RE: بیا..بخون و حتما نظر بده..لطفا
درسته اینم که شما می گید هست یعنی اگه من نوعی حداقل اینقدر اهمیت بدم به اسلام که بدحجاب نباشم با ظاهر آرایش کرده و با حرکات سبک تو جامعه ظاهر نشم مطمئنا تاثیر داره اما به نظر من همین هنجارشکنی چه در مسائل حجاب یا ارتباط با جنس مخالف ناشی از طغیان غریزه جنسی ایه یعنی اون دختری که فرضا با مانتوی کوتاه و روسری شل و ول در جامعه ظاهر میشه می خواد زیبایی های جنسی ایش رو به نمایش بزاره دنبال جلب توجه اه توجهی که باید از سوی شوهرش ابراز بشه اما چون ازدواج نکرده به این صورت بروز می کنه مثل اینکه کاربر آنی حرفاشون رو زدن و دیگه خیال ندارن به این بحث کار داشته باشن یا اینکه جوابی مطابق با بیانات قبلیشون برای سوالات بنده ندارن
RE: بیا..بخون و حتما نظر بده..لطفا
کنترل امیال جنسی بدون سرکوب آنها!!!
مرکز همه احساس ها و انجام تمام اعمال انسان مغر انسان است و احساس عشق و میل جنسی هم از این قائده مستثنی نیستند همه احساس های که ما نسبت به محیط و افراد داریم کاملا طبیعی هستند مثل ترس ، غم ،خشم ، ترحم ، رضایت ،لذت ،ارامش،مهر و ....قصد ندارم که احساس ها را به دو دسته مثبت و منفی تقسیم کنم چون همه احساس ها را مفید می دانم. احساس خشم را در نظر بگیرید این احساس زمانی بروز می کند که ما خودمان را در برابر یک امر غیر طبیعی یا غیر انسانی و یا مخالف رای و نظر مان ببینیم اگر شخصی به این احساس شدت بدهد و بدون انعطاف با مسائل برخورد کند علاوه بر صدماتی که به دیگران می زند خودش نیز از اجتماع طرد می شود و قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست شخصی را در نظر بگیرید که در برابر یک رای ناعادلانه دادگاه به خشم می اید می تواند خشمش را با پرتاب وسایل ،شکستن شیشه و یا حتی انفجار ساختمان دادگستری بروز دهد و یا می تواند به رای دادگاه اعتراض کند و چنانچه امیدی به رسیدگی موثر ندارد می تواند با نامه سرگشاده و بیدار کردن اذهان عمومی و دخالت دادن افرادی که به نوعی می توانند موثر باشند خشم خود را ابراز کند می توان نتیجه گرفت که احساس خشم کاملا مفید است و این مغز انسان است که زمان احساس خشم و چگونگی بروز آن را و در نتیجه تاثیر مثبت ان را در امورات مختلف زندگی رقم می زند . بدون شک بروز هرگونه احساس از مرکز فرماندهی مغز طراحی می شود و مغز نیز در احاطه و سیطره اراده انسان است
شاید مقایسه احساس عشق و میل جنسی با احساس ترس و یا خشم کار درستی نباشد اما یک شخص گرسنه را هم در نظر بگیرید که یک غذای با ظاهر و عطر و بوی تحریک کننده را درمقابل دارد ولی این غذا حرام است مثلا با گوشت خوک تهیه شده است اگر حرام بودن گوشت خوک برای مغز پررنگ و واضح ترسیم شده باشد حتی اگر گرسنگی به اوج برسد باز هم امکان ندارد مغز بتواند خارج از محدوده عمل کرده و فرمان خوردن را صادر کند اما اگر همین غذا سالم باشد و فقط منبع درامد ان حرام باشد هر چه که احساس گرسنگی شدید تر می شود و میل به غذا افزایش پیدا می کند مغز چون چارچوب محکمی در این رابطه ندارد به تقاضای بدن پاسخ داده و فرمان خوردن را صادر می کند
خوب پس تنها احساس نیاز نیست که تعیین کننده است بلکه این محدوده اختیار مغز است که تصمیم گیری و صدور فرمان را تعیین می کند . چیزی که باعث می شود هر انسانی دارای یک شخصیت منحصر به فردی باشد میزان تسلط او بر عملکرد مغز است هر چقدر که خط و مش مر بوط به ارزش ها و ضد ارزش ها پررنگ و واضح باشد عملکرد مغز نیز بهتر تحت کنترل در می اید و محکم بودن این خط و مش ها نیز بستگی به باور محکم و یقین کامل دارد تنها با تکیه بر اینکه دزدی بد است نمی توان مانع اختلاس و خیانت به اموال عمومی شد .
http://asheghi4u.blogsky.com/?PostID=164
RE: بیا..بخون و حتما نظر بده..لطفا
كيوان با نظر شما كاملا موافق هستم .
دست و پاي يك دختر و زن چيزي نيست مگر از جنس همان دست و پاي شما و خواهر و مادر و پدر شما .
زماني اين دست و پا و ريخت و قيافه نوع ديگري ظهور مي كند كه من با مغز و نوع ديدگاه خود بخواهم جور ديگري به مسئله و مثلا دست و پاي طرف نگاه كنم .
اگر سركوب نياز جنسي را بيماري بدانيم ، تشديد آن هم بيماري است .
RE: بیا..بخون و حتما نظر بده..لطفا
با سلام و سپاس فراوان از دوستانی که مرا در این بحث یاری کردند..
بسیار بحث شیرین و جالبی بود.....بخصوص وقتی نظرات افراد بسیاری که دارای طرز فکر های مختلفی هم بودند را می شنیدیم.
در این بحث اکثر(نه همه افراد) افراد مخالف ارضا رابطه جنسی قبل از ازدواج بودند چه از طریق غیر شرعی و چه شرعی....
اما دوستان بگذارید مطالبی را از بزرگان در خصوص ""ازدو.اج موقت""و ""صیغه"" عرض نمایم::
((((((برتراند راسل فیلسوف معروف انگلیسى در كتاب زناشویى و اخلاق مىگوید:
«…در واقع اگر درستبیندیشیم پى مىبریم كه فواحش معصومیت كانون خانوادگى و پاكى زنان و دختران ما را حفظ مىكنند.هنگامى كه این عقیده را لكى در بحبوحه عصر ویكتوریا ابراز كرد،اخلاقیون سخت آزرده شدند بى آنكه خود علت آن را بدانند،اما هرگز نتوانستند خطاى عقیده لكى را به ثبوت رسانند.زبان حال اخلاقیون مزبور با تمام منطقشان این است كه«اگر مردم از تعلیمات ما پیروى مىكردند دیگر فحشاء وجود نمىداشت»اما ایشان به خوبى مىدانند كه كسى توجه به حرفشان نمىكند».
این است فرمول فرنگى چاره جویى خطر مردان و زنانى كه قادر به ازدواج دائم نیستند و آن بود فرمولى كه اسلام پیشنهاد كرده است.آیا اگر این فرمول فرنگى به كار بسته شود و گروهى زن بدبختبه ایفاى این وظیفه اجتماعى!اختصاص داده شوند، آن وقت زن به مقام واقعى و حیثیت انسانى خود رسیده است و روح اعلامیه حقوق بشر شاد شده است؟
برتراند راسل رسما در كتاب خود فصلى تحت عنوان ازدواج تجربى باز كرده است. وى مىگوید:
«قاضى لیندزى كه سالیان متمادى مامور دادگاه دنور بوده و در این مقام فرصت مشاهده حقایق زیادى داشته پیشنهاد مىكند كه ترتیبى به نام«ازدواج رفاقتى»داده شود.متاسفانه پست رسمى خود را(در امریكا)از دست داد،زیرا مشاهده شد كه او بیش از ایجاد حس گناهكارى در فكر سعادت جوانان است.براى عزل او كاتولیكها و فرقه ضد سیاه پوستان از بذل مساعى خوددارى نكردند.
پیشنهاد ازدواج رفاقتى را یك محافظهكار خردمند كرده است و منظور از آن ایجاد ثباتى در روابط جنسى است.لیندزى متوجه شده كه اشكال اساسى در ازدواج فقدان پول است.ضرورت پول فقط از لحاظ اطفال احتمالى نیست،بلكه از این لحاظ است كه تامین معیشت از جانب زن برازنده نیست.و به این ترتیب نتیجه مىگیرد كه جوانان باید مبادرت به ازدواج رفاقتى كنند كه از سه لحاظ با ازدواج عادى متفاوت است:اولا منظور از ازدواج تولید نسل نخواهد بود.ثانیا مادام كه زن جوان فرزندى نیاورده و حامله نشده طلاق با رضایت طرفین میسر خواهد بود. ثالثا زن در صورت طلاق مستحق كمك خرجى براى خوراك خواهد بود…من هیچ تردیدى در مؤثر بودن پیشنهادات لیندزى ندارم و اگر قانون آن را مىپذیرفت تاثیر زیادى در بهبود اخلاق مىكرد.»
آنچه لیندزى و راسل آن را«ازدواج رفاقتى»مىنامند گر چه با ازدواج موقت اسلامى اندك فرقى دارد اما حكایت مىكند كه متفكرانى مانند لیندزى و راسل به این نكته پىبردهاند كه تنها ازدواج دائم و عادى وافى به همه احتیاجات اجتماع نیست.)))))))))
.................................................. .................................................. ..
شهید مرتضی مطهری در خصوص ازدواج موقت و ""صیغه"" می فرماید::
((((((بدیهى است كه ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم.و اما اینكه مردم ما به نام این قانون سوء استفادههایى كرده و مىكنند،ربطى به قانون ندارد.لغو این قانون جلوى آن سوء استفادهها را نمىگیرد بلكه شكل آنها را عوض مىكند بعلاوه صدها مفاسدى كه از خود لغو قانون برمىخیزد.)))))
...........................................
دوستان چناچه مشاهده می شود اغلب بزرگان با ""ازدواج موقت"" و ""صیغه"" برای ارضا نیاز جنسی و روانی بین فواصل بلوغ و ازدواج تاکید ورزیدند....
احال نظر شما چیست؟؟؟؟(البته وقتی که تاپیک را می خواندم بسیاری با ازدواج موقت و صیغه مخالف بودند).
آیا واقعا چنین ازدواجی ""مخرب"" است؟؟؟آیا نمی تواند نیاز بین فواصل بلوغ و ازدواج را ارضا کند؟؟
با تشکر از شما:72::72:
RE: بیا..بخون و حتما نظر بده..لطفا
منم نظرخودم رواعلام میکنم به عنوان یه عضو:که بااین شرایط جامعه اصلاازدواج موقت
وصیغه چیزخوبی نیست...مخالفم 120%
البته به گفته ی بعضی دوستان اینجا ایرانه دیگه،پس بعضی دوستان نمیتونن این کشور روباهیچ
کشوری دیگه مقایسه کنن:303:باهیچ کشوری:160:
----------------------------------------------------------
:303:صیغه باشرایط خاص وقانون های سنگینی فقط بایدصورت بگیره
بنظرمن بحث صیغه وازدواج موقت به هیچ جایی نخواهد رسید:305:
RE: بیا..بخون و حتما نظر بده..لطفا
چون وقتي داريم از سو استفاده نكردن از صيغه حرف ميزنيم در واقع داريم از وقوع يك فعل محال حرف ميزنيم پس نظر من اينه:::: نه ونه براي هميشه:160:
ما همه خوب بلديم از هر قانوني يه تبصره كش بريم و باحاش هر كاري خواستيم بكنيم..... توي اين كشور هر قانون و مقرراتي يه راه در رو داره پس اين قانون هم هر چند خوب و سودمند نميتونه توي اين جامعه پاسخگو باشه
اين نظر منه.....
RE: بیا..بخون و حتما نظر بده..لطفا
با سلام ,و تشکر از پست ارسالی نقاب گرامی:
دوستان گرامی:starpenوgh.sana در پست خود اینگونه نوشته اند که بشدت مخالف صیغه هستند؛
هر چند که بنده اصلا" تمایل نداشتم که در این تاپیک بحث صیغه به میان آید !
اما
دوستان لطف کنند؛دلیل مخالفتشان را بیان کنند,
ممنون
RE: بیا..بخون و حتما نظر بده..لطفا
سلام
فکر کنم لازم شد من یه بار دیگه یه چیزایی بگم ......
ببینید دوستان ... من شخصا" ( البته مطمئنا فقط نظر شخص من نیست ) با ارضای میل و نیاز جنسی قبل از ازدواج رسمی مخالفم بدجور چرا ؟
(البته منظورم این نیست که باید سرکوبش کرد چون نه میشه و نه درسته .من میگم باید کنترلش کرد و باید تمام توان مون رو برای کنترلش بذاریم چون پای عفت و ایمان و آبرو در میانه ! پس سرکوب با کنترل فرق داره .)
چون ارضای نیاز جنسی قبل از ازدواج رسمی و دائم به یکی از صورتهای زیر هست :
1- صیغه یا همون عقد موقت ( که نوع شرعی و بهترینشه مثلا")
2- خودارضایی
3-همجنس بازی
4-روابط نامشروع و زنا
خب از این 4 تا راه سه تای آخری رو که مطمئنا شما هم مثل من نمی پسندید اما من شخصا" صیغه رو هم که دین اسلام مجوزش رو صادر کرده نمی پسندم نه اینکه فی نفسه غلط باشه .چرا ؟
خداوند زیباست و زیبایی رو دوست داره و دینی هم که از جانب چنین خدایی آمده یعنی اسلام زیباست و تمام احکامش زیبایی داره و هیچ نکته نازیبایی نداره ... بنابراین نسبت به حکم صیغه نباید متنفر بود چون در اینصورت ما به دین نمون شک کرده ایم !.......حکم صیغه هم مثل حکم طلاق برای مواقع اضطرار و ناچاریه منفور ترین حلالها شمرده شده .صیغه هم برای همین موارده و برای کسیه که مشکلش دیگه خییلی حاده و به هیچ وجه قابل کنترل نیست بنابراین چنین شخصی برای پرهیز از سه مورد دیگه دست به دامن این راه میشه و دین هم بهش این اجازه رو داده و کار غیر قانونی نکرده اما نه اینکه مد بشه تمام جوونا و بی همسرا مثل سیل برن به سمت صیغه .!در اون صورت تمایل به ازدواج دائم از بین میره و کسی زیر بار مسئولیت ازدواج دائم نمیره و این خیلی بده .
فاصله از بلوغ جنسی تا ازدواج شامل سالهایی میشه که اگه زیاد نباشه همه می تونن باهاش کنار بیان اما اگه از حد بگذره و زیاد بشه ، یه عده هست که باز می تونن خویشتنداری کنن و به قول قرآن عفت پیشه کنن اما یه عده دیگه هستن که نمی تونن خودشونو نگه دارن و به بدنبال راه ارضاش میرن.
به نظر من باید از افراد مجردی که تونستن با این نیاز کنار بیان و خودشونو کنترل کنن ، با سن و سال مختلف پرسید که شما چیکار کردین یا می کنید که مشکلی برای شما پیش نیامده و اینکه ایا دچار ببماری روحی یا روانی یا جسمی شدید یا نه ؟و همینطور درمورد کسانی هم که به راه انحراف کشیده شدن و به مورد غلط و معصیتش رو آوردن باید تحقیق کرد که چه عواملی باعث انحراف شون شده ؟
پس به نظر من باید سن ازدواج رو پایین آورد :
مطمئنا اول خود شخص مهمه دوم خانواده و سوم جامعه . در هر دوی این افراد.
1-خود شخص با تقویت ایمان و اعتقاداتش
2-خانواده با کم کردن توقعات بیجا ( مثلا" کم کردن رقم سکه های مهریه ، گذشتن از هزینه های واقعا"بیخود و اضافی مثل آرایشگاه خانم محترم ... آخه کدوم عقل سلیمی اینو میپذیره که 500 هزار تومان ،( البته من تا این حد فعلا" خبر دارم شاید بیشتر هم باشه ) هزینه آرایشگاه بده اونم برای چند ساعت ؟ ... جشن عروسی با هزینه های سنگین و کمر شکن که عروس و داماد سالها باید قسطش رو پس بدن ! که بدتر از همه گناه و معصیتیه که مدعوین محترم تو این مجالس مرتکب میشن . .. و هزینه های دیگه که همه می دونن)
3-و جامعه با فراهم کردن اسباب و امکانات ابتدایی لازم برای یک زندگی ساده ...مثلا" همین وام ازدواج که چند ساله نسبت به قبل خوب شده و اگه دو نفر واقعا" قصد زندگی داشته باشن می تونه کمک خیلی خوبی باشه و ...
خب اگه این موارد رعایت بشه ، آقا پسرها هم جرات تشکیل خانواده رو به خودشون میدن و هم دختر و هم پسر به گناه نمی افتن .
RE: بیا..بخون و حتما نظر بده..لطفا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط m.mouod
.صیغه هم برای همین موارده و برای کسیه که مشکلش دیگه خییلی حاده و به هیچ وجه قابل کنترل نیست بنابراین چنین شخصی برای پرهیز از سه مورد دیگه دست به دامن این راه میشه و دین هم بهش این اجازه رو داده و کار غیر قانونی نکرده اما نه اینکه مد بشه تمام جوونا و بی همسرا مثل سیل برن به سمت صیغه .!در اون صورت تمایل به ازدواج دائم از بین میره و کسی زیر بار مسئولیت ازدواج دائم نمیره و این خیلی بده .
درسته به نظر من هم گزينه ي صيغه به عنوان يه راه حل اورژانسي....اضطراري....استثنا يي و .....بهتر جواب ميده تا اينكه بشينيم و با تبليغ اين راه هر كي اومد ازمون سوال كرد كه من با غريضه جنسيم چه كنم بگيم برو صيغه كن .....اين يه جور تنبلي توي حس مسئوليت پذيري جامعه و البته بيشتر پسرا ايجاد ميكنه.....من اگه پسر باشم خب وقتي صيغه و ....هست براي چي برم زن بگيرم هم خرج داره هم به قول دوستي رفتن زير يه سقف همانا توي سر و كله هم زدن همان!!!!
بايد يه كم تحملمون رو بالا ببريم نميگم رياضت بكشيم اما نبايد هميشه دنبال دم دست ترين راه حل گشت
خدا به هممون صبر بده:72: