RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
سلام به چكامه عزيز .....
چكامه جان رفتارت و اخلاقت قابل تحسينه.... شهامتت رو بايد ستايش كرد..
نوشته هاتونو خوندم... عزيزم به نظر من شما بسيار بزرگ منش هستيد كه براي برگردوندن زندگيتون اينقدر مصرانه تلاش ميكنيد و همينطور ميخوام بگم شوهرتون لياقت اين تلاش شما رو داره پس همچنان تلاش كنيد...
من فكر ميكنم اون هم شما رو خيلي دوست داره ... و به طرز وحشتناكي از رفتار شما سرخورده شده...
من خودم وقتي كسي رو دوست دارم از دل و جون واسش مايه ميذارم... حتي شكلاتم رو نصف ميكنم و واسش نگه ميدارم...
اما خدا نكنه كه جواب محبت و روراستي منو با شك كردن در مورد دوست داشتنم بده .... نميشه گفت ديگه نميبخشمش اما...
خيلي ازش دلخور ميشوم و چه بسا خيلي دير ببخشمش...
عزيزم اينها رو ميگم كه بدوني اون احساساتش به تو پاك پاك بوده... و انتظارشو نداشته باهاش اينطور برخورد بشه...
شايد داشته تنبيهت ميكرده... اما حالا فقط ميخواد محكت بزنه.... ميخواد ببينه با كم محلي هاش و بيرون رفتناش و تنها مهموني رفتناش شما دوباره بهش شك ميكنين يا نه؟!
البته ناخواسته اينكارو ميكنه ... و بايد بگم شما خيلي خيلي صبور و باگذشت بوديد كه اين همه سردي رو تحمل كرديد..
من مطمئن هستم كه شما موفق مي شين.... خدا صبر كنندگان و شكيبايان رو فراموش نميكنه....
يادتون نره كه تاريكترين و ظلماني ترين موقع شب درست قبل از وقوع سپيده سحره....
پيس بدونيد بعد از اين سياهي كه شما به خير گذروندين سحر به شما نزديكه....
موفق باشين و توكل به خداي بزرگ كنين...
مسافرت كيش بسيار فكر خوبيه عمليش كنين... من دو ماه پيش با دوستام كيش بودم واقعا ساحل مرجانش لذتبخش بود...
حتما سعي كنين با هم برين ... اميدوارم هرچه زودتر سلامتي و زندگي و شادي تون رو دوباره به دست بيارين...
عيدتون مبارك ....
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
امروز مثلا عید بود.مثلا!!!!!!!!!ظهر آقا بهم میگه کاراتو بکن بریم خونه مادرجون(مادر بزرگش)اونجا ناهار دعوتیم.مادر بزرگ بیچاره من هم مارو دعوت کرده بود.ولی من که میدونستم ما نمیریم اونجا از قبل یه بهانه ای جور کردمو بهشون گفتم.نیما که اینطوری گفت بهش گفتم پس ناهار رو که اونجا خوردیم یه سر هم بریم خونه مادر بزرگ من.خیلی راحت بهم گفت من خوشم نمیاد فامیلای تورو ببینم.اصلا خودتم اینجا زیادی هستی.فکر کنین من چه حالی شدم.آخرشم گفت اصلا نمیریم.بعدشم زنگ زد به پدرشو یه بهانه آورد.بعدش هم آقا رفت بیرون.خیلی داغون بودم خیلی.نمیدونم چی بگم.بهم میگه تو هم اینجا زیادی هستی.خیلی جالبه نه؟دیگه نمیدونم باید چیکار کنم.اون رفت بیرونو من فقط گریه میکردم.بهش گفتم نیما آخه چه مرگته؟چی کارت میکنم؟زشتم؟بدهیکلم؟تحصیل نکرده ام؟بی خانواده ام؟کدومشونم که تو داری با من این کارارو میکنی؟هرکی دیگه بود تا الان گذاشته بود رفته بود یا به هزار راه کشیده شده بود.ولی من چیکار کردم؟پای همه چیز وایستادم.ولی تو هیچوقت نفهمیدی.هیچوقت.الان که دارم اینا رو مینویسم با دوستش رفته بیرون.خیلی حالم بده.خیلی زیاد.خدایا خودت کمکم کن.
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
شیرین جون باور کن توی مصلحت خدا موندم.همه خانوما برای آقایون ناز میکنن مال ما برعکسه.تازه به خدا نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی از هر نظر بهش سر هستم.ولی برای من اینا مطرح نیست. من زندگیمو دوست دارم.برای همینه که پای همه چیزش وایستادم.ولی به خدا دیگه خسته شدم.آخه تا کی؟به خدا هم دارم کم کم اعتقادمو از دست میدم.آخه مگه خدا این همه صبر منو ندید؟پس چرا هیچ کاری نکرد؟مگه من دل ندارم؟مگه من آدم نیستم؟من توی خونه خودم زیادیم از دید آقا نیما.جالبه.چرا خدا جوابشون نمیده؟چرا این آدم نمیتونه فرق بذاره بین من و با خیلی زنای دیگه که خیلی راحت خودشون تیشه به ریشه زندگیشون میزنن؟چرا خدا اینجور زنارو جلوی راحش نمیذاره که قدر بدونه؟به خدا دیگه خسته شدم.فکر میکنی چرا من باید توی این سن و سال مریض بشم؟چرا؟چون روحم مریضه.کاش میفهمید به محبتش چقدر احتیاج دارم.کاش میفهمید که به خاطر این رفتارای سردش چقدر بی انگیزه شدم.چقدر بی هدف شدم.کاش میفهمید.
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
خدا اين صبرو به مردا چجوري داده اينقدر ناز همسرشون رو مي خرن( البته در مورد شما نمي گما!!)
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم ! اگه واقعاً بعد از اینهمه مدت و دیدن اونهمه صبر باز هم داره اذیت میکنه و اینطوری میگه چرا یه بار دیگه رفتن از خونه رو امتحان نمیکنی شاید اینبار فرق کنه شاید بعد اینهمه خوبی دلش واست تنگ بشه! عزیزم به نظر من بدون حالت قهر فقط بگو به یه کم استراحت احتیاج دارم ( مثلاً به خاطر درد کمرم) باید یرم خونه بابام تا خواهرام کمکم کنن. اینطوری بگو تا جای برگشتت رو بذاری. ولی برو . اینقده اصرار تو شاید باعث خود خواهیش شده ! همه مردا یه وقتایی احتیاج به بی توجهی دارن.
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
چکامه ی عزیزم سلام
عزیز دلم من نمی دونم این بهانه گیری های نیما کی می خواد تموم بشه ولی عزیزم چون دیده بعد یه مدت ازش چیزی خواستی دوباره ناز کرده
جالبه نیما دوست داره ولی داره شدیدا با احساسش مقاومت می کنه بخدا چکامه اینو برای این نمی گم که فکر کنی دارم دل داریت می دم نه
بخدا می دونم خیلی سخته اینکه احساست رو یک طرفه خرج کنی ولی گلم نیما هنوز سر در گمه یه روز می گه فقط طلاق فرداش می گه طلاق نه یه روز می گه اینجا اضافه ای
فرداش در مورده اکواریومت ازت نظر می خواد می گه دوست ندارم ولی س ک س اش رو ترک نکرده اینا همه نشون می ده که بهت وابستست کاش ما می تونستیم با نیما حرف بزنیم
فقط سعی کن دوباره نشی مثه چند ماه پیش افسرده و داغون
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
سلام چكامه جان. واقعاً ناراحت شدم. نمي دونم چي بگم. ولي يه كم ديگه صبر كن. من براي آقا نيما هم متأسفم كه با همچين همسري داره زندگيش رو به نابودي مي كشونه. يه كم ديگه صبر كن ولي ازت خواهش مي كنم دوباره برنگردي به همون چكامه روز اوليت.نسبت بهش بي تفاوت باش. الانم به خاطر اين رفتارش خودت سرزنش نكن. سلامتي خودت از هر چيزي مهمتره. اگه خداي نكرده دو روز ديگه از پا در اومدي هيچ كس نيست به دادت برسه. فقط به فكر خودت باش و بس. اميدوارم خدا هر چه زودتر تو رو از بلاتكليفي در بياره.
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
چکامه عزیز به نظر من همسر شما هم یه اشتباه مرتکب شده که شما رو مطلع نکرده و گذاشته شما پیش خودتون آسمون و ریسمون ببافید بعد ببینید اصلا قضیه چیزه دیگه ای بوده . انسان جایزالخطاست همسر شما هم دیگه داره بیش از حد رو مسئله پا فشاری میکنه . البته مردها یه کمی هم مغرور و قد هستن و میخوان همشه و همه جا حرف خودشون رو به کرسی بنشونن . ایشون چون میبینه که شما بهش وابسته هستی داره از این طریق شمارو اذیت میکنه .اگه مسئله تنبیه کردنه خوب شما به اشتباه خودت پی بردی و بیش از حد هم تبیه شدی . دیگه همسر شما داره از شور بدرش میکنه . اون رو بدون اگه شما بهش وابسته ای ایشون هم به شما نیاز داره بیش از اون چیزی که تصور میکنی و چون مغروره نمی خواد قبول کنه . سعی کن یه چند وقتی بهش بی توجه بشی .یه چند وقتی باهاش سکس نداشته باش .
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
چکامه چی بگم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همه حرفامو زدم. اخه حرف گوش نمی دی که .
RE: دارم از همسرم جدا ميشم.ولي هنوز دوسش دارم.توروخدا کمکم کنيد.
سلام دوستان خوبم ...چطوری می تونم به کسی که دل بستم فراموشش کنم...دارم داغون می شم...تو رو خدا کمکم کنید....مخصوصا آقایون نظرشون را بذارند...چون به نظرم خیلی راحت کسی را که دوست دارند فراموش می کنند