-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
یکی یه دونه عزیزم سلام
متاسفم که شرایط باز بهم ریخت ببین گلم فکر نمیکنی یه علت مهم بهم ریختن شرایط زمانی هست که مدت زیادی بیکار میگرده و تو خونه میمونه؟؟
اگه زندگی روال عادیش که صبح سرکار رفتن شب اومدن خونه هست نداشته باشه اونموقع مسایل شروع میشه
خوشحالم که تا حدی شرایط کنترل کردی و اوضاع وخیم نکردی . خوب بپذیر هر فردی یه نیازی داره اگر شما تشنت باشه لیوان اب پهلوت نذارن بخوری چه حالی میشی واقعا" فکر کن عصبی نمیشی؟؟ حالا یکی مهارت کنترل این عصبانیت بلده یکی بلد نیست باید اروم اروم با ارامش خودت بهش یاد بدی . به نظرم کار خوبی کردی که اجازه ندادی از طریق ... باهم رابطه داشته باشی چون از نظر بهداشتی و سلامتی واقعا" واست اسیب زا هست ولی کار بدی کردی که بی مهارتی کردی و نیاز اونو در نظر نگرفتی اون مثل اون ادم تشنه کم طاقت رفتارش اصلا" تایید نمیکنم ولی الان همسرت و باید یادش بدی بهتر بود از طریق دیگه به ارگاسم میرسوندیش شماهم یه کوچولو بی مهارتی کردی
راجع به کار منظمم براش یه فکری کن چون این مساله نظم طبیعی زندگیتون بهم میریزه و عامل نصف مشکلاتتون هست
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
من از اول می دونستم این تغییر رفتار دوام نداره.پدر منم تقریبن مثل شوهر شماست.دو روز خوبه 4 روز بده.ما فقط تحمل
می کنیم تا جاییم که بتونیم بهونه دستش نمی دیم.ولی شوهر شما یه ایراده دیگه ای که داره مسولیت پذیر نیست
نخواسته باور کنه ازدواج کرده.این از سرکار نرفتنش و وقت و بی وقت با دوستاش بودن مشهوده.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
دیشب باز بحثمون شد ..... ایندفعه منم جوش اوردم و هر چی توی دلم مونه بود ریختم بیرون . قرار بود تا چند ماه اینده جابجا بشیم و بریم یه جای دیگه ولی دیشب گفت که این فکرا رو از کلت بنداز بیرون ما از اینجا تکون نمی خوریم !!!!!!! اره دیگه مفت میخوره ، میگرده واسه خودش ، چند نفر هستن که بی چون و چرا کارها و مسئولیت هاشو به عهده بگیرن .. چرا باید از اینجا تکون بخوره ! بدترین چیزی که می تونه اتفاق بیفته همینه .... مطمئنا اگر از پیش خانوادش بریم خیلی چیزا عوض میشه . خدایا خودت کمک کن .
تا حالا هزار بار بهم قول داده که میریم ولی دیشب زد زیرشون . حتی فکر اینکه بخوام اینجا ، پیش اینا بمونم عذابم میده . هر روز هزار مدل بدبختی رو تحمل میکنم . از خرج های الکی میزنم که جور بشه زود تر از اینجا بریم ولی اخرش اینه .... تنها چیزی که منو از پا در میاره اینجا موندنه . هزار مدل فکر و خیال واسه خودم دارم ولی یکی یکی داره نابود میشه .
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
خوب طبیعیه عزیزم
تو اولا خیلی باهاش راه اومدی و اجازه دادی هر کار میخواد بکنه . حالا به این راحتیا نمیتونی این عادتا رو از سرش بندازی
به نظرم بهتر بود با آرامش باهاش صحبت میکردی و میگفتی با این کار اذیت میشی
یا حداقلش قبول میکردی و میگفتی خیلی آروم انجام بده که اذیت نشی
با توجه به اخلاق شوهرت و همیشه در اختیار بودن حالا با مخالفت تو این اتفاق دور از ذهن نیس
حالا خیلی نا امید نشو
با توانایی هایی که از تو سراغ داریم بالاخره مشکلت حل میشه به امید خدا
امشبم شب آرزوهاس برات آرزوهای خوب دارم
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
یکی یه دونه خواهرم سلام
باز هیجانی شدی باز رفتار شتاب زده کردی اگه نخوای حرف گوش کنی و کنترل احساست دستت بگیری هرروز میای یه پست مینی که اهای اهای همسایه ها اوضاع بدتر شده عزیزه من وایسادی هرچی بوده و نبوده درست و غلط به شوهرت گفتی نیاز جنسیشم که اونجوری زدی تو پرش حالا میخوای بیاد مدال طلا گردنت بندازه معلومه دست میذاره رو نقطه ضعفت اعصابت بهم میریزه
یادت باشه تو جنگ اگه زدی اماده باش که بخوری خیلی طبیعیه
من کاری ندارم که حق داری یا نه کار دارم به نحوه بیانت کار دارم به هیجانهای کنترل نشدت خودت با مصیبت همه چی اروم میکنی یهو نمیفهمم چی میشه قاط میزنی میزنی همه تلاشات بهم میریزی اعتراضم عزیزم راه داره میخوای با رفتار غلطشم مبارزه کنی راه دار بابا گوسفندم وقتی میخوان سرش ببرن اول بهش اب میدن !!!!
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
راستی یه سوال چرا در این مواقع سعی نمیکنی با سکس دهانی شوهرت رو ارضا کنی ؟
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط یکی یه دونه
دیشب باز بحثمون شد ..... ایندفعه منم جوش اوردم و هر چی توی دلم مونه بود ریختم بیرون . قرار بود تا چند ماه اینده جابجا بشیم و بریم یه جای دیگه ولی دیشب گفت که این فکرا رو از کلت بنداز بیرون ما از اینجا تکون نمی خوریم !!!!!!! اره دیگه مفت میخوره ، میگرده واسه خودش ، چند نفر هستن که بی چون و چرا کارها و مسئولیت هاشو به عهده بگیرن .. چرا باید از اینجا تکون بخوره ! بدترین چیزی که می تونه اتفاق بیفته همینه .... مطمئنا اگر از پیش خانوادش بریم خیلی چیزا عوض میشه . خدایا خودت کمک کن .
تا حالا هزار بار بهم قول داده که میریم ولی دیشب زد زیرشون . حتی فکر اینکه بخوام اینجا ، پیش اینا بمونم عذابم میده . هر روز هزار مدل بدبختی رو تحمل میکنم . از خرج های الکی میزنم که جور بشه زود تر از اینجا بریم ولی اخرش اینه .... تنها چیزی که منو از پا در میاره اینجا موندنه . هزار مدل فکر و خیال واسه خودم دارم ولی یکی یکی داره نابود میشه .
سلام خواهرم
رویاهای شما سر جاشه قرار نیست تا یه اتفاقی می افته رویاهای یک نفر نابود بشه
ارامش داشته باش...اروم باش و از روشهای کنترل فکر استفاده کن تا ارامش بیشتری تجربه کنی
اما سوال اساسی اینجاست
چی شد که خوب شد؟
چی شد که خراب شد؟
شما باید اگاهی بیشتری نسبت به خودت و شوهرت پیدا کنی...
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
یه سوال دیگه اینکه ارتباط معقدی رو از دوران عقد انجام میدادید یا بعد از عروسی شروع به این کار کرده ؟
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام عزیزم
مشکلات منهم کمتر از شما نیست ولی بدون گذشت زمان خودش خیلی از مشکلات رو حل می کنه.شما فقط سعی کن بچه دار نشی.و وقتی هم که دیدی عصبانیه هیچی نگو
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط nazijun12
راستی یه سوال چرا در این مواقع سعی نمیکنی با سکس دهانی شوهرت رو ارضا کنی ؟
سلام نازی جون
فکر کنم قبلا جواب همه این سوالاتو دادم . شوهرم دیر ارضاست و اگر بخوام اینکارو انجام بدم خودم از پا در میام و به این راحتی هم ارضا نمیشه ..البته دارم مطمئن میشم که فقط به خاطر مصرف مواد بوده که تا حالا اینقدر طول میکشیده ! چون این چند روزی که اوضاع اروم بود و بیرون نمی رفت مدت زمان سکسش خیلی عادی و کم بود و من اصلا اذیت نمی شدم (مثلا از 20 دقیقه مدام یه دفعه شد 5 یا 10 دقیقه !!! ) الان که فکر می کنم میبینم که شوهرم از همون زمان عقد داشته مواد مصرف میکرده ، که اینقدر دیر کارش تموم می شده
این فکرا خیلی ازارم میده . فکر اینکه تمام این مدت منو بازی میداده و من اینقدر بهش اطمینان داشتم . خیلی خودمو فریب می دادم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط nazijun12
یه سوال دیگه اینکه ارتباط معقدی رو از دوران عقد انجام میدادید یا بعد از عروسی شروع به این کار کرده ؟
عزیزم ما زیاد اینکارو انجام نمی دیم حتی همون دوران عقد. فقط زمانی که دعوامون میشد با زور اینکارو میکرد یا زمانهایی که من پریود بودم و باز هم به زور اینکارو میکرد (البته نه همیشه ) یه وقتهایی هم اگر همه چیز اوکی بود و ازم میخواست خودم راضی بودم و انجام میاد . شاید اگر بخوام میانگین بگیرم میشه ماهی یکبار
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام sci
خیلی منتظر شما دوست خوبم بودم
اوضاع بهم ریختست دیگه دارم کم میارم .
چی شد که خوب شد ؟
سر جریان روز زن یه کادو گرفت و معذرت خواهی کرد و قرار شد که جبران کنه ...
چی شد که خراب شد ؟
بیخودی .... کم کم باز روال بیرون رفتنش شروع شد . منم یه کم مخالفت میکردم البته نه مثل قدیم . تا اینکه سر مسائلی که قبلا توضیح دادم 6 روز نتونست نزدیکی کنه و منم دوره ام شروع شد و میخواست اذیتم کنه من کوتاه نیومدم
و روز از نو روزی از نو اومدیم سر خونه اول
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
چند مدت پیش با داداشم در مورد اعتیاد شوهرم صحبت کردم و قرار شد که از همکارای قبلیش بپرسه و با هم پیگیر این جریان باشیم ....
دو هفته میشه که شرکتی که داداشم کار میکنه اومدن شهر ما و بعضی شبها میاد پیش ما . دیشب هم اومد خیلی ناراحت بود ، گفت به میثم بگو بیاد بریم بیرون کارش دارم گفتم که رفته بیرون پیاده نشو من لباس بپوشم بیام با هم بریم صحبت کنیم . خیلی ناراحت بود
گفت میخوای با این زندگی چکار کنی ؟ من از هر کی سوال میکنم میگه میثم از سال 86 تا حالا مواد مصرف میکنه !!!!!!!! وای !!!!!!!!!!!! یعنی چی ؟؟؟؟!!!!!
حالا باید چکار کنم چجوری ثابتش کنم ؟ اون که نه میاد ازمایش نه من می تونم مچشو بگیرم . داداشم گفت لازم نیست کاری کنی بیا تا همین الان ببرمت خونه بابا اونم مجبور میشه بیاد دنبالت همنجا میبرمش ازمایش اگه پاک بود که هیچی اگر نبود که میری واسه طلاق ! کسی که افتاد تو این راهها به این اسونی نمی تونه برگرده فایده نداره ......
داشتم اتیش میگرفتم .. همه مشکلاتی که تا الان داشتم ، اون همه کتک خوردن، دروغ ، ولگردی و و و و .... یعنی ریشه ش اینه ؟؟؟؟؟؟
منم دلمو زدم به دریا و یه دونه از دعواهایی که داشتیم واسه اولین نفر از اعضای خوانوادم تعریف کردم و گفتم که تو این یک سالی که اینجا بودم چه اتفاقاتی افتاده و این خانواده کالا روانی هستن .... وای فقط سکوت کره بود و گوش میداد حتی نگاهم نکرد حدودا یک ساعت فقط من حرف زدم و اون گوش کرد اخرش هم گفت این چیزا رو نباید الان بگی . تو داری اینجا چکار میکنی ..... چی پیش خودت فکر کردی . ریخته بود به هم و هی می گفت چطور جرات کرده دست رو تو بلند کنه ، من همین امشب تکلیف تورو مشخص میکنم ، نمی خواد بری دیگه خونه همین الان میبرمت خونه . گفت که من جریان اعتیاد میثم به بابا اینا گفتم و اونا همینطور نگران تو هستن ، منم توی دلم گفتم حالا اینکه چیزی نیست اگر بقیه بدبختی های منو بدونی چکار می خوای بکنی . ...
خیلی حرف زدیم و اون می خواست دیشب همه چیز تموم کنه ولی من ارومش کردم و گفتم که گذشته ها گذشته بزار ببینم سر جریان اعتیادش میخواد چکار کنه. اون وقت یه کاری میکنم . حتی دیگه خونه هم نمی خواست بیاد ولی راضیش کردم و گفتم یه جوری وانمو کن که چیزی نمی دونی و خبری نیست .
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
بلخره رفتی خونه پدرت یا نه؟الآن شما به حمایت خانوادت نیاز داری.این فرصتو از دست نده.
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
یدونه عزیز منم بافرهنگ عزیز موافقم
دیگه وقتشه حمایت خانوادتو داشته باشی شاید یه تلنگری باشه برای شوهرت.:323:
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
همش تقصیر خودمه نمی دونم چرا قبول نمی کردم که اعتیاد داره به قول یکی از دوستان این همه تابلوی هشدار ... چرا من چشامو بستم ...
قرار شده که جدی با این مسئله برخورد کنم اگر یه بار دیگه به هر بهانه ای رفت بیرون دعوا کنم و ازش بخوام که بریم ازمایش اگر راضی نشد برم خونه بابام . داداشم میگه اینجا فایده ای نداره ، هزار راه وجود داره که جواب ازمایش منفی بشه . نمی دونم چکار کنم .
داداشم میگفت تقصیر خودمونه از همون اول دوستانه راه اومدیم، سخت گیری نکردیم ، شرط و شروط نزاشتیم ، هر کاری میکرد برخورد نکردیم حالا بایدم اینجوری باشه و هر روز یه گند تازه بزنه ..... ای خدا
اگر منم مثل همه حق سکونت ازش گرفته بودم الان سر این مساله دعوا نداشتم . اگر ازش از همون اول خونه مستقل میخواستم حالا این همه اعصاب خوردی نداشتم . اگر همون اوایل که دعوا میکرد کارو تموم کرده بودم الان اینجا این همه مصیبت نداشتم . من هیچ سختگیری واسش نکردم اگر کسی میخواست حرفی بزنه میگفتم این حرفا واسه الان نیست تا فلان تاریخ دنیا هزار چرخ میخوره ، همون موقع خودمون تصمیم میگیرم که کجا زندگی کنیم و چکار کنیم .. من مراعات سن کم اونو میکردم ولی اون از همه این ملاحظه ها سوء استفاده کرد و حالا اگر حرفی میزنم میگه مگه من قولی به تو دادم ، مگه ازم امضا گرفتی که باید حتما فلان جا زندگی کنم ..... من توی چه عالمی بودم اون به چی فکر میکرده ......!!!!!
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
خواهرم
شما براي ازدواج تست اعتياد نداديد؟
همين الان اين آزمايش رو بديد و جواب رو خودتون بگيريد...
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
این جریانات واسه دیشبه هنوز که نرفتم . میگم همیجوری و بدون بهانه که نمیشه زد و رفت خونه بابا . باید صبر کنم به بهانه خوب دستم بیاد بعد برم
اگر میشه بگید چکار کنم بین دو راهی موندم .
داداشم یکساعت پیش هم زنگ زد و گفت بیام دنبالت ببرمت ولی من گفتم نه صبر کن. قرار شده امشب بیاد دنبالش برن بیرون و داداشم همه چیزو بهش بگه و واسش هم از طرف من و هم از طرف خانوادم خط و نشون بکشه . احتمال می دم از اینکه داداشمو در جریان قرار دادم باز یه دعوا راه بندازه و منم همینو میخوام . باید تا امشب صبر کنم .
در ضمن داداشم هم سن شوهرمه و رابطه خیلی خوبی با هم داشتن البته تا قبل از این جریان ولی هنوز داره ظاهر داری میکنه .
واسم دعا کنین دوستان خیلی میترسم از عاقبتش .... شوهرم ادم بی ابروییه
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
میدونی یکی یدونه عزیز
به نظر من تو خودتم نمیدونی هنوز که چرا شوهرتو دوست داری؟اصلا هم دلت نمیخواد تحت هیچ شرایطی ازش دورشی حاضری این شرایطتو تحمل کنی ولی ترکش نکنی.
هیچکس به تو طلاق رو پیشنهاد نمیکنه وفکر نکن اگه یه بار بری خونه بابات به معنی جداشدنه.کاش اول تکلیفتو باخودت معلوم کنی.
احساس نمیکنی تو هم جزء زنان وابسته هستی؟؟؟؟؟؟/
شرایطت خیلی سخته ولی بعد ازاین همه کتک وحرف وناسزاو..... بازمیگی بدون بهانه نمیشه رفت..
دوست دارم وبرات دعامیکنم :323:
ولی احساس میکنم تنها چیزی که تو احتیاج داری دعا نیست:46:
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سارا عزیزم من اصلا وابسته نیستم وتنها دلیلی که منو تا الان اینجا نگه داشته باور نداشتن این مسائله بوده . الانم اگر میگم بهانه منظورم اینه که باید بهش بفهمونم که تو این شرایط دلیلی که دارم ترکت می کنم اعتیاده . اگر همین طوری بخوام برم مشخص نیست که اصلا این رفتار من نتیجه کدوم حرکتش بوده و نمی تونم بگم که مثلا به خاطر دعوایی که 1 ماه پیش با من کردی الان می خوام برم
SCI عزیزم اره تست دادیم و منفی بوده . همکارش که به داداشم گفته از سال 86 تکه ما با هم بودیم اعتیاد داشته چند ماه بعد از عقدمون با هم همکار شدن .
نمی دونم چرا من متوجه نشدم یعنی هیچ کدوم از علائم اعتیاد نداشت . دارم دیوونه میشم ، حق من این نبود . بابام، حتی از قلیون هم متنفره چه برسه به مواد . گند زده به همه چیز . من حتی نزاشتم خانوادم بفهمه که شوهرم سیگار میکشه ولی خودش کم کم داره علنیش میکنه حالا هم که همه جا پخش شده که شوهرم معتاده .... بعد از این همه سال من هنوز باسیگار کشیدنش هم مشکل دارم چه برسه به معتادی . درمونده شدم دیگه .........................
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
بحث اعتیاد مشکلیه که به هیچ وجه نباید ازش بگذری
مطمئنا ریشه خیلی از دعوا ها و بداخلاقی هاش به خاطر اعتیادش بوده
ولی تا جایی که میتونی کمکش کن
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
خواهرم
واقعا مشکل بزرگی است... باید ارامش خود رو حفظ کنید و در صورتیکه علاقه مند به ادامه زندگی بودید با ایشون مفصل صحبت کنید و کاملا قوی باشید... اگر ایشون اعتیاد داشته باشه به سرعت تشخیص داده می شه.. شاید یه دکتر ساده هم بتونه ازمایش خون و ادرار و تست اعتیاد کامل براشون بنویسه و متوجه اعتیاد ایشون بشوید
ارامش خودتون رو حفظ کنید
به هیچ وجه وارد دعوا و بحث نشوید و بدونید هر لحظه می تونید از این زندگی خارج بشوید
اگر ثابت شد که معتاده بدونید گیر افتاده و بیماره.. می تونی رهاش کنی یا دستش رو بگیری... اما اگر خواستی دستش رو بگیری باید محکم بایستی!!! ارام بایستی و صبور باشی...
می تونی با در جریان گذاشتن خانواده بهش یک فرصت دوباره بدی و کمکش کنی و باهاش توافقات جدیدی کنی...
اما در همه حالات هیچ چیزی مهمتر از قوی بودن و ارام بودن نیست...
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام
دیشب جور نشد که داداشم باهاش صحبت کنه و باز ساعت 7 رفت و 9/5 اومد . باز با هم دعوامون شد ، باز جلوی مامانش بهم بی احترامی کرد . به خدا اینا انسان نیستند و بویی از انسانیت نبردند . احساس می کنم از تو خالی شدم احساس میکنم یه چیزی از درونم کنده شده و جاش خالی مونده . صبح بیدار نشد که برسونتم منم پیاده راه افتادم از ناراحتی احساس میکنم پیشونیم داره همین طور بهم فشرده میشه و بد جوری درد میکنه ، احساس ادمی رو دارم که یه مدت طولانی با تمام قدرت اخم کرده باشه . از بغض دهنم به هم قفل شده و احساس میکنم اگر بازش کنم گریه ام میگیره . دلم میخواد همکارمو بغل کنم و های های توی بغلش گریه کنم و خودمو خالی کنم ، همکارم خیلی ادم خوبیه ف درکم میکنه . همه عضلات صورتم درد میکنه ، چشام پر از اشکه . وقتی میام سر کار احساس ارامش بیشتری میکنم ، احساس می کنم اینجا در امانم یه نفس راحت میکشم ... اخیش چند ساعت از اون خونه دور هستم !
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
توکلت به خدا باشه عزیز
الان باید قوی باشی خداروشکر که سرکار میری :323::46:
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
یعنی بازم دیشب دست روتون بلند کرد؟
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
عصبی شدم توی خواب جیغ میزنم . از چند ماه بعد از نامزیم هر چند مدت یک بار اگر کسی بالای سرم می ایستاد و می خواست بیدارم کنه یا اگر صدایی هر چند کم می اومد بی اختیار جیغ میزدم البته نه همیشه .
دیشب من زود رفتم بخوابم اونم نسشته بود فیلم نگاه میکرد صدای تلویزیون خیلی بلند بود . حدود ساعت 11 شوهرم میره اشپرخونه که اب بخوره تا از در اتاق میاد داخل من شروع میکنم به جیغ زدن و چشمام هم باز بوده و دستمو دراز میکنم که یعنی بیا پیشم اونم میشینه پیشم و من 2 دقیقه نمی شه خوابم میبره . خودم اصلا چیزی نفهمیدم و یادم نمیاد . یکساعت بعدش که باز از صدای تلویزیون بیدار شدم یه چیزایی یادم اومد ، بهش گفتم مگه من باز تو خواب جیغ زدم اونم این چیزا رو بهم گفت و می گفت که نه صدایی بوده و نه تو بیدار بودی و به پهلو خوابیده بودی که یهو شروع کردی جغ زدن . از تمام این جریانات من فقط زمانی رو یادم میاد که دستمو دراز کره بودم طرفش و اونم میگفت تو که چشات بازه بوده چرا داری جیغ میکشی . که شوهرم میگه من همیچین حرفی نزدم .
نه پرنا جون فقط بحث لفظی داشتیم . شوهرم میگه من زیر بار حرف تو نمیرم و هر کاری که دلم بخواد میکنم مگه من شوهر کردم که تو بگی چکار کنم چکار نکنم . من همیشه میرفتم بیرون حالا تو میخوای نیومده منو عوض کنی . و از این حرفای مفت که یه ادم احمق و عقب مونده میزنه ... ولی اگر من ادامه میدادم به اونجا هم میکشید . اینکه میگم نه ، نه اینکه شوهرم اینکارو نکرده ، مطمئنا اگر بهانه دستش میدادم کتک اساسی می خورم . تا دیدم داره جدی میشه هندفری گذاشتم گوشم با صدای بلند که چیزی نشنوم
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
[align=justify]سلام آبجی گلم:72:
چقدر دلم می خواد بغلت کنم...
عزیز دلم از همسایه های ما آقایی بود که همچین زندگی ای برای خودش درست کرده بود. (قبلا از همسر اولش جدا شده بود و دو تا بچه داشت که یکیشون چند سالی کم سن تر از همسر دوم بود.)
کتک کاری و تحقیر تا بی نهایت...طوری که چند بار کار به بیمارستان کشیده بود.
اما این دختر که با وجود سن کمش، تدبیر و بزرگ منشی مثال زدنی ای به خرج داد، و از اون زندگی داغون، بعد ازچند سال یه زندگی شاد و آروم ساخت.
اون زمان هم به همسرش احترام می گذاشت (با وجود تمام بدیهاش)، اما بعد از اینکه کنترل زندگیشون رو در دست گرفت، احترام ها چند برابر و متقابل شد.
عزیزم با اطمینان کامل بهت می گم، اگه اون دختر تونست، پس قطعا تو هم می تونی موفق بشی...:72:[/align]
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
اعتیاد رو باید خیلی جدی گرفت
یک جایی یکی از دوستان گفته بودند مشکل ریشه ای همسر شما اعتیاد است
من متاسفم اگر بگم که شدیدا موافقم
اعتیاد تاثیرات زیادی روی خلق و خو می گذاره و آثار جسمی و روانی زیادی داره
بویژه اگر استفاده از مواد روانگردانی مانند شیشه باشه
من فکر می کنم شما به طور جدی نیاز به کمک تخصصی دارید و این سایت شاید نتونه جوابگو باشه
ضمنا فرد معتاد کنترلی روی رفتار خودش نداره و شما باید در رابطه با ایشون خیلی احتیاط کنید...
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام
يادتونه من گفتم دليل همه اين رفتارا يه چيزه و اونم مصرف مواد مخدره!!!!!! ولي مسولين محترم سايت نظر من رو حذف كردن!!!!!!!!!!!!!!!
جناب sci شما يادتونه!!!؟؟ اتفاقا توي پست شماره 90 جمله من رو هم نقل قول كردين و بهش تاختين!! يادتونه!!؟؟ خانم يكي يه دونه شما خاطرتون هست!!؟؟ حالا بعد از تقريبا 60 تا پست به همون حرف من رسيدين!!؟
لطفا مسئولين سايت هم جواب بدن كه چرا اونموقع نظر من رو پاك كردن و نذاشتن روي اون مطلب بحث بشه!!؟؟
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrdad_m
سلام
يادتونه من گفتم دليل همه اين رفتارا يه چيزه و اونم مصرف مواد مخدره!!!!!! ولي مسولين محترم سايت نظر من رو حذف كردن!!!!!!!!!!!!!!!
جناب sci شما يادتونه!!!؟؟ اتفاقا توي پست شماره 90 جمله من رو هم نقل قول كردين و بهش تاختين!! يادتونه!!؟؟ خانم يكي يه دونه شما خاطرتون هست!!؟؟ حالا بعد از تقريبا 60 تا پست به همون حرف من رسيدين!!؟
لطفا مسئولين سايت هم جواب بدن كه چرا اونموقع نظر من رو پاك كردن و نذاشتن روي اون مطلب بحث بشه!!؟؟
مهرداد عزيز سلام
من هنوز هم بحث روي موضوعي مثل اعتياد داشتن و يا نداشتن اين فرد و اظهار نظر قطعي رو در صلاحيت خودم و ديگري نمي بينم و متاسفانه بدون ديدن و شنيدن و آزمايش و ... نمي تونم اظهار نظر كنم. بله اگر ايشون آمده بود و گفته بود شوهر من معتاده و به ايشون كاملا ثابت شده بود موضوع فرق مي كرد
اما از قرار معلوم ايشون انطور كه گفته شده از سال 1386 مواد مصرف مي كرده اما چه موادي؟! اين چه موادي بوده كه همسر ايشون متوجه مصرف اون نشده! بي بو! بي وسيله! اگر فرض كنيم شيشه مصرف مي كرده به نظر شما الان نبياد با يك فرد بدون دندون... با سر و وضعي كاملا مشخص روبرو بشه خانوم يكي يه دونه؟ چقدر مي تونه يه فرد معتاد حفظ ظاهر كنه؟ 4 سال؟ آيا مي شه مواد رو تفريحي استفاده كرد و معتاد بود؟ نمي شه همين كه يك نفر داد زد و رفتار پرخاشگر داشت بگيم معتاده!
من اطلاعات زيادي در رابطه با اعتياد ندارم و سعي نه تبرئه ايشون مي كنم و نه در تفهيم اتهام... فقط به خودم هنوز نتونستم اجازه بدم اظهار نظر قطعي كنم چون نه هنوز آزمايش داده و نه خانم يكي يه دونه اظهار نظر قطعي خودش رو نوشته...
اون موقع هم من نتاختم... اهل تاختن نيستم! فقط همين جمله بالا رو نوشتم...
با نظر خانم سابينا موافقم : اعتياد رو بايد جدي گرفت و پيگيري كرد!
خواهرم
توصيه مي كنم كه هر چه زود تر از اين موضوع مطلع شويد
شايد لازم باشه به صراحت بخواهيد كه آزمايش گرفته بشه
ضمنا آرامش خود رو حفظ كنيد
قدرت بدني و جسمي خود رو حفظ كنيد
اميدوارم هر چه زود تر موضوع حل بشه
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
مرسی از همه دوستان خوبم مرسی که همراهین .
نمی دونم چرا هر وقت که این مسئله جدی میشه و میخوام جدی پیگیر این جریان بشم از شرکتش تماس میگیرن که بیا کار شروع شده . انگار همه چیز دست به دست هم داده تا منو از این جریان بی اطلاع بزاره ، چرا این جوری میشه ؟؟؟؟؟!!!!
دیروز رفت ! کارشون باز شروع شد و اونم رفت ... همه چیز بی نتیجه موند . اگر واقعا کار شروع شده باشه تا 25 روز دیگه نمیاد خونه .
SCI عزیزم شما درست میگین من تا حالا متوجه اعتیادش نشدم . شاید بعضی ها بگن که من احتمالا ادم سهل انگار و ساده لوح و گیجی هستم که تا حالا متوجه نشدم ولی نه اینجوری نیست خیلی وقتا پیگیر بودم ولی نتونستم مطمئن بشم یا ازم دور بوده یا چیزی برای اثبات نداشتم .
قبلا گفتم که خودش اظهار کرده که بعضی مواقع واسه افزایش زمان س ک س مصرف کرده و منم با راهکارها و توصیه هایی که شما دوستان بهم کردین پیش رفتم ولی نمی دونم نتیجه داه یا نه . ولی اینکه شوهرم داره مدام مصرف میکنه رو اصلا نمی تونم تایید کنم و کاملا این وسط گیج شدم و هزار جور فکر و خیال به سرم میزنه .
به هر حال فعلا تنها راه پیگیری از طریق داداشمه که به همکاراش سفارش کنه که امارشو بهمون بده . امید وارم صحت نداشته باشه ...... برام دعا کنین دوستان
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
خواهر گلم سلام
با تمام وجود برات دعا میکنم که اعتیاد نداشته باشه ولی اگر به این مساله شک داری با دوتا قربون صدقه بی خیال نشو و پیگیریت رو رها نکن اگر اعتیاد نداشت که خداروشکر
ولی اگر خدایی نکرده داشت هرچند کم و تفریحی برای حفظ زندگیت سرسری نگذر و راهت انتخاب کن یا با تمام وجود قدرت پر از تحل وایسا و تحت شرایط کمک به درمان قطعی کن
یا کلا" بیخیال شو قید این زندگی رو بزن
خلاصه فقط این مسالرو به تعویق ننداز حتما" جدی باش چون خیلی خیلی مهم
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام
داداشم دیروز گفت که به یکی از همکاراش سفارش کرده که خوب حواسش بهش باشه . اونم گفته من تا حالا دستش ندیدم که بکشه ولی چند باری دیدم که قرص ترامادول میخورده! و قول داده که اگر چیزی بود سریع ما رو خبرکنه .
این چند روز که رفته اصلا زنگ نزده و فقط تماسها از طرف من بوده و حرفهامون درباره کارش بوده همین ، نه احوالپرسی ، نه صمیمیتی هیچی .... دلم بدجوری گرفته ! اینجا ، تنها ، غریب ، بدون حمایت ، بااین خانواده !!!!
دیگه بهش زنگ نمی زنم و ازش دوری می کنم .....
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
دوست خوبم میدونم سخته ولی یه وقت خیلی سفت نگیریه موقع شلش کن
متعادل برخورد کن الان که نیست به نظر من سعی کن یکم به آرامش برسی وخودت را برای مسائل بعدی آماده کن خیلی ناراحت نباش الان وقت احساسات وبچه بازی نیست وقت اینه که عاقلانه فکر کنی:46:
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
زن .....
زن عشق مي كارد و كينه درو مي كند...
ديه اش نصف ديه توست و مجازات زنايش با تو برابر...
مي تواند تنها يك همسر داشته باشد
و تو مختار به داشتن چهار همسرهستي ....
براي ازدواجش ــ در هر سني ـ اجازه ولي لازم است
و تو هر زماني بخواهي به لطف قانونگذار ميتواني ازدواج كني ...
در محبسي به نام بكارت زنداني است و تو ...
او كتك مي خورد و تو محاكمه نمي شوي ...
او مي زايد و تو براي فرزندش نام انتخاب مي كني....
او درد مي كشد و تو نگراني كه كودك دختر نباشد ....
او بي خوابي مي كشد و تو خواب حوريان بهشتي را مي بيني ....
او مادر مي شود و همه جا مي پرسند نام پدر ...
و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛
پیر می شود و میمیرد...
و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند
چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،
زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛
گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛
سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند...
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد...!
و این رنج است!!!!!!
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
زن اگر خودش نخواهد نقش قربانی را داشته باشد بیشتر موارد فوق برایش پیش نمی آید
یکی یکدونه امیدوارم هر تصمیمی که به صلاحت هست اونو بگیری، از طرفی اعتماد به نقس و عزت نفس آسیب دیده ت رو هم ترمیم کنی
عزیزم قصدم ترسوندن نیست ولی مسلما اگر ایشون مواد دیگه ای غیر ترامادول مصرف می کنه هیچوقت نمیاد در یک مکان عمومی و جلوی چشم همکارها این کارو بکنه. اینو گفتم که روش های دیگری برای پی بردن یه اعتیاد ایشون در پی بگیر، نمی گم تجسس کن ولی این حق تو هست که بدونی شوهرت اعتیاد داره یا نه و در چه حدی چون مجبوری برای آینده یک زندگی تصمیم بگیری
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
به نظرم اگه بتوني دوستانش رو هم زير نظر داشته باشي بد نيست.اكثر بدبختي هاي آدم مال همنشين بد هست!
خودت گفتي كه وقت زيادي رو به بودن با دوستاش اختصاص ميده،خب توي اوقاتي كه با اونا هست چيكار ميكنن!؟ فقط بازي!!!؟؟
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
سلام به همه دوستان
نمی دونم چی بگم ... دلم خیلی گرفته .
دارم افسردگی میگیرم اینجا . این دور هم جمع شدنهای خواهرای شوهرم و بچه هاشون ازارم میده . امروز اینقدر سر و صدا کردن که داشتم روانی می شدم . نمیتونم چیزی بهشون بگم . کاری ندارن جز اینکه هر روز دور هم جمع بشن و تعریف کنن . هر چی به شوهرم میگم که از اینجا بریم گوشش بدهکار نیست . هر روز دارم بهش زنگ میزنم میگم که دارم روانی میشم از دست بچه ها ولی اصلا براش مهم نیست .
اصلا اهل خوش گذرونی و اهنگ گوش دادن و تفریح نیستن منم پابند اینا شدم . بی خیالن ،به هیچ چیزی اهمیت نمی دن نه تربیت بچه ، نه تمیزی خونه ، نه اسایش بقیه ، فقط بلدن بشینن دور هم و تعریف کنن . شدن خوره روح من ، اینجا بین اینا گیر کردم و هیچ راهی هم ندارم . من باید تا اخر عمرم بشینم اینجا تا دل مادرشوهرم اروم بگیره که پسرش پیششه و یه موقع نگرانش نشه .
چطور راضیش کنم که از اینجا بریم ؟ فقط به فکر مامانشه که یه موقع غصه نخوره . اسایش منم کشک ... یکساله اینجام احساس میکنم صد سال گذشته ......
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
یکی یه دونه گلم
همه این مسایل حل شدنی فعلا" جای اصرار به این رفتن بهتر نیست به مسایل جدی تر زندگیتون فکر کنی انشا الله وقتی اونا حل بشه اینام درست میشه نگران نبااش
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
از اعتیاد شوهرتون چه خبر؟
-
RE: تحمل کنم درست میشه ؟؟؟ امیدی هست ؟!!
ابروم رفت خيلي زشت شد هم واسه من هم واسه داداشم
ديروز شوهرم زنگ زد خيلي هم شاکي بود ، همکارش بهش گفته که داداشم سفارش کرده که حواسشو داشته باشه و زير نظر داريمش و همه حرفايي که داداشم بهش گفته بود گذاشته کف دست شوهرم . از ديروز تا حالا ديگه زنگ هم نزده و جواب تلفن منو نمي ده . البته من به روي خودم نياوردم که چيزي مي دونم ولي همه چيزو ميدونه .
حالا نمي دونم چکار کنم .!
ديروز ميگفت اومدم ميفرستمت بري خونه مامانت !همونطوري که خودت و داداشت خواسته بودي