-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
پدر بزرگ رفته تو غار تنهایش در غار هم ریزش کرده
موندگار شدم داخل .خیلی غمگینم میخوام یه جای برم انقدر بگریم که اشک تو چشام نمونه .
....................
توسوکت شب یخ بسته عشق چشمای من به دره تا تو بیایی
میونه پنجرهای بسته مون دل من منتظره تا تو بیایی
جای خالیت تو میبینم باورم نمیشه اینجام
تو سکوت شب میشینم تو نرو بی تو نمیخوام
بیا تا یه بار دیگه چراغ خونه رو روشن بکنیم
باغ پژمرده عشق رو دوباره گلشن بکنیم.
تلیخیه حادثه لفسه بزار یاورت باشم من همه اون روزها گذشته اگه باورت باشم من
حرفهامو به کی بگم تا دلم آروم بمونه غصه تلخ جدایی بزار ناتموم بمونه بزارناتموم بمونه
فریدون آسرایی .ستایش
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
اینم قیافه پدر بزرگ بعد از دیدن نوه هاش تو این گرونی و بی پولی
http://www.hamdardi.net/imgup/42110/...ac62bef67c.gif
شرمنده یاسا جان این یکی رو به زور از تو کمد لباسا کشیدیم بیرون,بی زحمت ببریدش خونه پدر بزرگ
http://www.hamdardi.net/imgup/42110/...28a107aedf.gif
اینم بچه فکوره
http://www.hamdardi.net/imgup/42110/...ce820fbd3c.gif
قربونش برم چه پسر خوبیه این یکیو خودم نگه میدارم:46:
پدربزرگ الان دیگه این شکلیه
http://www.hamdardi.net/imgup/42110/...41d42d144f.gif
توقف فکر,به نوه هات فکر نکن پدر جان!
اصلا قبض عوارضتو بده خط خطی کنن دلت خنک شه!به نوه هاتم بگو ازین فکور کوچولو یادبگیرن,کمتر سروصدا کنن تا زنگ نزدم 110
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
این نوه ها رو از کجا اوردین؟؟؟؟؟؟؟
وااااااااااااای
ترکیدم از خنده :311::311::311:
حال من الان اینجوریه :
:227::227::227:
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
سلام
دوستان لطفاً توجه داشته باشید بوستان همدردی جای پستهای چتی نیست . اینگونه پستها حذف می شود . گفتگو و محاوره معمول که منجر به ارسال پستهای کثیر بدون فایده هست هم بار سرور را سنگین می کند هم اینکه تاپیک را از هدف اصلی دور می کند
.
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
نه بابا ! خط کش کجا بود !
من و خط کش؟ اصلا و ابدا !!
.
.
.
.
.
.
.
بخشید ها من با شلاق و کمربند بیشتر کار میکنم (این جمله رو با خباثت تمام بخونید !!)
ای نادیای کلک ! مچتو گرفتم ! برای چی پستی که توش نوشتی maryam123 رو ویرایش کرردی ؟
راستشو بگو !!
آخ آخ ! فرشته هم اومد.
(اومدم یکمی نادیا رو اذیت کنم.مجبور شدم پست خودمم ویرایش کنم !!)
این رو هم داشته باشید برای تغییر روحیه تون (از بد به خوب !)
صداي باران زيباترين ترانه ي خداست كه طنينش زندگي را برايمان تكرار مي كند..
نكند فقط به گل آلودي كفش هايمان بينديشيم.!
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
سوتی سوتی اونم از چه مدلش فکر نکنم تا بحال شنیده باشید .
منکه خودم دیدم.
امروز رفتم سوپری به آقاهه گفتم داداش یه ژل مو میخوام آقا هم زحمت کشید یه ژل آورد
بسته بندی شیک منم حال کردم با خودم گفتم عجب ژلیه ها .
خلاصه رفتم حمام وبعد درب ژل رو که باز کردم پرتی زد بیرون توجه نکردم گفتم بس که پر کردن ریخت بیرون .
نشستم هی زدم به موهام موهامم بلنده میریختم کف دستم هی ماساژ میدادم:311:
خلاصه گرفتم خوابیدم بیدارکه شدم انگارنه انگار اصلا یه من ژل مالیدم سرم پریده .
دوباره شروع کردم به ژل زدن بعد عیال اومد گفت چرا انقدر بوی این ژله تنده دماغم سوخت .
منم جلب شدم آره بوش تنده بوی این ژلهای که برای ذغال میریزن میده ولی توجه نکردم .
آخرسر کنج کاو شدم گفتم ببرم یه کبریت بزنم ببینم آتیش میگیره یا اسانسش ایتجوریه .
ریختم رو ظرفشویی کبریت زدم :163: دیدم بله عجب آتیشی گرفت .
این همه مدت من داشتم ژل آتش زا به سرم میزدم شانس آوردم وقتی سیگار روشن کردنی کلم پودر نشد.
خداوکیلی سوتی اینجوری دیده بودید . منکه خودم حال کردم . ولی عجب نرم میکنه موهامو انگاری افتاده بهش
اینم اضافه کنم خدایش عکس آدم با موی بلند روش بوده . روش با توش فرق میکرد اشتباهی پر کرده بودن.
