-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
بنشين، مرو، چه غم كه شب از نيمه رفته است
|
|
بگذار تا سپيده بخندد به روي ما
|
|
بنشين، ببين كه دختر خورشيد "صبحگاه"
|
|
حسرت خورد ز روشني آرزوي ما |
|
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
ای گل نشستن با خسان، پیوسته ات گر خوست
روزی بیاید کز تو نه رنگی به جا نه بوست
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهانگیری غم لشکر نمی ارزد
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دل خوشِ گرمای کسی نیستم |
آمده ام تا تو بسوزانی ام |
|
آمده ام با عطش سالها |
تا تو کمی عشق بنوشانی ام |
|
ماهیِ برگشته ز دریا شدم |
تا تو بگیری و بمیرانیم |
|
خوب ترین حادثه میدانم ات |
خوب ترین حادثه میدانی ام؟ |
|
حرف بزن، ابرِ مرا باز کن |
دیر زمانیست که بارانی ام |
|
حرف بزن، حرف بزن، سالهاست |
تشنه ی یک صحبتِ طولانی ام |
|
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
مستی سلامت میکند پنهان پیامت میکند
آن کو دلش را بردهای جان هم غلامت میکند
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دوش چه خورده ای دلا راست بگو نهان مکن
بوی شراب میدهی خربزه در دهان مکن
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دلگیرم از خموشیِ تقویمِ روی میز |
از دنگ دنگِ ساعت دیوار خسته ام |
|
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود |
از خود که زخم خورده ام از یار خسته ام |
|
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
مقصود دعا در ره جانانه نهادیم
بر خرمن صد عارف زاهد زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
من به خود نامدم این جا که به خود باز روم
آن که آورد مرا باز برد در وطنم
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
زبامی که برخواست مشکل نشیند
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دانی که چرا کنند نهان گنج زیر خاک؟
|
یعنی که خاک بر سر اسباب دنیوی |
|
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
يكدم ز گرد پيكر من بشكاف
بشكاف اين حجاب سياهي را
شايد درون سينه ي من بيني
اين مايه ي گناه و تباهي را
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد و وقتست که باز آیی
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
یک چشمِ من اندر غم دلدار گریست |
چشم دگرم حسود بود و نگریست |
|
چون روز وصال آمد او را بستم |
گفتم نَگریستی نباید نِگریست |
|
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
تو را می بینم و هر دم زیادت می شود دردم
مرا می بینی و هر دم زیادت می کنی دردم
به سامانم نمی پرسی نمیدانم چه سرداری
به درمانم نمی کوشی نمی دانی مگر دردم
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
تنگی می لعل خواهم و دیوانی
|
سد رمقی خواهد و نصف نانی
|
|
وانگه من و تو نشسته در ویرانی
|
خوش تر بود آن ز ملکت سلطانی |
|
ارسال من و سابینای عزیز همزمان شد!شعر سابینا قشنگ تره.(عشقولانست).اونو ادامه بدید.حرف "م"
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سابینا
تو را می بینم و هر دم زیادت می شود دردم
مرا می بینی و هر دم زیادت می کنی دردم
با تشکر از سابینا خانم به خاطر این شعر زیبا.
با اجازه من ایراد کوچکی که در شعر هست رو اصلاح می کنم:
مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم
تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم
این هم شعر من:
من از آن حُسنِ روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق، از پردهی عصمت، برون آرد زلیخا را
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
چه شعری بهتر از این که اینجا بگی
الا یا ایهاالساقی ادرکوسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
( از حامد عزیز بابت تصحیحشون تشکر می کنم )
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
ای ماجرای شعر و شب های جنونِ من |
آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب؟ |
|
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دلم فریاد میخواهد ولی در انزوای خویش
|
چه بی آزار با دیوار نجوا میکنم هر شب |
|
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شد و خیره به دنبال تو گشتم ...
بددددددددو دختر مهربون میبینم این بالا آنلاینی
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
چون شما از آذربایجانی یک شعر از شهریار می نویسم:
می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
دفتر دوران ما هم بایگانی می کند
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گل های تر دارد
ممنونم حامد عزیز
اتفاقا تو ذهنم بود که چند تا شعر ترکی اینجا بیارم به موقعش!
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دلا مباش چنین هرزه گرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود
البته من ترکی بلد نیستم... جواب شعر ترکی نمی تونم بدهم :)
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دلارام در بر دلارام جوی
لب از تشنگی خشک بر طرف جوی
ترجمه ش رو هم میذارم برای فارس زبانان
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دست از طلب ندارم
تا کام من برآید
یا جان رسد به جانان
یا جان ز تن درآید
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دل برقرار نیست که گویم نصیحتی
از راه عقل و معرفتش رهنمون شود
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند...
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دارم از زلف سـیــاهــش گله چــنــدان که مپرس
که چنان ز او شده ام بی سر و سامان که مپرس
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
سن سیز ای گل کونلومون بیردم قراری یوخدو یوخ
سندن اوزگه نیله سین ، بیر غمگساری یوخدو یوخ
ترجمه: دل من ای گل بی تو قراری ندارد
بی تو چه کند که غمگساری ندارد
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
خدا را بلبلان تنها مخوانيد
مرا هم يک نفس از خود بدانيد
هزاران قصه ی نا گفته دارم
غمم را بشنويد، از خود مرانيد!
جالبه که آخر شعرت با خ تموم می شه. شعر فارسی فکر نکنم بشه به این راحتی پیدا کرد که با خ تموم بشه :)
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند، درمانند
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
درد دل خسته دردمندان دانند
ني خوش منشان و خيره خندان دانند
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد
حالتي رفت كه محراب به فرياد آمد
از من اكنون طمع صبر و دل و هوش مدار
كان تحمل كه تو ديدي همه بر باد آمد
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی ارزد
به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی ارزد
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
دلبر كه جان فرسود ازو كام دلم نگشود ازو
نوميد نتوان بود از ازو باشد كه دلداري كند
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز کویت بر نتابم روز و شب
-
RE: مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)
به دو صد بام بر آیم، به دو صد دام در آیم | *** | چه کنم؟ آهوی جانم سر سودای تو دارد |
|