RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
نازنین باید از اول این مشکل را اعلام می کردی که پول نداری برای مشاوره رفتن ، حالا من بهت می گویم چکار کن :
روش اول - اگر در تهران زندگی می کنی 148 مرکز مشاوره تلفنی است و یک قران هم پول نمی خواهد و پول تلفن هم حساب نمی شود و از مجانی هم مجانی تر است و بی نهایت مشاوران حاذقی در این مرکز کار می کنند . کد مشاورت را فراموش نکن ، یک مرکزی مثل مرکز آقای سنگ تراشان در قم .
روش دوم اگر خواستی یک شماره برایت خصوصی می فرستم تا بتوانی با یک مشاور خانم مجانی صحبت کنی ، شماره منزل این خانم است ، برای همین این جا نمی گذارم ، خانم لطفی زن نازنینی است .
من خودم روش اول را بیشتر دوست دارم ولی به هر حال این خانم هم هست ، اگر شماره این خانم را می خواهی ، خبراز تو.
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
نازنين جان
مشكل اينجاست كه خانواده تو وارد بحث نمي شوند و از تو طرفداري نمي كنن. چه كسي بدش مي آيد كه از يك ديوار كوتاه بپرد؟! تا به حال يك برخورد جدي با خانواده شوهرت نشده و اين برخورد جدي را تو نمي تواني داشته باشي بلكه يك بزرگتر مي تواند. آنها نبايد فكر كنند كه عروسشان بي كس و كار است و هر كاري مي خواهند بكنند و آقا امين اگر از خانواده شما حساب ببرد نمي تواند بگويد كه من هم مي روم و ...
بايد سنگين و رنگين در خانه ات مي نشستي و با آنها هر جايي نمي رفتي و رابطه ات را اينقدر زياد نمي كردي.
مگر من عقد كرده نيستم؟! آنها از من نمي خواهند كه مثلاً فلان مهماني بروم؟! به هيچ عنوان قبول نمي كنم. سنگين در خانه ام نشستم و ماهي يكبار با عزت و آبرو مي روم به خانه مادرشوهرم و بدون آنكه شب بمانم زود برمي گردم. هر چقدر هم اصرار مي كنند كه بمان مي گويم پدر و مادرم اجازه نمي دهند . تا حرف مي زنند مي گويم بايد با پدرم صحبت كنيد. چنان از پدر و مادرم حساب مي برندو احترام مي گذارند كه بيا و ببين. وقتي هم مي خواهند يك كاري را انجام بدهند اول بررسي مي كنندكه بايد جواب من و خانواده ام را چي بدهند؟!
الان هم تا پاي پدر و مادرت را وسط نكشي اين مسئله نه تنها درست نمي شود بلكه بدتر هم خواهد شد. شما رويتان به روي هم باز شده.
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
دانه عزیز پای پدر مادرم بیاد وسط باید از امین جدا شوم. مخصوصا که کارهای اقامت مامانم هم درست شده و کلی عصبانیه که من شوهر دارم و دیگه هیچ امیدی نداره برای رفتن من.
خانوادم نه تنها کمکی نمی کنند بلکه اتش رو بسیار بسیار تند تر خواهند کرد. مطمئن باش.
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
سلام نازنین جان
خانومی همه ی حرفات درسته و من قبول دارم که خسته شدی چون بیشتر از توانت از خودت انتظار داری
ولی نازنین جون چرا شوهرت رو تو دوراهی انتخاب می زاری شما تو زندگی جایگاه خودتو داریو خانواده ی امین جایگاه خودشونو تو نمی تونی هم براش مادر باشی هم پدر هم خواهرو هم زن خانومی یادت باشه که شما هنوز عقد هستین و تا زمانیکه سر خونه زندگیتون نرفتین این وابستگی به خانواده ها وجود داره و خانواده بخشی از شخصیت طرفت رو تشکیل می ده عزیزم یادت باشه ممکنه خیلی از رفتارهای خانواده شما هم برای امین زننده باشه آیا اگه امین ازت بخواد بین اون و خانوادت یکی رو انتخاب کنی برات امکان داره
خواهره گلم با فهر کردنو حرف نزدنو تحدید کردن نتنها چیزی درست نمیشه بلکه بعد یه مدت امینم خسته می شه و تو هم وجهتو پیشش از دست میدی
نازنین عزیز تو که این همه برای ساختن این زندگی زحمت کشیدی حالا چرا خودت داری خرابش می کنی
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
به خدا من نه می خواهم کسی رو جدا کنم نه دل کسی رو بشکنم.
دارم می گم :
زنتو دور کن . ماهی یکبار بیشتر دستشو نگیر ببر تو خانوادت. همین و همین.
واقعا حرف احمقانه ایه؟؟؟
بابا جان وقتی روابطم بیشتر می شه باهاشون عملا زندگیم بهم می ریزه . مادرش واقعا نمی فهمه. واقعا من چند سال باید تحمل کنم یا جواب بدهم یا خودمو بزنم به بی خیالی و ...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمی تونم.
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین غ
واقعا من چند سال باید تحمل کنم یا جواب بدهم یا خودمو بزنم به بی خیالی و ...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمی تونم.
اين يعني اينكه نمي خواهي با امين زندگي كني؟؟؟ كات:160:
از اول نبايد زياد با اونها قاطي مي شدي. باز هم مي گم الان نمي توني يكنفره توي روي همشون بايستي.
امين هم دوستت داره اما انتظار نداشته باش عاشق پاكباخته ات باشه و به خاطر تو پا روي همه داشته ها و نداشته هاش بذاره.
پس توي اني معامله تواي كه مي بازي. پس همچين معامله اي نكن كه يا تو يا اونا. مي خواهي زياد پيش اونها نري خوب نرو. دو بار كه نري مطمئن باش خود اونها هم ديگه زياد اصرار نمي كنن.
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
خوب عزیزه دلم اینو می تونی یه جور دیگه مطرح کنی مثلا از هر 10 باری که میگه بیا اونجا 8 بایشو بهانه بیار و یه جورایی نرو
مثلا بگو خستم و کار دارم بگو الان مامانت اینا خونه ی خودشون نیستن درست نیست منم مزاحم بشم
بگو چون دوره ی عقدمون طولانیه بهتره یکم تو رفت و آمدمامون مراقب باشیم
اگه بد متوجه منظورت شدم معذرت می خوام
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانه
توني يكنفره توي روي همشون بايستي.
امين هم دوستت داره اما انتظار نداشته باش عاشق پاكباخته ات باشه و به خاطر تو پا روي همه داشته ها و نداشته هاش بذاره.
دانه جان من نمی خواهم توی روی کسی بایستم.
ولی من به خاطر امین پا روی تمام چیز هام گذاشتم...:302:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانه
پس توي اني معامله تواي كه مي بازي. پس همچين معامله اي نكن كه يا تو يا اونا.
واقعا اگه قرار به باخت باشه ترجیح می دهم الان ببازم. الان خیلی بهتر از زندگی مشترکه. اگه واقعا امین انقدر بی درایت و وابسته به خانوادشه باشه. من حرفی ندارم. ما رو به خیر اون رو هم با مامان عزیزش به سلامت.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانه
مي خواهي زياد پيش اونها نري خوب نرو. دو بار كه نري مطمئن باش خود اونها هم ديگه زياد اصرار نمي كنن.
خیلی پرروان دانه. خیلی. همسرم هم هی دست منو می کشه به زور می بره. نروم آش همین آش و کاسه همین کاسه است. کلی دعوا داریم.
می خوام یکبار برای همیشه این موضوع رو تمام کنم.
یا رومیه رومی یا زنگیه زنگی...
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
هیچ وقت فکر نمی کردم روزی ازدواجم به اینجا برسه. هیچ وقت...
افسوس از اون همه آرزوهای شیرین و اون همه تلاش ...
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
خانومی زندگیو ازدواج تو به جای بدی نرسیده ولی مشکل اینه که تو واقعا خسته شدی نازنین جان و همین جور هم داری ادامه میدی معلومه که می بری