RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
:72::72:
|
|
همه عمر بر ندارم سر ازین خمار مستی
|
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
|
|
|
:72::72::72:
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
|
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی |
|
سعدی
ما بیشتر
از حضور دوباره شما خوشحالم:72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hamed65
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lifeisbeautiful
تا کی به انتظار گذاری به زاریم
|
باز آی بعد از این همه چشم انتظاریم
|
دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز
|
جانسوز بود شرح سیه روزگاریم
|
بس شکوه کردم از دل ناسازگار خویش
|
دیشب چه ساز داشت سر سازگاریم |
|
سعدی
با تشکر از این شعر بسیار زیبا،
کمی سبک شعر با سبک سعدی تفاوت داره.
در اینترنت یک جستجو کردم. مثل اینکه شعر از شهریار است.
البته ببخشید، هدفم ایراد گرفتن نیست. :72:
ممنون. حق با شماست. ولی این یکی رو مطمئنم از سعدیه.
سلسله موی دوست حلقه دام بلاست
|
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
|
گر برود جان ما در طلب وصل دوست
|
حیف نباشد که دوست دوست تر از جان ماست |
|
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
تا سر زلف تو در دست نسیم افتاده ست
دل سودازده از غصه دو نیم افتاده ست
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
چشم جادوی تو خود عین سو اد سحر است
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتاده ست
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
هله پیوسته سرت سبز و لبت خندان باد |
هله پیوسته دل عشق ز تو شادان باد |
|
مولانا
(دوستان اگر می دونید که شاعر کی هست لطف کنید بنویسند)
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر |
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر |
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا |
گو بیا سیل غم و خانه زبنیاد ببر |
|
حافظ شیرازی
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
صبر بر جو ر رقیب چه کنم گر نکنم
همه دانند که در صحبت گل خاری هست
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lifeisbeautiful
هله پیوسته سرت سبز و لبت خندان باد
|
هله پیوسته دل عشق ز تو شادان باد |
|
مولانا
(دوستان اگر می دونید که شاعر کی هست لطف کنید بنویسند)
شما خودت درست گفتی دیگه! مولانا :)
وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hamed65
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lifeisbeautiful
(دوستان اگر می دونید که شاعر کی هست لطف کنید بنویسند)
شما خودت درست گفتی دیگه! مولانا :)
منظورم این بود که هر کسی شاعر شعرهای خودش رو بگه :)
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است.
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید نتواند
که ره تاریک و لغزان است.
و گر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه از بغل دست آورد بیرون
که سرما سخت سوزان است.
شعر زمستان از اخوان ثالث
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است.
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید نتواند
که ره تاریک و لغزان است.
و گر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه از بغل دست آورد بیرون
که سرما سخت سوزان است.
شعر زمستان از اخوان ثالث
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
صفر را بستند
تا ما به بیرون زنگ نزنیم
از شما چه پنهان
ما از درون زنگ زدیم!
<حسین پناهی>