RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
روا بوَد که چنین بی حساب دل ببری؟
مَکُن که مَظلمه ی خلق را جزایی هست
کسی نماند که بر درد من نبخشاید
کسی نگفت که بیرون از این دوایی هست
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
انقدر این شعر قشنگه که حتی جا داره همه ی ابیاتش رو اینجا بذارم...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hamed65
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
روا بوَد که چنین بی حساب دل ببری؟
مَکُن که مَظلمه ی خلق را جزایی هست
کسی نماند که بر درد من نبخشاید
کسی نگفت که بیرون از این دوایی هست
هزار نوبت اگر خاطرم بشوراني
از اين طرف كه منم همچنان صفايي هست
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
نقل قول:
انقدر این شعر قشنگه که حتی جا داره همه ی ابیاتش رو اینجا بذارم...
همایون شجریان خونده این شعر رو... حتماً شنیدی.
بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست
بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
نقل قول:
همایون شجریان خونده این شعر رو... حتماً شنیدی.
بله شنیدم. بسیار زیباست.
آخرش نتونستم جلوی خودم رو بگیرم:)
شرمنده که از یه بیت بیشتره:
بيا بيا كه مرا با تو ماجرايي هست |
بگوي اگر گنهي رفت و گر خطايي هست |
|
روا بود كه چنين بيحساب دل ببري |
مكن كه مظلمه خلق را جزايي هست |
|
توانگران را عيبي نباشد ار وقتي |
نظر كنند كه در كوي ما گدايي هست |
|
به كام دشمن و بيگانه رفت چندين روز |
ز دوستان نشنيدم كه آشنايي هست |
|
كسي نماند كه بر درد من نبخشايد |
كسي نگفت كه بيرون از اين دوايي هست |
|
هزار نوبت اگر خاطرم بشوراني |
از اين طرف كه منم همچنان صفايي هست |
|
به دود آتش ماخوليا دماغ بسوخت |
هنوز جهل مصور كه كيميايي هست |
|
به كام دل نرسيديم و جان به حلق رسيد |
و گر به كام رسد همچنان رجايي هست |
|
به جان دوست كه در اعتقاد سعدي نيست |
كه در جهان بجز از كوي دوست جايي هست |
|
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن |
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن |
ماییم و موج سودا، شب تا به صبح تنها |
خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن |
|
چقد دلم برای دیوان شمس تنگ شده
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
از سر کوی تو هر کو به ملا لت برود
نرود کارش و اخر به خجا لت برود
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
تا کی به انتظار گذاری به زاریم |
باز آی بعد از این همه چشم انتظاریم |
دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز |
جانسوز بود شرح سیه روزگاریم |
بس شکوه کردم از دل ناسازگار خویش |
دیشب چه ساز داشت سر سازگاریم |
|
سعدی
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
در از ل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و اتش به همه عا لم زد
جلوه ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت
عین اتش شد از این غیرت و بر ادم زد
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lifeisbeautiful
تا کی به انتظار گذاری به زاریم
|
باز آی بعد از این همه چشم انتظاریم
|
دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز
|
جانسوز بود شرح سیه روزگاریم
|
بس شکوه کردم از دل ناسازگار خویش
|
دیشب چه ساز داشت سر سازگاریم |
|
سعدی
با تشکر از این شعر بسیار زیبا،
کمی سبک شعر با سبک سعدی تفاوت داره.
در اینترنت یک جستجو کردم. مثل اینکه شعر از شهریار است.
البته ببخشید، هدفم ایراد گرفتن نیست. :72:
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد
اگربرجای من غیری گزیند دوست ، حاکم اوست
|
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم |
|