خوش به سعادت بهار جان.
مرسی که به یادمون هستی
ولی سفر اخروی یعنی چی؟:160: نشنوم از این حرفا ها........
چون بار اولت بود میبخشمت دیگه تکرار نشه.:46:
نمایش نسخه قابل چاپ
خوش به سعادت بهار جان.
مرسی که به یادمون هستی
ولی سفر اخروی یعنی چی؟:160: نشنوم از این حرفا ها........
چون بار اولت بود میبخشمت دیگه تکرار نشه.:46:
سلام
خوبين؟
يه مسافرتِ ناگهانى پيش اومده برامون
به يه بهانه اى كه اولش خوب نبود
ولى خدا رو شكر دارِه خوش ميگذره
جاى همه تون خالى
فعلا خبرى از اون حس ها نيست:)
ممنون كه به فكرم بوديد :72:
به
مى بينم كه باران خانم امده:)
جات خيلى خالى بود
چقدر دير به دير
بيشتر تشريف بيارين اين طرف ها:)
:72:
سلام به همه دوستای خوبم :43:
مرسی دختر مهربون مگه شما حالی از ما بپرسی :46:
ماشاالله ماشاالله ... بزنم به تخته همدردی خیلی وسیع شده
انقدر عضو جدید و فعال هست که من خیلی ها رو هنوز نمیشناسم .
خوشحالم که در کلبه همدردی عده زیادی کنار هم جمع شدن و همدل هم هستن:104:
خدا قوت آقای مدیر:72:
سلام.
نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت..اما از کارم انصراف دادم.:(
امروز خیلی ناراحت شدم..قبلا هم گفتم کلی به پرو پام پیچید..دیروز یه کاری رو چندبار بهش یاداوری کردم که انجام بده اما باز یادش رفت و از چشم من دید..خیلی ناراحت شدم..خودش فهمید و هیچی نگفت..خداییش نزدیک بود گریم بیفته اما خودمو کنترل کردم..سردرد بدی دارم..چند روز قبل هم دوباره گفت تو خیلی دختر خوبی هستی خیلی با شخصیتی و فلان و بهمان..اما باید جوری باشی من بتونم درددل کنم و ...
خیلی استرس کشیدم..هر لحظه خودمو کنترل کردم..اما امروز حس کردم دیگه نمیکشم:(
رفتم گفتم دیگه نمیام..خیلی اذیت شدم..خیلی.
شروع کرد به صحبت که اینجا محیط صنعتی و ادما خشن شدن..تو خیلی دختر خوبی هستی..بخدا من همه جا تعریفتو کردم..حتی تو خونه.خودمم میدونم داری اذیت میشی..
واقعا دارم اذیت میشم و گفتم دیگه نمیتونم..دیگه نمیکشم...
این همه زورگویی...
در نهایت پذیرفت و تسویه کرد و حتی خسارت تا موقع پیدا کردن کار جدید رو هم تقبل کرد...و کلی حرف و حرف و حرف
سرم درد میکنه..
چرا اینطوری شد؟؟؟
و از همه مهمتر به خونوادم چـــــــــــــــی بگم؟؟؟؟
موفق باشید
بهت تبریک می گم بهار.بلخره کاری که بایدو می کردیو کردی.معلوم نبود با اون کارفرما،اگر ادامه می دی کارت به کجا می کشید.
به قول خودش محیط مردونه بوده به درد دختر با احساساتی مثل تو نمی خورده.دفعه بعد کار بهتر،محیط بهتر.آفرین بهار
تصمیم سختی گرفتی.
سلام دوستان
من بدجوری دچار عذاب وجدان شدم. :302: :302:
تاپیک آتوسا یادتونه راجع به مزاحمت خیابانی
من تو تاپیک مربوط به نیازمند حضور کارشناس مطرحش کردم و خاطرنشان کردم که چون تقریبا همه گیر شده این موضوع، لازمه که کارشناسان نظر بدن
می دونید چی شد؟ :302: :302:
آقای مدیر اومدید و قفلش کرد :316: :316:
حالا من دچار عذاب وجدانم شدم که تقصیر من بود. آتوسا که مشکلش رو شخصی مطرح کرده بود.
خوب من خواستم اهمیتش رو تاکید کنم، گفتم مشکل خیلی هاست!!!
راستش من خودم نمی دونم در برابر این اراذل باید سکوت کرد، فریاد زد، یا ... (چی؟؟ برخورد اقتضایی :163: اقتضا رو چجور میشه تشخیص داد؟ مگه که اراذل شناس بشی :163:)
دیدم راهنماییها ضد و نقیض شده، گفتم با این جماعت نمیشه درافتاد، خودمم هم که راه و از چاه تشخیص نمی دم. گفتم مدیر بیاد.
اما مثل اینکه خوب نگفتم نگفتم و تاپیک قفل شد. حالا من چی کار کنممممممممممممم :302:
خب خانم بلو اسکای، قفل کردن تاپیک و حتی انتقال اون که وحی منزل نیست، مدیران اگر بررسی کنند و ببینند که اشتباهی رخ داده لابد تصحیح می کنند دیگه.
چرا این همه عذاب وجدان آخه ؟!
اووووه ه ه ه ، انقدر اشتباهات هست که آدم بخواد به خاطرش عذاب وجدان بگیره...
بهار.زندگی عزیز
اصلا به خانوادت واقعیت رو نگو...(در این مورد خاص اشکال نداره خانواده در جریان دقیق چیزهایی که رخ داده نباشند و علت اصلی کناره گیری از کارت رو ندونند)
چون بعدها سر هر کار دیگه ای بخوای بری خانوادت با شک و تردید قبول میکنند و اصلا ممکنه دیگه قبول نکنند بری سرکار.
حالا که خودت اومدی بیرون و تن به خواسته های نابجای اون آقا ندادی پس خودت درست تشخیص دادیو نیازی به گفتن به بقیه نیست.
میتونی بگی : کارش خیلی سخت و سنگین بود و خیلی ازت انرژی میگرفت و نیاز روحی داری مدتی آرامش داشته باشی.
مطمئن باش کار بهتری پیدا میکنی و پیش خودت میگی: بهتر که از اونجا دراومدم
بلو اسکای عزیز
اون تاپیک مربوط به انجمن آزاد بود همون اول هم من تو تاپیک گفتم.
فقط تا حالا مدیرا متوجه نشده بودن همچین تاپیکی هست.
مطمئن باش اگر دیده بودن فوری قفل میکردن و بعد هم انتقال
سلام دوستان
یک اتفاقاتی افتاد، نمیدونم چی شد:)
به دلایلی رمز وروردم رو تغییر دادم، بعد لب تاپم مشکل داشت، ترکید، عوضش کردم
بعد نمیدونم چی شد، شوخی شوخی دیگه نمیتونم با اکانت خارپشت وارد شم
خیلی متاسفم، و فکر نمیکنم بشه کاری کرد، چون همین شوخی در مورد ایمیلم هم مصداق پیدا کرد!
خوشحال میشم هرازگاهی بهم ایمیل بدین
از حال و احوال هم با خبر باشیم
البته اینجا هم سرمیزنم
دوستون دارم و براتون ارزوی موفقیت میکنم
:72::72::72:
--------------------------------------------------------------------------------------
معذرت میخوام که تاپیکم رو جای مناسبی ایجاد نکردم
شارژ ندارم
عنوان مناسبی هم به ذهنم نمیرسه