:311::311::311:
:311::311:
:311:
:311:
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
دیشب که خواب پسرم رو دیدم و امروز انواع افسردگی حاد و مزمن رو باهم گرفتم
از اینطرف هم که z o h r e h میخواد با حرکت انتحاری بترکونتم بفرستتم قاطی باقالیا
باباجون
من گفتم پول واسه خرید ندارید
فقط نیگاه کنید
بازم خوبه
حتما باید بازارو شخم بزنید و جارو کنید؟؟؟
با این تفاصیر
دیگه حالی به آدم میمونه؟؟؟
نه والا
احوالی به آدم میمونه ؟؟؟
نه بلا
:227::227::227:
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
سلام
دوستان لطفاً توجه داشته باشید بوستان همدردی جای پستهای چتی نیست . اینگونه پستها حذف می شود . گفتگو و محاوره معمول که منجر به ارسال پستهای کثیر بدون فایده هست هم بار سرور را سنگین می کند هم اینکه تاپیک را از هدف اصلی دور می کند
بله بانوی من! حق با شماست! اصلا چه معنی داره که کسی اینجا پست چتی و دل و قلوه ای و حال و احوال بزنه؟!!! در این تاپیک و در راستای تلطیف روووووح :311: اعضا فقط مجازند کل بیندازند. هرگونه کل کل بدون درد و خونریزی. از آن کل کل ها که جیگر ادم حال میاید. البته بازی اشکنک دارد و...
.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پدربزرگ
امروز رفتم سوپری به آقاهه گفتم داداش یه ژل مو میخوام آقا هم زحمت کشید یه ژل آورد
بسته بندی شیک منم حال کردم با خودم گفتم عجب ژلیه ها .
نشستم هی زدم به موهام موهامم بلنده میریختم کف دستم هی ماساژ میدادم:311:
....
شانس آوردم وقتی سیگار روشن کردنی کلم پودر نشد.
پدر بزرگها این روزها مو بلند میکنند و ژل میزنند و...چه ژلافتها!!!
پدر بزرگ فکر کنم یه سوتی دیگه هم این باشه که آدم ژل به موهاش بزنه بعد بره باهاش بخوابه:311: وقتی دیدم با اون جدیت رفتی ژل گرفتی و زدی به موهات و ماساز و... فکر کردم حالا میخواستی بعدش چیکار کنی و کجا بری:311:
و اما سوتی درداورتر اینه که آدم عمری ازش بگذره و بدونه چی خوبه چی بده و محاسنی هم در تالار همدردی سفید کرده باشه و راه کنترل نفس و ترک عادتهای غلط را یاد گرفته باشه اما "سیگااااااار"؟!!!!:81::327:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نادیا-7777
[b]دیشب که خواب پسرم رو دیدم و امروز انواع افسردگی حاد و مزمن رو باهم گرفتم
نمی بینیش...اافسردگی حاد و مزمن میگیری و میری پیش یاکریم حامد و براش مرثیه سرایی میکنی
می بینیش...ایضا افسردگی حاد و مزمن میگیری و...
یاد یه حکایت/افسانه ای افتادم:
یه روز رضا شاه میره دم یه قهوه خانه می بینه هرکسی یه گوشه ای افتاده و داره چرت میزنه و گردنش میافته اینور اونور. از چاکرانش میپرسه که اینها چشونه؟ میگن قربان! اینها در حالت خماری به سر میبرن اینه که اینجوری اند. اگه مواد بهشون برسه خوب میشن. رضا خان دستور میده که مواد بهشون برسونن تا این مردان از این حالت در بیان. بعد اینکه مواد رو زدند به رگ! رضا خان میاد و انتظار داره که ببینه که حالا دیگه اوضاع کن فیکون شده. اما در کمال تعجب می بینه که همچنان افتاده اند و دارند چرت میزنند. میگه حالا چرا اینجورین مگه مواد بهشون نرسوندید؟ میگن قربان! حالا مواد رو زده اند و نشئه اند. این هم از آثار نشئگیه.
رضا خان که میبینه هر کار میکنه اینها باز زرتشون قمصوره (بلانسبت بعضیا)، قاط میزنه و دستور میده همشونو جمع کنند یکی یه تیر بزنند توی مخشون! دههههه یعنی چی آخه؟ اعصاب نمیزارند برای آدم!
یاسا جان خوش آمدی که خوشمان آمد از آمدنت! ولی فکر کنم در غیاب من کمال همنشین های ناباب در شما هم اثر کرده و رفتی توی جرگه دل و قلوه و لوس بازی و اینا...
جیگر داراش بیان جلوووووووو :227::104::227:
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
سیگار کی من کی کجا اینجا .:163:
آهان اون روز خوب دوچیز رونمیتوان ترک کرد یک همدری و سیگار رو . :163:
سیگار حالا نقل نبات چسب نیکو پلاس برای ترک سیگار داره .
اما همدردی نه نقل نبات نه چسب نیکو همدردی وجود نداره برای ترکش :311:
آما چندین بار سعی شد ولی نتیجه این شدکه فشار نیکوتون در بدن بالارفت وبه تعداد سیگار اضافه شد .
بی دل انقدر حال میده ژل بزنی بعد بگیری تخت بخوابی . بلندشی ببینی هر کدوم از تاره موها یک طرف حالت گرفته :311:
دربازار برچسب های به چشمم خورده که عکس همدردی روش هست . برای کنج کاوی پرسیدم
این چسب ها حاوی امواجی است که به بازو چسبانده میشود و به آهستگی داخل خون تذریغ میشود
که برای ترک همدردی میباشد . میل به همدردی را کاهش میدهد .
برای خانمها مدلهای بهترش اومد گوشواره ای است که مطالب همدردی را با فرکانس پایین به گوش میرساند و نیازی
نیست بیایند پای نت هی چرخ بزنند . :311::311:
-
خصوصیات اخلاقی که برای من معیار شدن،ممکنه خصوصیات مثبتی برای شریک زندگی آدم نباشن؟
سلام خدمت همه دوستای عزیز
بهار شادی عزیز یا هر دوست دیگه ای که اطلاع داره میشه این نماز آشکار کردن امور را برای ما هم بذارین؟؟؟
شدیدا بهش نیاز دارم...ممنون میشم از کمکتون
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
روح 1 به روح 2:سلام روح 1!
روح 2 به روح 1:سلام روح 2!
از ان جا كه گفتگوها نبايد چتگونه باشد روح 3 وارد ماجرا ميشود
روح 3 به روح 1 و 2:سلام روح 1 , سلام روح 2!
روح 1 و 2 به روح 3: سلام روح 3!
باز هم گفتگوها چتگونه است , ارواح ديگه هم وارد ميشوند
ارواح با هم به تلطيف ميپردازند,
يكي از روح ها قصد ازدواج دارد و راهنمايي ميخواهد,
روح ديكر الكي شاد است و حركات موزون انجام ميدهد:163:,
يكي ديگر از ارواح الكي هي ميخندد اينجوري:311:و ميخواهد انتقام بگيرد
ان يكي به كله اش ژل ميزند بي اثر!
ان يكي نفس كش ميطلبد
روح ديگري مسافرت علمي ميرود,
يكي ديگه هي تشكر ميكند !!!!
يكي ديگه تو فكر يك سقفه!
روح 14 و 215 موهاي هم را ميكشند
يكي از ارواح اعتيادش به سيگار را تكذيب ميكند و خودش را به خواب ميزند
يكي ديگه هم كه كلا رفته اند تو روحش , حال و حوصله ندارد
كلا همه در حال ملاطفتند
ناگهان صداي در ميايد
روح 7 ميگه يعني كي ميتونه باشه؟:316:
x:منم , منم مادرتون!
يكي از ارواح جلف و خودشيرين به سرعت ميروددر را باز ميكند و اصلا نميگذارد به تحليل شخصيتي و روانشناختي كوبنده در برسيم
يا نشانه هايش را بررسي كنيم.اخه مجرد است يا متاهل؟سنش؟ اولاد دارد يا نه؟بار اولش است يا نه؟
خانواده اش را زير سوال ببريم با اين در زدنش يا نه!
منفعل است يا نه؟
كلا همه فكر ها متوقف ميشود
روح خود شيرين فرياد نا هنجار ميكشد
ارواح متزلزل ميشوند
فقط صداي جيغ مي ايد, من هم ميپرم تو ساعت
يكدفعه كليه صداها خاموش ميشود, صداي نفسهاي خودم را ميشنوم
گفتگوي دروني من اغاز ميشود: يعني به كجا ميروم؟
ثبت نام ارشدم چه ميشود؟
شوي اينده ام بي من چه خواهد كرد بي نوا؟
بقيه ارواح حتما در زندگيشان خطايي مرتكب شده بودند اما چراااااا من؟
البته ته دلمان خوشحاليم بقيه ارواح حذف شدند و عمرا برويم شكم كوبنده در را پاره كنيم و جايش سنگ بگذاريم:227:
احساس ميكنم ميتوانستم رفتار جراتمندانه تري داشته باشم و حداقل جاي مناسبتري مخفي شوم:(
حس اينكه فردا تنها عضو خوب تالار هستم , لبخندي شيطاني به لبم مي اورد
يعني كيه؟؟؟؟؟كه ميتونه باشه؟؟؟؟
حالا بي خيال من كه فعلا تو ساعتم
جهت شادي روح ارواح ناكام جميعا...:227::227::227:
............................................
پ.ن: خوب ميشم:323:
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
دیشب داشتم فکر میکردم که چرا اینجا شده عینهو شهر ارواح! تا اینکه امروز دلیلش رو از این روح عزیزی که ساعت پنج صبح حوالی تالار سرگردون بود، فهمیدم.
حالا روح مخفی در ساعت عزیز! میشه لطفا بگی چه بلایی سر اون روحی که نفس کش میطلبید اومد احیانا؟
آااااای گفتی! از این رووووووحهای خود شیرین آی لجم میگیره آی لجم میگیره! داشتم فکر میکردم که از اون روحی که پای همه پستها تشکر میزنه هم لجم میگیره یا نه، ولی به نظرم اتفاقا این روح متشکر کلا برای تلطیف فضای تالار و بالا بردن حس خودباوری و اعتماد بنفس اعضا کارش حرف نداره.
حالا که بساط نخود خورون پشت سر ارواحه، بذار بگم که اه اه اه چقدر لجم میگیره از اون روح خود در گیر که یه پاره آجر تو دستشه و با همه دعوا داره. البته با همه که نه! با هر کی که بیشتر بخنده بیشتر دعوا داره:311::311: الانه که بیاد سراغ من!
اینکه روح معتاد به سیگار همه چی رو تکذیب میکنه و... هم چیز بعیدی نیست. کلا یکی از علائم اعتیاد همین "انکار" هستش. یکی دیگه از علائم اعتیاد اینه که طرف ژل آتش زنه بزنه به سرش و سیگار را بذاره گوشه لبش و بره بخسبه! فکر کنم این یکی خودش دخل خودش رو آورد. بیخودی ننداز گردن اونیکه پشت در بود!
حالا تو رووووحت تلطیف شد اومدی اینجا؟ یا قراره کلا خوب شی؟
من که خوبم. :227: معجونی از روح الکی شاد و اینجوری:227: و چپ کت اینجوری:104: و بیخودی خندان اینجوری:311: و پای همه پستها تشکر زن و یعنی کلا توووپ توووپم
=========================
آقای ابراهیمی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
حالا در ایام بین العیدین و در آستانه عید غدیر که همه عیدی میگیرن (از سادات و بزرگتر ها و مدیر همدردی :311: و...) شما تفویض اختیار میکنی به پدر بزرگ که در غیاب شما منو جریمه کنه؟ آخه این رسمشه مرد حسابی؟
گناه دارم ها! :311:
نه برادر! با ما به از این باش که با خلق جهانی. برو ببین چیکار میتونی بکنی که این دم عیدی یه جشن حسابی توی تالار برگزار کنی و خلاصه همه رو جمع کنی نهار بدی و عیدی بدی و حرکات موزونی و دامبول دیمبولی و...
آ باریکلا پسر! :104:
البته بدینوسیله از پذیرش نور چشمیهای معتاد عزیز! معذوریم مگر اینکه قبلش ترک کرده باشند و گواهی آزمایشگاه توی دستشون باشه:305:
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
من نمیدونم جریان چیه که جدیدا این زهره رفته توی خط روح. یعنی این"روووووح" (یو ها ها ها) رو برده به همه قسمتهای تالار همدردی:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط z o h r e h
باز هم خود داني و روحت
متاسفانه با اطمينان ميگم اين نتونستن , و وسوسه شدن و ... برگشتش خيلي سخته چون مستقيما با روحت سر و كار داره
موفق باشي
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
آهای z o h r e h خانوم
میبینم که حساااااااابی پارتیت کلفته و 10 تا 10 تا اینجا پست میذاریو هیچکیم باهات کاری نداره
من بینوا 2 تا پست میزنم، 3تاشو حذف میکنن!!!!
انقددددددددددددددر گشنمه که نگو
چه حاااااااااااالی میده مجردی
میای از سر کار خونه،همه چی آماده،یه چیزی میخوری و یه دوشی میگیریو تخت یه کله میری تا صبح
خدایا این حال و از ما نگیر :323:
بچه های الان چی شدن!!!
بچه 8 سالشه از باباش تبلــــت میخواد...!!
اونوقت ما 8 سالمون بــود دستمـــونو گـــاز میگرفتیم جاش بمونه شبیــه ساعــــت مچــی شه... !!!
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
گفتم این ارواح به خودشونم رحم نمیکنن:324:
نادیا صداتو بیار پایین ! چرا داد میزنی؟
بعد یه هفته سکوت اومدم دوتا پست زدمااااااا
تازه پستای من بار مشاوره ای دارن!!!
مثلا همین چند خط بالا هم اشاره کردم به ترحم و دلسوزی! هم توقف کلام و سکوت! هم در یک رفتار کاملا جراتمندانه پست زدم تو باغ!!
خدایی حال کردی ! فکر کردی خوابم نه؟!!!:311:
آهان الان میشه چت گونه! کلا با همه تونم!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نادیا-7777
اونوقت ما 8 سالمون بــود دستمـــونو گـــاز میگرفتیم جاش بمونه شبیــه ساعــــت مچــی شه... !!!
:311::311: :311: :311::311:
من برم تا فرشته نیومده
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
چه جالب مدیر نیست سیستم تالارم که ویروس گرفته شارژ من 0 شده اما پرنگم فکر کنم چند دقیقه وچند ثانیه اش مونده :311:
داداش فرهنگ من از زیره عوارض مالیات در نرفتم نمیشه هرجا بری شماره ملیت هست بده کاری باید بدی .
خلاصه بعداز کلی التماس خواهش قسط بندی کردم.
به به به جوانه؟؟؟ خانم از اینطرفها .خوش اومدی
بهارشادی هم کمی زیاد ناپدید شده .
زهره خفاش شب شدی صبحها خوابی شبها میایی تالار .
نادیا هم که خیلی تنبل شده انگاری خسته هست فکر کنم از فصله بقول بهار زندگی .
محمد جان اومدم از بی دل انتقام بگیرم .جیم زد .پیداش نمیکنم.
بی دل هم رعد برق میاد تالار کلی سرو صدا میکنه یک دفعه ناپدید میشه .
راستی من یه کوچولو تحقیق کردم اکثر نخبه گان ما بیشتر در شیراز هستند . یکی دلیلش رو میدونه .چرا
بیشترین دانشجویانمون از شیراز هستند .
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
:311: :311: :311:
وای خدااااااا.چقد خندیدم :311:
از صفحه 12 تا اینجارو خوندم و کلی خندیدم،خیلی باحالید به خدا
z o h r e h جون من اومدم دلتو گشاد کنم :D
جاتون خالی رفتیم ولایت.من ومامانم.خیلی خوش گذشت،آخرش هم یه سر رفتیم ولایت بی دل اینا بعد فرداش اومدیم(حال میکنم با این کلمه ولایت :199: )
وای وای وای،برگشتنی پدرمون دراومد،با اوتوبوس بودیم آخه، 12 ساعت تو راه بودیم از :33: 12 ظهر تا 12 شب
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
سلام به همه دوستان اهل این بوستان
اول بهتون بگم که دیگه بدون نگرانی پست بزنید من از حقم بهتون میبخشم چون الان فکر کنم بیش از 20 پست طلبکار باشم
واااااااااای چه جالب پدربزرگ کم رنگ شده چه حسی دارید الان پدربزرگ؟ دستتون از بوستان همدردی کوتاه شده!!!!!!! خیالم راحته که نمیتونید جوابمو بدید نه توی این بوستان و نه پیام خصوصی.عجب این دنیا بالا پایین داره:311:
زهره جان قضیه این ارواح چیه؟ 10 روز غیبت داشتما چیکار کردید اینجا رو؟؟؟؟؟؟؟؟:324:
راحیل جان من هم باهات همدردی میکنم ما هم با ماشین خودمون رفته بودیم و مدت زمانی که توی راه بودیم چون زیاد تفریحانه نیومدیم و پشت هم اومدیم خیلی اذیت شدیم به نحوی که تصمیم گرفتیم از این به بعد با هواپیما بریم ولی ... بقیه اش رو نمیگم چون منجر به حذف پستم میشه حیفه زیاد تاپپ کردم زحماتم به باد میره.
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
این بهار چقد ناقلاست.بهار از نوع زندگیش!
هی تاپیک حال و احوالی باز میکنه بعد میگه مدیران زحمت بکشن منتقلش کنن :311:
پدربزرگ جان یادبگیر،ببین،بهار هم از همشهریاش یاد گرفته :311: :311:
ماشالا دزدگیری هم که میکنه،حالا که کیف پولتو پس گرفتی یه کم سر کیسه شل کن بهاری،کمرنگی بهت نمیاد :)
فکور جون پستتو حذف نمیکنن،ویرایش میکنن،یه بار من یه پستی گذاشته بودم تو حال و احوال،عزیزان دل ویرایش کردن آخرش یه اینجوری :311: مونده بود که مربوط به همون جمله های حذف شده بود!!!
وقتی پستمو دیدم اینجوری شدم :D
__________________________
پ.ن.وقتی حال دلم خوب نیست اینجا حالمو خوب میکنه.برا همین همیشه اینجام
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
چه حالی میده آدم از سر شکم سیری با خواستگاراش برخورد میکنه :D
یعنی جوریکه اصلا برام مهم نیست بهت برسم یا نه
دست و پاشون برات میلرزه :311:
:227::227::227::227::227::227:
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
آدم نباید از جذاب بودنش سواستفاده کنه.:327:
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
حیف که میترسم پستم چتگونه بشه
آقا فرهنگ
چرا همیشه پسرا طاقچه بالا بذارند و واسه دخترای بیچاره کلاس بذارند؟؟
باورتون نمیشه
این حرفو تازه یه آقای تحصیلکرده و آنچنانی گفت:
همینکه یه پسر با یه دختر ازدواج میکنه یعنی خیلییییییییییی بهش لطف کرده!!!
چرا اکثر پسرا فکر میکنند دخترا ، بدبخت ازدواجن؟؟؟
نمیدونی یکی از خواستگارم اومده یکاره چی بهم میگه:
با یه حالتی که انگار رییس جمهوری چیزیه
میگه:
من متولد نیویورک هستم و مادرم روس هست
تو دلم گفتم : زرررررررررشک
واسه من اومده داره کلاس میذاره که متولد اونجاست
واسه منی که خودم متولد اونجام
چی خیال کرده؟؟؟
مثلا متولد اونجا بودن برتری حساب میشه؟؟؟
آدم باید انسان باشه
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
اااااااا ای مال نیویورکه؟ هر کی نمی فهمی فکر میکه مال ناف تهرونه!!!!
اَی میخوین بدونین؟ سیتون بگوم؟ مو بِچِه ی ناف نیویورکوم! معلوم نی؟
حوصله مون سر رفته اساسی! اوضاع بسی کسل کننده است!
آاااای ملت! یه چیزی بگین جذاب تر از خواستگاری! یه پستی چیزی که کلمه شوهر و خواستگار و دوست دختر و پسر و مادر شوهر بدجنس و خواهر شوهر فتنه و ...در اون بکار نرفته باشه. یعنی عملیه همچین چیزی؟
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
والا من با پی نوشت راحیل خیلی موافقم
منم زمانی که دلم میگیره میام اینجا حالم بهترشه,فکر کنم خیلی وقته شدم پای ثابت اینجا,!!!
در ضمن بی دل جان عملیه,اما من که هر وقت پست غیر خواستگاری و مادر شوهر و ... تو باغ زدم اسمش شد اختلال در کار باغ
پس حتما بقیه راحت ترن اینجا اینجوری باشه دیگه!
اما یه اصل کلی میگه هر کی هرچی دل تنگش میخواد بگه فقط به دیگری آسیب نرسونه و بی احترامی نکنه!
پس بزاریم تو باغ دیگه آدما راحت باشن
از یه خصلتت خوشم میاد نادیا
خود خودتی!
نه ادا در میاری نه کاری به کسی داری! همینی که هستی ,هستی!
درسته مثل خودم تعطیلی اما بی آزاری:D
منم ناراحتم برنامه عموپورنگ تموم شده!!!تا بعد محرم و صفر!
الان دیگه هیچ بهونه ای برای فرار از درس ندارم جز پررنگ بودن که اونم بزودی برطرف میشه
ای بابا!
دنیا دو روزه خوب باشید باهم:)
راستی پدربزرگ نمیدونم چرا کمرنگ شدی من خنده ام میگیره
یه جوریه انگار قهر کردی یا مثلا بن شدی:311:
این روزا دقیقا حال همون جوکه رو دارم که منتظرم یکی بیاد بگه قدر این روزا رو بدون
اونوقت منم جفت پا برم تو صورتش که دقیقا کدوم روزا! بی زحمت با انگشت نشون بده!:301:
راستی دیگه شبا نمیام اینجا
میشینم گوسفند میشمارم تا خوابم ببره
شما هم اگه خوابتون نبرد میتونید اینا رو بشمرید:82:
http://www.hamdardi.net/imgup/42110/...d276e08fa8.gif
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
سلام بر همه دوستان خصوصا بی دل و زهره که حوصله شون بیشتر از همه سر رفته
من یه خاطره از دیشب براتون میگم دلتون باز بشه توش خواستگاری و مادر شوهر و طلاق و خیانت هم نیست قول قول میدم...
من به مناسبت سالگرد ازدواج اومدم غذای مورد علاقه مون رو درست کنم یعنی اقدام به پختن فسنجون نمودم همه چیز به خوبی پیش می رفت از صبح اول وقت هم پخت و پز آغاز شده بود تا خیر سرش حسابی جا بیفته
خلاصه سعی کردم حسابی خوشمزه بشه آخرش همسرم یه خورده زود اومد خونه و من غذا رو تست نکرده آوردم سر میز
وااااااااااااااای چشمتون روز بد نبینه نقش اسید رو داشت هر کی میخورد فورا یک حفره در معده اش ایجاد میشد :311:تا الان در این حد هیچ غذایی رو خراب نکرده بودم مثلا مناسبتی هم بود.از خود رب انارش ترش تر شده بود این دیگه خیلی عچیب بود:163:
خلاصه از اولش که دیدم کسی معترض نشده خودم پیشدستی نموده و گفتم که رب انارش رو چون اولین بار بود استفاده میکردم قلقش دستم نبوده و از طرفی هم خیلی سرم شلوغ بوده بی دقتی کردم و خلاصه قرار شد تا یکشنبه که سرم شلوغه زیاد دور و بر غذاهای دقت طلب نرم ...
همسر بیچاره من دید که به نفعشه که بریم بیرون غذا بخوریم امروز نهار رفتیم رستوران
راستش چند روز دیگه یک مصاحبه عقیدتی سیاسی برای کارم دارم و تمرکز روی هیچ چیز ندارم ولی هنوز اون قضیه فسنجون برام معما هستش آخه همه چیزش خوب بود به جز طعمش که اونم دقت چندانی نمیخواست
به هر حال اگه حوصله دارید بیاید از سوتی های آشپزی بگید کمی بخندیم.
راستی اگه از احوال فسنجون خواسته باشید با اجازتون امروز ترمیمش کردم یعنی یه مقدار فسنجون بدون طعم درست کردم و قاطیش کردم شفا پیدا کرد:311:
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
بی دل باهات موافقم، اوضاع خیلی کسل کننده شده،من که چند روزیه حوصله ام در رفته :303:
میگما،ماه رمضونی چقد خوب بود،همه سرحال بودن،تالار انگار یه جنب و جوش خاصی داشت،یادش به خیر
این تایپک هارو به روز کنید، یه کم بخندیم دلمو باز شه :)
دفتر خاطرات همدردی
بیایید سوتی هایمان را قسمت کنیم!!!
اااا.چه جالب،پستم با پست خاطره ای فکور همزمان شد
یکی بیاد به من بگه چرا همیشه 5 نفر درحال زیر آبی رفتنن؟؟؟ تازه گاهی میشن 8 نفر
البته z o h r e h و فرهنگ و پدربزرگ شناسایی شدن :311: :311:
نکنه شما همون ارواح باغید؟؟ :33:
-
حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام به تمام اعضای خوب تالارهمدردی
من در مرخصی هستم استراحت می کنم کم کم مرخصی تمام می شود به تالار بر گردم
احتمالا تاریخ24 ابان 25 ابان و 28 ابان تالار همدردی باشم چند وقتی در مرخصی بودم هیچ کس از من یادی نکرد مهم نیست اشکلا ل ندارد من با دست پر به تالارهمدردی می ایم
خبر خوبی دارم در تالارهمدردی اعلام می کنم مشاور مجرب برای تالار پیدا کردم مشاوره مجرب تالارهمدردی کار شروع کند در حا ل مذاکره هستیم امیدوارم مذاکره مثبت باشد ایشان کار در تالارهمدردی شروع کندمن به تالار بر گردم تالارهمدردی تخصصی علمی می کنم با کمک اعضای خوب تالار و مدیران تالار تالارهمدردی تخصصی علمی کنم دلم برای تالارهمدردی خیلی تنگ شده است در تالارهمدردی برنامه خاصی دارم به زودی در تالار همدردی برنامه اجرا خواهم کرد تا اعضای خوب تالار لذت برید منتظر باشید زودتر به تالار بر می گردم خانم بی دل اماده باشید از شما انتقام بگیرم ممنون:72::72::72::72::72:
باتشکر
-
حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام بر آقای ابراهیمی پر تلاش
البته در اینکه شما در تالار زحمت میکشید حرفی نیست ولی هر کسی از اعضا ممکن هست چند روزی نباشه و بعد برگرده حالا یا قبلش توضیح میده یا نمیده
به هر حال این یک اتفاق روتین هست شما خیلی حساس هستید چون این قضیه واقعا جای ناراحتی نداره یا حداقل من اینجوری فکر میکنم.
موفق باشید
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
سلام
د رادامه صحبتهای فکور عزیز گفتم منم چیزی بنویسم شاید از این حال و هوا بیایم بیرون
امروز جاتون خالی ناهار قیمه داشتیم.سیب زمینی ها رو که خلال کردم ریختم توی ماهی تابه و اومدم کجا ؟ آفرین ! اومدم همدردی ! که کاش نیومده بودم !
داشتم برای میلاد90 پست میذاشتم که اخرشم به دلیل مشکلات فنی تالار ! پستم الحمدلله شکر خدا پرید !
همینجوری داشتم مینوشتم دیدم بوی سوختگی میاد !
گفتم بیا ! امان از این مادر همسر که انقدر حال منو میگیره ! آخی دلم خنک شد غذاشم داره میسوزه !
خلاصه تو این فکرای خبیث بودم که دیدم بو داره بیتشتر میشه !
گفتم ای بابا ! سر و صداشون رو باید تحمل کنیم ! بوهاشونم باید تحمل کنیم !(فکر بد نکنید.همون بوی غذای سوخته رو میگم !!!)
خلاصه دیدم نه ! اینجوری نمیشه .باید برم در پنجره رو باز کنم.
همین که از پشت کامپیوتر بلند شدم دیدم ای داده بر من !!
سیب زمینیها شده بودن مثل چوب دارچین :311: !!
خلاصه تا قبل از بیدار شدن همسر محترم همه رو سر به نیست کردمو و وقتی پرسید چه بوی بدی میاد تو خونه ؟!
خیلی ریلکس و با اعتماد به نفس گفتم: بو؟نه بابا ! چه بویی !!
نتیجه اینکه انقدر نشینین پای همدردی.
-
RE: سلام
خدا بگم چیکارت نکنه آقای ابراهیمی! انگار در هر موقعیتی انتقام از "خانوم بی دل" رو یادت نمیره :311:
بابا برادر من! ما که هر وقت میایم یه پست جدید و به روز در مورد مرخصی رفتن شما می بینیم. آخه با حلوا حلوا که دهن شیریین نمیشه که:311: شما برو به مرخصی! چشم! اونوقت ما هم حتما خواهیم آمد و از شما به وفور یاد خواهیم کرد. اصلا خودم برات یه بنر اون بالای تالا میزنم و مینویسم بدینوسیله دلمان عجییییییب برای آقای ابراهیمی تنگه! یه تاپیک میزنیم با این عنوان: "ابراهیمی عزیزم میدونی چقدر دلم برات تنگه؟" و مراسم دلتنگ کنونی هم به همین عنوان در همین مکان برگزار خواهیم کرد.
خوووووب بید؟
منتظر اجرای برنامه های سورپرایزی ات هستم. البته خودمونیم ها. تا حالا چند بار از این قولها به ماداده باشی و عمل نکرده باشی خوبه؟
-
RE: سلام
سلام
من مشاوره مجرب در تالارهمدردی کار کند حرف زدم و مذا کره کردم مذا کره منفی بود مشاوره مخا لف حضور در تالارهمدردی بود مشاوره در کار کردن در تالارهمدردی منصرف شد حیف شد
خانم بی دل من ناراحت نیستم من حساس نیستم من خیلی خوش اخلاق هستم:311::311:
خانم بی دل محترم انتقام از من کی انجام می دهید:311::311:
منتظر باشید برنامه خاصی دارم اول برنامه خاصی دارم در تالار همدردی برنامه ماه محرم تا سوعا و عاشورای حسینی در تالار داشته باشیم مداحی در تالار داشته باشید تالارهمدردی در محرم صفحه تالار ابی است صفحه ابی تالار مشکی بشود صفحه تالار در محرم رنگ مشکی می شود ماه محرم مدیرخوب همدردی اجازه دهد
دعا و نیایش راز و نیاز در ماه محرم در تالارهمدردی داریم در ماه محرم در تالارهمدردی برنامه ماه محرم داریم تلاش می کنم برنامه روحانی در ماه محرم در تالارهمدردی داشته باشیم ممنون:72::72::72::72:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
اقای ابراهیمی اونیکه گفت شما حساس هستی، من نبودم، فکور بود!
من فقط در باب دلتنگی برای شما مرثیه سرایی کردم :311: شما خوش اخلاقی. بر منکرش هم لعنت! اصلا مگه ما چند تا ادم خوش اخلاق که حساس هم نباشه و دلمون هم مثل چی هر دقیقه براش تنگ بشه توی این تالار داریم؟ ها؟ اگه تعدادشون به انگشتهای دست راست برسه که صد البته گل سر سبدشون شمایی:104: یکیشون هم پدر بزرگ کمرنگ! اونیکیشونم فرهنگ! اونیکی هم حامد و صد البته کیوان! و بی بی! و جونم بگه که همه خانومهای تالار (پارتی بازی رو حال میکنین؟:227:)
خلاصه اینکه ما اینجا آدم حساس و غیر خوش اخلاق نداریم!
حالا میشه یه وقت احیانا ما رو از سر درگمی در بیاری و بگی این مرخصی شما دقیقا از کی شروع شده و کی قراره خاتمه بیابه؟:311: یعنی اینکه ما بدونیم کی دقیقا دلتنگ شما بشیم خوبه؟ آخه نه اینکه من هر روز از شما پست می بینم، اینه که توجیه نیستم که شما نیستی!!!
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نادیا-7777
میتونم بگم : بچه های تالار لباساشونو بدوزند
فقط یقه هاشو فعلا ندوزید
به مد اونموقع که بهتون خبرمیدم بدوزین
یه وقتم دیدین گفتم:
لباسایی که دوختین رو پاره کنید
اصلا جور نشد :D[/b]
نادیا جان سلام :72::72::72:
ما آخر نفهمیدیم اینکه آدم از سر کار بیاد هیچ کاری نداشته باشه و یه کله بخوابه بهتره یا اینکه عروس بشه و بعدش مسئولیت پیدا کنه:33:
حالا اگه امکانش هست ما همون لباس قبلیامونو بپوشیم و برای این قضیه هزینه نکنیم نمیشه؟!!!!!!!! ای بابا مگه خانواده داماد لباسای ما رو دیدن!!!!!!!!!!
ما که یه عروسی رفتیم چند روز پیش. کادو و لباسهامون جمعا دو میلیون شد :302:راستش دیگه این ماه از این هزینه ها نمیکنیم یا همون لباس قبلیا رو قبول کن و یا عروسی رو یکی دو ماه عقب بنداز :163:
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
سلام
بازم اینجا سوت و کور شد
یه آزمایش جالب هوش و سرگرمی دیدم که گفتم براتون بزارم
((حتما مرحله به مرحله انجامش بدید و در انتها نتیجه رو براتون مینویسم)):
الف)انگشت سبابه تون رو رو استخوان گونه چپتون بزارید,جوری که استخوان گونه رو حس کنید
.
ب)دهانتون رو تا جايي كه ميتونيدباز کنید و فقط از راه دهان نفس بکشید
.
ج)به نوشته های مانیتور توجه کنید و همزمان سرتونو به چپ و راست حرکت بدید و ببنید چی میبینید
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
....خب بسه,تا دیگران به سلامت روحتون شک نکردن پیشنهاد میکنم یه کم خجالت بکشید و زودتر خودتونو جمع و جور کنید
برای گمراهی خودتون یا دیگران میتونید صدای مورچه دربیارید یا مثلا بپرید تو یه تاپیک پست بزنید یا هر کار دیگه ای!!!!
جدا این حرکات از شما بعید بود
...............
خدایی خیلی حال داد,میدونم لوس و جلف بود. اما من که روحم شاد شد:D
من فعلا میرم ناهار:227:
-
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط omid65
سلام.
من یه مدت کوتاه رفتم از همدردی و بعد اومدم .
می خواستم این مدت طولانی تر بشه که نشد .
اما می خوام بگم تقریباً اونقدر تمرکزی که روی ازدواج دارم رو الان ندارم و یک کمی بهتر شدم . حجمش کمتر شده.
.
ولی مشکل اونجاست که من هنوز هم همون مرده متحرکه هستم .
از صبح تا شب توی اینترنتم .
اگه کسی ازم کاری بخواد که انجام بدم ، هر چند آسون باشه ، تمام وجودم رو دلشوره میگیره. دلیلشو هم نمی دونم . سست شدم ، بی اراده.
.
نمی دونم به نظر شما لازمه که برم پیش روانشناس ؟
آخه کار من با یکی دو جلسه حل نمی شه .
مشکلام زیادن .
ظلم های پدر و مادرم ، درسام ...........
نمی دونم چیکار کنم .
اونقدر زیادن که موندم چیکار کنم :302:
گاهی وقتا فکر می کنم که چطور می تونم خودمو از این شرایطی که توش هستم خلاص بکنم ؟ همش یه راه میاد تو ذهنم . این هم اون که چه جوری خودمو نابود کنم .
شاید اونجوریه که از تمام این مشکلات می تونم خلاص بشم .
این اواخر یه روزنه های امیدی توی زندگیم داشت اتفاق می افتاد ، اما متوجه شدم که بازیچه پدرم قرار گرفتم .
من نمی تونم و دیگه خسته شدم . همش می گم درد داره ولی راه دیگه ایی ندارم .
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
اون مطلب که صرفا از بیکاری و پرکردن اوقات فراغت بود
و آماااااا
نقل قول:
زهره جان خیالت راحت باشه فکر نکنم اون شکلک ها رو کسی در بیاره
یعنی خدایی توقع داشتی کسی هم انجام بده؟ فکور من مشکوکم نکنه ...؟؟؟!!!
البته نام نمی برم اما خبر رسیده یکی از عناصر کمرنگ شده که بازم نام نمیبرم هنوز که هنوزه در حال انجام حرکات ورزشی بالاست که ایشالا حاجت بگیرن (آخ چه حالی میده نمیتونن جواب بدن:311:)
تازه بدتر ازون یک سری حرکات موزون هم چاشنیش کردن بلکه نتیجه تست بهتر بشه اما دریغ
از همین تریبون اعلام میکنم آخه بسه همدرد گرامی بقیه اشو بزار واسه فردا:311:
انقده حال میده شطحیات بنویسی و خودتو تخلیه کنی:)
حرف آشپزی شد پریروز خانومه تو یه برنامه طرز تهیه ترشی رو آموزش میداد:
فلان قدر سیر میریزیم بعد اینقدر هم رب انار بعد هم درشو میبندیم و تا هفت سال باید بزارید بمونه!!!!!
یعنی من موندم این خانم راجع به ما چی فکر کرده؟!!!
تو مملکتی که نمیدونی فرداش نون داری بخوری یا نه هففففففت سال!!!
البته قضیه رو چیز دار نمیکنم
نهایت مدتی که انواع مخلفات تو یخچال ما عمر پربرکت داشته یک روز بوده که اونم شاهکاربوده اونوقت هفت ساااال!!!!
نه > یعنی واقعا منظورش چی بود؟!!!!
نقل قول:
دوباره سیب زمینی سرخ کردی؟قیمه بدون سیب زمینی خوردن نداره
:311::311::311:
من از دیشب دارم به این پست میخندم
خدا بعضی مختصر نویسان رو طول روح عطا کنه که تا بیست سال آینده بساط تلطیف روحمون برقراره:311:
واقعا سوال تخصصی بودااااا:311:
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
زهره جان پدربزرگ فکر کرده با عدم شارژ اعتیادش ترک میشه ولی الان که زیر همه پستها می تشکرد پدربزرگ جدا تو ترکی؟برای ترک باید کلا اینترنت شما قطع باشه ولی کلا ترکش به نظر زیاد ضروری نمیاد مگر اینکه از کار و زندگی انداخته باشه شما رو....
خوب زهره جان به نظر میومد که خیلی احساس کردی همه رو سر کار کذاشتی گفتم توهم نداشته باشی خدای نکرده:311:!!!!!!!!!
فرشته جان منو دعوا نکن مگه من چه کار کردم :302:خودتون پستای منو بی سر و ته جلوه دادید :316:من اون پست رو گذاشتم اون فقط یک انتقاد بود اصلا پست نبود که شما میگی پستهای مجازم تمام شده ضمنا طبق گفته های قبلیم من حدودا 20 پست طلبکارم البته میتونی خشکه هم حساب کنی اونوقت روزی 2 پست بیشتر نمیذارم :311::311::311:
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
وااااا
اینجا هم فرشته...!!!!!
خب پس اینم حذف کن!!!
عجبا!
کلا میتونید همه شو حذف کنید,بالاخره حتما صلاحه!
اخطار هم داره?!!!
-
RE: باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
من نمی دونم این چه مدیه که تازه مد شده یه چیزه بلند و درازه دخترا می ذارن رو سرشون شال م روش.بالاشم گرده.
خیلی زشت و ضایع ست.آدم هر چیزی که مد شدو استفاده نمی کنه.