سلام.
عید همگی مبارک.
ممنون میشم اگر کسی کتابی در زمینه روانشناسی سالمندان داره لطفا بهم معرفی کنه. یه کتاب آکادمیک نمیخوام. یه کتاب با بیانهای ساده. ممنون.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام.
عید همگی مبارک.
ممنون میشم اگر کسی کتابی در زمینه روانشناسی سالمندان داره لطفا بهم معرفی کنه. یه کتاب آکادمیک نمیخوام. یه کتاب با بیانهای ساده. ممنون.
ممنونم طنین باران عزیز از تبریک و دعای خوبت :72:
فکور نازنین متشکرم از تبریکت بله دومی امروز یکماهش شد:43:
سلام
یه موقعی فکر میکردم نماز شب فقط مال آدمای خیلی خاص یا عرفا و اولیا الله هست. ولی این فکر باعث میشه آدم خودش رو از موهبت فوق تصور این گنج بی پایان محروم کنه.
گاهی مهمان میاد خونمون یا میرم جایی مهمانی متوجه میشم اون شخص نصف شب یا تا ساعتهای یک و دو توی گوشی پرسه میزنه. چقدر افسوس و حسرت میخورم. فقط بیست دقیقه قبل خواب یا بعد همون ساعتای ۱۲ و یک هم میشه خوند.
وقتی چند بار میخونی اونوقت لایه های از روح و روانت کشف میکنی که توی هیچ کتابی تا الان نخوندی. یه امراضی از روح آدم شفا پیدا میکنه که اصلا متوجه اون امراض نیستیم.وقتی شفا پیدا میکنه میفهمی. خیلی خیلی حیفه کسی خودشو از این فرصت و موهبت محروم کنه مخصوصا وقتی فرصتش و داره
فکر میکنم امشب هم ثواب زیادی داشته باشه
گاهی اوقات آدم از نمازی لذت نمیبره شاید کفاره گناهانی باشه ولی مداومت میکنی خیلی لذت میبری و متوجه اثرش میشی شایدم همون بار اول که خوندی اون اثر و لذت رو متوجه شد
سلام دوستان ازتون التماس دعا برای سلامتی همسرم دارم . متأسفانه حال شون اصلا خوب نیست من نمیدونم چطور مریض شدند خیلی خیلی رعایت میکردند امید دارم کرونا نیست اما خیلی علائمش بد هست بنده خدا توان نداره رو دو تا پاهاش بایسته . خودمم بدنم کوفته هست و درد میکنه. خدا رحم کنه به همه مون
لطفا برای سلامتی همسرم حمد بخونید خیلی ممنونم
سلام.
خانم طنین باران عزیز، انشالله که هر چه هست رفع میشه.
اگر طی سه روز شدت علایم کاهش پیدا نکرد یا شدت گرفت، حتما مراجعه به پزشک داشته باشید تا اگر دارویی لازم هست تجویز کنند.
نگرانی رو از خودتون دور کنید.
حتما از خانواده درخواست کمک کنید.
برای کاهش ضریب خسته شدن در کارها و فرصت بیشتری برای استراحت داشتن، توصیه میکنم این مدت از ظروف یکبار مصرف استفاده کنید.
بعد از قضا نصف لیوان گلاب بخورید.
غذاهای با طبع گرم با روغن در حد صفر استفاده کنید. ... سیر زباد بریزید توی غذا، حریره بادام بدون شیر و شکر، برای شیرینیش از عسل استفاده کنید. پروتئین زیاد مصرف کنید. روزی دو تا تخم مرغ ابپز رو حتما بخورید.
در اولین فرصت آمپول ویتامین سی بزنید. همینطور اگر بشه آمپول ویتامین دی، ب کمپلکس بزنید هم خوبه.
ابمیوه به خصوص مخلوط آب هویج و آب سیب، و یا آب هویج و آب کرفس. همینطور مایعات گرم فراوون بخورید. جوشونده های های طبع گرم. مثلا دم کرده آویشن، به دونه، چهارتخمه،
اگر ممنوعیت استفاده از آسپرین ندارید، روزی یک آسپرین ده بخورید. در مورد اینکه میتونید آسپرین مصرف کنید یا نه در اولین فرصت با پزشک مشورت کنید. توی مراکزی که تست گرفته میشه پزشک هست.
براتون حتما حمد میخونم. نگران نباشید. فقط تقویت کنید. به امید خدا حله.
سلام ، پوه جان خیلی ممنونم از راهنمایی خوبتون. خیر ببینید . یه سوالی داشتم همسرم که به دکتر مراجعه کردند سرم براشون تحویز کردند با داروی مترونیدازول و ضد تهوع که هر هشت ساعت باید بخورند . دکتر گفتند که علایمت شبیه کرونا نیست ولی اون چیزایی که من میدونم و یا از اونایی که کرونا گرفتند میشنوم علائمش خیلی شبیه کرونا هست مهم ترینش اصلا اصلا اشتها نداره اب بخوره و حالش بد میشه . درد هم خیلی داره . شما شنیدین که برای این مدل بیماری مثلا مترونیدازول تجویز کنند؟ ازیرومایسین رو شنیدم ولی این قرصو معمولا برای عفونت ادراری یا عفونت دندان تجویز میشه.
همیشه وقتی مریض میشد روز اولی که سرم میگرفت بهتر میشد ولی این سری اینطور نشده . مگه غیر کرونا ویروس دیگه ای هم هست که اینجوری باشه علائمش؟ بعد پس چرا من مثل همسرم نشدم ؟ فقط بدنم کوفته هست و کمی درد داره که حالا میگم شاید از خستگی باشه
طنین باران، این مواردی که گفتین رو بعید میدونم کسی غیر از پزشک بتونه جواب بده. شما اگه شگ دارین میتونین دکتر رو عوض کنین...
توصیه های خانم پووه، بسیار خوب و کاربردی هست.
سلام . درسته اقا غلام باید به پزشک بگم . گفتم شاید خانم پوه تجربه داشته باشه بتونه در این زمینه راهنمایی کنه .
-------------
بدبختی دست تنها هم هستم امیدوارم توانم از بین نره از یه طرف باید مراقب دخترم باشم نره تو اتاق از یه طرف همسرم خیلی رسیدگی میخواد از پا نیفتم صلوات :) خانواده من استرس دارن و نمیتونم مزاحم شون بشم همین که مراقب پسرم هستند دستشون درد نکنه . خانواده همسرمم خودشون درگیرن . اینجوری بگم بهتون که همسرم با کمر خم خودش اژانس گرفت رفت درمانگاه . البته توقعی هم نداریم از کسی . ان شاءالله خدا بهم قوت و توان بده . بنده خدا یه غذایی بخوره جون بگیره نمیتونه .
اینم میگذره...
التماس دعا
کلا آدم وقتی مریض میشه، خصوصا کرونا، خیلی نیاز داره یکی نزدیکش باشه. الان من خودم دقیقا همین حس و حال رو دارم. بخلطر همین مدام زنگ میزنم خونه.... آدما خیلی ضعیف و حساس میشن وقتی مریض میشن
ممنونم سحر جان برای این پست خوبت ، ولی مبحث زمان چقدر عجیبه واقعا ،،،حتی الآن هم که سفر در زمان و اینا وجود داره ، کلا خیلی علاقه مند به این موضوع هستم
خواهش میکنم، خیلی خوبه به مباحث مختلف علاقه مندی، وقتی یکی سؤال واسش پیش میاد و فکر میکنه، من اینجوری میشم (✷‿✷)
( در مورد سفر در زمان، در جهانی که زندگی میکنیم )
» سفر به گذشته
ببین تو دنیایی که ما الان زندگی میکنیم سفر به گذشته امکان پذیر نیست . اومدن آزمایش های مختلفی انجام دادن، که یکیشو برات میگم.
استیون هاوکینگ گفت اگر فرض کنیم من در گذشته زندگی میکنم، پس چون آدم معروفیم و همه منو میشناسن . بیام نامه ای بنویسم و یه مهمونی برگزار کنم. تو نامه مختصات دقیق مکان و زمان رو داد و گفت هر کسی نامه منو از آینده میخونه و اطلاع از این نامه نویسی توسط من برای آزمایش زمان طبق اسناد تاریخی بهش رسیده، فلان روز بیاد این مهمونی . اون روز فرارسید و ایشونم منتظر شد و هیچکسی به مهمونی نرفت. ( و ده ها آزمایش مربوط به زمان گذشته که اثبات کردن نمیشه به گذشته رفت)
» در مورد سفر به آینده
قبلا روی صندلی داغ نوشته بودم، مثلا اگر دو تا برادر دو قلو باشن و یکی اطراف یه سیاهچاله باشه و یکی روی زمین، برای اونی که اطراف سیاهچاله اس زمان خیلی کند میگذره. اما برای اونی که رو زمین هست چند سال گذشته.
کند شدن زمان واقعیه به صورتی که توی افق رویداد سیاهچاله عملا زمان متوقف میشه و کش میاد، اینجوری میشه به آینده رفت!
البته این یه سفر فرضی هست. چون جاذبه اطراف سیاهچاله انقدر زیاده که اگر کسی یا وسیله ای طرفش بره تا ذرات زیر اتمی، بدنش از هم جدا میشه!
پس با این حساب سفر به آینده هم فعلا منتفیه!!
乁( ⁰͡ Ĺ̯ ⁰͡ ) ㄏ
سلام ، آقا غلام من خوب درک می کنم وضعیت شما رو . ان شاءالله هر چه سریع تر سلامتی تون رو بدست بیارید.براتون حمد میخونم
----------------------------------
من از حال خودم بگم به معنای واقعی بی کس شدیم:311: من بچه به بغل میرم خرید . یه دستم بار سنگین و یه دستم دخترم از صبح بلند میشم تازه الان وقت کردم بشینم کمرم داره میشکنه :103: طفلک همسرم باز با اون حالش میاد پارکینگ وسایلو از دستم میگیره میاره خونه . باز خدا به برادر همسرم خیر بده چون خودشم کرونا گرفت میاد هر روز همسرمو میبره درمانگاه . من اصلا درکی نداشتم از کرونا حالا میفهمم چقدر بیماری بدی هست . بدتر اینکه شما مراقب باشی یکی دیگه بخاطر عدم رعایت بهت منتقل کنه . منم گلوم میسوزه و سرفه میکنم فقط امیدوارم حالم بد نشه طفلک همسرم و دخترم چیکار میکنن اونوقت
امروز همسرم میگفت منو تو فقط همدیگه رو داریم هیچ کمکی هم از دیگران نیاز نداریم . با اون حالش باز نگران منه . :47:
سلام
خانم طنین بارانی، اینکه عزت نفس در این حد دارید که نمیخواید از کسی کمک بگیرید قابل تحسینه. ولی بیماری چیز شوخی برداری نیست. کمک بخواهید از نزدیکان. چه اشکالی داره مگه؟ از خواهر یا مادر یا هر کی باهاش راحت ترید. بالاخره خانواده و نزدیکان توی اینجور مواقع باید هوای همدیگه رو داشته باشن.
لجبازی نکنید. برای بهبود نیاز دارید حتما استراحت داشته باشید.
مطمین باشید حتما برای خانواده و نزدیکان عزیز هستید و با کمال میل کمکتون خواهند کرد. و از بهبودی شما خیلی خوشحال خواهند شد.
مثلا ازشون بخواید غذا درست کنن و بیان بذارن دم در خونه. داخل نیان. یا مثلا اگر دارویی، گیاه دارویی، خریدی کاری دارید براتون انجام بدن. کارت بانکیتون رو هم بهشون بدید یا مبلغی روبریزید به کارتشون که معذوریت هزینه نداشته باشن. ببینید اصلا اشکالی نداره کمک بگیرید. انشالله بعد از بهبودی تشکر و جبران خواهید کرد.
در مورد اینکه میتونید آسپرین مصرف کنید یا نه با دکتر مشورت کردید؟ اگر مشورت کرده اید و ممنوعیت مصرف ندارید حتما روزی یک آسپرین بخورید. این مورد رو حتما جدی بگیرید.
بعدشم الان شما خودتون ناقلید. برای چی از خونه میرید بیرون آخه؟ حداقل از نظر احساس مسئولیت نسبت به سلامتی افراد جامعه، تا بهبودی کامل نباید از خونه بیرون برید. ای بابا.... مطمینم دوست ندارید مسبب بیمار شدن کسی دیگه و مبتلا شدن کسی دیگه به همین رنج و استرسی که الان دارید باشید. نه؟
سلام دوستان خوبم :72:
امیدوارم هر جا هستین حال دلتون خوب و عالی باشه :43:
آقا غلام ان شاءالله خدا بهتون سلامتی بده و هر چه زودتر خوب بشین :203:
سحر عزیزم واقعا خوشحال شدم که تو هم از این زمینه ها خوشت میاد مثل من البته کسی نیست که رموز جهان رو دوست نداشته باشه بدونه ، مثلا من گاهی توی فضای مجازی درباره این چیزا کلیپ گوش میدم مثلا عجایب مثلث برمودا یا اهرام مصر و لوازم تسخیر شده و یا موجودات ماورایی :303: خیلی جالبن و هنوز کسی نتونسته علتش رو کشف کنه .
من میگم یه تاپیک بزنیم مخصوص این چیزا و صحبت کنیم همه با هم :122: البته اینطوری شاید بر خلاف رویکرد تالار باشه .نمیدونم ولی اگر امکانش باشه خیلی خوبه .
راستی سحر درباره ی سفر در گذشه که گفتی طبیعتا منطق و عقل میگه غیر ممکنه ولی بهر حال آدم از این چیزا خوشش میاد ولی اگر در فیلم های خارجی که با این مضمون ساخته شدن دقت کرده باشی ، وقتی اون طرف میره به گذشته یا آینده در یه نقطه خاصی و مکان و زمان خاصی این اتفاق میفته و اگر خطایی صورت بگیره ممکنه تا ابد در اون زمان بمونه .
ولی وقتی فکر میکنم شاید این مسائل خیلی جذاب باشن اما در حقیقت ترسناکه ، فکر کنبری زمان گذشته و با امکانات خیلی کم باید زندگی کنی و یا اگر کسی از گذشته بیاد آینده چقدر میترسه و شوک میشه بخاطر پیشرفت علم و تکنولوژی .
این هم میخواستم بگم ، با اینکه وقتی پر رنگ هم بودم حضور پرشوری نداشتم اما از وقتی نام کاربریم رو تغییر دادم دیگه پر رنگ نیستم :54: دلم میخواد پر رنگ بشم .:43:خخخخ
سلام . پوه عزیز ، پدر و مادرم استرس شون رو به من منتقل میکنند و هم چنین سرزنش که خب من احتیاج به ارامش دارم بهتره کمکی نخوام ازشون ، خواهر منم بنده خدا شام و ناهار خودشو بپزه هنر کرده.:311:
بابت رفتن به بیرون واقعا مجبور بودم اما خیلی خیلی رعایت کردم جاهای شلوغ هم نرفتم و فاصله مم حفظ میکردم. بازار گردی نبود چند تا مغازه بود که شلوغ هم نبود . راننده ای هم که این مدت همراهم بود رو میشناختم و میدونستم ماشنینش محافظ نایلونی داره بعدشم ضدعفونی کردم ماشینشو.
هیچی منو رنج نمیده فقط فکر اینکه حالم بد بشه کی مراقب دخترمه ؟! دخترم هنوز شیر میخوره نگرانم خدای ناکرده مریض بشه ! خیلی بهش وابسته هستم وهمیشه وقتی کوچک ترین اسیبی میدید من فشارم میفتاد کلا به حالت غش میفتادم . روزی چند مرتبه نصف شب بلند میشه و فقطم تو آغوش من آروم میشه . منم کمی ناتوان شدم . دعا کنید برامون من باختم روحیه مو . فقط فکرم دخترمه که آسیب نبینه
سلام خانم طنین باران
یه بار توی چنین شرایطی قرار گرفتم، کسی بامن بود تست کرونا مثبت و ناراحتی قلبی هم داشت. یه لحظه تا چند دقیقه خودمو باختم. هزار و یه جور فکر اومد تو ذهنم. دیدم اگه بخوام اینجوری فکر کنم نمیتونم قدم از قدم بردارم توی راه بیمارستان قلب بودیم.
یاد مردمی افتادم که موقع جنگ و بمباران به هم کمک میکردن. از اون طرف شهرها بمباران میشدن معلوم نبوده کی بمبی روی سرشون بیفته اما از طرف دیگه بهم کمک میکردن. وقتی اینطوری فکر کردم ترسم از آینده فرو ریخت و خدا یه سکینه و آرامش خاصی بهم داد.
تو وظیفه داری با قدرت بجنگی چون مادر هم هستی خدا یه قدرت دو چندانی بهت داده. مگه علم غیب داری که میخواد چی بشه یا نشه. پس نترس و وظیفه ت انجام بده.
ترس از اتفاقات از مواجه شدن با اونها سخت تره .حتما اون جمله معروف رو شنیدی که میگه؛ مرا حادثه ای پیر کرد که هرگز اتفاق نیفتاد
خیلی خوبه تاپیکای علمی آموزشی داشته باشیم، باعث میشه درباره موضوعات خاص بیشتر بدونیم، ولی خب زمینه هاش متفاوته و اول لازمه ببینی در مورد چی میخوای بدونی. ( اگرچه یچیزایی مثل نجوم درصد قابل توجهی آماتور هستن و میتونن راحت اطلاعات رو در اختیار عموم قرار بدن ) اما منظورتو متوجه ام چی میگی، من خودمم در این زمینه ها کتاب مطالعه میکنم، مستند میبینم، مجله میخونم، سرچ میکنم و ... ( حالا ببینیم چی میشه ).
یه مسئله مهم برای افرادی که به این موضوعات علاقه مندن اینه که لازمه با آگاهی یک خط باید بین واقعیت و دروغ بکشن. مثلا بیشتر پیجا برای بازدید و لایک بیشتر دروغ + خرافات و ... رو چاشنی موضوع میکنن و به خورد مخاطب میدن. واسه همینه خیلی ها فکر میکنن چنین مطالبی وجود نداره یا زاییده ذهن هست. یا حتی ازش میترسن و روی روانشون تأثیر منفی میذاره .
حالا مثلا میتونیم تو بخش آموزشی تاپیک نجوم داشته باشیم چون من خودم تو این زمینه میتونم مطلب بذارم.
اما مطالبی که بصورت مستندهای ماورایی هست اینا ابزارهای مختلف رو برای سنجش صحت تصاویر و مطالب ندارن و فقط یه مستندی ساختن و وارد رسانه کردن. از طرفی توصیه نمیکنم این دست کلیپا رو ببینی چون اینا در درازمدت اثرات منفی روی روان داره و تحریف واقعیت هست.
:72: : ❤️
خانم طنین سلام.
نگرانی به خودتون راه ندید.
این همه ادم میگیرن و خوب میشن. شما هم خوب میشید. کارایی که باید انجام بدید رو انجام بدید و با خودتون بگید از پسش بر میام و خوب میشم. شما قوی هستید. بدون اغراق به سلاامت از این مرحله عبور میکنید .
با سلام و تشکر
امیدوارم کسی از دست من ناراحت نشه ولی با عرض معذرت من اینجور داستانها رو نمی تونم بپذیرم مامعتقدیم معجزات مخصوص پیامبران هست اینکه کسی از قبر بیاد بیرون و اعتراف کنه معجزه است که قاعدتا نباید توسط حضرت علی اتفاق بیفته
معجزه طبق تعریف چیزی هست که مردم عادی از انجام آن عاجز باشند و به اذن خداوند انجام شود و اتفاق این داستان به نظرم در این حیطه است
به نظرم نوشتن این مدل داستانها شاید برای عبرت آموزی خوب باشه ولی در نهایت باعث تحریف دین میشه
چون دین میشه پر از تعارض و هر روز یک نفر یک داستان جدید خلق می کنه و چون ما امامان رو معصوم می بینیم و قبول داریم اون داستانها رو باور می کنیم و یکهو به خودمون میایم و می بینیم دیگه داریم از اون طرف بوم می افتیم و خودمون به دست خودمون ریشه دینمون رو زدیم
می بینیم یه گروههای افراطی دور و برمون شکل می گیرن با عقاید و روشهای عجیب غریب و میگن این اسلامه
البته این نظر شخصی من هست
که الزاما درست نیست
اگر کسی نظر منطقی مخالف داشته باشه خیلی خوشحال میشم که برام بنویسه
سلام عزیزم، تو هم همیشه برای من مهم هستی و پست هات رو می خونم. چند وقت پیش مطلبی نوشته بودی که یه مدت تو لیست to do ی من بود که بیام راجع به (پذیرش) بیشتر صحبت کنیم. اما فرصت نشد. بعدا دیدم دخترت به دنیا اومد و خودتم فراموشش کردی. دیگه منم از لیست درش آوردم.
حس می کنم تو هم مثل چند سال قبل من معنی پذیرش رو درست نمی فهمی. پذیرش تنها نسخه ای بود که مدیر همدردی برای من پیچیده بود. گفت همسر من از دسته آدم هائیکه که در مقابل تغییر، به سختی مقاومت می کنن، و تنها راهکار پذیرششونه. پنج شش ماه بعدش براشون نوشتم من این آدم رو پذیرفتم اما هنوز همون مشکلات قبل برقرارن. جواب مدیرهمدردی این بود که اشتباه من اینه که فکر می کنم پذیرش یک مرحله از درمانه، در حالیکه پذیرش خودِ درمانه.
بعد از اون خیلی بیشتر در مفهوم پذیرش عمیق شدم.
خیلی شنیدیم که صورت مسئله رو نباید پاک کنیم. اما واقعیت اینه که اتفاقا بعضی از مسائل رو اصلا نباید حل کرد، چون وجودشون بخاطر یک روال اشتباه هست. و پذیرش از اون چیزهائیکه که صورتِ خیلی از مسائل رو از زندگیِ آدم پاک می کنه.
و آره، رابطه م با همسرم خوبه. بهتر از بهترین حالتیه که می شد براش متصور شد. و به نظر می رسه از این بهتر هم بشه. خیلی دوستش دارم، خیلی زیاد. و با پذیرش و عشق، اون انسانِ سخت و تغییر ناپذیر هم یک تغییراتی کرده. هرچند تغییرش چیزی نبوده که من براش برنامه ریزی کرده باشم. چیزی که من براش برنامه ریزی می کنم تعالی و آرامش و آسایش هر دو نفرمونه.
قصدش رو دارم، اما فعلا شرایطش نیست. دلم می خواد بچه ای از پرورشگاه رو به فرزندی بگیرم. اما هنوز باید براش صبر کنم. در مورد بچه کاملا در وضعیتِ (هرچه خدا بخواد) هستم.
کار هم آره. همون شرکت قبلی. بعلاوه ی یه کار دیگه که شروع کردیم و شرایطش خیلی امیدوار کننده هست، ولی هنوز به نتیجه ی مالی نرسیده.
درسته معجزه برای پیامبران هست . این توانایی برای امامان به اسم کرامت مطرح میشن . ( مثل همون معجره ) مثلا اگه به تاریخ مراجعه کنیم می بینیم ائمه چشم های نابینا را شفا میدادند .یعنی خدا تمام علم شفای چشم را به امام داد و امام هم به مردم .ابن منافاتی با قرآن نداره . هر کی بندگی خدا را کنه به درجات بالایی میرسه که عموم مردم از اون آگاه نیستن . زنده کردن و شفای چشم و ..هم برای این اشخاص شدنی هست .
تو خیلی از چیزها علم انسان هنوز رشد نکرده مثلا انسانها بُعد زمان دارن که بشر بهش نرسیده . یعنی انسان می تونه با کسری از ثانیه به تمام کهکشان ها بره . پیامبر ص هم وقتی معراج رفت با این علم خدا رفت . نه تنها پیامبر ص ، بلکه تمام انسانهایی که بندگی خدا را کنن به این علم میرسن .
در حديث قدسى آمده: إنّ للَّه عبادا أطاعوه فيما أراد فأطاعهم فيما أرادوا، يقولون للشيء كن فيكون.
براى خداوند بندگانى هستند كه اطاعت از اراده خداوند مىیكنند و در قبال اين عمل به هر چه كه آنها اراده كنند از آنها اطاعت مىیكنند و به هر شىء بگويند باش، میىشود.
برای همین می بینیم شیخ رجب علی خیاط علم طی الارض داشت در حالی که پیامبر و امام هم نبود .
ابوبصیر یکی از شاگردان برجسته امام باقر(ع) که از هر دو چشم نابینا بود، می گوید، به امام باقر(ع) عرض کردم: «آیا شما وارث رسول خدا(ص) هستید؟» فرمود: آری. عرض کردم: رسول خدا(ص) وارث همه انبیاء بود؟ آیا آنچه را آنان می دانستند، رسول خدا(ص) نیز می دانست؟ فرمود: آری. عرض کردم: «فأنتم تقدرون علی ان تحیوا الموتی، و تبرؤوا الاکمه و الابرص؟؛ پس شما می توانید مرده را زنده کنید و کور و بیمار مبتلا به پیسی را خوب نمایید؟» فرمود: آری. سپس به من فرمود: نزدیک بیا، نزدیک رفتم، دست مبارکش را بر صورت و چشم من کشید، خورشید، آسمان، زمین، خانه ها و هرچه را که در آنجا بود دیدم، سپس به من فرمود: «آیا دوست داری همین گونه بینا باشی، تا همچون سایر مردم در قیامت به حساب و کتاب الهی کشیده شوی، و یا (به حال اوّلت برگردی) و به طور خالص (و بی دغدغه) وارد بهشت شوی؟» عرض کردم می خواهم به همان حال قبل برگردم، دست مبارکش را بر صورتم کشید، دوباره نابینا شدم، این ماجرا را برای ابن عمیر(یکی از شاگردان ممتاز امام) نقل کردم، او گفت: «گواهی می دهم که حادثه (صدور کرامت از امام باقر) حق است، چنان که روز روشن است.»
7. اصول کافی، ج 1، ص 470.
سلام طنین جان، خوبی؟
مرسی، آره دیشب رفتم دکتر برام همه آزمایش ها رو نوشت. اما فکر نمی کنم مشکل فیزیکی باشه، دو سه سال پیش چکاپ دادم و همه چیز درست بود. حالا شایدم طیِ این چند ماهِ اخیر چیزی تغییر کرده باشه.
یه چیز جالب اینکه الان که اومدم این تاپیک رو جواب بدم، تازه یادم افتاد برای همین مشکل خواب آلودگی رفته بودم دکتر!! اما اونجا یادم نبود، فکر کردم اومدم برام چکاپ بنویسه! از بسکه خوابم میومد.
فکور هم افسردگی رو نوشته بود، اما من قبلا افسرده بودم، می دونم چه شکلیه. افسردگی باعث احساسِ خستگی و پائین اومدن کیفیت خواب می شه. من حس خستگی ندارم، فقط شدیدا خوابم میاد. خیلی هم عالی می خوابم. ولی فقط دو سه ساعت بعدش ذهنم روشنه، بعد دوباره باید عمیییق بخوابم که چند ساعت سرحال باشم.
خودت چطوری؟ ناراحت شدم از این بیماری ای که برای همسرت و احتمالا خودت پیش اومده. امیدوارم موفق بشی ترس و استرست رو مدیریت کنی. به جاش می تونی احساس مفید بودن رو تجربه کنی، خیلی شیرین تره. :72:
برای شما و همه آرزوی سلامتی دارم. :72:
درود
نگرانی شما بابت تحریف حقایق و عطشتون برای رسیدن به پاسخ یا مطلبی منطقی، درست و قانع کننده باعث خوشحالی هست. :104:
اما برای رسیدن به پاسخی ارزشمند، نیاز به توضیحات کارشناسان و همچنین خواندن مطالبی ( مثلا در باب مکاشفه ) دارین که تنها کارشناسان دینی و منابع موثق میتونن از عهده اون بصورت شایسته بر بیان و در توان ما و حدود تعیین شده سایت نیست.
پس این عطش رو با دانش شخصی ما پاسخ ندین و حتما از مرجع خودش پیگیری کنین. :72:
پ.ن
دوستان لطفا از ایجاد نظر سنجی یا بحث در خصوص پستهای اعضاء خودداری کنن. اگر موردی در سایت هست که مغایر با قوانینه اون رو از طریق گزارش اطلاع بدند تا رسیدگی بشه.
:72:
خب بگن، چه اهمیتی داره؟
الان شما معتقدی پیامبران و فقط پیامبران معجزه می کردن. و خدا به یک هدف خاص، به اونها و فقط به اونها، توانائی معجزه کردن داده. یکی دیگه معتقده عبور از قوانین طبیعت، مختص پیامبران نیست و این امکان برای انسان های دیگه هم فراهم هست و فلانی و فلانی این توانائی روداشتن. یکی دیگه اساسا به این موضوع فکر هم نمی کنه.
تا زمانی که دینت خارج از توه، این اختلاف نظرها آزارت می ده. هرکسی می تونه ذهنیت خودش رو در مورد دین تو داشته باشه، حق داره ذهنیت خودش رو بیان کنه. و اگه اون ذهنیت و اون بیان، با ذهنیت و بیان شما ضدیت داشته باشه، دردت میاد.
خب چه کاریه؟ تو چه نیازی به این دین داری؟
اگه فردا بیدار بشی و ببینی پیامبر اسلام توی اتاقت نشسته و بهت بگه فکور تو تا حالا اسلام رو اشتباه فهمیده بودی. اسلام اینطوره که تو باید دروغ بگی، خیانت کنی، دیگران رو آزار بدی، و ...
چیکار می کنی؟ سبک زندگیت رو تغییر می دی؟ می گی ای داد، یه عمر اشتباه زندگی کرده بودم؟
از نظر من تو متعلق به دین خاصی نیستی. پیرو نیستی. تو بر اساس آنچه می بینی و آنچه درک می کنی، باورهات رو می سازی. یعنی مستقیما با عالم ارتباط برقرار می کنی، ارتباطت از طریق پیامبر و امام و دین خاصی نیست.
می تونی این بارو بذاری زمین. وقتی دینِ تو درون تو باشه، دیگه هیچکس نمی تونه تفسیرش کنه. تو هم نیازی نداری که چیزی رو در مورد دینت به کسی اثبات کنی. چون دین تو قرار نیست دین اون هم باشه. اینجوری زندگی خیلی آروم تره.
سحر جانم فکر کنم نمیتونم اینجا کانال خاصی رو بهت معرفی کنم ولی اون مسائلی که درباره اش صحبت میشه خودش میگه هنوز شناخته نشده اس و با یقین نمیگه وجود داره و حتی گاهی خودش میگه با منطق جور در نمیاد. ولی بهر حال یه سری چیزا هستن که آدم واقعا دوست داره درباره شون بدونه . جالبن ... :303:
آره درسته، در کل منم خیلی علاقه مندم و اگر وقت کنم حتما میبینم و میخونم. خب مثلا علم فضا واقعا در عین اینکه یه دنیایی از ناشناخته ها رو پیش روت میذاره میتونه خیلی جذاب و هیجان انگیز باشه. میتونی به سؤالات جالب و عجیبی در موردش برسی . در موراد دیگم همینه . مثلا خیلی ها بصورت شخصی تحقیق میکنن و حتی بعضی افرادی که آماتور بودن سفرای هیجان انگیزی به دور دنیا داشتن. یکیش دیدن شفق های قطبی از نزدیکه ... که خیلی رویاییه ( البته من نرفتم ، از اینجا دیدم :311: )
..........
پ.ن
دوستان در مورد پست اخیرم که برشی از کتاب دینی بود، میتونین از این به بعد بصورت منسجم در این لینک چنین مطالبی رو بخونین و بهره ببرین. اون نوشته رو هم انشالله فردا منتقل میکنم. :72:
تبریک میگم شمیم جان
ان شاالله زیر سایه پدر و مادرش تو آرامش بزرگ بشه
- - - Updated - - -
طنین جان کاملا مشخصه که وقتی پدر و مادر مبتلا باشن به این بیماری به شدت مسری، بچه هم مبتلا میشه
دیگه حالا چیزی هست که اتفاق افتاده ولی تا جایی که من دیدم اطرافم توی بچه ها چندان شدتی نداره و در حد همون تب اینها به اتمام می رسه
فکر کن بچت یه سرماخوردگی شدید گرفته زیاد برای خودت بزرگش نکن
البته منظورم این نیست که به دکتر مراجعه نکنی. حتما هر سه زیر نظر پزشک باشید
سلام خانم طنین بارانی.
حالتون چطوره؟ بهتر شدین انشالله؟
.
.
اقا غلام شما بهترید؟
سلام خانم پووه، مرسی. اره خوبم. ولی سرفه ها روز به روز داره بیشتر میشه. دارم پیگیری میکنم.... ولی اوضاع کرونا تقریبا میشه گفت افتضاحههههه. همه دارن دوباره میگیرن. خدا رحم کنه. اون بزرگواری که مسئول واکسیناسیونه، تقریبا میشه گفت افتضاح کار کرده.
انشالله زودتر بهتر بشید.
اقا غلام مرتب جوشونده بخورید. به دونه، چهارتخمه، آویشن.
یه سری گیاههای دیگه هم هست اسمش یادم نیست. میپرسم میگم بهتون.
بخور گرم بدید مرتب.
به پزشک هم مراجعه کنید.
اگر کسی هست که میتونه این کارو انحام بده، ازش بخواید که گاهی ضربه های نه خیلی اروم نه خیلی محکم، به کمرتون بین دو کتف و پایین تر بزنه. مثل وقتی کسی سرفه میکنه و میزنیم تو کمرش.
این کار برای جدا کردن ترشحاتی که در ریه ایجاد شده از دیواره های ریه موثره.
کلا سرفه یکم طول میکشه خوب بشه. نگران نباشید. حال عمومیتون که رو به بهبود بره، حله و دیگه جای نگرانی نیست.
سلام
یه موقع هایی هر وقت اسم تقوا و پرهیز میشنیدم .فکر میکردم یه باید و نبایدهایی که از آدم یه موجود نچسب میسازه، اگر چه الان فهمیدم این تصور چقدر بچگانه و سطحیه.
یه مدت زیادی بود خیلی فکرم درگیر بود که دارم چکار میکنم.چقدر راه و مسیر اصلیم درسته
خیلی وقته دارم سعی میکنم.تمام چیزهایی رو که توی مسیر دینداری میدونم بهش عمل میکنم. معمولا اثرش یه حالت لذت دائمی روحی که با لذتهای حلال دیگه اصلا قابل مقایسه نیست. یه احساس معنوی توام با لذت نمیشه خیلی وصفش کرد. چون اینجا همدیگه رو نمیشناسیم این تجربه رو میگم وگرنه کسی از دنیای بیرون متوجه نیست دارم چکار میکنم.
یکی از چیزهایی که به سرعت این حالت رو ازم میگیره شنیدن غیبته. یعنی اون لحظه حس میکنم یه چیزی سریع حمله میکنه و اون ایمان و لذت رو میخوره هر چی بیشتر مکث کنم و جلوی غیبت کننده رو نگیرم این احساس بدتر میشه.
اما یه تجربه دیگه ای این حالت و لذت رو ۲۴ ساعت یا بیشتر ازم گرفت. اونم جایی بود که مادرم عصبی بود و داشت بهم زور میگفت. فقط یه کم خیلی کم صدام بالا بردم و با اون لحن براش توضیح دادم که داره اشتباه میکنه. به سرعت نور و لذت درونم قطع شد. روز بعد هم باز عصبی بود و با وجودی که یه کاری براش انجام داده بودم میگفت این چیه. این بار کمی جروبحث کردم ولی به سرعت جلوی خودم گرفتم و جر و بحث نکردم. نیم ساعت بعدش خودش اومد پیشم و شروع کرد شوخی کردن
وقتی به این دو اتفاقی که حق با من بود ولی کمی جروبحث کردم و اثر روحی بعدش فکر کردم دیدم اون لحظه من دچار غرور مخفی شدم و نیاز به یه تقوا و پرهیز داشتم.
این تجربه رو به این دلیل گفتم که چون الان تمرکزم بالاست سریع متوجه اثر اشتباه بر روحم میشم. این اتفاقات برای همه ما میفته ولی به دلیل تمرکز پایین متوجه اثرات روحی و روانی کارهامون نمیشیم.
لحظه به لحظه داریم امتحان میشیم و از هر امتحان موفقی یه تقوا و پرهیر بیرون میاد که بعد از عمل کردن،درونش آرامش و لذته
به پدرو مادر نباید از گل نازک تر گفت حتی اگه حق با ما باشه. حتی یه اخم کوچک هم نباید کرد اولش کمی سخته بعدش بسیار لذت بخشه
بعضی موقع ها تغییراتی که به ظاهر در ذهن و قلبمون کوچک می شماریم ،چقدر باهاش می تونیم با اون تغییرات خودمون را رشد بدیم و احساس بهتری نسبت به خودمون و دنیا داشته باشیم .
تو راس اونها هم دوری از غیبت - کنترل خشم - احترام به پدر و مادر . جناب امین چقدر نکته قشنگی فرمودن . هر وقت تو زندگی ناراحت و افسرده میشم چه از خودم و یا از دیگران میگم باید برم به خود یه نگاهی بندازم . هر ناخالصی درونی و بیرونی ای ، ما را از آرامش ملکوتی دور می کنه .
سلام دوستان
امیدوارم حال دوستانی که کرونا گرفتن خوب باشه. خیلی مواظب خودتون باشین. انشالله خدا کمک کنه زودتر خوب بشین.
:72::72::72::72:
سلام عزیزم . الحمدالله سلامت باشید
متأسفانه دخترم بیقراره ، همسرم ناخوشه. هشت روز میگذره که همسرم درگیره و هنوزم تب میکنه اشتها به غذا نداره حال روحیش گاهی خوبه گاهی ناخوشه . سرفه میکنه نگرانیم ریه هاش درگیر شده باشه . رنگ صورتش زرده زرد... من هم دیگه دخترمو همسرمو میبینم حفظ ظاهر میکنم بعدش میرم تو خلوت گریه میکنم .
چون تنها میشین و همه بخاطر ترس از سرایت رهات میکنن ، حالت بدتر میشه .
بازم شکرخدا که من سرا پا هستم و میتونم از همسرم و دخترم پذیرایی کنم . برای من قسمت سرو گوشمو درگیر کرده که واقعا آزار دهنده هست
حالت پایدار انسانها به پایداری درونی آنها مرتبطه . برای همین خیلی از روانشناسان خوب علم روانشناسی نوین خودشون را با آموزه های دینی یکپارچه می کنن .
مثلا فردی مراجعه می کنه و با همسرش مشکل داره و مشکلش اینکه زود عصبانی میشه. وقتی روانکاوی میکنن متوجه میشن از نظر درونی یه خاطره آزردهنده در وجودش هست که تبدیل به رفتار نا متعادل شده و یکی از همین دلایل خشم ،همون دید بد بوده که به دیگری داشته . این چیزها با قرص درست نمیشه چون تغذیه میشه با افکار منفی . .بلکه تمرین بخشش - تمرین آزادگی و رهایی و عشق به کائنات هست که کمک می کنه از این گرفتاری رها شه .علاوه بر اینها یه لذت خوبی از آرامش و رهایی هم به انسان دست میده .آموزه های دینی برای راحتی خود ما انسانها ست و خوشبحال هر کی بتونه به این مهم برسه . و این یک چیز کاملا اختیاری هست که فرد می تونه بپذیره یا نه . مراجعات نشون داده افرادی که هر دو ( تمرینات روانشناسی یا مکمل های تغدیه ای درمانی - آموزه های دینی ) به خودشون تزریق می کنن موفق تر و پایدارترن در روند درمان .
مدیران تالار هم خوب این دو عنصر را با هم ترکیب می کنن برای کمک به اعضا ؛ یعنی هم تکنیک ها و تجربه های روانشناسی و هم بُعد معنوی ، که واقعا جای تشکر داره . از پست ها ی مدیران مشخص هست که خوب مطالعه دارن و خوب تجربه هاشون را به اشتراک می ذارن ، که به ندرت در جاهای دیگه دیدم . این نقاط خوب تالار همدردی هست .
سپاس .