گل مریم جون
ممنون عزیزم:46:
راستش خودم میدونم گاهی اگه حرف نزنم بهتره، مثل الان
نگران نباش من تو تکنیک خود را به کوچه علی چپ زدن خیلی مهارت دارم:311:
نمایش نسخه قابل چاپ
گل مریم جون
ممنون عزیزم:46:
راستش خودم میدونم گاهی اگه حرف نزنم بهتره، مثل الان
نگران نباش من تو تکنیک خود را به کوچه علی چپ زدن خیلی مهارت دارم:311:
فرانک عزیزم من این مشکل رو ریشه ای حل کردم:325: و الان جز در یکی دو مورد هیچ مشکلی ندارم و حالم کاملا دست خودمه :310:، حتی وقتی مشکلی پیش اومد ،اینطوری نیس که خودمو به کوچه علی چپ بزنم :311:، چون نیازی به این کار هم نبست ، فقط اگاهیهام رو بردم بالاتر;)
خانم اجازه! خانم اجازه؟!نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
سلام خانم ... من بگم؟ ... من بگم؟ :310:
ببخشيد من همه ي پستهارو نخوندم ولي بيشترشو خوندم! با فرانك1389 عزيز همدردي ميكنم و براش آرزوي موفقيت دارم و مطمئنم كه خودش ميتونه از فشار روحي نجات پيدا كنه و كمك منو نميخواد. :72:
ولي اجازه خانم معلم! اجازه ميخوام جواب سؤال شما رو من بدم!
اون خواستگار حالا هرچي كه هست و هر كي كه هست ازم خواستگاري كرده! از خود خودم! يعني با ديدن من و پي بردن به شخصيت والاي من و ارزشها و كمالاتي كه دارم!
ازم خواستگاري كرده يعني بهم علاقه داره! چرا؟ چون تونسته خوبيها و زيباييهاي وجود منو ببينه و عاشقشون بشه. يعني ارزشهاي من براش ارزشه زيبايي من رو درك كرده شخصيت منو ارج نهاده و حتي با وجو اينكه احتمال ميداده اگه ازم خواستگاري كنه ضايع ميشه و من باهاش بد برخورد ميكنم دلشو زده به دريا!
آيا حالا من بايد ناراحت بشم؟ ... بذار يه ذره فكر كنم ... يه كم بيشتر ... http://www.hamdardi.net/imgup/19427/...868989ccfd.gif آهان فهميدم!!! معلومه كه نه! :227:
[size=medium]چرا ناراحت بشم! اگر فقط آدمهايي كه شبيه منن عاشق من بشن كه فايده نداره! زيباييش به اينه كه حتي اونايي كه با من متفاوتن باز هم منو "ارزشمند" ميدونند و بهم ابراز علاقه ميكنند. اون آقا يه دختر خوب و مؤمن و باوقار و زيبا رو درك كرده و ازش خوشش اومده (به همراه جاه طلبي) آيا بايد به اون آقا حق بدم؟ ... بذار فكركنم ....
معلومه كه بهش حق ميدم كه منو دوست داشته باشه! چرا نبايد منو دوست داشته باشه؟ چون من واقعا دوست داشتنيم :43: خوب بذار همه ي دنيا دوستم داشته باشن مگه چه اشكالي داره؟!!!!!!!:43:[/size]
به قول شاعر كه ميگه:
باهر بهانه و هوسي عاشقت شده ست
فرقي نمي كند چه كسي عاشقت شده ست
چيزي ز ماه بودن تو كم نمي شود :46:
گيرم كه بركه اي نفسي عاشقت شده ست
اي سيب سرخ غلت زنان در مسير رود
يك شهر تا به من برسي عاشقت شده ست
پر ميكشي و واي به حال پرنده اي
كز پشت ميله ي قفسي عاشقت شده ست
آيينه اي و آه كه هرگز براي تو
فرقي نمي كند چه كسي عاشقت شده ست
سلام یاسای خوشگلم، با اون هدفونت! مگه تو، تو رختخواب هم آهنگ گوش میدی ؟؟؟ حالا مجازه یا غیر مجاز:163:
عزیزم حرفات انقد قشنگ بود که خندیدم باور کن:104:
شعرت هم بسیار زیبا بود، ممنونم عزیزم، لطف داری
حق با تو و بقیه دوستان عزیزمه...
بابا یکی منو نجات بده از دست این دوستان تالار همدردیییییییییییی:316:
باور کنید درسی که باید از این خواستگار میگرفتم ، گرفتــــــــــــــــــم ....به جون خودم...خوبه ؟
از همین الان هم رسما اعلام میکنم که از میان مسائلی که باعث فشار روحی بنده شده بود ،
این یک قلم(خواستگار عجیب غریب) حذف شد!!
اصلا میخواید االان برم سراغش و بگم : خانقلی بیا منو بگیر ؟:311:
در موردش اول فکر کنید بعد جواب بدید چون از اونجایی که من حرف هم تالاریهامو خوب گوش میدم
بگید برو رفتم هااااا:305:
این گلها تقدیم شما دوستان عزیز و مهربونم:72::46::72:
دوستان عزیزم
خیـــــلی دلم گرفته، خیلی
دوست دارم گریه کنم اما باور میکنید بگم حتی برای گریه کردن هم یا اجازه ندارم یا فرصت ؟!
وقتی خونه هستم همش مجبورم به خاطر اینکه بقیه افسرده نباشن و فضای خونه رو آروم و شاد نشون بدم ، برخلاف درونم ظاهرم رو خوشحال نشون میدم و برای هر مشکلی راه حلی پیدا میکنم و مدام میگم : خدا بزرگه.
اما بقیه نمیدونن که از درون چی میکشم و خودم چه دردی دارم ..؟
الان گریه ام گرفته و دوست دارم محدودیت نداشتم (چون سرکار هستم) تا حداقل اینجا خودمو خالی کنم .اما اینجا هم نمیشه هرچند یواشکی دارم همین کارو میکنم :302:
اگه یه وقت واسه دل خودم دعایی بکنم یا خواسته شخص خودمو از خدا بخوام بعدش احساس خودخواهی میکنم که چرا از این همه مشکل به فکر خودمم و برای خودم دعا کردم؟:163:
اگه واسه خودم هیچی نخوام خب نمیتونم همه رو بذارم تو دلم بمونه و حتی با خدا هم در موردشون حرفی نزنم...
اگه به خدا هم چیزی نگم دیگه خفه میشم .میدونم خدا خودش میدونه و از درد و درمانم مطلعه اما حرف زدن آرومم میکنه.
تا یخوام بگم خدا ، دردم اینه، یه دفعه خواهرم و انتظارش برای اینکه روزی برسه دوباره خواستگارش اجازه پیدا کنه برگرده خونه مون روزشماره میکنه ، منصرفم میکنه و واسه اونا دعا میکنم:323:
حتی خونوادم میگن به فکر خودتم باش اما نمیتونم ، نمیتونم ، نمیتونم چکار کنم ؟
از ناامیدی متنفرم اما گاهی شیطان میخواد اینکارو باهام بکنه که من موندم بین امید و اینده ای که معلوم نیست چی میشه و نا امیدی و ترس از اینده.
من همیشه هرچی از خدا خواستم بهم داده حتی بیشتر و بهترشو اما این دفعه چیزی خواستم که نمیده ،نمیده:302:
با اینکه خودش میدونه قصدم اینه که 100% تو هدفم و چیزی که خواستم استوار و محکم بمونم اما بازم ...حاجتمو نمیده...
دیگه خسته شدم ، خســــــــــته.
گاهی وقتا خوبی کردن به بعضیها نتیجه اش این میشه که الان من دچار شدم ، نتیجه نیت خیرمو دارم پس میدم.
هیچوقت دلم نمیاد بگم خدایا از اون کار خیر پشیمانم ، خودم میدونم اشتباه از خودم بوده
اما خدااااااا من ازت انتظار کمک دارم چون به خاطر تو اون کارو کردم ف فقط بع خاطر تو خدا.
الان که گرفتار شدم خودت کمکم کن خدا.
انقدر بهم سخت گذشته و عذاب میکشم که دیگه از ته دل حتی توبه کردم همچین کار خیری نکنم خدا
اینبار کمکم کن ، من طاقت ندارم خدا خودت که می بینی و میدونی:316:
از خواهرا و برادرای عزیزم عاجزانه التماس دعا دارم ، خواهش میکنم
شاید خدا به دل پاک شماها راهو بهم نشون بده و گره از کارم باز کنه:323:
خداجونم به حق اشكاي پاك فرانك و به حق صبر زيباي حضرت زينب (س) حاجت اين عزيزم رو بده و يا صبر جميل زينبي بهش عطا كن.
خداي مهربونم:72: ضايعم نكن ديگه! تو كه اينجوري نيستي بامرام! حالا كه جلوي اين همه آدم تو نت براش دعا كردم![size=medium][/size]
فرانک جون اگه با گریه مشکلات حل میشدن مطمئن باش الان همه داشتن گریه میکردن.
همه مشکل دارن حالا کم یا زیاد. من خودمم خیلی وقتا دلم میگیره اما
باید این جور مواقع به فکر اونایی بیفتی که مشکلاتشون خیلی حادتره.
باید به این فکر کنی و اونو ملکه ذهنت قرار بدی که این هم بگذرد.
باید به این فکر کنی که باغصه خوردن که مشکلی حل نمیشه. به جزاینکه از نظر جسمی و روحی مشکلات بیشتر بشن.
باید خودتو به خدا بسپاری و جلوبری. یه جایی خوندم در تلاطم زندگی به کشتی متانت پناه ببرید.
باید ایمان داشته باشی خداهمیشه باهامه و هوامو داره.
باید به این فکر کنی که با همین مشکلاتی که وجود دارن میتونست اوضاع از اینم بدتر باشه مثلا یکی از بزرگترین نعمتایی رو که الان داریم هم ازمون گرفته میشد مثله سلامتی، پدر و مادر و ....
اینو به یاد داشته باشیم در بدترین شرایط زندگی ما هم کسانی هستن که به همون بدترین غبطه میخورن و آرزو داشتن جای شما میبودن.
پس بازم خدا رو شکر کن.
مواظب باشیم با کفران نعمت نعمتامونو نابود نکنیم.
سلام عزیزان
ممنونم از اینکه بهم دلداری میدید و برام دعا کردید:72:
یاسای خوشگلم ممنون از دعای قشنگت عزیزم:311:
مینای گلم چشم ، ناشکری نمیکنم عزیزم
این دل گرفتنم بیخودی نبود!
دیروز یکی از سخت ترین و پرتنش ترین روزهای زندگیم بود...
خدا کنه هیچی تجربه نکنه:323:
وای که چقدر همه مون ناراحت و عصبی و بی قرار و ... بودیم
اما در نهایت خدا رو شکر فعلا به خیر گذشت ، به دعای شما دوستای خوب ونازنینم
اما درد اصلی من هنوز سرجاشه:316:
التماس دعا گلهای من:72:
سلام فرانک جان
چقدر ناراحت شدم از اینکه فهمیدم دیروز مشکل داشتی عزیزم!
و خوشحال شدم که مشکلتون مرتفع شده، اما چرا فعلا؟
چی شده بود، خانمی؟ اگه دوست داشتی برامون بگو تا هم یکم سبک بشی و هم شاید لااقل یه کمک فکری از دست ما بربیاد.
برات از صمیم قلب دعا می کنم که مشکلت حل بشه :323:
سلام فرانک جان
من دیر رسیدم به تاپیکت ..نوشته هات رو دنبال کردم ولی در مورد خواستگارت راستش چیزی به ذهنم نمی رسید که بتونه کمکت کنه...
گفتی دیروز دلت گرفته بود این دل گرفتنت هم بیخودی نبود..
خب برا همه هست..وقتی ناراحتم یا دلم می گیره به این فک می کنم که حتما قبلا شاد بودم که الان می فهمم ناراحتم دیگه! یا مثلا گاهی باید از بعضی ها متنفر باشیم تا بفهمیم بعضی ها رو دوست داریم...
در مورد همون چیزی که الان فکرت رو درگیر کرده بگو تا بتونیم کمکت کنیم..من فک نمی کنم خواستگارت ذهنت رو مشغول کرده باشه..