RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
بسوزاد پدر اعتیاد!
که عمرم همی داد بر باد:311:
"شعر از خودم"
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
چشم گریان تو آتش فکند بر دل من
تاب این غصه ندارم دلم از سنگ که نیست!
(مهدی سهیلی)
دل سنگین تو را اشک من آورد به راه
سنگ را سیل تواند به ره دریا برد
یش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود | *** | مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود |
|
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
در ا که در دل خسته توان در اید با ز
بیا که در تن مرده رو ان در اید با ز
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
یک قصه بیش نیست غم عشق، وین عجب |
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است |
|
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
گر بر سر نفس خود امیری مَردی / گر بر دگری خرده نگیری مردی
مردی نبود فتاده را پای زدن / گر دست فتاده ای بگیری مردی
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
رند عالم سوز را با مصلحت بينی چه كار
كار ملك است آن كه تدبير و تامل بايدش
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
بشوی اوراق اگر همدرس مایی ... که علم عشق در دفتر نباشد
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
ای که مهجوری عشاق روا می داری | *** | عاشقان را ز بر خویش جدا میداری |
|
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
هر که از یار تحمل نکند یار مگویش *** وآن که در عشق ملامت نکشد مرد مخوانش
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
جهان را، بلندي و پستي توئي
ندانم چه یي، هرچه هستي توئي