نمایش نسخه قابل چاپ
سلام خانم لیدا
تفاوت سنی بستگی به نظر شما دو نفر و خانواده هاتون داره.اگه مشکلی با تفاوت سنی و اینکه از آقا پسر چند سال بزرگتری نداری فکر نکنم مسیله ای باشه.
یکی از اشناهای خودم دختره 8 سال از پسره بزرگتر هستش و زندگیشونم خوبه با هم مشکلی ندارن.ولی چون پسرها 6 سال دیرتر از دخترها به رشد عقلی میرسن شاید این یکمی باعث مشکل بشه.
من فكر ميكنم اختلاف سنى زيياد مهم نيست بلكه مهم رشد فكرى و شخصييت طرفه
بعضى وقتا يكييو با سن پايين ميبينى كه دركش خيلى بالاس
مهم اينه كه حرف همو بفهمين و دنياهاتون يكى باشه سليقه هاتون يكى باشه
ضمنا اين كه ميگن زنا زودتر از نظر ظاهرى شكسته ميشن درسته ولى ميشه كارى كرد كه ظاهرو حفظ كرد مگه هنر پيشه ها و مانكنا...چطور سالها خودشون و جووون نگه ميدارن؟
ميشه با رسيدگى بيشتر به پوست و تغذييه صحيح نوشيدن آب زيياد و تحرك زيياد خانوم خودشو جووونتر از سنش نگه داره
به ديدگاه افراد وابستست. اينكه يك پسر 25 ساله يك دختر 31-32 ساله رو انتخاب كنه قابل قبول و فهمه!! ولي نه يك پسر 19 ساله كه به هيچ بلوغ فكري نرسيده همچين انتخاب پرريسكي رو انجام بده!!
[align=justify]ضمن عرض سلام و تشکر از ایجاد یک محیط عالی مشاوره مجازی !
من پسر 20 ساله ام و ساکن تبریزم
علاقه زیادی به درس خوندن و بقول بچه ها مهندس شدن دارم
2 3 ماهه که با دختری 21 ساله از طریق اینترنت آشنا شدم
اوایل احساس خاصی بهش نداشتم و رابطمون بیشتر درسی بود و من به ایشون توی نوشتن پروژه هاشون کمک میکردم
در ضمن ما هر دو دانشجوی ترم آخر کاردانی کامپیوتریم
بعدها زیاد باهاش صحبت کردم و متوجه شدم دختری محجوب و نماز خون و با ایمان هست
کم کم شروع کردیم به صحبت تلفنی و بیشتر با همدیه آشنا شدیم و هرچه بیشتر جلو میرفتیم به تفاهم بیشتری در مورد اعتقادات و سطح توقعات و طبقاتی و فرهنگ .
الان که دارم این پست رو میزنم خیلی بهم وابسته شدیم و به علاقمون بهم اقرار کردیم
من الان نه سربازی رفتم و نه شاغلم بعد تموم کردن کاردانی هم باید برای کارشناسی شرکت کنم
الان هرچی فکر میکنم میبینم نمیتونم الان ازدواج بکنم - حد اقل تا زمانیکه تکلیف درسم مشخص بشه
اما اون میگه من میتونم به پات بشینم تا مشکلاتتو هموار کنی
اما من با این که بهش دل بسته ام ولی مطمئن نیستم که با وجود اختلاف سن و متفاوت بودن شهرها مون بتونم خوشبختش کنم
در ضمن خونواده من اطلاع دارند و پدرو مادرم نظرشون بر اینه که فراموشش کنم فعلا! - اما نمیشه و برای هردومون سخته
همیشه توی حرفهامون سعی کردیم کاملا منطقی باشیم و بازیچه احساساتمون نشیم.
آیا شما نظرتون چیه ؟
من الان پا پیش بذارم و یا اصلا نه چون اختلاف سن داریم بیخیالش بشم (که سخته) ؟
آیا اصلا با شرایط و سنی که من دارم با توجه به شرایط ایشون ازدواج با ایشون برای من مصلحته یا نه؟
قبلا از تمامی اساتید و دوستان مجرب بینهایت متشکرم[/align]
منم قبلا مثل بعضیا فکر میکردم و میگفتم مهم نیست زن از مرد بزرگتر باشه ولی من از شوهرم 7سال بزگترم و قبلا هم نامزد شده بودم ولی بهم زدم و بعد 10 سال با شوهرم که 23 سال داشت ازدواج کردم ولی الان که نزدیک 8سال است با هم زندگی میکنیم هنوز خداوند هیچ فرزندی بما نداده، هر دو فوق لیسانسیم اما خیلی احساس بدبختی می کنم ، او همه گذشته ام و نیز مشکلات خانوادگیم و سنم و ازدواج قبلی ام را بارها به رخم کشیده و با جملات بد تحقیرم میکنه و بعضا بهم میگه برو از زندگیم بیرون، من خیلی در این زندگی درمانده ام، توصیه میکنم پسر بزرگتر از دختر باشه.
من به شخصه تحت هیچ شرایطی دختر کم سن و سال تر از خودم رو انتخاب نمی کنم. اینها هم توهمی بیش نیست که خانومها زودتر به بلوغ می رسند.شاید در مورد بلوغ جسمی و جنسی درست باشد ولی در مورد بلوغ رفتاری و فکری خیر! دخترها تا سن 22-3 هنوز در فکر شاهزاده و اسب سفید هستند! کدوم پسر تو این سن همچین دیدگاهی رو راجع به زندگی مشترک اینده داره. وقتی قرار بر انتخاب باشد چرا کسی را انتخاب نکنیم که بیشتر می فهمد؟!!
من چند مورد سن بالاتر از خودم دیدم که دیدگاه منفی من رو نسبت به ازدواج برگردوندن. همه هم 30 یا 30 به بالا سن دارند. من خودم 26 سالمه و کارشناس ارشد مهندسی هستم. (یعنی موقعیت اجتماعی و درآمدی خوبی دارم . پس مجبور به انتخاب پایین تر از خودم نبودم. اینها رو برای این می گم که نشون بدم یه دختر سن بالاتر چیزی از یه دختر سن پایین کم نداره و این توهمها شبیه اون دیدگاههایه که تو جامعه سنتی ما وجود داشته و آینده بر نخواهد تابید)
لیدا جان سلام
من کسی هستم که 11 سال از تو بزرگترم و 7 سال قبل دقیقا با پسری ازدواج کردم که مثل طزف مقابل شما 7 سال از من کوچکتر بود، خیلی سختی کشیدیم و الان نیز احساس خوشبختی نمی کنم که هیچ زندگیم لرزش های زیادی دارد، شما میتوانید مشکلات مرا در زیر شاخه درگیری زن و شوهر بخوانید و ببینید با این ازدواج چه مشکلاتی احتمال دارد پیش آید. توصیه من به شما این است که همدیگر را فراموش کنید، همسر من هنگام ازدواج 23 سال داشت و اکنون از کارش پشیمان است و میگوید تو مرا اغفال کزدی. این آقایی که شما دوستش دارید 19 سال دارد و هنوز بچه است و به بلوغ فکری لازم نرسیده ، همسر من قبل از ازدواج میگفت خوشبختت میکنم ولی ....با این ازدواج مشکلات زیادی در انتظار شماست، البته ببخشد که چنین صریح صحبت می گنم، چ.ن خودم خیلی زجر میکشم میخواهم تجربیات خود را در اختیارتان بگذارم، موفق باشید.
خانوم گل یخ مشکل شما این بوده که خوشبختی خود رو بدست کسی دیگر سپردید!! این مسخره ترین حرف ممکن است! که من خوشبختت خواهم کرد. این از زن یک عروسک می سازد!شما خود در برابر خوشبختی خود مسئولید و اگر بلد نبودید خوشبخت شوید مشکل را به گردن اختلاف سنی نندازید
آقای sorena- arman
آیا حرفتان خمده دار نیست؟ آیا زندگی زناشویی هم به مرد و هم به زن بستگی ندارد؟ یعنی یک زن و یک مرد می تواند زندگی خانوادگیش را به خوشبختی برسان؟
چون شما تصمیم دارید با یک دختر بزرگتر ازدواج کنید و هنوز تجربه این نوع زندگی را ندارید ، نباید کسی خلاف میل شما حرف بزند؟ شما خیلی بی تجربه هستید و نمی دانید چه میگوئید!!!.....
سلام
منم یکی مثل شما بودم
باید بگم احساسات خوبه ولی اونجا که چاشنی منطق هم یه ذره قاطی بشه
منم دختر 27سالهای هستم اونم 20سالشه
با اینکه عاشقشم ولی هیچ وقت حتی به خودم اجازه ندادم در مورد ازدواج با اون فکر کنم
اونم خیلی پاکو مومن هست
ولی اختلاف سن اینجوری واقعن واسه اینده خطرناکه