درد دل امشب من با خدا

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohammad2012

خدایا هیچکس انقد ناراحت نباشه که تورو یادش بره

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ehsase97

خدایاااااااا خدای مهربون من... دارم با گریه مینویسم... به خودم قول داده بودم دیگه بهش پیام ندم.. اما بازم بهش پیام دادم.... بهش گفتم تحقیر شدم خیییبببییییییلی و دیگه میخوام جدا بشم ازت. و اونم جوابی نداد! خدای مهربون من... کاری کن یا مهرم به دلش برگرده و بیاد سمتم و همه آون روزای تلخ رو برام جبران کنه و براش جبران کنم. یا اینکه دیگه قلبم اروم بگیره و اگر دیگه ته خطیم.. مهرشو خاطراتش رو از تو قلب و فکر و همه وجودم بردار.. خیییبببییییییلی خیییبببییییییلی خیییبببییییییلی خیییبببییییییلی خیییبببییییییلی اذیتم. یه سال دستو پا زدم فقط تحقیر شدم.. دیگه نمیخوام تحقیر بشم. بهم کمک کن بتونم رهاش کنم یا بر میگرده و جبران میشه همه تلخی های این روزام. یا بر نمیگرده و قلبم رو خالی کن از عشقش....
دوستان عاجزانه میخوام برا آرام شدنم دعا کنید ممنون

---

انشالله خداوند آرامش و خوشبختی به قلب و زندگیتون بده و در پناه رحمت الهی باشین.
زندگی گاهی بر وفق مراد نیست و هر چه ما تلاش میکنیم کمتر نتیجه میگیریم.
همیشه دردها بد نیستن، سختی ها بد نیستن.

گاهی نیاز زندگی ما میشن برای بزرگ تر شدن و کسب تجربه های بیشتر...
زندگی فقط الان نیست سالهای درازی در پیش روی ماست و اگر تجربه کافی نداشته باشیم باید هی شکست بخوریم و هی رنج بکشیم.
دردها و رنج های هر کدام از ما مسایلی جدا هستن و باید دوستشون داشته باشیم تا بتونیم بپذیریم که جزوی از زندگی ما بودن. اونوقت باهاشون کنار میایم و برامون تجربه های ارزشمندی میشن.:72:

شنیدمت که نظر می‌کنی به حال ضعیفان

تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت...

سلام تمنا خانوم
بهترین کاری که می تونید انجام بدید دیدتان را نسبت به پدرتان تغییر دهید
یعنی پدرم قرار نیست کامل باشه
قرار نیست همیشه منو درک کنه
قرار من خوبی های پدرمم ببینم حتی اگر 10 درصد باشه
همه ادم ها کامل نیستن ولی تلاش می کنند که کامل باشن بعضی هام معتقدن که از سنشون گذشته و تلاشی برای کامل بودن ندارن یعنی حس میکنند دیگران انقدر باید کامل باشند تا اونا رو تحمل کنند
اونا راضی شدن که کسی زیاد دوسشون نداشته باشه یه جور مهار موفق نباش دارن همینکه دیگران تحملشون کنند براشون کفایت میکنه
ولی من وشما اینطور نیستیم دوست داریم خدا و بندگانش مارو دوست داشته باشند و از سر تحمل با ما سازش نکنند
چون اعتقاد داریم ما ادم های موفقی در بر قراری ارتباط هستیم ما میتونیم موفق باشیم
ما میتونیم پدر و مادر خوبی برای فرزندانمون باشیم
ما میتونیم روحشون رو ازار ندیم
به لقمان حکیم گفتند ادب از که اموختی گفت از بی ادبان
هر کاری که اونا کردن من جهت مثبتش انجام دادم اینجوری ادم با ادبی شدم

سلام،
تمنای عشق عزیز،خواستم در تاپیک مرخصی این پست رو بذارم اما دسترسی نبود. امید که این پست رو ببینی . فکر خیلی خوبی کردی.


مسئله اصلی شما و شاید بشه گفت کلید این مسائل اینه که خودت برای خودت ارزش و احترام کافی قائل نیستی و در واقع خودت رو چندان قبول نداری. خودت رو دوست نداری.

وقتی محبت و عشق کافی رو از خودت و از همه مهمتر خدای خودت دریافت کنی، دیگه اصلا محبت و توجه کردن یا نکردن دیگری اینقدر آزارت نمیده چون تو در بند اونها نیستی و آزادی و اینقدر درونا غنی هستی که وقت خودتو صرف این قبیل موارد نکنی.

خدا به ما عزت داده و میخواد که ما عزتمندانه رفتار کنیم.
این به نظرم مهم ترین علت مسائل شماست.

همچنین بهت پیشنهاد میدم کمتر اینجا بیای و اصلا به مدت نیایی، و در کل ، بودن در دنیای مجازی رو تا حد امکآن کم کنی و وقت خودت رو با کار کردن و بالا بردن آگاهی خودت از اینکه چطور روز به روز بیشتر به انسانی که خدا می پسنده، پر کنی. باور کن دنیای واقعی اینقدر موضوعات واقعی و مهم داره که اصلا وقت چندانی واسه دنیای مجازی نمی مونه.
مشغول یه کاری شو که دوست داری، اینطور احساس ارزشمندی بیشتری میکنی و در این راه میتونه بسیار بهت کمک کنه.
حیف نیست وقتت رو صرف این کنی که اینجا کی بهت محبت و توجه میکنه یا نمیکنه؟ واقعا فکر کردی آدمهای اینجا کی هستن که اینقدر برای خودتت مهم و بزرگشون کردی؟ همه انسان هستیم و پر از ایراد و اشکال.(البته با احترام به سایر دوستان، منظورم چیزی دیگر است وگرنه همه گل هستند.)
به همین دلیله که خدا فقط یه دونست و از ما خواسته فقط او را بپرستیم. چون بقیه همه انسان هستیم و خودمون در نحوه تفکرمون، قدرت بدنیمون، قدرت استدلالمون و چه و چه و چه در مقایسه با اون هیچی نیستیم. حالا من بیام از بقیه طلب محبت و توجه کنم؟ پس عزتی که خدا برای نفس انسانی من قائل شده چی میشه. خدا هم اصلا خوشش نمیاد. (احساس عزت و ارزشمندی پایه همه رشدها و بزرگی ها و موفقیت هاست.)

مطالعه کن، سکوت کن، فکر کن، کار کن.
هرجا ندونستی نحوه رفتار صحیح چیه سوال کن.

برای شروع کردن هنوز دیر نشده.
گذشته هرچه که بوده، امروز دست توئه.
به خدا نزدیک شو و در همه حال به دنبال جلب رضایت اون باش.مطالعه کن که از تو چی خواسته.(البته خدا هرچه که از ما خواسته، فقط برای رشد و تکامل خودمون هست).
در زمینه احساس عزت نفس و ارزشمندی و خودباوری و دوست داشتن خود و ... مطالعه داشته باش.

امیدوارم هوشمندانه و سربلند و با درونی آرام و شاد زندگی کنی عزیزم.:72::72::72:

« بسم الله الرّحمن الرّحیم »

سلام خدای مهربون ...
خدایا همه ی ما انسان ها در زندگیمون بی نهایت نیازمند توجه و لطف تو هستیم .خدایا به حق این شب عزیز همیشه و در همه حال مراقبمون باش ... مرهم دلمون باش ... آرامش جانمون باش... در تصمیمات مهمی که در زندگی داریم یاریمون کن و لحظه ای ما را به حال خودمون رها نکن..
خدایا خیلی دوستت دارم و دلم به وجودت گرمه ... هیچ وقت رهایم نکردی .
خدایا این روز ها بیشتر از همه عزم و اراده ای راسخ و دلی پر شور و شوق و آینده ای بسیار روشن میخواهم .

کمکم کن.

:72::72::72::72::72::72::72::72::72::72::72::72::7 2::72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط zolal

سلام،
تمنای عشق عزیز،خواستم در تاپیک مرخصی این پست رو بذارم اما دسترسی نبود. امید که این پست رو ببینی . فکر خیلی خوبی کردی.72:

---

زلال جان چقد کامل و خوب نوشتی
من اینو تازه دیدم :)
جالبه دقیقا همینارو انگار کپی کردم در تاپیک مرخصی :)

اگه نوشته هاتو دیده بودم دیگه اون طرف انقد روی منبر نمیرفتم :)

پرودگارا
ای کسی که سپیدی روز رو در دل سیاهی شب پنهان میکنی تا برای ما مایه آسایش و آرامش باشه.
ای کسی که سیاهی رو مطلق نیافریدی و آسمان رو به ستاره های نقره ای و ماه زینت بخشیدی
تو رو شکر میگم و ازت میخوام امشب به آرزوهای دل ما نگاهی بندازی و اونها رو برآورده کنی

یا ارحم الراحمین:72:

دل در گرو عشق تو بستم جانا

جز روی تو دیگر نپرستم جانا

تا دل به جمال عشق تو روشن شد

دیگر به کسی دل که نبستم جانا

از لحظه ی دیدار تو ای معبودم

من معتکف کوی تو هستم جانا

هر لحظه تو بامنی و من در یادت

از شوق وصال تو چه مستم جانا


:72::72::72::72::323:

سلام تمنای عزیز
چرا اینقدر ناراحتی ما میتونیم کمک کنیم حالت بهتر بشه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط تمنای عشق

من دارم هلاک میشم
امشب خیلی روانم داغونه اسمم میزنم روش میگه وجود ندارد
من کی وجود داشتم؟!!!
همه اومدین هر چی به ذهنتون رسید تعبیر و تفسیر کردید

اما هیچ کی نمی فهمه درد منو

همدردی رو دوست دارم و منو جدا کردند ازش...

چقدر خیلی هاتون کیف کردین...

اما به هر کی می پرستین قسم من اصلا حالم خوب نیست

لطفا دو سه صفحه اخر تاپیک حال و احوال حذف بشه من میلرزم
مرگو جلو چشمام می بینم...
روح در بدن ندارم

باور نکنید :54:
این اشکای من همین جور میریزند:54:

---

من دیشب نوشته های شما رو میخوندم

پایانش این بود دست از سرتون بردارن و خداحافظ.

لطفا بخاطر آرامش خودتونم شده دنیای مجازی رو رها کنین و به زندگی حقیقی بها بدین. اینو نمیگم چون برای ما مهم نیستی یا ... اینو میگم چون نیاز به سکوت و آرامش داری.

بعدظهرها برو پارک، برو قدم بزن. یه کار هنری که خیلی دوست داری انجام بده.

اینحا یکروز آنلاین میشی حالت خوبه و دعا و حرفای قشنگ و دو ساعت بعد گله و شکایت و ناامیدی

این آدمها نه والدین شمان، نه خواهر و برادر، نه همسر ... اندازه ی خودشون ازشون توقع داشته باش. همه ی اینها شما رو کمک کردن و وقت گذاشتن و براتون نوشتن ... ما توی دینمون داریم شکرگزارترین شما نسبت به خدا، کسی است که نسبت به مردم سپاسگزارتر باشد.

وقتی میای و شکایت میکنی چطور میتونی دوستانی داشته باشی که همیشه حرفات رو بشنون و همیشه کنارت باشن؟
اینجا محیط مجازی هست که پای صحبتت هستن. محیط واقعی کسی نمیاد ساعت ها بشینه و ببینه شما چی میگی و چی شده. بحثم کنی باهات دعوا میکنن.

اینطوری فقط آدمها رو از خودت دور میکنی.

توی این دنیا خیلی ها زجر کشیدن اما اگر میخواستن به آسمون و زمین ببارن که نمیشد.

شما اگر توی یک سرزمینی بودی که مردم مجسمه و حیون و ... میپرستیدن تکلیفت چی بود؟ نه خدای واقعی داشتی بهش پناه ببری و نه آدمهای خارجی زمانی رو داشتن که به تو اختصاص بدن. خیلی از آدمهاشون افسردگی دارن.

الان خدای تو واقعی، نوشته ها از سر مهربانی، اینهمه خانم و آقا که کمکت میکنن... بازم گله، بازم شکایت، بازم بحث.

مثل هوای بهار شدی .. یک ساعت آسمونت صافه و دو ساعت بارونی. فقط خودت رو عذاب میدی.

اصلا بذار هیچکسی تو رو دوست نداشته باشه. چه اهمیتی داره؟ طرف رئیسه.. میلیارده اما اطرافیانش دوستش ندارن و اون اصلا براش مهم نیست چون چیزی رو میخواد که دلی باشه و دیگران خودشون بیان سمتش.
وقتی از پیامبر میخونیم ایشون چقدررر سختی ها رو متحمل شدن و چقدررر مهربان و با اخلاق بودن. واقعا جای تحسین داره.

اینهمه در سایت اسک دین هستی... برو بخون پیامبر چطور بوده... برو بخون چرا شب ها حضرت علی ع سر مبارکشونو در چاه میکردن . برو بخون با چه غم ها و سختی هایی زندگی کردن ... در حالی که شایسته بودن و جزو بهترین بندگان خدا