سلام
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید ( تو میتونی )
واژه ها را باید شست، واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد
چتر ها را باید بست، زیر باران باید رفت !
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد ، با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید، عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید بازی کرد، چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت
زندگی ، تر شدن پی در پی
زندگی ، آب تنی کردن در حوضچه ی اکنون است !
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی ست .
و نگوییم که شب چیز بدی ست – و نگوییم که شبتاب ندارد خبر
از بینش باغ – و بیاریم سبد ، ببریم این همه
سرخ – این همه
سبز !
الحمد الله خوب هستید ؟
در یه روز سرد زمستانی - داشتم با استادم قدم می زدم - بهشون گفتم :
آیا شما عزاداری برای عزیزی کرده اید .
گفت : لحظات آخر پدرم خیلی اذیت شدم - خیلی ناراحت بودم
بهشون گفتم چی کار کردید :
گفت پدرم داشت جون می داد زیر دستم - یه لحظه چشمامو بستم - به خودم گفتم دارم از خدا دور می شم .
ادامه داد :
رفتم وضو گرفتم - دو رکعت نماز خوندم - بعد نماز گفتم خدایا هر چی خیره !
من پدرم را به تو می سپارم - هر چی خودات صلاح می دانی!
گفت سجده طولانی کردم - وقتی سر از سجد برداشتم ، دیگه آرروم شدم .
( من خیلی تعجب کردم )
خود من تو ماه رمضان سخت ترین اتفاق زندگیم افتاد - ولی تصمیم گرفتم آن حادثه را به خدا بسپارم
بعد از سال ها فهمیدم - برام خیلی خوب بود اون حادثه .
الخیر و فی ما وقعه
فردا با همسرت پیش یه دکتر دیگه برید .
( برای اطمینان بیشتر )
وضو بگیر - دو رکعت نماز بخون - و همه چیز را به خدا بسپار
ان شالله هر چی خیره
من قبلا به شما گفتم - شما خانم قوی ای هستید .
شما جوان هستید ( تازه 26 سالتونه )
لبخند بزن ..... !
به نقاشی آواتارم چند نمره میدید ؟