اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان

علیکم سلام
رسیدن بخیر

خب الهی شکر که زنگ نزده و قراری گذاشته نشده:316:

من بازم میگم اون فقط قصد داره شما رو بترسونه و تصمیم جدی برای طلاق نداره .گوشی خودش رو که گفتید ازش گرفتن برای همین با گوشی برادرش بهتون تک زنگ زده .اما راستش من نمیدونم معنیش چی میتونه باشه یعنیئ مطمئن نیستم .اگه میخواست بگه رو تصمیمش هست خب میشد به جای تک زنگ یه پیام میداد با ذکر ساعت حضور در دادگاه ! اما تک زنگ بدون قرار نمیدونم .انشاء الله معنیش اینه که قرار بی قرار .
ولی شما جویای علت زنگ نزدنش نشید اصلا" :305: همینظور بذارید آزاد باشه اگه خواست دوباره خودش تماس میگیره اگرم نخواست که چه بهتر .
یه خورده جلوی خودتون بگیرید و صبر کنید تا خودش هر اقدامی خواست بکنه ....صبر کنید تا قدرت صبر رو متوجه بشید.

موفق باشید

یعنی امکان داره دلتنگی بهش دست داده باشه ؟یا بخوتد برگرده نتونه چی جوری؟

بله چرا که نه .هر انسانی یه روزی اشتباه میکنه و یه روزی از اشتباهش پشیمون میشه و میوخاد جبران کنه .اما در مورد همسر شما شاید حتما" اینطوری نباشه .البته دلتنگی که مطمئن باشید بهش دست داده و خیلی هم زیاد اما مشخصه که خیلی مغرور و کینه ایه و خیلی دیر اشتباهات دیگران رو فراموش میکنه ! اما هر مغروری هم بالاخره کوتاه میاد .
به هر حال شما کار خودتون رو بکنید یعنی حالا هم بهش فرصت بدید تا به اشتباهش پی ببره . متاسفانه اخلاق شما طوریه که اصلا" فرصت پی بردن به اشتباهات و فرصت عذرخواهی( در مواردی که ایشون باید عذرخواهی کنه )رو بهشون نمیدید و این خیلی بده .اینجوری همیشه همین اشه و همین کاسه .یعنیئبرای هر دلخوری کوچیک و مسئله پیش پا افتاده ای شما باید عذرخواهی کنید و برید دنبال خواسته های اون و اون هم نپذیره و خودش رو بگیره .
البته اشتباه نکنید منظور من این نیست که تو این ماجرا شما بی تقصیر و ایشون گناهکار هستن یا برعکس بلکه منظورم اینه که شما باید به اون هم فرصت بدید حرف بزنه و خواسته ای داشته باشه و هم اینکه به موقعه اش که لازمه و اشتباهی کرده باید عذرخواهی کنه و دل شما رو به دست بیاره و این رابطه باید نتقابل باشه نه اینکه یکطرف همیشه با علت و بی علت در پی به دست آوردن دل اون یکی باشه .
شما باید در کنار هم باشید نه در مقابل هم .
پس حالا باید فرصت دلتنگی رو به خانمتون بدید ..........صبـــــــــــر صبـــــــــر صبــــــــــــر

سلام وقتتون بخیر
میخواستم بپرسم به نظره شما بعد از مورد پریشب بهش زنگ بزنم یا نه بزارم دل تنگیش یا غرورش و یا کینش بخوابه؟:325:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط m.mouod

بله چرا که نه .هر انسانی یه روزی اشتباه میکنه و یه روزی از اشتباهش پشیمون میشه و میوخاد جبران کنه .اما در مورد همسر شما شاید حتما" اینطوری نباشه .البته دلتنگی که مطمئن باشید بهش دست داده و خیلی هم زیاد اما مشخصه که خیلی مغرور و کینه ایه و خیلی دیر اشتباهات دیگران رو فراموش میکنه ! اما هر مغروری هم بالاخره کوتاه میاد .
به هر حال شما کار خودتون رو بکنید یعنی حالا هم بهش فرصت بدید تا به اشتباهش پی ببره . متاسفانه اخلاق شما طوریه که اصلا" فرصت پی بردن به اشتباهات و فرصت عذرخواهی( در مواردی که ایشون باید عذرخواهی کنه )رو بهشون نمیدید و این خیلی بده .اینجوری همیشه همین اشه و همین کاسه .یعنیئبرای هر دلخوری کوچیک و مسئله پیش پا افتاده ای شما باید عذرخواهی کنید و برید دنبال خواسته های اون و اون هم نپذیره و خودش رو بگیره .
البته اشتباه نکنید منظور من این نیست که تو این ماجرا شما بی تقصیر و ایشون گناهکار هستن یا برعکس بلکه منظورم اینه که شما باید به اون هم فرصت بدید حرف بزنه و خواسته ای داشته باشه و هم اینکه به موقعه اش که لازمه و اشتباهی کرده باید عذرخواهی کنه و دل شما رو به دست بیاره و این رابطه باید نتقابل باشه نه اینکه یکطرف همیشه با علت و بی علت در پی به دست آوردن دل اون یکی باشه .
شما باید در کنار هم باشید نه در مقابل هم .
پس حالا باید فرصت دلتنگی رو به خانمتون بدید ..........صبـــــــــــر صبـــــــــر صبــــــــــــر

---

علیکم سلام
برادر گرامی من که جواب دادم . یه خورده خودتونو کنترل کنید .دیدید ازش خبری نشد ؟ این یعنیئ اینکه خودش مردده و میخواد شما رو بترسونه اما شما بهش مهلت نمیدید که اظهار پشیمانی کنه و همه چی درست بشه:305:
زنگ نزنید ، چند روز بذارید راحت باشه تا نتیجه صبر و تحمل رو ببینید .

حتما حتما ممنون از راهنمایی های خوبتون

خواهش میکنم
پس صبر کنید ، و محکم باشید و باور داشته باشید که این صبر به معنی بی توجهی یا کم توجهی به همسرتون نیست چون شما تا حالا خیــــــــلی طرفش رفتید و اون نخواسته پس دیگه مقصر نیستید .

خواهر خوبم موعود ببخشید ازتون دارم زیاد سوال میپرسم برام پیش اومده
به نظر شما یه دختری که 4 سال با یکی باشه بعدش 10 ماه عقد کنن ببخشید دارم میگم از لحاظ جنسی با هم نزدیکی داشته باشن معاشقه داشته باشن خیلی همدیگرو دوست داشته باشن خیلی مگه میشه همسره من که یه ادمه کینه ای هستش تز رفتارش پشیمون بشه طوری که بیاد معذرت خواهی کنه درسته جوابمو در این مورد دادید میشه بگید مگه میشه ادمی لحاظات خوشه زندگیشو با شریکش فراموش کنه فقط بچسبه به بحثها و گفتگو های عصبی یه دختر تا این حد میتونه سنگ بشه یعنی پیشه خودش فکر نمیکنه من از شما میپرسم چون دختر هستید و احساسته همو میدونید
بازم ممنون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hnv

خواهر خوبم موعود ببخشید ازتون دارم زیاد سوال میپرسم برام پیش اومده
به نظر شما یه دختری که 4 سال با یکی باشه بعدش 10 ماه عقد کنن ببخشید دارم میگم از لحاظ جنسی با هم نزدیکی داشته باشن معاشقه داشته باشن خیلی همدیگرو دوست داشته باشن خیلی مگه میشه همسره من که یه ادمه کینه ای هستش تز رفتارش پشیمون بشه طوری که بیاد معذرت خواهی کنه درسته جوابمو در این مورد دادید میشه بگید مگه میشه ادمی لحاظات خوشه زندگیشو با شریکش فراموش کنه فقط بچسبه به بحثها و گفتگو های عصبی یه دختر تا این حد میتونه سنگ بشه یعنی پیشه خودش فکر نمیکنه من از شما میپرسم چون دختر هستید و احساسته همو میدونید
بازم ممنون

---

خواهش میکنم سوال بپرسید امیدوارم بتونم کمکی بکنم.
راستش من با اینکه دختر هستم اما فکر نمیکنم بتونم همچین کاری بکنم .همه مثل هم نیستند اما کلا" انسان جایزالخطاست و گاهی اشتباه میکنه و زمانی هم که داره اشتباه میکنه نمیدونه که بعدا" پشیمون میشه گاهی هم میدونه با این وجود چون اون لحظه نمیتونه خودش رو کنترل کنه ، مرتکب اشتباه میشه و خطا میکنه .

غرور آفت زندگیه و نمونه اش رو شما داریدمیبینید اما گاهی میشه فرد مغرور رو کمک کرد تا این عادتش رو ترک کنه مثل اینکه من هی به شما میگم صبر کنید وفرصت پی بردن به اشتباه رو به خانمتون بدید اما شما گوش نمیکنید !
به نظر من در اصل نه لحظات شادی و خوشی تو زندگی فراموش میشن و نه لحظات غم و دلتنگی و دلخوری اما میشه سعی کنیم لحظات غم و اندوه رو تکرار نکنیم .یعنی فراموش کردنشون به این شکل میشه که تکرارشون نکنیم و تو زندگی اینده دخالتشون ندیم البته لحظات شاد رو میشه هر زمان به یاد آورد اما باید سعی کنیم لحظات دلتنگی و کینه رو از زندگی بیرون کنیم

موفق باشید

با سلام
بله می شود. ایشان از داشتن شما مطمئن هستند. کمی به خودتان و ایشان وقت بدهید بگذارید خوب با خودش کنار بیاد من مطمئنم که شما را دوست دارد و حاضر هم نیست از دستان بدهد ولی خوب چیزهایی را هم در زندگی می خواهد داشته باشد. شما باید به ایشان اطمنینان بدهید در زندگی رفتاری را باهاش خواهید داشت که دوست دارد.

سلام دوستای خوبم
خیلی ممنونم که توی اون چند روز بهم کمک کردید
ولی تو این 4 ماه هر کاری کردم جواب نداد دیدم داره خیلی بهم بی هحترامی میشه
حرمت بین زن و شوهر داره از بین میره نمیتونستم عشقو ازش به زور بخرم
آخرشم رفتیم دادگاه به صورت توافقی از هم جدا شدیم
دیگه داغون شدم

واقعاً متاسف شدم . مشكل به اين كوچكي آخرش به كجا كشيد. خيلي ناراحت كننده بود. در حال حاضر هيچ حرفي ندارم بگم. آخه تايپيكتون رو از اول خوندم به اينجا كه رسيدم شوكه شدم. آخه به اين راحتي يه دختر از شوهرش دل مي كنه. خدايا ما داريم به كجا مي رويم. يه جا زن مقصره يه جا مرد. خدا به داد ماها برسد. اميدوارم خدا به شما صبر عنايت بفرمايد. صبر داشته باشيد و زندگيتون را از نو بسازيد.

از ابتدا تاپیک شما را پیگیری میکردم و امروز ...!!تنها می توانم بگویم ،متاسفم !!

متاسفانه تخریب های کلامی در لحظه بسیار ناچیز به حساب می آیند و.... !!

زندگی جریان دارد تا شقایق هست زندگی باید کرد و من مطمئن هستم شما آنچه باید تجربه کنید و درک کنید را آموخته اید و پس از این دنیا با تمام زیبایی هایش به شما و همسر سابق شما لبخند خواهد زد . شاید در جایی و در مسیری دیگر اما لبخند می زند .

از همدردی تون خیلی ممنونم خیلی....

سلام بر برادر گرامی

میخواستم بگم .........واقعاً متاسفم .

