RE: جلوگیری از آسیب روحی و روانی در خانواده نابسامان
این اوضاع روی من هم تاثیر گذاشته و همش احساسات منفی دارم.
حتی نسبت به پدرم هم احساسات بدی دارم. دوست دارم برم جایی که نبینمش. این احساسات نسبت به پدرم باعث شده عذاب وجدان پیدا کنم.
از دوستان خواهش میکنم اگر کسی تجربه ای یا راهکاری داره که من بتونم این وضعیت را تحمل کنم ارائه بده.
RE: جلوگیری از آسیب روحی و روانی در خانواده نابسامان
سلام
مثل اینکه کسی نظر جدیدی نداره.
الان جو خانه ما خیلی بهتره(نه اینکه گل و بلبل باشه خنثی هست) هر کسی کار خودش را میکنه.
مثل اینکه پدر و مادرم متوجه شده اند که دعوا و جروبحث چیزی رو حل نمیکنه.
RE: جلوگیری از آسیب روحی و روانی در خانواده نابسامان
[align=justify]سلام محمد صالح:72:
خبر خیلی خوبیه. ولی حتی اگر این وضعیت برای مدتی دچار تغییر بشه و باز هم برای مدتی شاهد مشاجره پدر و مادرت باشی، بهترین راهکار اینه که زیاد روی این مسئله تمرکز نکنی. پذیرش و عدم توجه بهترین واکنش به مشکلاتی مثل مشکل شماست که برطرف کردنشون در محدوده توانایی های ما نیستند.
بعلاوه حتما در مدت عضویتت در تالار همدردی متوجه شدی که تو اکثر خونواده ها کمابیش مشاجره هست.
اما در هر خونواده ای درجه آسیب پذیری فرزندان با هم متفاوته و اونهایی که حساس تر هستند بیشتر آسیب می بینند.
پس شما سعی کن زیاد حساسیت به خرج ندی.
و گاهی نگاه کردن به زندگی های بدتر می تونه مفید باشه. مثلا پدر شما شخصیت عصبانی ای دارند، اما خیلی اشکالات دیگه رو ندارند. مثلا هیچوقت به مادرتون خیانت نکردند، اونقدر در کارشون غرق نشدند که شما از نعمت حضورشون در منزل محروم بشید و خیلی نکات مثبت دیگه که می تونی با توجه کردن بهشون از وجود پدر و مادرت لذت ببری، حتی در شرایطی که گاهی مشاجره هم می کنند.
نظرت چیه که یه لیست از خصوصیات مثبت پدر و مادر تهیه کنی، و یک لیست از نعمت هایی که تو در زندگیت ازشون برخوردار بودی ولی خیلی بچه های دیگه آرزوش رو داشتن و دارن؟
اینکار می تونه حسابی بهت احساس مثبت بده.
یکی از بچه های تالار، که شاید خودت هم تاپیکشون رو خونده باشی، در شرایط خیلی بدی بود، همسرشون علاوه بر عصبانی بودن، رفتارهای نامناسب دیگری هم داشتند، طوری که همه برای این دوستمون نگران بودیم.
ولی ایشون بعد از مدتی اومدند و در ادامه تاپیکشون نوشتند: گاهی شب ها بیدار می شم و به همسرم نگاه می کنم که داره نفس می کشه. و همین حضورش برای من خیلی زیباست. و امروز من خیلی خیلی خوشحالم که می بینم ایشون از زندگیشون راضی هستند و با همین مثبت اندیشی تونستند گره های کور رو باز کنند.
محمد صالح درسته که حضور یک فرد عصبی در خونه فضا رو متشنج می کنه، اما معمولا این آدم ها خوش قلب هستند و خیلی خصوصیات مثبت دیگه هم دارند که در سایه این عصبانیت و پرخاشگریشون به چشم نمیان، اما با کمی دقت می شه زیباییهاشون رو دید و از بودن در کنارشون لذت برد.
و همین نگاه مثبت به تدریج باعث تغییر روحیات اونها هم می شه.
به هرحال از پست های شما پیداست که شخصیت منعطفی دارید و مطمئنم حتی با وجود شرایط نه چندان مناسب، باز هم قادر خواهید بود که به اهداف بزرگ زندگیتون برسید و هرچه بیشتر روی اون اهداف و قدم هایی که دارید به سمتشون برمی دارید، تمرکز کنید، سختی شرایط هم به تدریج کم می شه. :72:
[/align]
RE: جلوگیری از آسیب روحی و روانی در خانواده نابسامان
سلام شوکان گرامی
یه سئوالی ازت داشتم
چقدر خود شما تونستی پدرت رو درک کنی؟
...
پدر موطلایی تا قبل از عید تقریبا ماهی دو یا سه بار به مو طلایی زنگ می زد ولی ... الان شده روزی دو سه بار ...
اولین باری که دخترم با پدرش بعد از سه ماه صحبت کرد تازه اون هم تلفنی ...اومد توی بغلم گریه کرد...من کلی بهش روحیه دادم.... الان نمی دونی چقدر با پدرش جور شده.... هفته اول عید که مسافرت بودیم ... هرجا که می رفتیم بهم می گفت مامان برای بابا هم سوغاتی بخر... من هم می خریدم
دقت کن اگرچه من و علی توی خونه همیشه مشاجره داشتیم ولی الان بر هیچکس پوشیده نیست که واقعا علی را دوست دارم و مطمئن هستم می تونم با فراگرفتن مهارت های زندگی مشترک بسیار بهتر از قبل عمل کنم
جایی یکی از دوستان نصیحت قشنگی کرده بود من نوشته اش را چاپ گرفتم و هر روز نگاهش می کردم
یکی از جملاتش این بود
" من به پدر و مادرم به چشم کودکان خردسالی می نگرم که نیازمند محبت هستند"
و جمله ی دیگرش :
"من تغییر پذیر اما خستگی ناپذیرم"
واقعا وقتی شما با خردسالی روبرو می شوی که بهانه می گیرد... بداخلاقی می کند...امر و نهی می کند ...
چگونه برخورد می کنی؟ آیا از رفتارش آزرده می شوی؟
فکر نمی کنم ... به خاطر خردسال بودنش بزرگواری و ظرفیت پذیرش ما بیشتر می شود ... در ضمن بیشتر هم بهش محبت و مهربانی می کنیم.
بیا و مدتی با این دیده نگاه کن ...شاید احساس رضایت در شما پدید اومد...
و یک نکته
همیشه و در همه ی احوال به اون چیزهایی که برایت مهم و ازرشمند هست پایبند بمون
RE: جلوگیری از آسیب روحی و روانی در خانواده نابسامان
philosara گرامی
از راهنمایی تون ممنونم.
پدر و مادرم خوبی های زیادی دارند و اوضاع من نسبت به خیلی ها بهتر هست. من تا دو سال پیش به خانواده خودم افتخار میکردم.
مشکل من اینه که بعد از یک اتفاقی جا خوردم. تا قبل از اون اتفاق فکر میکردم که اگر اختلافی در خانواده ما هست ظاهری هست و من برای پدر و مادرم و خانواده مهم هستم.
ولی بعد از اون اتفاق متوجه شدم اهمیت زیادی براشون ندارم.
از اون موقع این دعواها برام مهم شد.
RE: جلوگیری از آسیب روحی و روانی در خانواده نابسامان
[align=justify]محمد صالح من مشتاقم اون دو تا لیست رو در این تاپیک بگذاری تا ما هم در جریان زیبایی های زندگیت قرار بگیریم.
منظورم لیست خصوصیات مثبت پدر و مادرت، و لیست نعمت هاییه که تو ازشون برخورداری و شاید خیلی های دیگه آرزوشون رو دارن.
در ضمن مطمئنم که خودت هم می دونی برای پدر و مادرت عزیز و ارزشمند هستی، و یک اتفاق باعث نمی شه به عشق طبیعی و عمیق اونها نسبت به خودت شک کنی، اما اگر مایلی اون مسئله ای که بهش اشاره می کنی رو هم بنویس که با هم تحلیلش کنیم.
راستی چه اتفاقات دیگری در زندگیت رخ دادن که می تونن نشونه های علاقه ی خالصانه ی پدرو مادرت باشن؟:72:
[/align]
RE: جلوگیری از آسیب روحی و روانی در خانواده نابسامان
سلام
بالهای صداقت گرامی معمولا هر وقت که چند روزی از پدر و مادرم دور میشم میفهمم که واقعا آدمهای خوبی هستند.
ولی باید اعتراف کنم که بیشتر من روی مشکلاتشون تمرکز میکنم.
اگر بگم پدرم رو کاملا درک میکنم دروغ گفته ام. ولی من چطور میتونم درکش کنم در حالی که از بچگی همش دعوا دیدم.همش مجبور بودم یا طرف پدرم باشم یا طرف مادرم و هرگز نمی تونستم با هر دوتاشون باشم.
فیلوسارا گرامی چشم سعی میکنم این لیست ها رو بنویسم.
RE: جلوگیری از آسیب روحی و روانی در خانواده نابسامان
سلام
خانم فیلوسارا لیستتون رو یادم نرفته حتما مینویسم
امروز دوباره مادر و پدرم با هم بحثشون شده بود و منم نتونستم طاقت بیارم و محکم توی روی پدرم وایستادم(احساس میکنم که خیلی تند رفتم تا الان اینجور برخوردی با پدرم نداشتم). الان هم پشیمون شدم.
به نظر شما چطور میتونم از دلش دربیارم؟
RE: جلوگیری از آسیب روحی و روانی در خانواده نابسامان
سلام
ممنون که اینقدر توجه کردید!
من دیگه مزاحمت این تاپیک رو کم میکنم.
از دوستانی که کمکم کردند ممنونم خیلی چیزا از شما یاد گرفتم.:72:
RE: جلوگیری از آسیب روحی و روانی در خانواده نابسامان
چی شد اقا صالح؟
مشکلی پیش اومده؟