نمایش نسخه قابل چاپ
من واقعا درست نفهمیدم شما سوالتون چیه.
اینکه توقعات مادی و مالی قبل از ازدواج یا در واقع شرایط مالی داماد باید چطور باشه؟
این سوال مثل این می مونه که بپرسیم مردم امروز نهار چی بخورن؟ خب هر کسی بسته به درآمدش، سرمایه اش، ذائقه اش، وضعیت جسمیش و ... یه نهاری باید بخوره و می خوره.
این شرایط مادی هم جزو شرایط لازم برای زندگی و ازدواجه، اما شرط کافی نیست. بسته به شرایط طرفین یه حدیش لازمه که باشه.
الان دقیقا دنبال چی هستید تو این تاپیک؟
خوب الحمدلله من برای موردی که اقدام کرده ام و در جریان است توقعات مادیشون کاملا درست و منطقی و معقول است و شاید اونچه من می تونم فراهم کنم و فراهم خواهم کرد از توقعات ایشان بیشتر باشه (البته این مورد هنوز در مرحله گفتمان های خواستگاری است و به قطعیتی نرسیده) بنابراین اون چه من توی این تاپیک می خواستم بگم دغدغه شخصی خودم نبود بلکه انتقال تجربه ای بود که پس از دیدن زندگی های موفق و ناموفق و تلخ و شیرین کسب کرده ام.
اما راستی چرا کسی روی توقعات معنوی ای که از همسر آینده اش داره بحث نمی کنه یعنی توقعات فقط مادیه؟ چرا در مورد توقعات رفتاری، اخلاقی بحثی مطرح نمی شه؟
سلام به عزیزان تالار:72:
بالاخره من تونستم بعد از چند روز این تاپیک رو کامل بخونم:)به نظرم این تاپیک واقعا مهمه اگه به نتیجه برسه آگاه سازی بزرگی میتونه انجام بده.
اما قبل از اینکه منم نظرم رو بگم دوستانه چند تا پیشنهاد داشتم،اول اینکه خدا رو شکر که کسانی که پای ثابت این تاپیک بودن تا الان همه تحصیل کرده ان، ولی چیزی که نظر منو جلب کرد این بود که دیدم دوستان در پست هاشون بعضا آماری آوردن که هیچ سندیتی نداره!!خیلی جاها دوستان مسائل رو تعمیم دادن،مثلا گفتن اکثر آقایون یا اکثر خانم ها!!بدون در نظر گرفتن نوع تربیت،نوع فرهنگ،نوع شخصیت هر فرد که قطعا متفاوته!به نظرم انتظار میره یکم بیشتر بدور از تعصب به قضیه نگاه کنیم.نظرات دوستان حول زندگی شهر نشینی اونم کلان شهر ها پیش میرفت اما انگار ما روستاها و شهرستان های کوچیک رو فراموش کردیم!اونجا نوع توقعات و نگرش ها خیلی متفاوت با کلان شهرهاست!!اگه قراره آماری داده بشه نیاز به نمونه تصادفی هست که از همه جا جمع آوری شده باشه.
دوستان آمار واقعی جدا نگران کننده است،وقتی از سال 77آمار اشغال صندلی های دانشگاه ها توسط خانم ها بیشتر از آقایون شدو این روندی که الان میبینیم ،داشت شکل میگرفت...دختری که 15-16 سالگی با تحصیلات کم یا بدون تحصیلات با کمترین توقعات ازدواج میکرد حالا دنبال لیسانسه و توقعاتش رو هم همسو با تحصیلاتش بالا برده و جدیدا همه ما شاهدهجوم افراد به سمت مدرک کارشناسی ارشد و دکترا هستیم و دختر خانم های ما با تحصیلات بیشتر توقعاتشون هم بالاتر رفته!متاسفانه فرهنگ سازی تو این زمینه هم خیلی ضعیف بوده و بخاطر همین هست که ما چند میلیون جوان مجرد مستعد ازدواج تو این کشور میبینیم!دوستان خواهش میکنم بیایم بحث رو به سمت نتیجه گیری و نهایتا فرهنگ سازی پیش ببریم:72::72:
و نظر شخصی من:اول از همه به مهریه اعتقادی ندارم و تصمیم دارم مهریه ام رو1 سکه اعلام کنم.به نظرم وادار کردن کسی به گفتن جمله معروف"مهرم حلال جونم آزاد"اصلا کار سختی نیست:)من از فردی که میاد خواستگاریم انتظار ماشین ندارم اما رو مساله خونه حساسم و این توقع رو دارم.اگه از همسرم انتظار خونه دارم عوضش توقع ام رو در مورد مراسم آنچنانی عروسی پایین آوردم و به یه جشن ساده و کوچیک راضیم.قانع بار اومدم اما قناعتم در مورد مسائل مالیه.از همسرم توقع دارم کاملا مستقل و خود ساخته باشه و چشمش به جیب پدرش نباشه.توقع من در مورد درآمد همسر آینده ام در حدیه که بشه یه زندگی متوسط جمع و جور رو ساخت.من توقع ندارم همسرم تحصیلاتش در سطح من باشه یعنی ایرادی نمیبینم پایین تر از من باشه اما باید قبل از ازدواج تعهد بده بعدا رو این قضیه حساس نشه.توقع دارم به شغل من احترام بذاره و اون رو بپذیره(شغل من ارتباط زیادی با آقایون داره).خلاصه که من تعداد خیلی زیادی خواستگار رد کرده داشتم ولی هیچ کدوم اون جوابهای منفی بخاطر مادیات یا مدرک نبوده.
پیروز باشید.:72::72:
:311: :311: :311:
نه جدی می گم کسی اینجور توقع هایی از همسرش نداره:
توقع معنوی :
من دوست دارم اگر خواستم در جلسات دعا شرکت کنم همسرم همراهم بشه
من دوست دارم اینقدر غرق در رفاه نشیم که فقرا یادمون بره
و همچین چیزهایی
یا توقع اخلاقی :
من دوست دارم همسرم منظم باشه و نمی تونم بی نظمی را تحمل کنم
من دوست دارم همسرم ابراز علاقه کلامی داشته باشه
و ...
توقع اجتماعی :
من دوست دارم همسرم در اجتماع به عنوان فردی موثر و فعال و قابل احترام دیده بشه
...
توقع مسئولیت پذیری در خانواده :
من دوست ندارم همسرم پس از آمدن به خانه بشینه پشت کامپیوتر و تلویزیون و وقتی را به من اختصاص نده
من دوست دارم همسرم برنامه مسافرتی را برای ایجاد نشاط در خانواده داشته باشه
من دوست دارم همسرم رابطه با دوست هاش را جوری تنظیم کنه که با روابط خانوادگی تضادی نداشته باشد
و ...
واقعا دوستان توقعات را منحصر به شغل و مهریه و نفقه و امثالهم می بینند؟
اینها توقعات زن از مرد بود؟
اول توقعات دخترا رو به من ربط می دن حالا هم که می خوان منو بسازن.
یکی از بچه ها از نامزدش انتظار داره اهداف متعالی داشته باشه نظر شما چیه؟
من دوست ندارم همسرم بدون اطلاع من با دوستاش قرار بذاره.
من دوست دارم همسرم هر کاری می کنه با محوریت زندگیمون باشه.
من دوست ندارم همسرم وقتی می شه موضوعی رو بعدن مطرح کرد به محض
شروع برنامه مورد علاقم یا یه خبر مهم صحبت کردنش گل کنه.
من دوست دارم همسرم؟؟؟چیه؟کم اُوردن که شاخ و دم نداره.
شما هم فکر کن چی دوست داری چی دوست نداری.بازیه با حالیه.
من دوست دارم ازدواج کنم D:
اینکه می فرمایید صندلی های دانشگاهها توسط خانوم ها اشغال شده ، دلیلش کاملا روشنه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط شیدا حاتمی
پسرها وقتی دیپلم رو که میگیرن با غولی به نام سربازی روبرو میشن که خودش کلی آمار قبولی پسرها تو دانشگاه رو میاره پایین.
اما بیایین یک بررسی کنیم از وضعیت پسری که نخواد جیب باباشو نگاه کنه:
17 سالگی: دیپلم یا پیش دانشگاهی
18 سالگی : دانشگاه - مقطع کاردانی
20 یا تا 22 سالگی : مقطع کارشناسی
23 تا 25 سالگی : مقطع کارشناسی ارشد
25 تا 27 سربازی.
این در صورتیکه که همه اینها رو پشت سر هم طی کنه و هیچ وقفه ای و هیچ مشکلی براش پیش نیاد.
خب یک پسر 27 ساله که تازه درس و سربازی رو تموم کرده نیاز به کار داره ، نیاز به سرمایه داره و باید چندین سال کار کنه تا اندکی سرمایه پس انداز کنه. اگه فرض رو بر این بذاریم که حقوقش ماهی 1 میلیون باشه ( !) 2 سال تمام کار کنه تا 29 سالگی و اصلا و ابدا به پولش دست نزنه ، لباس نخره ، تفریح نکنه ، چیزی نخوره ، میشه 24 میلیون. با 24 میلیون میشه خونه خرید؟
بعد شما شیدا خانوم ، خیلی راحت میاین میگین که من انتظار ندارم ماشین داشته باشه ، اما خونه رو دیگه باید داشته باشه!! چشمش هم که می فرمایید به جیب پدرش هم نباشه! فکر نمی کنین این خودش باعث میشه پسرها از ازدواج فراری باشن؟
سلام به شمانقل قول:
نوشته اصلی توسط montana
بچه ها من يكبار حساب كردم ديدم اگر بخوام با حقوق ماهي 800 هزار تومان يه خونه ي نه خيلي بزرگ كه آگهيشو تو روزنامه ديده بودم تو زعفرانيه بخرم 77 سال طول ميكشه در صورتي كه يك قرون هم خرج نكنم :311:
دوست عزيز براي خونه خريدن تو اين دوره زمونه با حقوق گرفتن به تنهايي نميشه! بايد پولتون يه جا سرمايه گذاري كنيد يا مثلا شريكي خونه بخريد و برج ساري كنيد و بفروشين يا ... ولي با حقوق تنها اصلا نميشه!
من فکر نمی کنم منظور شیدا این بوده باشه که مالک خونه باشه،بتونه یه خونه اجاره کنه.بلخره آدم به سرپناه نیاز داره
پسری که نتونه این نیازو برطرف کنه نباید ازدواج کنه،البته اگر دخترها رضایت می دادن مدتی تا زمان توانایی پسر در اجاره
کردن خونه در خونه پدرپسر طی می کردن دیگه بهترین دخترای دنیا می شدن.من مشکل خونه ندارم ولی به پسری که
می خواد ازدواج کنه ولی درآمدش به اجاره خونه نمی رسه خیلی زمان سخت می گذره.
این چیزایی که نوشتم مثال توقعات یه خانم بود! اما توقعات من :
توقع معنوی :
من دوست دارم همسرم همراه و هم قدم و هم هدف من باشه اگه یه روز به این نتیجه رسیدم وظیفه ام جهاده باید همسرم مشوقم باشه (به قول یکی از کاربرا که یادم نیست کی بود صلوات! :311: )
دوست دارم اگر روزی به خاطر مسائل اعتقادی بیکار شدم همسرم پشتیبانم باشه و اون باشه که من را از همرنگ جماعت شدن نگه داره
من دوست دارم همسرم اعتقاداتش را بر اساس فکر و منطق به دست آورده باشه و دینش ارثی نباشد
و آره من دوست دارم اینقدر غرق در رفاه نشیم که فقرا یادمون بره! دوست دارم اگر توی فضای دانشجویی می رفتم اردوی جهادی توی فضای زندگیم هم یادم نره اون آدمایی که به نان شبشان محتاجند اما همیشه شاکرند
و همچین چیزهایی
یا توقع اخلاقی :
من دوست دارم همسرم خوش اخلاق باشه اهل لج بازی نباشه اهل چشم و هم چشمی نباشه و بر اساس حرف مردم رفتار نکنه
من دوست دارم همسرم اهل مطالعه و تفکر باشه
من دوست دارم همسرم جوی آرام و پر محبت را در خانه فراهم کنه
و ...
توقع اجتماعی :
من دوست دارم همسرم رابطه اش با نامحرم کاملا کنترل شده باشه و از شوخی و مطایبه با نامحرم حتی از فامیل خودداری کند
و ...
توقع مسئولیت پذیری در خانواده :
من دوست ندارم همسرم کارش را بر خانواده ترجیح بدهد و کار کردن او به فضای سالم خانواده آسیب بزند من دوست ندارم تنش های فضای کاری همسرم به منزل منتقل شود.( با کار کردن به شرط فوق مخالفتی ندارم)
من دوست دارم تربیت فرزندان سالم و مومن اولویت همسرم باشد
و ...
من از همين جا رسما اعلام ميكنم كه نظرم در مورد :228: عوض شد;)
شما كه ميخواي بيكار شي و زنت هيچي نگه، جبهه و جنگم كه ميخواي بري و زخمي پخمي برگردي، اردوهاي جهادي و سال به سال خونه نيومدن و در مناطق محروم خدمت رساني هم بهش اضافه شد و...
خلاصه كه الهي بميرم واسه زنت!:302: