سلام
گزینه 3
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
گزینه 3
چشامو بستم و فکر کردم ؛ دیدم یه وال کوچولو با مامان باباش دارن میاین نزدیکم ؛ وال کوچولو اومد جلوتر یکمی آب اقیانوس و پاشید رو صورتم.
منم نشستم رو عرشه و دستمو از لابه لای میله ها بردم جلو تا بدنشو لمس کنم ؛ واییی چه پوست لیزی داره؛ چقدم نازه.خیلی حس آرامش بخش خوبی بهم داد ؛ مامانش صداش کرد و رفت اما دل منم با خودش برد.
کاش دوباره وال کوچولو مو ببینم.:203:
واااااااااااااای چه صحنه قشنگی تو ذهنم نقش بست ...
همسرم هم کنارم بود نمیدونم درسته یا نه ولی از اونجایی که بابت تست اول قول دادم بدون همسرم جایی نرم دیگه ملکه ذهنم شده و تا میخوام تست رو بخونم آقای همسر هم کنارم می ایسته ... باور کنین راست میگمااااااااااااااااااااا اااااااااا
همشون اومده بودن یعنی هر 4 گزینه اونجا تو آب اقیانوس بودن ولی من از گزینه 3 خیلی خوشم اومد و به همسرم گفتم واااااااااااای آقا این سه تا رو ببین مامان و بابا و نینی ....
چقدر رمانتیک شد ... :310:
سلام به دوستان گل همدردی:312:شیدا جون ممنون برای تاپیک شاد و جالبت :43:با اجازه پیشکسوتای عزیز منم در این بازی نسبتا خطرناک شرکتمیکنم:307:فکرکنم به گزینه 3 نزدیکتر باشهمن تصور کردم یه دسته وال داره میره چندتا بچه وال هم درگروه هست که یکی از این بچهها میاد سمتم سرشو از آب بیرون میاره و به من لبخندمیزنه که یک وال نر میاد و خیلی آروم اونو به گروه برمیگردونه...:310::310:
از طرف خودم و دوستان به عضو جدید گروه بازیهای کوکولوژی، شهراز عزیز، خوشامد می گم. http://i101.photobucket.com/albums/m...ns/Welcome.png
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شیدا.
نهنگ یک مثال از کهن الگوی مادرکبیر یونگ است. رابطه ای که در این تست برای نهنگها تصور کردید بیانگر رابطه ای است که شما با مادر خود دارید.
1- نقش مادر برای شما خیلی مهم است.
ممکن است مادرشما روی رفتار و تفکر شما تاثیر زیادی دارد.
شاید بهتر باشه که کمی این رشته های وابستگی را ببرید و مستقل تر باشید.
شیدا.
2- شما نیاز به توجه فیزیکی دارید. البته این یک نیاز طبیعی بشر هست،
اما گویا این نیاز شما بیش از دیگران است.
اگر مرد هستید و این گزینه را انتخاب کردید باید مواظب باشید که از همسر خودتون طالب حمایتهای مادری نباشید.
برای داشتن رابطه خوب همسری، پسر کوچولوی مامان بودن راه مناسبی نیست.
آبی بیکران، خاله قزی، صبوری
3- شما ارزش یکسانی برای نقش پدر و مادر خود قائلید. زندگی خانوادگی تان در کودکی امن و شاد بوده و نگاه متعادلی به زندگی دارید.
ستیلا، کیان (گفتی یه سایت بلدی می ری جوابها را می بینی؟ http://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons6/16.gifبه گزینه 2 هم گرایش داریها!)،
روزنه (مث همیشه سربلند. راستش را بگو مث کیان به یه منبع امدادی وصلی؟ http://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons6/10.gif)،
دختر بیخیال، ترمه، شهراز
4- شما به استقلال شخصی رسیده اید و برای رسیدن به رشد فردی خیلی خوب هست.
اما مواظب باشید که این استقلال به خودسر بودن، لجباز بودن یا خودخواهی تعیبر نشه و باعث نشه که اطرافیانتون از شما دور بشن.
میشل، پونه، سارا65
در مورد این که خودم گزینه یک را انتخاب کردم یه توضیح دارم.
به نظر من نقش مادر خیلی مهم است. اما خودم وابستگی شدیدی به مادرم ندارم.
شاید اون ارتباط عاطفی و چیزی که از مادر انتظار داشتم بین من و مادرم نبوده و از این که همیشه از سن کم خیلی مستقل و خودسر (مورد 4 ) بودم شاکیم.
مقصر این مساله را هم مادرم می دونم. دلم می خواست نمی ذاشت من اینقدر مستقل باشم.
برای همین اون بچه نهنگ من دنبال مامانش می ره. در واقع تصویری از ایده آل من هست نه شرایطم.
اولش خواستم گزینه 2 را انتخاب کنم اما راستش از وابستگی بیش از حد بچه نهنگنه به مامانش جلوی دوستان خجالت کشیدم. گفتم بذار بره پشت سرش :311:
ولی فکر می کنم تست از یه جنبه دیگه برای من درسته. هر چند خودم وابسته نیستم.
والا من یکی چی بگم
خدا بیامرزه مادر خدابیامرزمون رو :302: من یکی نقش مادر یکه نه ولی نقش یه دوست یکی که بتونم یکمقدار از بار مشکلات رو بدوشش بندازم یعنی دو نفری بار مشکلات رو بکشیم به همسرم نیگا میکنم.
کلا یکچیزی بگم ناراحت نشینا
ولی تا اینجاش که بنظرم چرت بودش :72: البته نظر شخصیم رو بیان کردما.ولی خوب چیکار کنم نزدیک نیست به افکار و اخلاقیاتم.بعنوان سرگرمی ولی میشه بهش نیگا کرد
همونطور كه گفتم روزش مشخص نبود وگرنه جواب من درست درمياومد. من گزينه چهار رو انتخاب ميكنم .اون سه تا گزينه ديگه از ما گذشته ديگه.:161::161::161::161::161:
[QUOTE=khaleghezey;320767]والا من یکی چی بگم
خدا بیامرزه مادر خدابیامرزمون رو :302: من یکی نقش مادر یکه نه ولی نقش یه دوست یکی که بتونم یکمقدار از بار مشکلات رو بدوشش بندازم یعنی دو نفری بار مشکلات رو بکشیم به همسرم نیگا میکنم.
کلا یکچیزی بگم ناراحت نشینا
ولی تا اینجاش که بنظرم چرت بودش :72: البته نظر شخصیم رو بیان کردما.ولی خوب چیکار کنم نزدیک نیست به افکار و اخلاقیاتم.بعنوان سرگرمی ولی میشه بهش نیگا کرد[/QU
ببخشید خاله قزی بازی به این خوبی کجاش....هست؟؟؟(البته ببخشید قصد جسارت نداشتم)
بانو ستیلای گرامی :72:
ناراحت چرا نظرمو گفتم و شما هم نقدش کردین
والا منم بالا نوشتم بعنوان بازی سرگرم کنندست ولی جدی بخوایم مثل تست روانشناسی اونجوری حساب کنیم نه فقط گمراه کنندست.
قصد بی احترامی نبودش فقط یه نقد بود همین.
با سپاس از بانو میشل و بانو شیدای گرامی :72:
:227::227::227::227::227::227::227:
سلام شیدا جان ممنونم خیلی با سلیقه و ذوق عمل میکنی عکس های با مزه ای انتخاب میکنی....:104::72:
این تست جوابش از گزینه هاش تقریبا مشخص بود نیاز به تقلب زیاد نداشت :303::303:
من احساس میکزدم گزینه 1و2 وابستگی را میرسونه و گزینه 3 هم یک چیزی تو همون مایه ها فکر میکردم و گزینه 4 هم احساس میکردم معنای استقلال داره اما دیگه خود رایی و....برداشت نمیکردم
4- شما به استقلال شخصی رسیده اید و برای رسیدن به رشد فردی خیلی خوب هست.
به نظرم صدر درصد از مادرم مستقل نیستم هنوز وابستگی هایی دارم اما در کل مستقلم .....
یادم رفت به "پونه" عزیز انتخاب اسم جدیدش را تبریک بگم. چه اسم قشنگی !
الکی الکی وسط تاپیک من مشاوره گرفتی و اسمت را عوض کردی. پورسانت ما هم که هیچی!
خاله قزی جان، این تشکر از بانو میشل به چه مناسبته؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط khaleghezey
خودش کم تاپیک و پست و تشکر و لایک داره، توی تاپیک من هم از ایشون تقدیر می کنید؟ http://civilwartalk.com/attachments/jealous-gif.25348/
نقل قول:
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :بازی های روان شناسانه شامل آن دسته از بازی هایی است که ما را در شناخت ذهن خویش و ذهنیات دیگران یاری می کند. کوکولوژی نام بازی ای روان شناسانه است که برای رفع خستگی ذهن توسط یک پروفسور ژاپنی طراحی شده است.
به گزارش ایرنا، کوکولوژی (Kokology) ترکیب دو واژه کوکورو (Kokoro) به معنای ذهن، روح و احساسات در زبان ژاپنی و لوژی (Logia) به معنای شناختن و مطالعه به زبان یونانی است.
همه ما با چشم بیرونی به مشاهده دنیای اطراف می پردازیم و اطلاعاتی را از دنیای پیرامون مان کسب می کنیم. اما با چشم دل به دنیای پنهان درون می نگریم و با این دید است که ذهن خود را بررسی می کنیم یا به کشف افکار دیگران می پردازیم. هم چنین با همین افکار درونی است که به آینده می نگریم و سعی می کنیم پیش بینی کنیم که در آینده چگونه فردی خواهیم بود.
علم روان شناسی به افراد اجازه می دهد تا به مطالعه و درک ذهن بپردازد که البته متخصص شدن در این علم و دستیابی به مهارت هایی که از این علم افاده می شود مانند سایر علوم به زمان طولانی، تلاش پیگیر و تعهد نیاز دارد.
ˈکوکولوژیˈ یک بازی طبق اصول روان شناسی است که با شیوایی و جذابیت کمک می کند هر فردی بتواند به راحتی دنیای ذهن را مطالعه و تجربه کند.
هم چنین می توان از کوکولوژی به عنوان یک وسیله ی ارتباطیِ فکری برای همه ی سنین استفاده کرد. خصوصاً که اکنون در زمانه ای هستیم که به عقیده ی بسیاری از روان شناسان هجوم بازی های رایانه ای عواقب جبران ناپذیری را به لحاظ افت توان مندیهای اجتماعی برای کودکان و نوجوانان رقم می زند. بازی هایی که بالاخص در کشور ما به دلیل عدم فرهنگ سازی در استفاده از بازی های تکنولوژی این عواقب به مراتب وخیم تر است.
اگر یکی از بهانه های استفاده از بازی های مدرن رایانه ای از دید بسیاری از علاقه مندان آن نبود فضای کافی جهت تحرک باشد، می توان بازی های کوکولوژی را که به عمیق تر شدن روابط دوستانه و عواطف و احساسات بین افراد کمک می کند را پیشنهاد کرد تا شکاف های ارتباطی از قبیل صحبت کردن و اندیشیدن درباره ی همدیگر عمیق تر نشوند. این بازی برای دانش آموزان که اغلب تحت آموزش های ˈحافظه محورˈ هستند کمک می کنند که به بازی ای ˈ تفکر محورˈ بپردازند.
برای بسیاری از مردم ، تست روان شناسی موضوعی مبهم و هراس آور است. در این زمینه ایسامو ساتیو، پروفسور روان شناسی دانشگاه ریشو در ژاپن و نویسنده کتاب کوکولوژی می گوید: ˈحتی خود من به عنوان یک روان شناس دوست ندارم تست روان شناسی بدهم. اما بازی های روان شناسی این کار را جذاب و جالب می کنند. ˈ
در بازی کوکولوژی شما بر مبنای موقعیتی که در آن قرار گرفته اید باید به سوالات خاصی که همگی نمادین اند پاسخ دهید که پاسخ های شما تعبیر کننده حالت واقعی ذهنی شما نسبت به مسأله ای است که با آن درگیر هستید یا فرضاً درگیر خواهید شد.
نمونه زیر، تستی است که از کتابˈ کوکولوژیˈ اثر «تاداهیاکو ناگاوو» و « ایسامو سایتو» که بازی های جذاب و سرگرم کننده خودشناسی و روان شناسی را دربردارد، انتخاب شده این کتاب توسط چکاد سرامی و شاهین دهقان ترجمه شده است.
پرنده آبی:
روزی پرنده ای آبی رنگ ناگهان از پنجره وارد اتاق شما می شود و در آنجا به دام می افتد . چیزی در این پرنده شما را به خود جذب می کند و تصمیم می گیرید آن را نزد خود نگه دارید.
اما در روز بعد در عین شگفتی متوجه می شوید رنگ پرنده از آبی به زرد تغییر کرده است. این پرنده استثنایی دوباره تغییر رنگ می دهد و در صبح روز سوم به رنگ قرمز روشن در می آید. و در روز چهارم سیاه رنگ است.
سؤال:
اکنون روز پنجم است، وقتی از خواب بر می خیزید این پرنده چه رنگی است؟
1- پرنده تغییر رنگ نمی دهد و سیاه باقی می ماند.
2- پرنده به رنگ آبی که در ابتدا داشت باز می گردد.
3- پرنده سفید می شود.
4- پرنده طلایی می شود.
برای پاسخ به این پرسش، خوب فکر کنید. پس از آن با توجه به آنچه در ادامه ی مطلب می آید متوجه خواهید شد که پاسختان هر چه باشد به واقعیت بسیار نزدیک خواهد بود.
**پرنده در این تست نمادی از خوشبختی است که برای شما اتفاق می افتد اما تغییر رنگ ناگهانی آن نماد دلهره و اضطرابی است که در اثر ناپایداری خوشی ها و شادمانیها در ذهن شما رخ می دهد. پاسخی که شما انتخاب می کنید نشان دهنده عکس العمل شما در موقعیت های دشوار و مشکلات و بلاتکلیفی ها در زندگی واقعی است. یعنی به عنوان مثال در این تست کسانی که پرنده ی سیاه را انتخاب می کنند دارای دیدگاهی بدبینانه اند. پرنده آبی، انتخاب افراد خوش بین و عملگراست. پرنده سفید انتخاب کسانی است که در برابر مشکلات دارای روحیه ای مصمم و خونسردند.
کسانی هم که پرنده طلایی را برگزیدند از روحیه بی باک و نترسی برخوردارند.
مطالب و مباحث این کتاب برای هر فردی در سنین مختلف جذاب خواهد بود و به همین دلیل یکی از پرفروش ترین کتاب ها در دو کشور آمریکا و ژاپن بوده است.
ممنونیم از شیدا خانم:72:و بانو میشل:97:
و خواجه حافظ شیرازی!
:58:
بازم بنظرم جواب تست برای من به واقعیت نزدیک بود.
(البته شاید در حالات روحی مختلف جواب ها یکسان نباشه)
سلام
منم فکر کنم همون گزینه 2که انتخاب کردم به من نزدیکتره
چون گزینه 1 اصلا تو ذهن من نبود چون همیشه والهای کوچیکی چسیبیده به مادرشون شنا میکنن دقیقا جوری که تو طبیعت واقعیشون هستن. ولی من وابستگی به مادرم ندارم .
گزینه 2 تصویری که همیشه تو ذهنم بود ولی متوجه نشدم توجه فیزیکی دقیقا منظور چی بوده؟؟؟ چون مثالش در مورد اقایونه نه زنها.
گزینه 3 که اصلا دور از تصور من بود چون من بچه بودم پدرم فوت کرد رابطه صمیمی هم با مادرم ندارم و کودکی شادی هم نداشتم.
گزینه 4 هم به شخصیت من واقعا نزدیک بود چون از بچگی دختر مستقلی بودم ولی هیچ وقت خودسر نبودم .
سلام شیدا جان:72::72::72:
مثل اینکه واقعا دارم مدرکو:18: میگیرم
گزینه مورد نظر کاملا به من نزدیک بود.:73:
ممنون شیدا جااااان ...
تست پرنده هم خیلی جالب بود پرنده من تو روز پنجم آبی شده بود ... :310:
کوکولومن های عزیز سلام :72:
شیدا جان ، پس چرا این بازی بعدی را نوذاری؟
ما منتظر چندمیش هستیم!!!:122::122:
ما منتظر چندمیش هستیم!!!:307::18::326::180:
نیست من خیلی رو سفید میشم گفتم اون دیوار کوتاه ها (:58:) هم زودتر بیان زیر بیرق ما شاید اونام محو بشن تو افق :311:
:82:
یکم به سبک یکی از دوستان خوب همدردی می خوام از شیدای عزیز بابت این تاپیک شاد و جالب و قشنگش تشکر کنم :72:
خانم شیدا محترم عضو فعا ل مهربان با تجربه خوب است خیلی در تالار زحمت می کشد تاپیک مفید اموزنده در تالارهمدردی ایجاد می کند خیللی در تالار زحمت می کشد خیلی تشکر قدردانی می کنم
:81: د نشد دیگه ! ما مخلص همه بچه های گل همدردی هم هستیم :310:
سلام.:72:
خوشحالم که وال من تنهایی شنا میکرد و موفق شده بود مادرشو یه جایی جابذاره....:18:نقل قول:
نوشته اصلی توسط شیدا.
در مورد خودم، در اون ابعادی که از اول برام مهم بود (به خصوص جهان بینی) تونستم به استقلالی که مدنظرم بود برسم(نه فقط استقلال از پدرم، که استقلال از پدرانم). اما از یه نظرایی که در عرف ما بیشتر نشونه استقلال هست، من زیاد بهشون نپرداختم. مثل استقلال مالی. چون احساس نیاز نکردم، پدر هیچوقت ادعای مالی نداشت، یعنی حس نمیکردم کسی داره بهم پول میده. درنتیجه همونطور که سعی نکردم یه دست دیگه در بیارم (چون دست هام مال خودم بود) سعی نکردم پول هم در بیارم... که البته این در دست اصلاحه...http://www.pic4ever.com/images/reading.gif
نقل قول:
نوشته اصلی توسط khaleghezey
خواهش میکنم، قابل شما رو ندارهhttp://www.kolobok.us/smiles/standart/smoke.gif همینکه خوشتون اومده برای من کافیه، نیازی به تشکر نیست. http://www.gif-paradies.de/gifs/bunt...izeit_0231.gif
البته موافقم از شیدا قدردانی بشه. من حقیقتا ازش راضیم...http://www.kolobok.us/smiles/artists/laie/Laie_100.gif
http://www.msnhiddenemoticons.com/Li...eing_funny.gifنقل قول:
نوشته اصلی توسط شیدا.
بازی بعدی رو کی میزارین :227:
با سلام به دوستان خوب کوکولوژیست http://www.sherv.net/cm/emoticons/he...y-emoticon.gif
تا اینجا شاگرد اول کلاس آقای روزنه است و خب مث همه شاگرد اولا کمی هم دور برداشته و دیوارد کوتاهها را دست می ندازه http://yoursmiles.org/ksmile/green/harrypotter.png
ستیلا هم که خیلی مشتاق نمره قبولی بیاره و این درس پاس بشه بره دنبال زندگیش http://yoursmiles.org/psmile/science/p0317.gif
ترمه جان از وقتی گفتیم با شوهرت برو بیرون، بچه را کلا فراموش کردی. چند روزه اون بچه کله پا شده و یکی نیست بلندش کنه http://yoursmiles.org/tsmile/kids/t61080.gif
آبی بیکران عزیز، فکر کنم منظورش این هست که به محبت و تماس جسمی علاقه دارید، نه فقط محبت کلامی یا رفتاری.
با تشکر ویژه از بانو میشل http://yoursmiles.org/ksmile/green/displeased.png می ریم که داشته باشیم هفتمین بازی کوکولوژی را.
بازی هفتم کوکولوژی: آسمان آبی
تصور کنید که دارید به آسمان یک دست آبی و بدون ابر نگاه می کنید. حتی فکر کردن به این منظره هم روحتون را پرواز می ده.
خب حالا یه کم سرتون را در خیال بچرخونید و به منظره پایین نگاه کنید. چی می بینید؟
1- دشت سفید پوشیده از برف
2- دریای آبی
3- کوهی سرسبز
4- مزرعه ای پر از گلهای زرد
امیدوارم برای گذاشتن جواب شارژ داشته باشم. چون همین روزاست که تموم بشه http://yoursmiles.org/ksmile/green/question.png
3
البته چون ساکن گرگان شهری که معروفه به جنگلهای زیبا و دوست داشتنیش.
عید تونستین حتما یه سر بزنید استان گلستان شهر گرگان.
فقط خواهشا از هفتم به بعد بیاید که ما قراره خدا بخواد بریم مشهد :227:
سلام
یه چیزی بگم؟
پرچم یادمون رفت :311:
شیدا جان، من هیچ کدوم این گزینه ها رو وقتی به پایین نگاه میکنم نمی بینم :325:
چه کار باید کرد؟
- - - Updated - - -
یکم گزینه 3 و 4 رو میتونم تصور کنم گزینه یک و دو رو که اصلاً.
سلام... گزینه 3 :43:
واااای تو ذهن من خیـــــــــــلی رویاییه....... لبریز از صلح........ پر از زندگی...........
شما کلید را بذار زیر گلدون کنار در ورودی کاریت نباشه :310:نقل قول:
نوشته اصلی توسط khaleghezey
پرچم چیه؟؟ http://www.sherv.net/cm/emoticons/co...y-emoticon.gifنقل قول:
نوشته اصلی توسط rozaneh
جواب من گزینه دریا هست.
ممنونم از گل قشنگت:72:نقل قول:
نوشته اصلی توسط شیدا.
پورسانت شما هم محفوظ
- - - Updated - - -
چه بیرقی شود بیرق متقلبین !!!!!!:311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط rozaneh
جدیدا سرعت سرچتون هم رفته بالا زود جواب میدهید :303: شاگرد اول هم که شدین :18:
- - - Updated - - -
گزینه 3 :203::203: البته گزینه 2 را هم دوست دارمنقل قول:
نوشته اصلی توسط شیدا.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پونه
پونه جان، تازه فهمیدم منظورشون از پرچم چیه.
جواب غلط به این سوال سه امتیاز منفی داره.
فعلا که آقای روزنه جواب مشخصی نداده و شامل نمره منفی می شه.
یه کاری می کنم با دو سه تا تست دیگه نمره اش بره زیر صفر. پرچم را هم می دم دست خودت
ما پای نمره منفیشم واستادیم ولی یه نیگا به پست من بکنین میبینین گزینه جواب رو گفتم که :47:نقل قول:
نوشته اصلی توسط شیدا.
قضیه پرچم هم روشن کنم تا دیگر دوستان نمره منفی ندادن :311:
پرچم هم منظور همون لطیفه آقا لاک پشته بود که به قله رسید و گفت یه چیزی بگم پرچم یادمون رفت
من اولش همون جوک یادم افتاد،نقل قول:
نوشته اصلی توسط rozaneh
اما بعد از پست پونه جان، فکر کردم اون بیرفی که می خواین دیوار کوتاهها را زیرش جمع کنید منظورتونه.
جواب واضح ندادید. گفتید سه و چهار.
می دونید که تنها یک گزینه درست هست. انتخاب همزمان دو گزینه باعث حذف جواب می شه :327:
آقا من پرچم سفید میارم بالا !!!
می خوایین لوح شاگرد اولی رو ازم بگیرین چرا دیگه بهونه چینی میکنین من خودم با کمال میل! عمراً اون لوح رو بدم به شما :58::324::18::301::satellite::boxing:
جواب گزینه : 3 من عاشق کوه و رنگ سبزم :72:
سلام
گزینه 4
سلام 3.
اصلا هم تقلب نكردم .
من ديگه حرفي ندارم .:300::300::300:آخه دير اومدم.
سلام ...
من گزینه 4 رو دیدم
راستی اینبار نمیدونم چرا شوهرم کنارم نبود ... خدا به داد برسه :311:
- - - Updated - - -
چه آبرو ریزی کرده این دیوار کوتاه من ...نقل قول:
نوشته اصلی توسط شیدا.
چشم الان بچه رو هم بر میگردونم :58:
میگم شیدا جان خواستی نمره منفی ها ر ا حساب کنی یادت نره5 تا توت فرنگی هم خوردن از باغ مردم و بعدش در رفتن این چند تا نمره منفی میشه ؟ هر توت فرنگی چند تا نمره منفی داره؟:18:نقل قول:
نوشته اصلی توسط rozaneh
به خاطر تقلب و .... ارفاق کن چیزی کم نکن:303:
توت فرنگی ها رو قبول دارم. ولی تقلب؟ :81:نقل قول:
نوشته اصلی توسط پونه
نزنید برچسب! مگر نمی دانید برچسب زدن یکی از خطاهای شناختیست:47:
بابا خداییش من دوران دیپلم و لیسانس شاگرد اول و فوق لیسانس شاگرد دوم بودم
دلمو شکوندین :302: آخه این همه حسادت تا به کی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/:311:
سلام
با تشکر مجدد از ایشون و اوشون:101: و اون یکی شون به سبب این برنامه بسیار خوبشون.:73:
من گزینه چهار رو دوست دارم ولی . . . . . . نمیدونم چرا فقط گزینه سه میاد تو تصوراتم.:315:
در مورد اون درس توت فرنگی ام که سر جلسه دیر رسیدم خانم معلم اگه اجازه بده میخوام همینجا تک ماده شرکت کنم.:stupid:
تو مسافرت با دوستامون رفته بودیم بیرون شهر که رسیدیم به یه مزرعه توت فرنگی. حصار که نداشت ولی یه جوی آب عریض و طویل دورش بود با علفای بلند.
با هزار مصیبت به اصرار من یا الله یا الله کنان رفتیم تو مزرعه ، اینورو نگا کردیم اونورو نگا کردیم. دیدیم کسی نیست:162:نشستیم به تماشا، نفری یه دونه هم توت فرنگی خوشمزه تر و تازه و آب دار خوردیم تا مزه شو چشیده باشیم ، (بعدها که یادم میافتاد دهنم آب میافتاد).
بعد پاشدیم برا قدم زدن که من دیدم خدا وکیلی برا خوردن که نه ولی برا چیدن اون توت فرنگیای درشت و خوش آب و رنگ نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم. این بود که داشتم میرفتم از پشت ماشین اون سبد حصیری که برا خواهرم هدیه گرفته بودم رو بیارم که پام خورد به یه سبد حصیری نیمه پر میون علفا که یه پلاک فلزی هم روش بود که فقط حرف آخر یه اسم قابل خوندن بود : ل یه عروسک خرسی کوچولو هم کنارش افتاده بود. نصف توت فرنگی هاشم ریخته بود. معلوم بود هر کی بوده با عجله هر چی دم دستش بوده ، رسیده و نرسیده رو چیده و ریخته تو سبد. اینجا بود که حس پلیسیمون:314:احساس خطر کرد و فوری از باغ اومدیم بیرون. همون موقع صاحب باغ رسید و شروع کرد به بازخواست:97:که شما رفته بودید تو باغ ما، از اون اصرار و از ما انکار:81:.
آخرشم عقب عقب رفتیم طرف ماشین و سوار شدیم و در رفتیم. هر کی جای ما بود عمرا دیگه هوس توت فرنگی میکرد.
راجع به اون سبده هم من خودم شکم به یه نفر میره که احتمالا داستان رو جور دیگه ای تعریف کرده ، امیدوارم که خودش بیاد اعتراف و اظهار ندامت :316: کنه تا وجدانش آروم بشه!
سلام به شیدا جان و بقیه دوستان:72::72::72:
شیدا جان من خیلی به این :18: نیاز دارم.میدونی چرا؟نمیگم تا بعد:162:
و اما گزینه مورد نظر:324:
شیدا جان من میخوام نمره منفی بگیرم .من دو گزینه رو انتخاب کردم .3 و 4
من زیاد با بادبادک آبیم ، پرواز کردم همیشه از اون بالا یه دشت پر از قاصدک میبینم .
اما نمیدونم چرا جواب تو تستا نیست.
نکنه این تست اشتباه طرح شده:18:
[IMG]http://upload7.ir/imgs/2014-03/44680004948572932098.jpg[/IMG]
میگم شاید لابه لای قاصدکا گل زرد هم بوده من ندیدم. میگم خانوم شیدا اجازه؟ نمیشه یه روزخونه ای آبشاری هم کنار این گلا تصور کرد؟؟؟؟
[IMG]http://upload7.ir/imgs/2014-03/10356119986166998591.jpg[/IMG]
سلام من چندروزی عقب افتادم ازاین تستهای قشنگ شیداجون.
گزینه 4 به نظرم خیلی زیباوآرامش بخشه.
تست قبلی هم 4بود.
سلام:72:فکر کنم الان تو وقت اضافه اومدم!!:300:اول که بازی رو خوندم خودم رو در یک دشت پر از گل و سبزهپیدا کردم که ی نسیم ملایم موهامو نوازش میکرد ...:43:اما الان کنار یه ساحل با شنهای روشنم یه ساحل پست که دریاهم موجهای کوتاهی داره و اون نسیمه هچمنانبا موهام بازی میکنه:310:گزینه2البته اگر جایی دیگه ای نرم!:311:
بازی شماره هفت - زیر آسمان آبیرنگ آبی آرام بخش روح است و حتی تصور اون هم می تونه ضربان قلب را آرام کنه و تنفس را عمیق تر. رنگهای دیگه هم معنی خاص خودشون را دارند. منظره ای که در مقابل آسمان آبی تصور کردید می تونه نشان دهنده تواناییهای نهفته در اعماق ذهن رها و آرام شما باشد.
1- دشت سفید برفی
شما استعداد خاصی در درک موقعیت ها در یک نگاه و کشف مسائل پیچیده بدون نیاز به توضیح و مدرک دارید. آنچه یک سیاستگذار باهوش و روشن بین لازم داره و حتی فراتر از اون، نوعی دوراندیشی و آینده نگری دارید. همیشه به اولین الهام درونی خود و شهودی که به ذهنتان می رسد اعتماد کنید، چرا که راهنمای خوبی برای شما است.
2- منظره دریای آبی (شیدا. ، انتخاب دوم شهراز)
شما استعداد خاصی در روابط بین افراد دارید. مردم به توانایی شما در ارتباط با دیگران و روشی که افراد متفاوت و مختلف را گرد هم می آورید احترام قائلند. با وجود شما افراد بهتر و کاراتر عمل می کنند و همین شما را یک عضو ارزشمند برای پروژه های گروهی می کند. وقتی شما افراد را تشویق می کنید اونها می دونند که حرف شما جدی است (اغراق یا تعارف و ... نیست ) و برای همین رضایت و تشویق شما برایشان خیلی ارزشمند هست.
3- کوه سرسبز ( خاله قزی، میشل، پونه، روزنه، صبوری، کیان، انتخاب اول ستیلا، انتخاب اول شهراز)
استعداد شما در بیان روشن واضح احساسات است. شما به راحتی لغاتی را که بیانگر احساسات خاصی هست، پیدا می کنید و دیگران هم خیلی زود متوجه می شوند که شما خوب می توانید اون چیزی را که احساس می کنند به کلمات تبدیل کنید.
می گن با بیان شادیهاتون آن را دو برابر و با بیان غمهاتون آنها را نصف می کنید. شما به دیگران کمک می کنید که وضعیت درست معادله را پیدا کنند.
4- مزرعه گلهای زرد (آبی بیکران، ترمه، انتخاب دوم ستیلا، انتخاب اول شهراز، دختر بی خیال، پاییز68)
شما منبع دانش و خلاقیت، ایده های جدید و استعداد بیکران هستید. به احساسات دیگران توجه کنید (با اونها همدردی کنید). هیچگاه از رفتن دنبال رویاهاتون باز نایستید. هیچ چیز برای شما دست نیافتنی نیست.
کسی فهمید چی شد؟ :325: