پس اینقدر راحت نمیشه گفت که: به خاطر دل شوهر محترم و... نمیشه رعایت کرد. اگر عشق باشه همه چی ممکن میشه. منهم اوایل (هر چند مطابق عرف جامعه و سر سنگین می پوشیدم) تحت تاثیر رفتارهای همسرم حجابم رو محکم کردم. اما الان برم به هفت تا کهکشان اونورتر هم حجابی رو که انتخاب کردم حاضر نیستم کنار بذارم چون دیگه بهش اعتقاد دارم.
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
سلام
حالم خیلی خیلی خوبه.(نه دروغ گفتم دارم تلقین میکنم)
دیشب خودمو امده ی جنگوجدل باخانوادم وخانوادش کردم.با خودم گفتم یا لیلی یا بقیه.نصفه شب مادرم خواهرم وبرادرم اومدن خونمون.اماده ی کنایه شدم.
مادرم شرو کننده بود.تو خجالت نمیکشی زنتو تنهافرستا........
دیگه گوش نکردم اما سرمو به نشانه ی تایید تکون میدادم که بی احترامی نشه.بعدش خواهرم گف گفته بودم این دختر........بازم فقط حرکاته دهنشو نگاه میکردمو چیزی نمیشنیدم.برادرم هم فقط گف خاک بر سره بی غیرتت.....
گفتم خوش اومدید.لیلی خستع بود بس که شسته بخته کار کرده گفتم بره حالو حواش عوض شه.
خلاصه کمی قانعشون کردم که لیلی قبلا شهره دیگه درس خونده خانم مهندسیه واس خودش بلده راهو چاهو.
اقا اینا با تفو کنایه وتحقیر گذاشتن رفتن.(اما حرفاشون تاثیر نداشت.شعار من یا بقیه یا لی لی)
لی لی زنگ زد اما نتونستم مهربون باهاش صحبت کنم اخه نامرد حتا تعارفم نکرد بیا حسابیم داره خوش میگذرونه کیف میکنه برخلاف نظرم رفتار کرده دختریه بی کله.
با صدایه شادو خندون بلند به سلام فریدجونم(جونم مبحث خرکردنشه)جات خالی(اره جونه عمت)
واست کلی چیز میز خریدم سوربریز(مبحثه رشوه)اومدم 2تا سوال کنم که با چی رفتی کجایی گفتم باز میگه شرو کردیا.
خلاصه تا حالا اینقد شاد ندیده بودمش.
گفتم کار دارم باید برم(افعاله معکوس که نه دلم واست تنگه باهام حرف بزن)باورتون میشه گف نه نرو دلم واست تنگه خ...ه.ته دلم داشتم بشگن میزدم.گف بزار تعریف کنم دیگه.(تومنی 1 کلمه باهام حرف نمیزدا)
گفتم باید برم استخر!!!!(خودمم خندم گرف کدوم استخر؟ازکی تا حالا استخر برو شدم نمیدونم .میخام برم کتاب بخرم)
فقط خاستم بفهمه منم خوش میگذرونم.
خوب باشه(بانارحتی.)بعدا زنگ میزنم در دسترس باشیا.(عمرا از این حرفا نمیزد کاش زودتر میرف!!)
اما این خانم شیوا انگار لیلیه.حرفاش ادمو میسوزونه ها تند واتشینه.البته شعراش.
یاسا باشه نزن قبول دارم اشتباهمو.بهترین زنه دنیا رو دارم میخاستم عوضش کنم قافل از اینکه از دستش میدم.قول دادم خودم عوض شم دیگه دعوام نکنین دیگه.
سبزه خدا از دهنت بشنوه که این بی کله زودتر برگرده تا ببینه چقد عوض شدم
بی دل جان ایشالا که بخشیدیم ها؟خوب اره زیادی بهش گفتم دوست دارم فک کرده خبریه(شیطونه میگه یه بار برم دادگاه بگم اره طلاقت میدم بچزونمشا)هرگز اینکارو نمیکنم اما زیاد 1حرفو تکرار کنی معناشو از دس میده وفایده ای هم نداره راس میگی.باشه چشم.دستت درد نکنه بابت شعرت.متشکرم.
کارهایه امروزم خریده کتاب خوندنه تابیکهایه انی وتفسیرش ونوشتنه خاسته های خودمو خودش.
باتشکر فرید
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
يه سوال
كار شما چيه؟احساس ميكنم مدت زيادي رو توي خونه هستين!
پيشرفت خوبي داشتين...خيلي خوبه...مسائل بين شما و ليلي به هيچ كس حتي مادر و خواهر و برادرتون ربط نداره....
سعي كنيد هميشه كاري كنيد كه از دخالت ديگران در افكار و عقايدتون از جمله برادرتون كه مثلا با جمله " خاك بر سر بي غيرتت..."ميخواد فكر شما رو زير و رو كنه مقابله كنيد !!!
به اين روند ادامه بده...ديدي اگه رهاش كني دوباره به طرفت مياد....
فقط صبور باش و تحمل كن...نتايج اين سفر مجردي ليلي خيلي خوبه....صبر صبر صبر كن...