من فقط می دونم که ایشون الان از نظر فکری و رفتاری آمادگی شورع یک زندگی رو ندارن
من نمی گم ایشونو رها کنید ولی می گم فعلا بهش فرصت بدین تا خودشو پیدا کنه و شخصیتش رو خودش بساز
نمایش نسخه قابل چاپ
من فقط می دونم که ایشون الان از نظر فکری و رفتاری آمادگی شورع یک زندگی رو ندارن
من نمی گم ایشونو رها کنید ولی می گم فعلا بهش فرصت بدین تا خودشو پیدا کنه و شخصیتش رو خودش بساز
من مطالب شما رو از همون اول دنبال کردم .
راه کمک کردن به کسی ازدواج با اون فرد نیست....
شما از طرفی این خانم رو دوست دارید از طرفی هم نگران آینده زندگیتون با ایشون هستید از طرفی هم احساس می کنید که باید به ایشون کمک کنید و نباید تنهاش بذارید و می ترسید که اگر ترکش کنید وضعیبتشون بدتر هم بشه .
این احساس های شما طبیعیه اما این که شما دنبال تصمیم درست هستید خیلی خوبه و باید بدونید که تصمیم درست تصمیمی است که از روی عقل باشه نه احساس همون عقلی که الان داره شما رو در رابطه با آینده نگران می کنه .
شما با توجه به اینکه برخورد نزدیکتون با ایشون کم بوده و بیشتر ارتباط تلفنی بوده ، شناختتون کافی نیست (برای ازدواج نباید عجله کرد) به نظر من این خانم باید به مشاوره مراجعه کنند به هر حال این روابط روی روح و روان هم تاثیرگذار هست و شما برای شناخت بهتر ایشون باید از مشاور کمک بگیرید .
ببخشید که من نظرم رو انقدر رک گفتم .
این جواب پست mamfred و باران مهربونه پس فعلا بهش فرصت بدم چطور و چگونه مراقبش باشم ؟
چطوری باهاش کنار بیام اشتباهاشو نگم؟ از اون موقع برای همه کاراش ازم سوال میکنه ؟ جوابشو ندم؟
بازم ازتون تشکر میکنم اما همچنان سوالاته بدون جوابی مونده که سخت فکرمو اشغال کرده ...........
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
یاریم کن ....
ببینید باید شخصیت ایشون شکل بگیره و قدرت تشخیص پیدا کنند . شما که همیشه در کنار ایشون نیستید که بهشون بگید چه کاری درسته و چه کاری غلط . ایشون شاید الان به خودشون و عملشون (با توجه به گذشتشون) اعتماد ندارند ، اما باید استقلال شخصیتی پیدا کنند باید بفهمند که در چه موقعیتی چه رفتاری مناسبه و نباید همیشه به شما تکیه کنند . شما باید کاری کنید که ایشون خودشون مجبور به فکر کردن و تصمیم درست گرفتن بشند نه اینکه شما مدام براش نسخه بپیچید . وقتی از شما کمک خواستند بگید که خودت می تونی تشخیص بدی چه کار باید بکنی و نیازی نیست من بگم . بگذارید کمی با خودشون درگیر بشند تا به بلوغ فکری برسند .
در ضمن شما که هنوز تصمیمتون برای ازدواج قطعی نیست ، هیچ قولی برای ازدواج بهشون ندید و ایجاد توقع نکنید
به به اين تاپيك عجب سرعتي داره ها.....نقل قول:
نوشته اصلی توسط یاریم کن/یاریت کنم
خب دوست عزيز راجع به اين مسئله كه گفتي ...يه مورد هست كه احتمالا اين دختر براي اينكه سر حرف رو راجع به مسائل جنسي باز كنه از پدر و مادرش و كاراشون پيش شما شكايت ميكنه..در واقع ميخواد يه جوري بحث رو به اين مسائل بكشه براي اينكه به شدت به صحبت كردن راجع به روابط جنسي نياز داره.....
خاطرات سالهاي قبل و اينكه مورد سو استفاده جنسي قرار گرفته در ناخوداگاه اش فيكس شده و هيچ وقت نميتونه اون روزهارو فراموش كنه.......اون واقعا به روابط جنسي نياز داره!!!
اين طفل معصوم خيلي زودتر از وقتش با روابط جنسي و كلا اين مسائل آشنا شده .....البته اين آشنايي هم با خاطرات بدي همراه بوده همه اينها روي عطش جنسيش تاثير گذاشته.......
شما درست ترين كار رو كردي كه پاي تلفن ديگه راجع به اين مسائل حرفي نميزني ...
برادر عزيز شما بايد با خودت كنار بياي:
دو حالت داره يا ميتوني گذشته اين دختر رو براي همييييييشه فراموش كني(نه اينكه فردا روزي اگه دعوايي شد بهش بگي تو از اول همينجوري بودي .يادته با شوهر خالت......يادته با همسايت.........)كه خب ميتوني بري به مرحله بعدي يعني رفت و امد بيشتر و ......
اما اگر نميتوني با خودت كنار بياي و فراموش كني همين الان همه چي رو تموم كن.....نه خودت رو ازار بده نه اون دختر اسيب ديده رو!!!اون دختر به اندازه كافي داغون هست.......اگر اين توانايي رو در خودت نميبيني فراموشش كن.......
راجع به اينكه وفاداريتون فرجامي داشته يا نداشته خيلي سخت ميگيري...بهر حال بودن شما با اون دختر اثرات خوبي روي هر دو شما داشته!!!نداشته؟
فقط حضور شما براي اون خانم مثبت نبوده....اگه بيشتر فكر كني ميبيني اون دختر هم اثرات خوب و مثبتي روي شما گذاشته.......
حضور اون در من اثرات مثبتی داشته 100% اما آیا با تلفن و صحبت چیزی لذت بخشه ؟ آیا بو یا دیدن شیرینی همان خوردن شیرینیه؟ اما زیبا حرف زدی اون بسیار نیاز به روابط جنسی داره و هم به اون هم بمن سخت میگذره من یه پسرم اما با این ناملایمات کنار اومدم اما آیا وفادار بودن این دختر برای رسیدن به من برای عمل جنسیه ؟ یا رسیدن به من برای رسیدن به محبت نداشته و یا احساسی برخورد کردن این دختر در مورد دوست داشتن من آیا این حس عقلیه یا نه ؟ آیا بعد از ازدواج با یه دوای حسابی آیا به دنبال محبت منه یا جایه دیگه ادنباله این محبت میگرده؟
آیا بعد از این هر کسی که بهش سلام کرد و شماره داد و شاید از نظر روحی نیاز به همدردی داشته باشه آیا به همشون جواب رد میده و باز هم فقط با خودم درده دل میکنه ؟ او چطور وفادار خواهد ماند با کمک من ؟
آفرین این که من همیشه در کنارش نیستم جمله ی قشنگی بود .
من توی این هفته یه روز مرخصی میگیرم تا باهاش 2-3 ساعتی صحبت کنم ..در یه محیط کاملا دوستانه و با ملایمت...
شاید یکم از حرفهای دلمو بتونم بهش بزنم .
از همه عزیزان که باهام همدرد شدند ممنونم و اگه اونها هم سوالاتی ازش دارن بپرسن تا من ازش سوال کنم ..و اگه سوال هم نباید بپرسم بهم بگن ...الان نمیدونم چی درسته چی غلط ...
باز هم از همه تشکر میکنم ..من این هفته و هفته بعد شبانه روزی در اینترنت هستم و همه حرفها و کمک هاتونو میخونم و در موردشون تامل میکنم پس همچنان منتظره حضور گرمتون هستم ....:72:
================================================== ===========
یاریم کن .....
به قول دوستان بايد به خودت و اين دختر فرصت بدي......دير ميشه........:72:
شما قصد نيتت كمك به اين دختر .صبر داشته باش.......عجله كار شيطونه:shy:
اين خوبه ك بعضي از سوالات رو از خودش بپرسي....بهتر از ما ميتونه بهت كمكت كنه
موفق باشي:72:
برادر خوبم
هیچ کس به اندازه خودتون نمی تونه به شما کمک کنه چون شما هستید که خودتون رو می شناسید
ایا شما در خودتون این توانایی رو می بینید که ایشون و گذشته ایشون رو ببخشید ؟
شما به این مساله فکر نکنید که ایا اون خانم دوباره گذشته اش رو تکرار می کنه یا نه مهم اینه که شما قادر هستید گذشته اون خانم رو ببخشید ؟ خطا هایی رو که مرتکب شده اند رو ببخشید ؟
اقای محترم اگه شما نتونید اون خانم رو از ته قلب تون ببخشید و با این خانم ازدواج کنید بعد متوجه بشید که هنوز نتونستید این خانم رو ببخشید اون وقته که بزرگ ترین جفا رو در حق این خانم کرده اید
من از شما می خوام سنگ ها تون رو اول با خودتون وا بکنید ببینید می تونید این مساله رو برای همیشه فراموش کنید یا نه
اگه نتونستید حتما از طرف من به این خانم بگید همه ما در زندگی هامون خطا ها و گنا هانی مرتکب می شویم بعضی وقت ها این گناه ها کوچک اند و گاهی بزرگ
مهم اینه که ما متوجه گناه مون بشیم و سعی کنیم اونها رو دیگه تکرار نکنیم باید توبه کرد به در گاه خداوند
هیچ وقت گناهان مون رو به بنده خدا نگیم از خدا کمک بگیریم و به خداوند بگیم
من توانایی بخشیدن این خانومو رو دارم اما سوال من اینه اکه یه نفر این کاره اشتباهو یکبار انجام داده
1-آیا بازهم تکرار ممکنه؟
2- آیا احساسی بر خورد نکرده با موضوع ؟
3- آیا با نبودن محبت من در بعضی از مواقع زندگی یا در دعواهای زناشویی اون به دنبال راه حله یا به دنبال محبت در جایی دیگر؟ به هر حال تنش و ناراحتی در هر زناشویی پیش میاد آیا توبه اون دیگه تکرار نخواهد شد؟ یه سری از دوستان در مورد اینکه ذات این خانوم خرابه صحبت کردند آیا واقعا خرابه؟و بعد به خوش بر میگرده؟
4- آیا این خانوم بیمارند؟ آیا من باید کمکشون کنم ؟ آیا رفتن من بهش کمک خواهد کرد؟
5- من هم گناهانی کردم و اگه کسی منو ببخشه مریدش میشم آیا اون مریده من شده ؟ یا تظاهر به ناراحتی و پشیمونی میکنه؟از روی ناچاری و تنهایی ؟
6- من میتونم ببخشمش اما از همه دخترانی که الان دارن این پست رو میخونن میپرسم آیا حاضر بودیداین مسائل ناگوار زندگی تونو کسی بگید حتی بعد از ازدواج؟ من مطمئنم که 50 % تا آخر عمر به هیچ کس نمیگن حتی شوهرشون و 50 % مابقی در سالهای بعد از ازدواج میگن اما این سوال هست که چگونه میشه دختری حاضر بشه همه حقایق زندگی رو به من بگه حتی ممکن بود من ترکش کنم اما سخته یه نفر انقدر باهات رو راست باشه و تمام این کارهایی که کرده حتی بالاتر از مادرش بهم گفته بازهم میتونه بهت خیانت کنه؟ خوب این ها درده منه و شاید دوستان بگن خوب مشکلیه که خودت و با دانش و درک خودت میتونی حل کنی اینها مسائلی هستند که من میدونم میشه به راحتی ازش بگذرم اما منطقو عقل مشاوره رو برای کمک به دیگران گذاشته من سخت در تفکر هستم و به همه مسائل موشکافانه نگاه میکنم .
من از تمام دختران حاضر در این پست میخوام فقط در یک جمله کوتاه بگن آیا تا این حد اسرار زندگی خودت تونو به کسی مگفتین ؟ حتی اعمال جنسیه خودتونو؟ باهام راحت صحبت کنید...
خواهشا به موضوع خوب فکر کنید ( خانوم های متاهل بهتر میتونن جواب بدن )
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
یاریم کن ....
برادر خوبم
هیچ کس نمی تونه به شما این تضمین رو بده که همسرتون در اینده چطور ادمی هستند ایا دوباره مرتکب خطا می شن یا نه
حتی اگه این خانم در گذشته مشکلی نداشتند باز هم نمی شد با قطعیت در مورد اینده ایشان صحبت کرد
شما بیش از اینکه گذشته این خانم ذهن شما رو مشغول کرده باشد به فکر اینده هستید
برادر خوبم در حال زندگی کنید اینقدر نگران اینده نباشید
اگه می تونید به این خانم اعتماد کنید بسم الله
ولی صحبت های شما نشون می ده که نمی تونید به این خانم اعتماد داشته باشید
من پیشنهاد می دم که مدتی به خودتون فرصت بدید تا ببینید این اعتماد شکل می گیره یا نه
ولی اگه احساس می کنید که می تونید روزی به ایشان اعتماد کنید صلاح نیست ایشان از بی اعتمادی شما چیزی بدانند
در مورد سوال تون اینکه یه نفر تمام گذشته اش را به همسرش بگه نشان دهنده صداقت اون شخص نیست نشان دهنده عدم پختگی اون شخص هست