RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
دشمنتون شرمنده باشه
ببینید برادر عزیز همین حرفهایی که با ما زدید رو به خانم تون بگید .اینکه عزمتون رو جزم کردید که مرد خوبی براش باشید، دیگه اجازه ندید مسائل کوچیک و بی اهمیت مانع ابراز عشق و علاقه تون بشه ( منظورم اینه که کارداشتن و بهانه ها رو بذارید کنار و بیشتر در کنارش باشید و عشق و د وست داشتن تون رو آشکارا بهش بیان کنید هم در عمل و هم شفاهی )، قدرشون بدونید و بهش احترام بذارید ، به خواسته های معقول و نیازهاش توجه کنید ، عشق 4 ساله رو به یادش بندازید ، بگید تصمیم جدی گرفتید که دیگه اشتباهات گذشته رو تکرار نکنید و همیشه در کنارش خواهید بود و چیزهایی که خودتون چون بیشتر میشناسیدش میدونید مناسب الانه !
فکر کنید ببینید قبلا" چه کارها یا چه حرفهایی از جانب شما خوشحالش میکرده الان همون کارو بکنید .
برادر عزیز توجه داشته باشید که یک زن همیشه دوست داره همسرش اقتدار داشته باشه و بتونه وقت مشکل خودش رو نبازه و مردونه پای مشکلات و اتفاقات ناگوار زندگی بایسته !
موفق باشید:72:
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
باشه من الان براش نوشتم کارهایی که کردم براش نوشتم میخوام برای روز عید براش یه گوشی موبایل بخرم میدونم الان شما میگید طلا ولی عید قربان گرفتم میخوام تنوع باشه یه دسته گل میگیرم میفرستم نظر خواهر گلم چیه؟
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
باور کنید اگه در مورد طلا هم نظر منو میخواستید نمیگفتم طلا بگیرید چون خودم از طلا خوشم نمیاد !
خودتون بهتر میدونید از چی خوشش میاد ولی فکر نمیکنم کسی باشه که از گل خوشش نیاد
مخصوصا" خانمها:104:
گاهی یه خانم از طلا خوشش میاد یکی از گل یکی از موبایل و ممکنه یکی از یه روسری یا یه کتاب! ( کتاب sms)
بستگی به سلیقه و سطح توقع خانم تون داره .اما اگه چیزی خریدید سعی کنید رنگی باشه که دوست داره یا مارکی که دو ست داره !
براتون آرزوی موفقیت میکنم .:72:
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
برادر خوبم
نکته ای رو می خوام بهتون بگم ، کمک کنید ببینم چقدر درسته تا بهتر بشه شما رو راهنمایی کرد .
شما 4 سال با هم دوست بودید ، یعنی در سنی با ایشون دوست شدید که اوج تمایل به ازدواج و احساسات رومانتیک یک دختر است .
احتمالاً خانم شما کمی بیشتر رمانتیک هستند ، اگر این مدت رابطه تون رو به خاطر بیارید می تونید از طرز صحبتهاش و بیان رؤیاهایی که برای زندگی آینده مد نظر داشته ، شکل تفریح رفتن ها و.... اینرا بفهمید .
ایشون بنا به همین روحیه رمانتیک ، رؤیا پردازیهایی برای زندگی مشترک داشته و محور رویاهای ایشون بیشتر احساسات بوده . یعنی رویاهایی که در آن زوم ایشون بیشتر روی رابطه بین شما اونم از نوع رمانتیک و کمی افسانه ای بوده و کمتر مسئولیتها و واقعیتهای زندگی در نظر گرفته شده ( که اینها به آغاز رابطه دوستی و عاشقانه در سنی حساس و پایین و مملو از احساساتباز می گردد به اضافه ویژگیهای فردی ) .
لذا در کل برای خانمها توجه همسر به ایام خاص زندگی ( روز آشنایی ، تولد ، سالگرد ازدواج و... ) مهمه و برای آنان که احساسی محور و روحیات رمانتیک دارند مهمتر . برای همین همسر شما رویاهایی برای بعد از نامزد شدن شما از روابط رمانتیک داشته و شمایی که قبل از اینها ایشون رو از نظر رفتارهای احساسی و رمانتیکی با ابراز عشق و عواطف زیادتون تقویت کردید ، بعد از نامزد شدن و راحت شدنتون از به دست آوردنش رفتید تو لاک مردونه و منطق و عقلانیت و کمتر احساسی عمل کردید و کمی هم غفلت کردید . لذا ایشون سرخورده شده ، و رویاهای رمانتیکی که برای آینده خودش ساخته رو به هم ریخته احساس می کنه و تردید پیدا کرده نسبت به این که زندگی باب میل و مطابق رویاهای احساسی محورش پیش برود .
اگر این گونه باشد ، شما هر دو نیاز دارید که به مشاور مراجعه کنید ، شما برای آن که مهارتهای رفتار با همسر و زندگی مشترک را بیاموزید ( چون پیداست شما هم کم صبر و حوصله هستید و زود واکنش نشود می دهید و به عبارتی عجله می کنید و این نشونه هیجان محوری شما در رفتار با همسرتونه ) و همسرتون هم به کمک مشاور لازمه دریابه زندگی فقط روابط رمانتیک و احساسات نیست و واقعیت زندگی مسئولیتهایی هم هست و همیشه هم انتظار احساسات دیدن و... را نباید داشت و خلاصه منطق یک زندگی عقلانی توأم با عشق را از این راه بهتر خواهد فهمید و همچنین با مسئولیتها و روحیات یک مرد بیشتر آشنا می شود .
همینجا باز هم تأکید می کنم به آقایون که تا پیش از تعهد رسمی برای ازدواج کمتر احساسات و عواطف از خود نسبت به دختر نشون بدید طوری که بعد فروکش کنه ، حدی را رعایت کنید که بعداً هم ادامه پیدا می کنه و یا بهتر از اون حدی پایین تر از اونی که بعد از عقد نشون خواهید داد رو نشون بدید که نتیجه اش خیلی بهتر و شیرینتره ( و البته نیاز به کنترل احساس داره ).
در هر حال برای ادامه راهنمایی و این که در این شرایط چه کنید لازمه بدانم اونچه از روحیات همسرتون احساس کردم درسته یا خیر ؟
منتظر پاسختون هستم .
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
دوست خوبم درست گفتید تقریبا بزارید براتون بگم همسره من یه خانمیه که خیلی قلنع هستش مثلا بهم میگفت حمیدرضا ماهی چقدر حقوق میگیری من بهش نمیگفتم با مثلا بهم میگفت اینو واسم بگیر ولی یادم میرفت و گذرا رد میشدم خانمم برای مثال تو رویاهاش بود تا این حد که اتاق خوابش چی جوری باشه یه تو خونه من کمکش باشم که منم این اخلاقو ندارم که کمک نکنم یا اینکه به ابراز محبت کنم منم نمیگم نکردن کردم ولی به اندازه اون نه شاید جاش نباشه بگم ولی خوب مشکله دیگه میگم بهتون معذرت میخوام ادمی هم نبودم که نیاز جنسیشو بر طرف نکنم چه اون چه من ولی بهم میگفت بزار تمام نیازمون روز عروسیمون بر طرف بشه برای مثال من دوست داشتم همسرم .قتی بیرون میره بهم بگه گه گاهی وقتا نمیگفت که من هم زیاد روی کردم و هر جا میرفت بهش زنگ میزدم کجایی با کی هستی به خدا ادم شکاکی نیستم پیش از حد دوستش دارم عاشقشم اونم این طوری بود ولی من الان دارم تعجب میکنم چرا یهو این عشق 4 ساله فروکش کرد بهم خواهر گلم موعود گفتن اگر شما هم پیشنهادی دارید عرض کنید من ادمی بودم که به احساساتش لقد میزدم مثلا تو ماشین که بودیم یه cdکه میزاشت میگفتم این چیه میزاری به درد نمیخوره با عصبانیت اصلا نمیگفتم من یه آدمی بودم توی روز تمام صفحات حوادث روزنامه هارو میخوندم وقتی میرفتم خونه حوصله نداشتم بی حال بودم بهم میگفت بریم بیرون میگفتم حال ندارم تمام اشتباهاتمو قبول دارم والان من به کل برگشتم با تحقیقاتی که من تو اینترنت انجام دادم تا زه متوجه شدم زن چه موجود ظریفیه مثل یه حباب میمونه فوت کنی میترکه من الان به تمام کارهای خودم خجل هستم و میخوام براش جبران کنم شما نمیدونید من چقدر دوستش دارم گفتید فقط دوست داشتن مهم نیست بعدش مهمه درست میفرمایید من فکرهای تمتم مشکلات زندگیرو کرده بودم به هیچ عنوان چنین فکریو نمیکردم حتی به جایی رسید یه شب رفتم پیشش تو اتاق بود نتونستم خودمو نگه دارم خیلی گریه کردم که بهم گفت من سنگ شد طوری که قبل از این جوری بود چیزیم میشد میومد بغلم میکرد بوسم میکرد به کال همسرم عوض شد
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
پیش از خواستگاری و نامزدی چطور باهاش رفتار می کردید ؟
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
باهاش خوب بودم ما هفته ای 1 بار همدیگرو میدیدیم اونم به زور اخه دختری بود که باباش نمزاش بیرون بره خواسته گاری مون هم خیلی خوب بود راحت تموم شد
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
فعلاً هیچ اقدامی نکنید .
صبور باشید و رفتارهای عجولانه نشون ندید ، و اجازه بدید همسرتون به روحیه خودش مسلط بشه ، با خانوادش هماهنگ باشید و هر وقت اونا اوضاع رو مناسب دیدند برای عذر خواهی قدم پیش بگذارید و بعد از اون پیشنهاد مشاوره را به قصد مهارت آموزی بیشتر برای روابط بهتر و زندگی قشگتر را بدهید.
شما فعلاً به گذر زمان بدور از هیجان نیاز دارید .
این مدت شما مطالعه و اطلاعاتتون رو زیاد کنید .
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
متشکرم از راهنماییتون ولی من با دوست خوبم موعود مشورت کردم بهم جواب دادم میخوام نظر شمارو بدونم من براش میخوام به مناسبت عید غدیر عیدیشو بفرستم در خونشون اخه نمیخوام برم خونشون میخوام اروم و تنها باشه فکر کنه نظر شما چیه؟دوست خوبم یه سوال شاید مسخره باشه ولی حلقه رو از دستش اورده بیرون منم خیلی حساسم به این ولی هیچی نمیگم برای چی؟
RE: اختلاف با همسرم از شما تقاضا کمک دارن دوستان
اين جمله خانمتون "كاري كردي كه نميتونم گذشتم رو نگاه كنم"ذهنم رو درگير كرده.راجع به اين جمله ميتوني توضيح بدي؟كاري به يادت نمياد كه علي رغم ميل همسرت انجام دادي؟يه كار بزرگ و مهم.نه كارهاي روزمره ....مثلا معامله اي؟قراردادي؟درخواستي!!؟بلا خره چيزي به ذهنت ميرسه ديگه.....
از محبت به خانمت غافل شدي برادر من!!چندين چراغ قرمز رو همزمان بهش نشون دادي...
1:خبري از محبت و روابط رماننتيك نيست!تلفن هاي روزانه محدود ميشه چون من كار دارم!!
2:بايد كنترلت كنم كه با كي كجا ميري و.....(خانمت نميوخاد يكي مثل باباش باشي و كنترلش كني)
3:تا دري به تخته اي خورد تهديد به طلاق ميكنم و......
اصلا انتظار اين برخوردهارو از جانب شما نداشته حالا هم فقط شوكه شده....محبت شما هم يهو از دلش بيرون نميره مگر اينكه توي اين 10 ماه به مرور باعثاين اتفاق شده باشي.....
خوب فكر كن ببين چه رفتاري بيشتر اذيتش ميكرد؟
اقاي حميد قرار شد يه مدت بذاري ارووم باشه حالا چه داري حلقه دستش باشه يا نه...ببين احساس ميكنم زيادي حساسيت نشون ميدي....شايد همسرت از همين گير دادن ها و حساسيت ها خسته شده....نظر خودت چيه؟
به نظر من اگه هديه عيد غدير رو ببري خونشون(البته با هماهنگي مادرش)بهتره تا بفرستي.........
فرستادن هديه مثل از سر باز كردن و رفع تكليف ميمونه......حالا ببين نظر دوستان ديگه چيه...