اولش از دختر بودن خودم خجالت کشیدم اما بعد .......دیدم نه ؛ همه آدمها مثل هم نیستند .همونطوری که همه پسرها مثل شما نیستند و برای جبران اشتباهشون مثل شما تلاش نمیکنن و پشیمان نیستند ف همه دخترها هم مثل همسر سابق شما بی عاطفه و ... نیستند.
شما تلاش خودتون رو کردید دیگه نباید عذاب وجدان داشته باشید که برای برگرداندن ایشون کوتاهی کردید .اشتباهتون رو پذیرفتید و برای جبرانش خیلی تلاش کردید اما ایشون کوتاه نیومد .این برای زندگی اینده هر دوی شما خیلی مهمه .شما یاد گرفتید که هر لحظه رو عشق سپری کنید و هر حرفی رو به موقعه بزنید ، با خصوصیات خانمها بیشتر اشنا شدید و لحظات جدایی و دوری از همسر رو درک کردید .این موراد رو در زندگی اینده تون بکار ببرید و اسعی کنید اشتباهتون رو تکرار نکنید.
اون خانم هم در زندگی آینده اش باید یاد بگیره که گذشت و چشم پوشی از اشتباهات کوچک همسر خصوصا" اگه همسر ابراز پشیمانی کنه و برای جبران هر کاری بکنه ، باعث کوچیک و خوار شدنش نمیشه .بلکه نشان از بزرگواری و فداکارش برای حفظ زندگی مشترکه .با لجبازی که اون خانم داشت به احتمال زیاد باز هم کارش رو تکرار میکنه و شما خدا رو شکر کنید که ماجرا به همینجا ختم شد .اگه میرفتید زیر یک سقف و بارها و بارها این قهر و دلخوری و حرف از طلاق پیش می اومد ، اگه بچه ای داشتید و ... خیلی بدتر میشد .
خانم شما تو اینم ماجرا بیشتر از شما آسیب دیده حالا یا میدونه و میپذیره یا نه فکر میکنه اتفاق مهمی نیوفتاده اما به زودی نتیجه اشتباهش رو میبینه .
شما هنوز خیلی جوان هستید و فرصتهای زیادی منتظرتونه .با اینده امید داشته باشید و به خدا توکل کنید و خدا رو به خاطر این خواسته اش شکر کنید هر چند در ظاهر غم انگیزه اما بدون شک دارای حکمتی هست که ما و شما نمیدونیم.

براتون اینده ای پر از خوشبختی و سلامتی آرزو میکنم

موفق باشید

سلام
ازتون تشکر میکنم از اینکه منو راهنمایی کردید تو ایم چند ماه خیلی ممنونم
من هر کاری میتونستم کردم هر کاری دیدم داره مردونگیم زیر سوال میره خیلی تهمت خوردم خدا رو هم شکر میکنم
که الان این اتفاق افتاد حکمت هر چی باشه ولی بلا نسبت دختر های این سایت یعنی دختر ها این طورین ؟منم تصمیم گرفتم تا زات دخترو نشناسم جلو نرم از هر چی دختره بی زارم میدونم اشتباه دارم میکنم دارم خودمو از نو میسازم میدونم همه دختر ها عین هم نیستن نمیشه مقایسشون کرد به خدا بد ضربه ای خوردم بد که دیگه نمیتونم بلند بشم ولی توکل کردم به خدا هر چی خودش بخواد منم باید مقاوم باشم
ازتون ممنونم مخصوصن از خانم موعود خانم فرشته و دیگر دوستانی که منو راهنمایی کردن نمیخوام ترکتون کنم تازه میخوام باهاتون باشم اگه زیاد نباشم .مرسی

برادر عزیز چرا نتونی بلند بشی؟
حرفهای موعود رو خوندی؟خیلی خوب نوشته بود
هیچ شکستی وجود نداره اگه به عنوان تجربه ازش استفاده کنیم

دوست ندارم شعارهای ارمان گرایانه بدم ولی واقعیت اینه که باید از این تجربه ات تو زندگی اینده ات استفاده کنی

دستت رو بده به خدا و بلند شو ،مطمئنم که میتونی یه زندگی موفق داشته باشی ،اگه بخوای

اول باید رو خودت کار کنی ،اعتماد به نفست رو بالاتر ببر
خودت رو یشناس ،اگه خودت رو بشناسی با قدرت خارق العاده اشنا میشی که همیشه همراهته وکمکت
دیگه اون وقت مشکلات واست شکلات میشه

سلام . شما مگه نمي گي توكل كردي پس چرا دودلي. هميشه گفته اند شكست مقدمه يه پيروزي بزرگه. شما بايد از اين زندگي چند ساله تون يه درس بزرگ گرفته باشيد. برخورد كردن با ديگران به خصوص همسر را فرا گرفته ايد. پس چرا نااميدي. شما تلاش خود را كرده ايد و ديگر نبايد بيشتر از اين عصباني باشيد. شما يه سري به اين تالار بزنيد مي بينيد كه زن ها بيشتر از مردها مورد جفا قرار گرفته اند يك نمونه اش خود من. آيا ما هم بايد بگوييم از همه مردها بيزاريم. ما داريم در زندگي خودمان را مي سازيم. صبر و تحملمان را بالا مي بريم. پس همونطوري كه توكل كرده ايد صبر و تحملتان را هم بالا ببريد زندگي را زيبا ببنيد و لذت ببريد.شما شايسته بهترينها هستيد به خودتان بگوييد شايد حكمتي در اين كار بوده. اين را بدانيد كه همه چيز خواست خداوند است مگر اينكه خودمان لجاجت كرده باشيم.

سلام خیلی ممنون از راهنماییت ممنونم دارم بهتر میشم خیلی فکر کردم دیدم اگر خودمو ببازم نمیشه ایندمو نمیتونم با این رفتاری که دارم از خودم سر میدم بسازم واقعا حرفتون درسته شاید حکمتی توش بوده

پیگیر تاپیکتون بودم و دوست داشتم که مشکلاتتون حل بشه! اما خب! مثل اینکه خواست و اراده ی خداوند که البته در مواقعی به رفتارها و روشهای ما انسانها هم برمیگرده چیزه دیگه ای رو می خواسته! نمی دونم! همسرتون چقدر در مورد طلاق و عواقب اون و این زندگی و مشکلات اون فکر کردند که به این نتیجه رسیدند که طلاق بهترین راه حله! اما امیدوارم که بتونید هم شما و هم همسرتون زندگی تازه ای رو داشته باشید!:43:

برادر عزیز من به عنوان یکی از همین دخترها به شما باز هم میگم متاسفم و برای اون خانم بیشتر متاسفم که خودش نمیدونه چیکار کرد اما در اینده نزدیک متوجه میشه .شاید خیلی زود با کس دیگه ازدواج کنه اما من فکر میکنم هیچوقت نمیتونه شما رو فراموش کنه و اینکه شما چقدر تلاش کردید و به قول خودتون حتی کاری کردید که مردانگیتون داشت زیر سوال میرفت !شما هم شاید فراموش نکنید اما نظر من اینه که اون دیرتر فراموش میکنه با اینکه شما فکر میکنید شما بیشتر آسیب دیدید و ضربه خوردید چون اون خانم همیشه خودش میدونه که اشتباه کرده و دچار عذاب وجدان میشه .شما یه اشتباه کردید اما تاوانش این نبود هر چند پذیرفتید بنابراین وجدانتون راحت باشه .
و یه نکته دیگه : درسته که شما از جانب یه دختر آسیب دیدید و الان ناراحت هستید اما به زودی متوجه میشید که واقعاً همه مثل هم نیستند .سعی کنید این تنفر رو تعمیم ندید به همه دخترها و در عین حال هوشیار باشید و چشم بسته دیگه عاشق کسی نشید ! و تا کسی رو مورد آزمون قرار ندادید عاشقش نشید.

به همه خوشبین باشید اما به همه اعتماد نکنید مخصوصا" تو این مورد خاص و سرنوشت ساز !
در کنار این دوستان بودن باعث میشه تا حدی از ناراحتیهاتون دور بشید ام سعی کنید عمیقاً و توی دنیای واقعی هم همیشه با توکل به خدا و امید شادیها رو به خاطر بسپایرد و غمها رو فراموش کنید .سخته اما شدنیه انشاء الله.

موفق و سربلند باشید:72:

سلام خانم موعود
به خدا راهنمایی هاتون خیلی به دردم خورده چه الان چه قبلا تو دورانه بحثمون امیدوارم بازم کمکم کنید منم الان خیلی بهتر شدم و اون احساس تنفرو دارم از خودم دور میکنم که دیدم نسبت به دختر ها عوض بشه خیلی دارم میجنگم خدا فقط کمکم کنه

برادر حالا زوده هنوز دید عوض کنید. فعلا بزنید به فاز بی خیالی و بگید مجردی رو عشق است:227:
یادمه یه روانشناسی میگفت این دوران تنفر از هر چی جنس مخالف که بعد از طلاق پیش میاد درست عین حس اون زن زائو ای است که تازه با هزار درد و بدبختی نوزادش رو به دنیا میاره بعد میگه ( بلانسبت) علط بکنم دیگه بچه دار شم. اما همین آدم پشت بند اون بازهم هی بچه میاره. خلاصه این نیز بگذرد. شما خیلی لازم نیست سعی کنید حس تنفر نسبت به دختر های دیگر را از بین ببرید، خودش خودبخود از بین خواهد رفت. :311:

دمتون گرم به خدا روحیمو عوض میکنید خدا خیرتون بده

خیلی ها روحیه شان بعد از طلاق مثل شما بوده و ما تجربه کردیم که قبل از شش ماه آمده اند و گفته اند که تصمیم به ازدواج گرفته اند و عاشق شده اند !!
و ما جمیع بچه های تالار به التماس افتادیم که آقا - خانم زوده به خودت فرصت بده و...یک شش ماه تا یکسالی راصبر کن . شما را هم در آن روز خواهیم دید. فقط خواهشا خیلی اذیتمان نکنی ها !! :311:زود و منطقی بگو چشم !!:104:

با خودت راه برو و بگو تا دو نشه بازی نشه :310::227:اما قبل از یکسال و ترمیم آسیب ها هرگز:104:

شاید ani باورتون نشه ولی اصلا قصد ازدواج ندارم شاید تا 4 یا 5 ساله دیگه دارم ادامه تحصیل میدم ولی شاید شما اونطوری فکر کنید

آقای hnv دوتا پیشنهاد دارم براتون :



1- پیشنهاد میکنم این تاپیک رو تمام کنید و یه تاپیک جدید با یه نام جدید ایجاد کنید.تا بقیه

صحبتهاتون و راهنمایی و هم صحبتی دوستان رو اونجا ادامه بدید... چطوره؟


2- در ضمن اگه بتونید نام کاربریتون رو عوض کنید فکر میکنم یک گام اساسی در فراموشی

اتفاقات گذشته باشه .مثل آقای محمد صالح که قبلا" یک نام کاربری دیگه داشتند !

ممنونم حتما پیشنهاده خوبیه .

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

خانم موعود
لطف میکنید راهنماییم کنید به کدوم تایپیک برم
سپاسگزارم

این بستگی به شما داره که چه انجمنی رو انتخاب کنید.

البته اول باید اکانت شما فعال باشه تا بتونید به همه قسمتهای تالار دسترسی داشته باشید و هر جا بخواید بتونید تاپیک ایجاد کنید.

ببینید دوست دارید در مورد چی صحبت کنید یا چه مشکلی رو مطرح کنید .خانوادگی ، روابط زن و شوهر ، طرح مشکلات فردی ، مشکلات طلاق و بعد از طلاق یا هر چی که مدنظرتونه .
فکر کنم فعلا" برای اینکه با تلاش خودتون و راهنمایی دوستان بتونید از اون حال و هوای گذشته بیاید بیرون و سبک بشید انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی خوب باشه.

دوستان عزیز هم اگه نظری دارن لطفا کنند بگن تا برادرمون آقای hnv بهتر و راحتتر بتونن صحبت کنن.

hnv عزیز، متاسفانه من همین امروز تایپیک شما رو خوندم، از اولش تا اینجا، اصلا فکر نمی کردم اینطوری بشه. به هر حال من هم متأسفم، اما وقتی داشتم مطالب رو می خوندم چیزی رو دیدم که احساس میکنم بیشتر اون باعث دور شدن بیش از حد همسرتون از شما شد.
متاسفانه شما در هر دو حالت افراط کردین. چه قبل از اینکه همسرتون از شما دلخور بشن و چه بعد از اون. خیلی افراط کردین. امیدوارم از این به بعد حد تعادل رو پیش بگیرید. یک ضرب المثل هست که من به شخصه خیلی بهش اعتقاد دارم و اون هم اینه که : هر چی دریا بیاد جلوتر، ساحل میره عقب تر....
درسته که اشتباه کرده بودین اما شما اونقدر جلو رفتین و اونقدر با سرعت این کار رو انجام دادین که ساحلتون خیلی ازتون دور شد...

:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hnv

شاید ani باورتون نشه ولی اصلا قصد ازدواج ندارم شاید تا 4 یا 5 ساله دیگه دارم ادامه تحصیل میدم ولی شاید شما اونطوری فکر کنید

---

ما که بخیل نیستم برادر من :311:شما برو 10 سال دیگه زن بگیر و عاشق بشو .:72: خدا خیرت بدهد زحمت ما کم می شود چون نیازی نیست دست به نصیحت بزنیم و از نزدیکی و تداخل دو رابطه و احساس و ...و احتمال آسیب دیدگی مجدد حرف بزنیم :324:

فقط خواهشا ضمن ادامه ی تحصیل یک فکری هم برای ترمیم آسیب هایی که در این رابطه دیده اید و اشتباهاتی که داشته اید بکنید که انشالله زندگی با تمام قشنگی هایش لبخند قشنگ تری به شما بزند . :104:

آن پست را زدم تا حال و هوای شما عوض بشود و باور کنید که تا شقایق هست زندگی باید کرد شما در این شرایط بیشتر به نوازش غیر مستقیم احتیاج دارید تا یک وقت خدای نکرده دنیا را تاریک و تلخ نبینید .

موفق باشید و دنیا به کام برادر جوان

متشکرم از توجهتون مرسی

لینک به نتیجه رسیدن این تاپیک ، اگر چه نتیجه جدایی بوده . اما تلاش فرد برای آرام شدن و آغاز روزهایی دیگر در زندگیش نتیجه مثبت اونه

به امید روزهای خوب

سلام
کاش توی لینک به نتیجه رسیدن یه تحلیل و تنیجه گیری مختصر و جامع هم بکنین راجب موضوعات اختلاف زن و شوهر یا موضوعات دیگه
که بشه نظر متخصص امر
که می تونه نظر شما یا آقای سنگ تراشان باشه
مثلا
نتیجه: بدلیل عدم کسب مهارت های زندگی در انتخاب و مخصوصا نحوه برخورد با همسر و عدم شناخت روحیات جنس مخالف متاسفانه این تاپیک به نتیجه جدایی منجر گردید

سلام
من از اول این تاپیک رو خوندم و اگه میدیم آخرش به طلاق منجر نشد از تعجب شاخ درمیاوردم!
با اصراری که خانوم سابق ایشون داشتن من شک کرده بودم به جدی بودنش، نه دوستان این خانوم مشکل دیگه ای داشت حرف لج و لجبازی نبود! آخه آدم تا یه حدی میتونه لج کنه و اگه واقعا شوهر یا زنشو دوست داشته باشه یه جایی بلاخره تحمل آدم تموم می شه. دوستان من با این که خرافاتی نیستم اما به مکافات عمل کاملا اعتقاد دارم. باش تا ببینی این خانوم تو ازدواج بعدیش چطور قدر شما رو خواهد دونست و دودستی به سرش خواهد زد! همه خانوم ها در حسرت مردی هستند که مثل شما برای زندگیش پرپر بزنه البته شاید شما هم یه خورده زیادی احساساتتو بروز دادی و از حد تعادل خارج شدی که برای طرف مقابل ارزش واقعیشو از دست داد. اینها رو میگم در زندگی آینده تون استفاده کنید. البته خوب سن شما برای ازدواج خیلی پایین بوده و این هم تو رفتارهای ناپخته شما موثر بوده. از ته دل براتون آرزوی موفقیت و آرامش می کنم

آقای حمیدرضا مطمئن باشید همسرتون از این کارش پشیمون میشه، شما زیادی براش احساسات خرج کردید خودش و گم کرد، شما نهایت سعیتون و کردید پس هیچ عذاب وجدانی نداشته باشید، کاری که اون کرد نهایت بچگی و خامی بود، یه خورده بزرگ شه میفهمه چه بلایی سر زندگی این دنیا و اون دنیاش آورده.

عزیزان این تاپیک مال 6 ماه پیشه
نظر من در مورد مدیریت بود
الانه که خانوم فرشته بیاد و اخطار بده:227: