مریم عزیزم حتی قبل از این پست هم جریحه دار شدن غرور نامزد digitalman رو حس می کردم.
خانومم اینکه به نامزدت فرصت دادی تا فکر کنه و با خودش کنار بیاد، نشونه این نیست که دست بسته نشستی تا باهات بازی بشه. این نشونه ارزشمند بودن زندگیته. digitalman هم الان جزئی از زندگی شماست.
مطمئن باش شما هم براش خیلی مهم تر از اونی هستید که به نظر می رسه. سکوت به هیچ عنوان نشونه بی توجهی نیست. مخصوصا سکوت یک مرد.
چیزیکه هست شما فعلا نباید به اصل مشکل فکر کنی. اینقدر حلاجیش نکن. به خودت فرصت بده که آروم شی.
گذشته از اینکه چه تصمیمی در آینده خواهی گرفت، آیا می بخشی یا جدا می شی، الان باید این طغیان احساساتت فروکش کنه.
برای تصمیم گیری به مغزت نیاز داری، فکر انسان هم تحت تاثیر احساسات درست کار نمی کنه.
عزیزم شاید بهتر باشه دست نگهداری و فعلا به خونواده ت چیزی نگی.
وقتی نظرات زیاد می شن، اغتشاش فکری آدم هم بیشتر می شه. البته بعضی خانواده ها خیلی بیشتر به همدردی می پردازن، نمی دونم خونواده شما از چه نوعی هستند.
خودت رو اذیت نکن عزیزم، زندگی از این فراز و نشیب ها زیاد داره. وقتی آدم دچار وضعیت بحرانی می شه دنیا رو طوری برای خودش تنگ و تاریک می کنه که شرایط رو خیلی بدتر از اونیکه واقعا هست می بینه.
این هم می گذره مریم جان. با خودت مهربون باش مهربونم.
digitalman پست شما رو ندیده بودم.
دوستهای خوبم، هردوتون برای ما خیلی عزیز هستید. آروم باشید، وقت زیاده چرا اینقدر با عجولید؟
ارزش محبت و عهدی که بین شماست، خیلی بیشتر از اونیه که بخواید به این راحتی سرنوشتش رو تعیین کنید.
digitalman اگه من جای شما بودم یه مدت به مسجد پناه می بردم که آروم شم.
1مریم عزیزم، یه تاپیک دیگه باز کن، این مسئله از دید شما دو نفر متفاوته و اینجا نمی شه به هردوتون همزمان رسیدگی کرد.