Re: هم اکنون نیازمند یاری شما هستم
عزیز
همین آرامش رو حفظ کن و خدا رو به خاطرش شکر کن و بدان به قول نقاب این نتیجه بیرون آمدن از وابستگیه ، و از طرفی نشونه تلاش شما برای صحیح عمل کردنه ، و البته توکل نیز مؤثر بوده . پس از خونسردی و آرامشتان خشنود باشید.
اما در مورد وضعیت پیش آمده ، شوهرتان خود به خود بهانه لازم را برای برون رفت شما از بحث مسائل مالی بین ایشون و پدرتان به شما داد ، از این به بعد از شما خواهش هم کرد که واسطه شوید پدر و مادرتان دوباره وارد حساب و کتاب شوند ، به هیچ وجه قبول نکنید و بخواهید که خودش با آنها صحبت کند ، قرار بگذارد و.....
در مورد این رفتارش هم احساس نارحتیتون را ابراز کنید اما به گونه ای که رفتار ناپسندش تقبیح بشه نه شخصیتش ، مثلاً این که بگید ، خیلی ناراحتم از رفتاری که پیش اومد ، اصلاً ازت انتظار نداشتم ، باورم نمیشه ، برام مثل یک خوابه ، یا مثلاً بگو واقعاً تو بودی ؟!! من اصلاً دوست نداشتم پیش پدر و مادرم و هر کس دیگه ای اینجور رفتاری ازت سر بزنه ، هنوز هم نمی تونم باور کنم ، تو تا حالا اینجور برخوردی نداشتی از تو بعید بود ( البته اینها صادقانه هم باشه ، چون در بیانت دیدم که خودت هم تعجب کردی از رفتارش ، پس این رو به این شکل ابراز کن ).
در هر حال شما همچنان محکم باش و آرام و با مشورت و دقت عمل پیش برو . با پستهای اخیر آتنا موافقم پس به این پست ها توجه کن .
RE: هم اکنون نیازمند یاری شما هستم
ممنون از همه دوستان از فرشته جان از نقاب از باران از اتنا
بچه ها این صبر و آرامش را از شما و یاری صمیمانه یتان آموختم با توکل به خدا همه این مراحل طی میشه
دوستان در این آرامشی که هستم برای همتون توی این عید بزرگ ارزوی همچنین آرامشی در جای جای زندگیتون می کنم
به داشتم دوستانی مثل شما افتخار می کنم
اقا نقاب سلام
یکبار دیگه هم به گفته بودی نتونستی غیرت شوهرت را به حرکت در آوری تا از غیرتش بهره ببره
چگون این کار را انجام دهم؟
Re: هم اکنون نیازمند یاری شما هستم
سلامی دیگر بر شما:72:
بالهای صداقت عزیز من "غیرت" به معنای ایجاد انگیزه و تحریک در همسر شما مطرح می کنم.
اصولا وقتی افرادی که از نظر مسئولیت اجتماعی و فردی در رده های پایین تری قرار دارند به دنبال فردی می گردند تا وظایف خود را به او واگذار کرده و آسوده شوند.
حال اگر شما تمام مسئولیت ها و وظایف همسرت را برعهده گیری او خیالش آسوده خواهد بود و به همان رفتار قبلی خود مبنی بر "عدم وظیفه شناسی"" ادامه خواهد داد.
در مورد این گونه افراد توصیه می شود مانند ""خود با آنان رفتار شود"" البته نه با ""تحقیر"" بلکه با تحریک ""غیرت""..
مثلا در مورد عصبانیت....اگر او در تمامی موقعیت ها عصبانی می شود و ناسزا می گوید باید طوری وانمود سازید که شما هم می توانید عصبانی شوید و در واقع میدانی برای خشمگین ساختنش ندهید.
:305:البته این مواردی که ذکر کردم تنها هنگامی کاربرد دارد که همسرتان به شما علاقمند باشد وگرنه توصیه نمی شود."
........................................
بالهای صداقت گرامی راه دیگر القای حس ""پدربودن"" به ایشان است. طوری وانمود نمایید که به همسرتان نیاز دارید(البته غیرمستقیم) یعنی به او عزت نفس دهید بگویید هنگامی که با تو هستم دیگر ترسی از افراد و موقعیت ها ندارم...او را بزرگ جلوه دهید.. از مردانگیش از نترس بودن تعریف نمایید حتی اگر این چنین نباشد.
