RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
qPNX13U3تمام پستهای شما و دوستان رو من از اوّل خوندم به نظر من این خانواده خیلی با شعور هستند که شما ۴ ساله دخترشون رو، عقد کرده نگه داشتین و زندگیشو به بازی گرفتین و چیزی بهتون نگفتن و عدم اقدام شما برای طلاق برای شانه خالی کردن از مهریه و نفقه است و مطمئن باشید با این عقایدی که شما دارین با هر کس دیگر هم به مشکل بر خواهید خورد.[/quote]
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
ابوذر گرامی اگر بخوایم در مورد شما قضاوت کنیم خیلی گیج میشیم و در آخر هم به نتیجه ای نمیرسیم
من یه راه حلی دارم برای اینکه هم جون خودت در امان باشه هم اون دختر(هرچند اون برات مهم نیست!!!)
چون اینجوری که معلومه اصلا نمیخوای برای این زندگی تلاشی کنی و تصمیمتو گرفتی...
با این که خودم مونث هستم دلم میسوزه که این پیشنهاد رو بدم ولی بهتر از اینه که
1-این وسط جان کسی در خطر باشه
2-با این اوصاف وارد زندگی با این دختر بشی،چون بد بختش میکنی
شما میتونی به خانواده ی دختر بگی که یه بیماری داری ،مثلا بیماری که باعث میشه در آیِنده بچه دار نشی و علت اینکه 4 سال به فکر رفتن زیر یک سقف نشدی و طفره میرفتی و بهونه میاوردی همین بوده، و بگی نمیخوام دخترتون بد بخت بشه و ... از این حرفهای اینطوری... مثلا وجدانت اجازه نمیده که اون به پات بسوزه.
عرب ها هم انگار بچه دار شدن براشون مهمه.فقط باید حواست باشه که دلشونو به رحم بیاری...
حالا دیگه در مورد حق و حقوق دختره و بقیه چیزا هم دوستان نظرات خوبی دادن...خود دانی...
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
این همان مسئولیتی است که دائما سعی داری بر اثر ترس از آن فرار کنی . یعنی برای تو مهم نیست که چه سرنوشتی در انتظار این دختر بخت برگشته است اما برایت اهمیت دارد که فقط خودت جان سالم به در ببری .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
اگر قرار نیست کسی کشته شود چرا این پست را زدید و چرا اینگونه؟!
منظور من این بود که نامزدم قرار نیست کشته شود و کسی او را تهدید به قتل نکرده است. بلکه اون منم که چنین تهدیدی دریافت کرده است.
می دانید چرا تهدید دریافت کرده اید به این دلیل که این خانواده می داند امروز شما درخواست کننده ی طلاق هستید اما روزی که متوجه بشوند دختر خودشان درخواست طلاق داده ورق به ضرر این دختر می چرخد .
دست از بازی های خطرناک که ته آن بیمارستان و کلانتری و دادگاه و قبرستان است بکشید . قبل از اینکه دیر بشود .
به فکر شرایط برنده - برنده در این بازی باشید .
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط *nadia*
در قدم اول راه کار رو سازش می دونم ، شما هیچ تلاشی برای بهبود رابطه خود و این خانم اون هم در مدت 4 سال نکردید.
پس یه کمی روی خودتون کار کنید ،
- می گید هوشش پایینه، منظورتون چیه؟ شاید شما چیز سختی می خواید؟!
- زیبا نیست ، شما چه شکلی می خواید ؟
- تا به حال خواستید اونجوری که شما می خواید رفتار کنه ؟!
یه کم تلاش کنید .
یه چیزی رو یادت باشه ، دختری با ظاهر زیبا ، هوش خوب ، پر انرژی و زرنگ نمیاد با
شما که پس فردا می شید یه مرد مطلقه ازدواج کنه (از دیدگاه جامعه ایرانی عرض کردم) همچین دختری خودش رو لایق یه فرد پولدار و خوش تیپ می دونه (چون خوشبختانه یا متاسفانه اینها برای مردان ما ملاکه و امتیاز داره )، نه شما که هنوز از نظر مادی دستتون توی جیب پدرتونه!!!
مراقب باش ، خیلی خودتو بالا نبین ، بد جوری با سر زمین می خوری.
برو روی ارتباطت کار کن ، کمی تاوانشو بده ، فقط خودت
که نیستی پای آینده شخص دومی هم درمیونه ! ببین چی مانع می شه (واقعاً) که به اون دختر دل نبندی؟
پای کس دیگه ای در میونه ؟ دلت جایی مونده؟
اگر حقیقتاً به نتیجه نرسیدی می تونی به طلاق فکر کنی. (اینها نظر من بود)
:72: :72: :72:
ضمن قدردانی از زاهنمایی های شما باید بگویم که درست است که شرایط فعلی من خوب نیست اما من مجبور نیستم با این شرایط ازدواج کنم. میتونم بعد از فارغ التحصیل شدن و دست سافتن به شرایط مناسب، ازدواج کنم. فعلا عجله ای برای ازدواج ندارم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آسمان ابری
ابوذر گرامی اگر بخوایم در مورد شما قضاوت کنیم خیلی گیج میشیم و در آخر هم به نتیجه ای نمیرسیم
من یه راه حلی دارم برای اینکه هم جون خودت در امان باشه هم اون دختر(هرچند اون برات مهم نیست!!!)
چون اینجوری که معلومه اصلا نمیخوای برای این زندگی تلاشی کنی و تصمیمتو گرفتی...
با این که خودم مونث هستم دلم میسوزه که این پیشنهاد رو بدم ولی بهتر از اینه که
1-این وسط جان کسی در خطر باشه
2-با این اوصاف وارد زندگی با این دختر بشی،چون بد بختش میکنی
شما میتونی به خانواده ی دختر بگی که یه بیماری داری ،مثلا بیماری که باعث میشه در آیِنده بچه دار نشی و علت اینکه 4 سال به فکر رفتن زیر یک سقف نشدی و طفره میرفتی و بهونه میاوردی همین بوده، و بگی نمیخوام دخترتون بد بخت بشه و ... از این حرفهای اینطوری... مثلا وجدانت اجازه نمیده که اون به پات بسوزه.
عرب ها هم انگار بچه دار شدن براشون مهمه.فقط باید حواست باشه که دلشونو به رحم بیاری...
حالا دیگه در مورد حق و حقوق دختره و بقیه چیزا هم دوستان نظرات خوبی دادن...خود دانی...
اینجوری کسی حرف منو قبول نمیکنه. متوجه میشن که دارم دروغ میگم. همچنین برای من هم خوب نیست که دیگران فکر کنند یه بیماری دارم. فکر نمیکنم این راه حل جواب بده.
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
تا حالا شده به جز خودتون به کس دیگه ای فکر کنید؟؟ شما دارید زندگی اجتماعی می کنید نه زندگی فردی.
با این دیدگاه شما هیچ زمانی مسیولیتی در قبال کسی به عهده نمی گیرید، چرا که هر لحظه که موقعیت شخصی بهتری در جای دیگه ببینید، به راحتی از زیر بار مسیولیت شونه خالی می کنید.
بهتر نیست خودتون رو بهتر بشناسید و "هیچ گاه" مسیولیت دیگه ای (مثل زندگی مشترک) رو به عهده نگیرید و یا این که این اخلاق خودتون رو تغییر بدید؟؟
با خودتان رو راست باشید و یعد وارد تعاملات اجتماعی شوید.
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
28 سال سن کمی نیست که شما دارید و با این وضع اقتصاد جامعه در 10 سال آینده هم بعید می دونم
بتونید به شرایط کافی از نظر دختری با اون ملاک ها برسید! مطلقه شدن خودتون رو فراموش نکنید ، (هیچ قطعیتی برای ازدواج با فردی که مورد نظرتونه در آینده وجود نداره)
یه چیزی رو متوجه نشدم ، شما چرا می گید نامزد؟ در پست اول نوشتید عقدید! می گید مثل یه گزینه بهش
نگاه می کردید در حالی که شما عقد کردین ، در عقد دیگه این دیدگاه وجود نداره و تقریباً همه چیز قطعی شده ست.
شما که تصمیمتون رو گرفتین چرا پست زدین ؟ از ترس جونتون؟ راهکاری جهت نجات جان شما نداریم
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط *nadia*
28 سال سن کمی نیست که شما دارید و با این وضع اقتصاد جامعه در 10 سال آینده هم بعید می دونم
بتونید به شرایط کافی از نظر دختری با اون ملاک ها برسید! مطلقه شدن خودتون رو فراموش نکنید ، (هیچ قطعیتی برای ازدواج با فردی که مورد نظرتونه در آینده وجود نداره)
یه چیزی رو متوجه نشدم ، شما چرا می گید نامزد؟ در پست اول نوشتید عقدید! می گید مثل یه گزینه بهش
نگاه می کردید در حالی که شما عقد کردین ، در عقد دیگه این دیدگاه وجود نداره و تقریباً همه چیز قطعی شده ست.
شما که تصمیمتون رو گرفتین چرا پست زدین ؟ از ترس جونتون؟ راهکاری جهت نجات جان شما نداریم
بله من با نامزدم عقد کردم ما تا قبل از عروسی میگیم نامزد. اما قبل از اون به یه دختر دیگه بعنوان گزینه مناسب ازدواج فکر میکردم که اون هم خانواده ام مخالفت کردند و با من همکاری نکردند. و من هم بدون همایت اونا نمیتونستم با اون ازدواج کنم.
به هر حال دخترایی پیدا میشن که با شرایط من کنار بیان. اینو مطمئنم و نمونه اش را زیاد دیده ام. من نگران پیدا کرد دختر مناسب نیستم. مسئله اصلی من این است که نامزد فعلیم را دوست ندارم. دختری که حد اقل شرایط نامزد فعلیم را داشته باشد به راحتی به من جواب مثبت میدهد.
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
سلام
دوست عزیر من تاپیکتون رو خوندم و نتیجه گیریم اینه که شما میخواید که دوستان نظر شما رو تایید کنن و حق رو به شما بدن و تلاشی برای بهبود اوضاع نمیکنید
اگه واقعا دیگه نمیتونید، خوب طلاق بگیرید، ولی اینرو بدونید که :305: ازدواج و طلاق به این سادگی ها نیست. شما کلا قضایا رو خیلی ساده نگاه میکنید (ببخشید ها!)
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
ابوذر عزیز شما پاسخ سوالتون رو اینجا نخواهید یافت:300:
اینجا کلنیک روانشناسی هست ،نه کلینیکی که به شما بگوید چگونه خودتان را از زیر مسولیت هایی که قبول کرده اید، برهانید
فکر میکنم این تاپیک بیش از اندازه کشدار شده است و اگر پاسخی میخواهید که برای خودتان و اون دختر خانم مناسب باشد ، بهتراست در همین 5صفحه دنبالش بگردید:325:
توصیه میکنم درخواست کنید این تاپیک رو قفل بکنن
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
با تشکر از همه دوستان فکر میکنم تا همینجا کافی باشه. از راهنماییهای شما استفاده کردم. دیگه باید سبک سنگین کنم ببینم بهترین کاری که میشه انجام داد چیه.
مدیر محترم میتونند این تاپیکو قفل کنند.