خواستن نظر همسر>> حتی توصیه می کنم در موارد جزئی مانند انتخاب لباس نیز با همسرتان تماس بگیرید و نظرش را جویا شوید.
حتی بر فرض دخترتان در حل مسئله ریاضی کتابش ناتوان است...در این صورت با همسر تماس گرفته و بگویید دخترمان سوالی از شما دارد و از او بخواهید تا در مسئله ریاضی دخترتان کمک نماید(حتی اگر اشتباه گفت قبول کنید و اگر گفت من چه می دانم..بگویید ممنون ..ببخش که وقتت را گرفتم..دخترم از بابا خداحافظی کن)
بالهای صداقت عزیز با رعایت این موارد اولین گام را در تحریک ""غیرت"" همسرتان بردارید.
پایدار باشید:72:
RE: هم اکنون نیازمند یاری شما هستم
بالهای صداقت عزیز بهترین تصمیم رو گرفتی
فقط یه چند نکته برای اینکه این چند ماه که شما به خودت فرصت می دی شوهرت هم فرصت پیدا کنه که تغییر کنه
الف- اصلا و ابدا باهاش تماسی نگیر
ب - اجازه نده مسائل مالی دوباره مطرح بشه حتی اگه امکان داشته باشه پدرتون هم اعلام کنه که فرصتی برای ادامه بحث های مالی نداره چون اگه حتی پدر شما و شوهر شما بحث مالی کنند و اختلاف بین اونها پیش بیاد روی زندگی شما اثر منفی خواهد گذاشت
ج - اگه ایشون پیشنهاد طلاق داد شما بگو حاضر نیستی توافقی طلاق بگیری به دو دلیل
1- هنوز راه های نرفته ای را می بینی
2- حاضر نیستی شیشه زندگی تان به دست تو بیفته
د- اصلا به شوهرت فکر نکن فرض کن یه مسافرت رفته به وضعیت ظاهری خودت بیشتر از قبل رسیدگی کن مثلا برو ارایشگاه به موهایت رنگی را بزن که تا به حال نزدی لباس های رنگ روشن بپوش کلاس ورزشی ثبت نام کن و....
موفق باشی
فقط یه نکته دیگه
فعلا نمی خواد به این فکر کنی که
- طلاق خوبه یا بده
- اصلا بعد از طلاق چه کار کنم
- انتقالی بگیرم یا نه
- مو طلایی رو چی کار کنم
الان مرحله ای که تو و شوهرت می خواهید به ارامش برسید:227:
RE: هم اکنون نیازمند یاری شما هستم
سلام و آفرین
این که در فکر اینی که سنجیده عمل کنی ، تفکر می کنی و تصمیماتت رو لیست می کنی و به مشورت می گذاری و با یک نتیجه روشن و دقیق حاصل از تفکر و مشورت ، کاملاً مختار و مستقل عمل می کنی ، جای تحسینی فراوان دارد که همینجا از من اینرا از صمیم قلب بپذیر . و بدان که همین روند چون اعتماد به نفس و خود باوری تو را روز به روز بیشتر تقویت می کند ، آرامشت را نه تنها عمیقتر می سازد ، بلکه به جرأت می گویم تو را به نشاطی مداوم و شیرین و وجدی درونی هم خواهی رساند ، و این حال و احوال ، دل و ذهنت را در مقابل ناملایمات چنان دریایی می کند ، که روز به روز تلخی و سختیها در نظرت کوچک و کوچک تر خواهد شد ( چون روح تو بزرگ و بزرگ تر یا بهتره بگم ، وسیع و وسیع تر می شود ) .
من هم با نظرات خوب و دقیق آتنا موافقم ، فعلاً به این که بعداً به کجا ممکنه برسی ( طلاق یا غیر آن ) فکر نکن ، در حال زندگی کن و آرامشت را عمیقتر کن و هر جریان و ماجرایی پیش می آید را درست مدیریت کن .
و در مورد شوهرت هم بگذار ایشون قدم پیش بگذارد و طالب باشد و شما هم مسئولیت هیچ چیزی ( که مربوط به ایشونه رو نپذیر ) و در مورد طلاق هم با طلاق توافقی موافقت نکن ، هر وقت اعلام کرد بگو من موافق طلاق نیستم بنا براین توافق معنی نداره ، شما می خواهی دادخواست به دادگاه بده .
در هر حال تصمیماتت خوبه ، اما سئوالاتت از آینده رو رها کن و دنبال پاسخ نباش چون درست تر اینه که ذهنت رو درگیر احتمالات مربوط به آینده نکنی ، مطمئن باش وقتی درست تدبیر کنی آنچه برایت پیش می آید رضایتت را در پی خواهد داشت.
در پناه الطاف حق موفق باشی عزیزم
RE: هم اکنون نیازمند یاری شما هستم
بالهای صداقت عزیزم سلام
از اینکه دیر اومدم معذرت می خوام راستش از صبح که اومدم داشتم پست هاتو می خوندم
من از چهار شنبه تالار نبودم ببخشید خبر نداشتم
وقتی مردی به چیزی اصرار می کنه اگه شما بخوای براش دیلیل بیاری تا از تصمیمش منصرف بشه نتیجه عکس می کده و اون بیشتر روی تصمیمش مصمم می شه
در برابر اصرار اون برای طلاق شما نباید اصرار برای ادامه زندگی داشته باشی باید بزاری زمان همنطور که شما رو آروم کرده همسرتم آروم کنه
در شرایطی که همسرت قرار داره و انقدر عصبیه مطمئنا تصمیم درستی نمی تونه بگیره پس بهتره شما با توجه به شرایط ایشون
فعلا هیچ عکس العمل خاصی انجام ندی و سکوت کنی و صبر داشته باشی و مدتی که به خودتو همسرت میدی به جایه اینکه تلاش کنی همسرت رو برگردونی باید تلاش کنی خودتو دوباره بسازی اینجوری اگه همسرت برگرده با یه آدم محکم رو به رو می شه که می تونه بهش تکیه کنه
RE: هم اکنون نیازمند یاری شما هستم
سلام
من ازت عذر میخوام که اینقد دیر به پستت سر زدم ،علتش هم مشغله های ریز و درشته به هر صورت ببخشید:16:
از ابتدا با ارامش نوشته و نظرات دیگران را خواندم و از اینکه حس همدردی دوستان در شرایط حاد با تو همراه بود بسیار خوشحال شدم.
از خواندن مشکلاتی که در این مدت برایت پیش امده جدا متاسف شدم اما در واقع از این تغییر شگرفی که برایت صورت گرفته به وجد امدم.
تو قوی شدی و این به معنای دلداری دادن من نیست. تو دارای قدرتی شده ای که از درون سرچشمه میگیرد و و ابسته به بیرون و ادمها و یا موقعیت ها نیست و این تزلزل نیافته ترین تغییر است. من هم به سهم خودم بهت تبریک میگم
اما.....
اما این تلاش ،این انرژی جوشان،این ارامش و صبر تنها در زمانی میتواند پایدار تر گردد که به دور از هیجان با ارامش و تعقل با شرایط برخورد کنی
و در واقع توصیه دوستان را مبنی بر عدم تلاش برای بازگشت همسرت را فراموش نکنی. انسانی که انقدر مسلط بر خودش است که میتواند اعتیادش را ترک کند در صورت انگیزه درونی و خواست قلبی میتواند سخترین مشکلات زندگی مشترکش را هم سامان ببخشد. تنها باید خودش هم به این اطمینان قلبی برسد که زندگی مشترک او با تمام پستی و بلندیهایش ارزش نگهداری دارد
ببین دوست خوبم خودش باید به این نتیجه برسد و فکر میکنم تو تمام تلاشت را برای این اگاهی وحفط زندگی انجام داده ای تا جایی که به قول معروف از انور بوم زمین افتادی....
پس همت خودت را برای تغییرات شگرف تر آماده تر کن . مثل این مدت آرام باش و به خودت مسلط باش و همین توکل و اعتماد به خداوند را داشته باش . کاینات و خداوند حامی تو هستند.
RE: هم اکنون نیازمند یاری شما هستم
سلام
خواهر گلم منو ببخش که دیر متوجه تاپیکت شدم .البته عمدی نبود چون تاریج ایجاد تاپیکت پنجشنبه بوده و من در تعطیلات بودم تا چند روز.
عزیز دلم آقای سنگ تراشان و دوستان خیلی خوب راهنمایی کردند و از اینکه همراه بودنش.ون رو باهات دیدم واقعا" خوشحال شدم .
خواهر عزیزم من هم میگم شما برای حفظ زندگی مشترکتون تا حالا هر کاری که تونستی کردی و از این لحاظ هر اتفاقی که بیفته تو عذاب وجدان نداریو این برای ادامه زندگی و شروع زندگی تازه خیلی مهمه .همه ما تو این مدت تلاشها و اضطرابها و به هر دری زندها و بستری شدنهای تو رو دیدیم و در کنارش محکم بودنت رو هم دیدیم .
من فکر میکنم شوهرت با تمام بداخلاقی هایی و بدرفتاریهایی که اخیرا" مرتکب شده ، اما هنوز تصمیم جدی و قاطعی برای جدایی نگرفته و این هم حرف از طلاق زدن فقط برای ترسوندن تو و اینه که اگه برگرده به زندگی دیگه هیچوقت جرات نکنی تو کارش دخالت کنی و اونو همین جوری که هست قبول کنی.
این قضیه خونه و ماشین و حساب و کتابها هم که اضافه شده اوضاع روحیش رو بهم ریخته .نمیتونه آروم باشه و تصمیم بگیره .اون بازهم فرصت لازم داره تا از این تنش ها و درگیریهای ذهنی و حتی فیزیکی و لفظی با والدینت بیرون بیاد .بهش فرصت بده اظهار پشیمانی کنه از رفتا غلطش با پدر و مادرت .
با این جمله از خنم آتنا موافقم که گفتند نباید بحث مهریه رو الان پیش می کشیدید هر چند اون اول بحث کرده باشه .چون تو بت طلاق مخالفی اما در عین حال تو بحث مهریه باهاش کل کل کنی بهش ثابت میکنی که غیر از اون مسائل مالی هم براتن خیلی مهمه .البته مهم هست اما این چیزیه که حق توه و خدای نکرده در صورت طلاق بهت تعلق میگیره پس لازمن نیست الان در موردش دعوا کنید .در عوض میشد به جای مهریه به دخترتون فکر کنید و در مورد آینده و مشکلاتی که برای اون پیش میاد بحث کنید ! اینکه اصلا" نظر تاون چیه ؟ اون خیلی چیزها رو متوجه میشه .میشه وقتی حرف از مهریه میشه تو چیزی نمیگقتی یعنی طوری رفتار می کردی که در مقابل یک زندگی مهریه هیچ ارزشی نداره نه اینکه حاضری خیلی راحت از حقت بگذری اما حداقل تو این مورد تظاهر به بی اهمیتی مهریه به نظر من میتونه یه حرکت مثبت باشه از جانب تو .
کاری که تو باید این روزها همیشه مد نظرت باشه عهمون حفظ آرامش و توکل و سلامتی خودت و دخترته .تو نباید ناامید و افسرده بشی .باید مراقب سلامتیت باشی .اگه میخوای کار مثبتی انجام بدی و زندگیت رو نجات بدی به هر شکل اول باید قوی و سلامت باشی .
با همه این حرفا من هنوز فکر میکنم شوهرت خیلی دوست داره و از ته دل طلاق رو نمیخواد .درسته که سخته اما تو باید بازهم سعی کنی تا این حس از وجودش بیرون نره بلکه شعله ورترش کنی !
برات آرزوی موفقیت میکنم خواهر عزیزم:72:
RE: هم اکنون نیازمند یاری شما هستم
سلام موعود جان
کجایـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــی
این پست را با صدای بلند من بخون
الان خوبم
ولی میام برایت از چیزهایی که گفتی می گویم
RE: هم اکنون نیازمند یاری شما هستم
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما اعضاء گرامی:72:
دوستان با توجه به قوانین تالار مبنی بر عدم ارسال پست های حاشیه ای( در تاپیک های محتوایی) قبیل ::احوال پرسی و مواردی این چنینی...
چند پست اخیر که شامل مسائل حاشیه ای می شوند توسط مدیران حذف خواهند شد..
از شما اعضاء فعال انتظار همیاری بیشتری داریم و خواهیم داشت..
با سپاس از صبوری شما اعضا گرامی:72: